بسم الله الرحمن الرحیم
حوادث ولادت حضرت ختمی مرتبت
با میلاد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، خاتم پیامبران (علیهم السلام)، پرونده نبوت برای همیشه مختومه شد و سلسله أنبیاء (علیهم السلام) برای همیشه بسته شد. تمام أنبیاء (علیهم السلام)، از حضرت آدم (علیه السلام) تا حضرت عیسی (علیه السلام)، بشارت آمدن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را به پیروانشان داده بودند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در همچنین ایامی قدم به عرصه گیتی نهاد.
ما معتقدیم که این ولادت در 17 ربیع الأول سال 470 میلادی بود مرحوم شیخ مفید (ره) در الإرشاد، جلد 1، صفحه 439 نسبت به روز میلاد نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) مفصل سخن گفته است. همچنین آقای یعقوبی از مورخان نامی اسلام، در تاریخ الیعقوبی، جلد 2، صفحه 7 در این زمینه مفصل سخن گفته است.
در اتفاقاتی که به هنگام ولادت نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) رخ داد، چه شیعه و چه سنی، مطالب زیادی نقل کردهاند به نمونههایی اشاره میکنیم.
اتفاقاتی که هنگام ولادت نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) رخ داد:
الف :بسته شدن درهای آسمان بر ابلیس
مرحوم إبن شهر آشوب که از مورخان نامی و استوانههای علمی شیعه است، در کتاب مناقب آل أبی طالب، جلد 1، صفحه 31 و علامه مجلسی (ره) در بحار الأنوار، جلد 15، صفحه 257 از امام صادق (علیه السلام) نقل میکنند:
ابلیس به 7 آسمان میرفت و أخبار 7 آسمان را شنود میکرد. وقتی حضرت عیسی (علیه السلام) به دنیا آمد، 3 آسمان از این 7 آسمان به روی ابلیس بسته شد و وقتی نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) متولد شد، تمام درهای آسمان به روی ابلیس مسدود شد.
ابلیس، به دستاندرکارانش دستور داد که بروند به کره زمین و ببینند که چه اتفاقی رخ داده که از ورود به آسمانها محروم شده است. رفتند و گشتند و آمدند و گفتند خبری نیست. خودش بلند شد آمد و وقتی به مکه رسید، دید نوری از مکه به طرف آسمان تلألو میکند. از جبرئیل سؤال کرد:
چه خبر است؟
جبرئیل هم فرمود:
امشب محمد بن عبد الله (صلی الله علیه و آله) به دنیا آمده است.
ابلیس گفت:
آیا من میتوانم در او هم نفوذ کنم.
جبرئیل فرمود:
حاشا.
ابلیس گفت:
آیا به امت او میتوانم نفوذ کنم؟
جبرئیل فرمود:
بله.
ابلیس گفت:
همین برای من بس است.
ب : فرو ریختن ایوان کسری و خاموش شدن آتشکده فارس و خشک شدن دریاچه ساوه
إبن کثیر دمشقی سلفی (متوفای 774 هجری) که از علماء أهل سنت و شاگرد ذهبی (متوفای 748 هجری) و معاصر إبن تیمیه (متوفای 728 هجری) است، در کتاب البدایة و النهایة، جلد 2، صفحه 327 مفصل بحث میکند که وقتی نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) به دنیا آمد:
@1-ایوان کسری که بزرگترین سلطنت و کاخ پادشاهی کره زمین بود، لرزید و 14 کنگرهاش فرو ریخت
@2- آتشکده فارس که هزار سال و اندی برافروخته بود، خاموش شد
@ 3-یکی از علماء بزرگ مجوسی در آن شب خواب دید که شترانی بودند که یک شخص عرب بر آن سوار شد و از دجله گذشت و به طرف بلاد ایران و فارس وارد شد.
بحار الأنوار للعلامة المجلسی، جلد 15، صفحه 257
إبن کثیر دمشقی اضافه میکند:
@1-طاق کسری دو نیم شد
@2-آب دجله شکافته شد و در قصر کسری جاری شد
@3-نوری از طرف حجاز ظاهر شد
@4- نور سراسر کره زمین را فرا گرفت
@ 5-هر بتی که در سراسر عالم بود، بر رو افتاد
@ 6- دریاچه ساوه برای همیشه خشکید
@7- وادی سماوه که سالها به خود آب ندیده بود، آب در آن جاری شد.
البدایة و النهایة لإبن کثیر الدمشقی، ج 2، ص 328 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسی، جلد 15، صفحه 257
ج. گفتن شهادتین توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
إبن هشام که از مورخان بنام أهل سنت است و تاریخش سرچشمهای بود برای مورخان بعد از خودش، در السیره النبویة، جلد 1، صفحه 103 تا 107 نقل میکند که:
وقتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از مادرش به دنیا آمد، مادرش حضرت آمنه (سلام الله علیها) میفرماید:
فرزندم دست به طرف آسمان بلند کرد و شهادتین را بر زبان جاری کرد و به اطرافش نگاه کرد و نوری از او ساطع شد و همه جا را فرا گرفت و دیدم از آن نور صدایی خطاب به من بلند شد و گفت: ای آمنه! فرزندی را به دنیا آوردی که بهترین انسان است و نام او را محمد بگذار.
د : افتادن بتهای کعبه
آقای إبن شهر آشوب در مناقب آل أبی طالب، جلد 1، صفحه 31 از أمیر المؤمنین (علیه السلام) نقل میکند:
وقتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) متولد شد، تمام بتهایی که در کعبه آویزان بود، بر زمین افتادند و مردم این صدا را بدون منادی شنیدند:
وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا
سوره إسراء / آیه 81
سئوال :اما با این همه ابهت و عظمت در ولادت نظر وهابیت نسبت به میلاد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چیست؟
الآن میبینید که در سراسر کشورهای اسلامی مانند ایران و پاکستان و افغانستان کشورهای خلیج فارس و دیگر مسلمانان در کشورهای اروپایی و آمریکایی، ایام میلاد نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) را به عنوان ایام فرخنده و شادی جشن میگیرند و سرود میخوانند و پایکوبی میکنند و کف میزنند و اظهار شادمانی میکنند. الحق هم شاید یکی از بهترین روزهای تاریخ بشریت باشد؛ چون کسی است که تمام أنبیاء (علیهم السلام) بشارت آمدنش را داده بودند. این خوشحالی و اظهار شادمانی مسلمانان، یک أمر فطری است و جدای از مسائل مذهبی است و انسان دوست دارد فردی را که محبوب و برتر است، از او تجلیل کند و به او احترام بگذارد و میخواهد نام و یادش در تاریخ جاودان بماند.
ولی متأسفانه وهابیت که در حقیقت إحیاءگر سنت بنی أمیه هستند، گفتند که هرگونه برگزاری مراسم میلاد برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بدعت و شرک و کفر است.
در کتاب فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء ـ که بزرگترین کتاب فقهی وهابیت است و هر کسی از هر کجای دنیا سؤالات فقهی داشته، این سؤالات و جوابها را در 20 جلد جمع کردهاند و چاپ کردهاند، ـ در جلد 3، صفحه 81 صراحتاً میگوید:
و لا یجوز الإحتفال بمولد الرسول (صلی الله علیه و سلم) و لا غیره، لأن ذلک من البدع المحدثة فی الدین ... و لأن الرسول (صلی الله علیه و سلم) لم یفعله و لا خلفاء الراشدین و لا غیرهم من الصحابة.
شادی و سرور برای میلاد رسول الله (صلی الله علیه و سلم) و دیگران جایز نیست. زیرا این از بدعتهایی است که در دین حادث شده است. ... ، زیرا خود رسول الله (صلی الله علیه و سلم) این کار را انجام نداده است و خلفاء راشدین و دیگر صحابه هم این کار را انجام ندادهاند.
چندی پیش یکی از مفتیان عربستان سعودی به نام ناصر الدین ألبانی اعلام کرد که اگر دولت عربستان سعودی مدعی توحید است و مدعی است که حکومتی توحیدی است، باید این گنبد سبزی که بالای قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است و این ضریحی که روی قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را از بین ببرد. اگر اینها ترس از مسلمانان نداشتند، تا به حال چندین بار این قبر را ویران کرده بودند، ولی از مسلمانان میترسند.
در سوره اعراف که هفتمین سوره قرآن است، در آیه 157 قرآن نسبت به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) صراحت دارد:
فَالَّذِینَ آَمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ کسانی که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ایمان بیاورند و او را تکریم کنند و یاریش کنند.
تکریم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چیست؟ «عَزَّرُوهُ» به چه معناست؟ این آیه که فقط برای مخاطبین عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نبود، بلکه همه مؤمنین را شامل میشود. یکی از موارد تکریم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، همین جشن و سرور و شادمانی در میلاد آن حضرت است.
در آیه 114 سوره مائده بنی اسرائیل از حضرت عیسی (علیه السلام) تقاضا میکنند که از خداوند بخواه تا یک مائده آسمانی برای ما نازل کند و حضرت عیسی (علیه السلام) به خداوند میفرماید:
أللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَ آَخِرِنَا خداوندا! مائدهای از آسمان بر ما بفرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد.
یک مائده آسمانی و یک بلدرچین و یک مرغ از آسمان میخواهد برای بنی اسرائیل بیاید و حضرت عیسی (علیه السلام) میفرماید که ما این روز را میخواهیم برای اولین و آخرینمان عید قرار بدهیم. آیا ولادت نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) از یک مائده آسمانی کمتر است که ما این روز را به عنوان عید قرار بدهیم؟! ما نمیدانیم قضیه چیست؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که آمده بشر را زنده و إحیاء کند، اگر حضرت عیسی (علیه السلام) با دعایش یک مرده را زنده میکرد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بشریت را زنده کرده است. قرآن میفرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ای کسانی که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که مایه حیاتتان است.
سوره انفال / آیه 24
بشری که از فرهنگ و تمدن خبری نداشتند و به تعبیر مورخین:
تمام باسوادهای مکه، 11 نفر بودند و کسانی که در مدینه سواد خواندن و نوشتن داشتند، 17 نفر بودند.
به تعبیر گوستاو لبون: ما خجالت میکشیم بگوییم که اگر تمدن اسلامی نبود، تمدن ما اروپائیان 800 سال به تأخیر میافتاد.
آن وقت اگر ما بخواهیم میلاد اینچنین شخصی را جشن بگیریم، این آقایان بدعت میدانند!
قرآن در آیه 23 سوره شوری میفرماید:
قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْنا
بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم، جز دوست داشتن نزدیکانم.
مودّت نزدیکان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، قطعاً مودت خود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم هست. جشن و سرور در میلاد نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) و میلاد ائمه (علیهم السلام)عنوان أجر و پاداش رسالت دارد
اگر همین کتاب فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، جلد 3، صفحه 81 که میگوید:
هرگونه احتفال و جشن و شادی برای میلاد پیامبر (صلی الله علیه و سلم) و دیگران حرام است.
در صفحه 88 هم میگوید:
این مراسم عیدی که به خاطر مصالح ملت عربستان سعودی گرفته میشود، مانند هفته پلیس و آغاز سال تحصیلی و گردهمایی کارمندان دولتی هیچ اشکالی ندارد و شامل نهی پیامبر (صلی الله علیه و سلم) نمیشود.
کسی نیست از این آقایان سؤال کند:
آیا نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) یا صحابه، جشن هفته پلیس داشتند؟ جشن هفته سرباز داشتند؟ جشن آغاز سال تحصیلی داشتند؟ آیا اینها بدعت نیست؟ آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) همچنین کاری کرده است؟!
بیاحترامیهای وهابیت نسبت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
1. ممنوعیت صلوات فرستادن در اذان
در همین کتاب فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، جلد 2، صفحه 501، فتوای شماره 9696 رسماً با إمضاء بن باز و دیگران آوردهاند:
اگر کسی قبل از اذان یا بعد از اذان یا در وسط اذان بر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) صلوات بفرستد:
من البدع المحدثة فی الدین.
این از بدعتهایی است که در دین حادث شده است.
و پیامبر (صلی الله علیه و سلم) هم فرمود: من أحدث فی أمرنا هذا ما لیس منه فهو ردّ. هر کسی که در دین بدعت بگذارد، مردود است.
با اینکه قرآن نسبت به صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما
خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند، ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام گوئید و تسلیم فرمانش باشید. سوره أحزاب / آیه 56
قرآن مقید هم نکرده است که در کجا باید صلوات بفرستید؛ در خانه، مسجد، قبل و بعد و وسط اذان، در رکوع و سجده، در قنوت. در هر جا صلوات فرستادن، یکی از بهترین اذکار است و باعث بخشش گناهان و ترفیع درجات میشود. من گمان نمیکنم ثواب هیچ عملی در میان اعمال مستحبی به اندازه ثواب صلوات فرستادن باشد.
این آقایان صراحتاً میگویند: «صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در قبل و وسط و بعد از اذان بدعت است». آیا همین کار اینها بدعت نیست؟! آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است که در قبل و وسط و بعد از اذان بر من صلوات نفرستید؟ اگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نفرموده است، آیا این بدعت نیست؟
اگر بنا باشد که در همه چیز بگویید باید پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) گفته باشد، در مسائل مستحدثه چه میگویید؟ مثلاً شما که الآن با قاشق غذا میخورید،
آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با قاشق غذا میخورد؟
آیا مثلاً پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با هواپیما پرواز میکرد؟
آیا با بلندگو سخن میگفت؟
آیا از تلویزیون و اینترنت استفاده میکرد؟
آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در این مسائل فرمان داده است؟
در خود مراسم حج که سوار هواپیما و ماشین میشوید و وارد جده و مدینه میشوید، آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است که کسی میتواند با هواپیما و ماشین به حج برود؟
حج هم یک أمر عبادی است. شما که اذان و اقامه و نماز را با بلندگو میخوانید، با اینکه نماز بهترین عبادت است، آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است که با بلندگو نماز بخوانید؟
در صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 4، حدیث 735، باب القول مثل قول المؤذن لمن سمعه صراحت دارد که عمرو بن عاص از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) نقل میکند:
إذا سمعتم المؤذن فقولوا مثل ما یقول، ثم صلوا علی، فإنه من صلی علی صلاة صلی الله علیه بها عشرا.
وقتی صدای موذن را شنیدید، آنچه را که او میگوید، شما هم بگویید و بر من صلوات بفرستید. هر کس بر من یکبار صلوات بفرستد، خداوند 10 مرتبه بر او صلوات میفرستد.
یعنی وقتی مؤذن میگوید أشهد أن لا إله إلا الله، شما هم باید بگویید أشهد أن لا إله إلا الله و اگر میگوید أشهد أن محمد رسول الله، شما هم باید بگویید أشهد أن محمد رسول الله.
این عین عبارت نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) است و در صحیح مسلم است، نه در کتابهای دست سوم و چهارم.
آقای زینی دحلان (متوفای 1305 هجری) که مفتی مکه مکرمه بود، در کتاب فتنة الوهابیة، صفحه 20 میگوید:
محمد بن عبد الوهاب (که از مؤسسین سیاسی وهابیت است) دستور داده بود کسی حق ندارد بر بالای منبر و بعد از اذان بر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) صلوات بفرستد،
حتى أن رجلا صالحا کان أعمى و کان مؤذنا و صلى على النبی صلى الله علیه و سلم بعد الأذان بعد أن کان المنع منهم، فأتوا به إلى إبن عبد الوهاب فأمر به أن یقتل فقتل و لو تتبعت لک ما کانوا یفعلونه من أمثال ذلک لملأت الدفاتر و الأوراق.
یک مردی صالح که نابینا بود، اذان میگفت و بعد از اینکه دستور داده شد بعد از اذان نباید بر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) صلوات فرستاد، بعد از اذان بر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) صلوات فرستاد. او را نزد محمد بن عبد الوهاب آوردند و محمد بن عبد الوهاب هم دستور قتل او را داد و او را کشتند.
این مرد صالح به چه جرمی کشته شد؟ به جرم صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)!
2. بدعت بودن دعاء کنار قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
آقای شیخ صالح فوزان که عضو هیئت کبار عربستان سعودی و عضو لجنه دائمی هم هست، در مجلة الدعوة، شماره 1612، صفحه 37 صراحت دارد:
کسانی که کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) میروند و دعا میکنند به امید اینکه دعایشان به اجابت برسد، این کار بدعت است.
من البدع کذالک الدعا عند قبر الرسول او غیره من القبور ... أن الدعا عنده یستجاب.
آیا ما در کره زمین، بهتر و بالاتر از کنار قبر نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) داریم؟ اینکه این فتاوا را از کجا آوردهاند، ما نمیدانیم!
3. بدعت بودن هدیه کردن ثواب قرآن و نماز به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
در کتاب فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، جلد 9، صفحه 58، فتوای شماره 3582 صراحت دارد:
کسی که نماز و قرآن بخواند و بخواهد ثوابش را به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) هدیه کند، حرام و بدعت است.
یعنی میخواهند ارتباط مسلمانان با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را برای همیشه قطع کنند.!
4. شرک بودن بوسیدن و دست کشیدن قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
همچنین إبن تیمیه میگویند:
التمسح بالقبر و تقبیله شرک.
دست کشیدن بر روی قبر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) و بوسیدن آن قبر شرک است.
الزیارة لإبن تیمیة، ص 438، مسئله 7