حکمت 57 نهج البلاغه : ضرورت كنترل زبان

حکمت 57 نهج البلاغه : ضرورت كنترل زبان

متن اصلی حکمت 57 نهج البلاغه

موضوع حکمت 57 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 57 نهج البلاغه

57 وَ قَالَ عليه السلام اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ

موضوع حکمت 57 نهج البلاغه

ضرورت كنترل زبان

(اخلاقى، تربيتى)

ترجمه مرحوم فیض

57- امام عليه السّلام (در زيان گفتار بى انديشه) فرموده است

1- زبان (مانند حيوان) درنده اى است كه اگر بخود واگزار شود (بى انديشه و راهنمائى عقل هر چه بخواهد بگويد گوينده را) مى گزد (سبب تباهى او ميشود).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1114)

ترجمه مرحوم شهیدی

60 [و فرمود:] زبان درنده اى است، اگر واگذارندش بگزد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 370)

شرح ابن میثم

53- و قال عليه السّلام:

اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ

المعنى

استعار لفظ السبع للّسان باعتبار أنّه إن ترك عن ضبط العقل له نطق بما فيه هلاك صاحبه كالسبع إذا لم يحفظ.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 271)

ترجمه شرح ابن میثم

53- امام (ع) فرمود:

اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ

ترجمه

«زبان را اگر به حال خود رها كنند، چون درنده اى است كه مى گزد».

شرح

كلمه سبع را از آن رو براى زبان استعاره آورده است كه اگر آن را از كنترل عقل آزاد كنند، سخنى خواهد گفت كه مانند درنده اى يله و رها، باعث نابودى صاحبش مى گردد.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 460)

شرح مرحوم مغنیه

59- اللّسان سبع إن خلّي عنه عقر.

المعنى

اللسان كثير الحركات و العثرات، و لا بد من مراقبته و سجنه و إلا أهلك و دمر.

و تقدم الكلام عنه في الخطبة 174 و 231 و الحكمة 39.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 252)

شرح شیخ عباس قمی

221 - اللّسان سبع، إن خلّي عنه عقر. قالت الحكماء: النطق أشرف ما خصّ به الإنسان، لأنّه صورته المعقولة الّتي باين بها سائر الحيوانات، و لذلك قال سبحانه: خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ ، و لم يقل: «و علّمه» بالواو، لأنّه سبحانه جعل قوله: «علّمه البيان» تفسيرا لقوله: «خلق الإنسان»، لا عطفا عليه، تنبيها على أنّ خلقه له هو تخصيصه بالبيان الذي لو توهّم مرتفعا لارتفعت إنسانيّته، و لذلك قيل: ما الإنسان لو لا اللسان إلّا بهيمة مهملة، أو صورة ممثّلة. قالوا: و الصمت من حيث هو صمت مذموم، و هو من صفات الجمادات، فضلا عن الحيوانات، و كلام أمير المؤمنين عليه السلام و غيره من العلماء و الحكماء في مدح الصمت محمول على من يسي ء الكلام، فيقع منه جنايات عظيمة في أمور الدين و الدّنيا، كما ورد في الخبر: إنّ الإنسان إذا أصبح قالت أعضاؤه للسانه: اتّق اللّه فينا، فإنّك إن استقمت نجونا، و إن زغت هلكنا.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص183)

شرح منهاج البراعة خویی

السابعة و الخمسون من حكمه عليه السّلام

(57) و قال عليه السّلام: أللّسان سبع، إن خلّى عنه عقر.

اللغة

(سبع) الذئب الغنم أي فرسها، (عقره) أي جرحه فهو عقير- صحاح.

المعنى

قد ورد في مدح اللسان و ذمّه أخبار عديدة و عبائر كثيرة، و تعبيره هذا عليه السّلام أبلغ تعبير في ذمّه و لزوم المحافظة عليه، و أنه بطبعه سبع يصول و يجرح إذا خلّى عنانه.

الترجمة

زبان درّنده ايست، اگر رها باشد زخم زند.

  • زبان در دهان گرگ درّنده ايست مهارش بزن ورنه زخمنده ايست

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص98)

شرح لاهیجی

(81 ) و قال عليه السّلام اللّسان سبع ان خلى عنه عقر يعنى و گفت (- ع- ) كه زبان شخص مانند حيوان درّنده است چنانچه خالى كرده شود از براى او راه او را و حفظ راههاى در امدن او نشود مى گزد اين كس را

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 297)

شرح ابن ابی الحدید

58: ا للِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ قد تقدم لنا كلام طويل في هذا المعنى- . و كان يقال- إن كان في الكلام درك ففي الصمت عافية- . و قالت الحكماء- النطق أشرف ما خص به الإنسان- لأنه صورته المعقولة التي باين بها سائر الحيوانات- و لذلك قال سبحانه- خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ- و لم يقل و علمه بالواو لأنه سبحانه جعل قوله- عَلَّمَهُ الْبَيانَ تفسيرا لقوله- خُلِقَ الْإِنْسانُ لا عطفا عليه- تنبيها على أن خلقه له و تخصيصه بالبيان- الذي لو توهم مرتفعا لارتفعت إنسانيته- و لذلك قيل ما الإنسان لو لا اللسان إلا بهيمة مهملة- أو صورة ممثلة- . و قال الشاعر-

لسان الفتى نصف و نصف فؤاده فلم يبق إلا صورة اللحم و الدم

- . قالوا و الصمت من حيث هو صمت مذموم- و هو من صفات الجمادات فضلا عن الحيوانات- و كلام أمير المؤمنين ع و غيره من العلماء في مدح الصمت- محمول على من يسي ء الكلام- فيقع منه جنايات عظيمة في أمور الدين و الدنيا- كما روي

في الخبر أن الإنسان إذا أصبح قالت أعضاؤه للسانه- اتق الله فينا فإنك إن استقمت نجونا و إن زغت هلكنا

- فأما إذا اعتبر النطق و الصمت بذاتيهما فقط- فمحال أن يقال في الصمت فضل- فضلا عن أن يخاير و يقايس بينه و بين الكلام

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 196-197)

شرح نهج البلاغه منظوم

[57] و قال عليه السّلام:

اللّسان سبع إن خلّى عنه عقر.

ترجمه

زبان درنده ئى است كه اگر بازش گذارند بگزد.

نظم

  • زبان در كام چون درّنده گرگى استكه آن را جز دريدن خواهشى نيست
  • نگردد گر كه كس آن را جلوگيركند از سر بخاك او را سرازير
  • زبان خويش جانا در دهان كن وز اين درنده جان را در امان كن
  • رها اندر دهان آن گر گذارىبدان آسودگى ديگر ندارى
  • بدنيا ميكند خوار و زبونت بعقبا در جهنّم سر نگونت
  • زيانهاى زبان را جاى ديگربدادم شرح و ننمايم مكرّر

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص69)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
مرحوم حاج عباسعلی حسینی

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
حاج شیخ حسن حجتی واعظ

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

روح خدا در كالبد زمان : امام خميني (ره)

رادیو آمریکا روز 17/3/68 چنین گفت : «در ده سال گذشته آیت ا... خمینی آمریکا را بارها با ناتوانی مواجه ساخت و در این مورد به آمریکا درس داد و دو رئیس جمهوری آمریکا را با ناامیدی روبرو ساخت.
حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)6

زمانی در ایام ماه صفر به اتفاق هیأت از قزوین به مشهد مقدس مشرف شده بودم، هنگامی که با هیأت جهت عزاداری به حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) مشرف شدیم به حضرت رضا (علیه السلام) عرض کردم آقاجان مدت یک سال است که آقای مجتهدی را ندیده ام، اگر آقای مجتهدی خادم و غلام حقیقی شما هستند امروز که ما به منزل ایشان می رویم در منزل باشند و ما را بپذیرند،در ضمن دوستی داشتم که آقا را ندیده بود، او می گفت: شنیده ام آقای مجتهدی خیلی ادعا دارند، به او گفتم: ایشان اصلاً ادعایی ندارند و مخالف با این حرفها هستند. دوستم گفت: اگر این شخص واقعاً راست می گوید به منزلش که می رویم ما را بپذیرد و یک عبا با سی و پنج هزار تومان پول به من بدهد.
No image

زندگی، اندیشه، اخلاق و مبارزات شهید مفتح

كتر مفتح بخشي از رسايل شيخ انصاري را نزد آيت الله مجاهد تبريزي فرا گرفت و دروس خارج فقه و اصول را در محضر آيت الله بروجردي آموخت . در فلسفه، حكمت و عرفان، محضر علامه طباطبايي و آيت الله رفيعي قزويني را مغتنم شمرد . مدتي نيز از محضر حضرت آيت الله گلپايگاني و حضرت آيت الله مرعشي نجفي بهره برد.
No image

مهاجرت های شهید سید مجتبی نواب صفوی

در این بخش به "مهاجرت های شهید سید مجتبی نواب صفوی" در راستای بیان سیره تبلیغی علماء وارسته پرداخته شده است.
Powered by TayaCMS