ناله نیمه شب علی (ع) در محراب عبادت

ناله نیمه شب علی (ع) در محراب عبادت
یکی از پلیدترین نیرنگ های معاویه، پس از تسلط بر کوفه این بود که با انواع حیله ها، اصحاب علی (علیه السلام) را به سوی شام جلب می کرد، سپس در مجامع عمومی آنها را وا می داشت که سخن از علی (علیه السلام) بگویند، بلکه از زبان آنها عیبی نسبت به علی (علیه السلام) گفته شود و همین موجب تأیید سیاست معاویه گردد.
یکی از افرادی که در تنگنای چنین مجمعی قرار گرفت، «ضرار بن ضمره» بود، وی از یاران خاص و با معرفت علی (علیه السلام) به شمار می آمد، پس از شهادت علی (علیه السلام) ، معاویه او را (یا از روی تهدید و یا از روی تطمیع، درست معلوم نیست) به شام جلب کرد. در یکی از مجلس های عمومی به او رو کرد و گفت: «ای ضرار! از ویژگی های علی (علیه السلام) چیزی بیان کن.
ضرار: مرا از این کار معاف دار.
معاویه: حتماً باید از اوصاف علی (علیه السلام) بگویی!
ضرار: اکنون که اجبار در کار است ناگزیرم به پاره ای از صفات علی (علیه السلام) اشاره کنم:
ضرار مطالبی گفت که خلاصه اش این است:
1. علی دینداران را احترام می کرد و معیار احترام او از اشخاص، بر اساس دین و ایمان بود.
2. مستضعفان و مستمندان را به خود نزدیک می کرد و به ثروت و زرق و برق سرمایه داران، اعتنا نداشت.
3. نیرومندان و صاحبان زور و قدرت، راه نفوذی بر آن حضرت نداشتند.
4. او امید ناتوانان را از عدالت و حقوق حقّه خویش قطع نمی کرد، و حق آنها را از غارتگران حقوق می گرفت، گرچه آن غارتگران، زورمند و قلدر باشند و... .[1]
تا این که سخن «ضرار» به اینجا (که در نهج البلاغه آمده است) رسید:
گواهی می دهم که شبی از نیمه آن گذشته بود و پرده های تاریکی و ظلمت خود را بر جهان گسترده بود، او در محراب ایستاده و محاسنش را گرفته و همچون انسان مار گزیده به خود می پیچید و می گریست و می گفت: «یا دنیا یا دنیا، الیک عنّی ابی تعرّضت، ام الیّ تشوّقت؟ لا حان حینک، هیهات! غرّی غیری لا حاجه لی فیک...؛ ای دنیا، ای دنیا! از من دور شو! آیا خود را به من عرضه می کنی؟ یا می خواهی مرا به شوق آوری؟! هرگز آن زمان که تو در من نفوذ کنی فرا نرسد، هیهات دور شو، دیگری را فریب بده، من نیازی به تو ندارم، من تو را سه طلاقه کرده ام که برگشتی در آن نیست زندگی تو کوتاه و موقعیت تو اندک و آرزوی تو پست و ناچیز است».
«آه من قلّه الزّاد و طول الطّریق و بعد السّفر و عظیم المورد؛ آه از کمی زاد و توشه و طولانی بودن راه و دوری سفر (آخرت) و عظمت مقصد».[2]
در اینجا بود که معاویه (حیله گر) گریه کرد و گفت: خدا ابوالحسن (علی (علیه السلام) ) را رحمت کند آری او این چنین بود ای ضرار، اینک بگو اندوه تو در فراق او چگونه است؟
ضرار گفت: «حزن من ذبح ولدها فی حجرها؛ اندوه من همانند اندوه آن مادری است که سرفرزندش را در آغوشش از بدن جدا سازند».[3]
ناگفته نماند: منظور از این که علی (علیه السلام) دنیا را سه طلاقه کرده بود، دنیایی است که هدف قرار گیرد و موجب انحراف شود، نه دنیای خوب که پلی برای معنویات باشد.
[1]. شرح نهج البلاغه خویی، ج21، ص112؛ شرح نهج البلاغه حدیدی ابن ابی الحدید، ج18، ص225.
[2]. نهج البلاغه حکمت 77.
[3]. شرح نهج خویی، ج21، ص112؛ شرح نهج حدیدی ابن ابی الحدید، ج18، ص226.
منبع :محمد محمدي اشتهاردي ؛داستان هاي نهج البلاغه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

پر بازدیدترین ها

 مالک اشتر، فرمانده فرماندهان!

مالک اشتر، فرمانده فرماندهان!

این است سیمای درخشان مالک اشتر در پیشگاه علی (علیه السلام) که حتی او را از هر جهت به جای خود معرفی می کند (با توجه به این که او در مصر نمی توانست در همه جزئیات به علی (علیه السلام) مراجعه کند زیرا فاصله مصر و عراق، بسیار است) و به راستی عجیب است آیا شخصی را (غیر از امامان) سراغ دارید که امام معصوم، این گونه به او در همه جهات اطمینان داشته باشد؟!
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
No image

مناظره با خوارج

امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً؛ به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت
علی (ع) کنار قبر زهرا (س)

علی (ع) کنار قبر زهرا (س)

زهرا (علیها السلام ) فرمود: ای پسر عمو، من مرگ را ـ که همه ناگزیرند به آن تن در دهند ـ در خودم می یابم، و می دانم که تو بعد از من ازدواج خواهی کرد، وقتی با زنی ازدواج کردی، روز و شب را تقسیم کن یک روز و شب را برای او قرار بده و یک روز و شب را برای فرزندانم، و در برابر فرزندانم، حسن و حسین علیهما السلام بلند، سخن نگو، آن ها دو یتیم و دو غریب دل شکسته اند... .
نصیحت به عثمان

نصیحت به عثمان

در این نصیحت، پس از ذکر شکایات و اعتراضات مردم و ... فرمود: بدان که بهترین بندگان خدا، در پیشگاه او، رهبر عادلی است که خود هدایت یافته و دیگران را هدایت می کند، سنّت معلوم اسلامی را بر پا و استوار می دارد و سنت مجهول را می میراند. سنت های اسلام، روشن و مشخص می باشند، و بدعت ها نیز با نشانه هائی که دارند آشکارند.
Powered by TayaCMS