هر قوم چگونه منجی اش را یافت؟

هر قوم چگونه منجی اش را یافت؟

هر قوم چگونه منجی اش را یافت؟

انتظار مثبت و نجات بخش

1. قوم حضرت ادریس (ع): دعا

2. قوم حضرت یوسف (ع): انتظار و امید

3. قوم بنی اسرائیل

ماجرای کوتاه شدن این سختی ها و رسیدن فرج خواندنی است:

4. قوم حضرت یونس (ع): توبه و استغفار

5. قوم بنی اسرائیل در انتظار دانیال نبی (ع): یقین به فرج

اقوامی که دستشان به نجات نرسید

هر قوم چگونه منجی اش را یافت؟

شاید بعضی از ما، بعضی اوقات، به خودمان بگوییم که بدبخت ترین انسانهای تمام اعصار و دورانها هستیم که در سخت ترین موقعیت، یعنی غیبت حجت خداوند، زندگی می کنیم. با مطالعه ی تاریخ می توانیم بگوییم نیمی از این جمله صحت داد: آن بخشی که مربوط به سخت ترین دوران زندگی بشر می شود. امّا بد نیست بدانیم که همان طور که برای تمام امتها غیبتی وجود داشته است، همگی امتها، سالها، ماه ها، روزها و حتی شده چندین ساعت در سخت ترین شرایط دوره ی خودشان، در انتظار منجی خود بوده اند.

حضرت هود، حضرت ادریس، حضرت ابراهیم، حضرت اسماعیل، حضرت لوط، حضرت یوسف، حضرت موسی، حضرت عیسی (علیهم السلام)، و حتی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) روزگاری چشم به راه منتظران خود مانده بودند تا با انتظار صحیح از غیبت بیرون بیایند.

انتظار مثبت و نجات بخش

1. قوم حضرت ادریس (ع): دعا

حضرت ادریس (ع) به علت آزاری که از قومشان دیده بودند، آنها را نفرین کردند و از شهر رفتند. نفرین این نبی، سبب شد که مردم بیست سال رنگ باران را نبینند و قحطی و گرسنگی در شهر حاکم شود. پس از گذشتن این بیست سال، مردم دریافتند که جز با دعا به درگاه الهی و تضرع و زاری، خداوند آنها را نخواهد بخشید. پس همگی آنها، دست به دعا برداشتند و خداوند رحیم به واسطه ی دعای آنان، دل حضرت ادریس (ع) را نرم کرد و حضرت ادریس (ع) با بخشیدن آنها و دعا در حقشان، بار دیگر نعمت و برکت را به آنان بازگرداند. (1)

2. قوم حضرت یوسف (ع): انتظار و امید

البته شاید به کار بردن کلمه ی قوم، برای حضرت یوسف(ع)، در دوران غیبتشان صحیح نباشد، چرا که یگانه منتظر واقعی آن حضرت، حضرت یعقوب (ع) بودند و باقی کنعانیان، به راه خطا رفته بودند. امّا در مجموع می توان آنها را منتظران خطا کار (شبیه منتظران همین دوره!) خواند.

آنچه که حضرت یعقوب (ع) را لایق دیدار حضرت یوسف (ع) گردانید، ایمان به زنده بودن و بازگشت یوسف (ع)، انتظار همراه با امیدواری و بی تابی در فراق آن حضرت بود. در حالی که برادران یوسف (ع)، پیش از اعلام حضرت یوسف (ع)، او را نشناخته اند و در مدت غیبتش (یعنی همان سالهایی که حضرت یوسف در چاه، زندان و مصر زندگی می کردند) زنده بودن او را انکار می کردند. (2)

3. قوم بنی اسرائیل

در انتظار حضرت موسی (ع): قدرشناسی و شکر نعمت

قوم حضرت موسی (ع)، یعنی همان بنی اسرائیل، که پس از حضرت یوسف (ع) در مصر گرفتار شدند، یکی از سختی کشیده ترین اقوام روی زمین بودند. آنها 400 سال در زیر شکنجه ی مصریان، در انتظار حضرت موسی (ع) بودند تا اینکه به آنها خبر رسید که منجی تان متولد شد. تازه بعد از این مدت، مصایب و سختی های تازه ای ایجاد شد که قرار بود مدتش 50 سال باشد.

ماجرای کوتاه شدن این سختی ها و رسیدن فرج خواندنی است:

قوم بنی اسرائیل، یکی از عالمان خود را به صحرا فرستادند تا مویس عمران (ع) را بخواند و بیابد و از او بخواهد در ظهورش تعجیل کند. آن عالم، پس از تضرع و زاری بسیار، حضرت موسی (ع) را یافت و حضرت به او وعده داد که ظهور 10 سال جلو افتاد. وقتی عالم به مردم گفت، همگی شکر کردند و گفتند: "الحمد لله" آنگاه خداوند تعالی، اشاره کرد که به خاطر آن حمد، مدت سختی را به 30 سال رسانید.

قوم بنی اسرائیل، با فهمیدن این مطلب، گفتند: "هر نعمتی از خداست" پس خداوند به آنها رسانید که مدت غیبت به 20 سال رسید. قوم بنی اسرائیل در شکر خداوند اصرار ورزیدند تا جایی که آن عالم، از طریق حضرت موسی (ع) و ایشان از طریق خداوند به آنان پیغام رساند که: "از جای خود حرکت نکنید که به فرج ایشان اجازه دادم." آن عالم در حال گفتن این سخن بود که حضرت موسی (ع) قدم زنان به سوی بنی اسرائیل رفتند و ظهور حاصل شد. (3)

4. قوم حضرت یونس (ع): توبه و استغفار

حضرت یونس (ع) قومش را نفرین کرد. امّا از آنجایی که خداوند، زمینه های تحول در این قوم را می دید، به خاطر شتابزدگی حضرت یونس در نفرین، او را مبتلای شکم ماهی کرد.

قوم حضرت یونس (ع) در آستانه ی فرود آمدن عذاب، دست به توبه ای دسته جمعی زدند. همین که باد غضب و عذاب خداوند وزیدن گرفت، مردان و زنان و کودکان همه به داخل شهر آمدند و گریه کنان از خداوند آمرزش طلبیدند. آنگاه خداوند به حضرت یونس (ع) امر کرد که به سوی قومش بازگردد.

قوم حضرت یونس (ع)، پس از این ماجرای هولناک، هرگز گرفتار سستی در ایمان نشدند و همواره حمد خداوند را به جای آورده و قدر حضرت یونس (ع) را دانستند. (4)

5. قوم بنی اسرائیل در انتظار دانیال نبی (ع): یقین به فرج

قوم بنی اسرائیل، دانیال نبی (ع) را در چاهی انداختند و در انتظار مردن او نشستند. امّا پس از مدتی، پشیمان شدند و ایشان را از چاه بیرون آورد و فرمانروای خود کردند. سپس با اعتماد به رهبر خود، ستمگران را با امید به فرج، از تخت پایین کشیدند و تا زمان حضرت عزیر (ع)، همچنان بر ولایت او ثابت قدم ماندند. (5)

اقوامی که دستشان به نجات نرسید

در میان امتها، بودند اقوامی که با کوتاهی در دین داری و سستی ایمان، دستشان هرگز به منجی نرسید و یا در برخی موارد، کارشان به فرج نینجامید.

الف) قوم حضرت هود (ع)، پس از غیبت چند ساله ی ایشان، آشکارا ناامید شدند و دعا برای فرج و انتظار را به گوشه ای رها کردند و دست به طغیانگری زدند. آنها که دچار قساوت قلب گشته بودند سزاوار عقوبت خداوند شدند و گرفتار عذاب او. (6)

ب) قوم حضرت ابراهیم (ع)، گرفتار نمرود و نمرودیان شدند و به خاطر ارتکاب گناهان بسیار، هرگز گرد حضرت ابراهیم (ع) جمع نگشتند. (7)

ج) قوم حضرت لوط (ع) نیز به خاطر انجام گناه لواط، و توبه نکردن از آن، از نعمت داشتن پیامبر صبوری چون حضرت لوط (ع) محروم گشتند و عذاب خداوند، گناهکاران آن قوم را از بین برد. (8)

حال شاید بتوانیم اینگونه بگوییم: در دوران غیبتیم و منتظریم؛ آری. امّا بدبختیم اگر که از پیشینیان عبرت نگیریم و هرگز دستمان به دامن مهدی زهرا (ع) نرسد...

منبع: mastoor.ir

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
مرحوم حاج عباسعلی حسینی

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
حاج شیخ حسن حجتی واعظ

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.
No image

خاطراتی از زندگی علامه شهید قاضی طباطبایی (ره)

آيت الله سيد محمد علي قاضي طباطبايي فرزند آيت الله حاج ميرزا باقر، در سال 1331 [3] ه . ق در تبريز و در يك خانواده اصيل ديده به جهان گشود . او تحصيلات مقدماتي علوم ديني را از پدر بزرگوار و عموي گرامي اش، آيت الله ميرزا اسد الله در تبريز فرا گرفت و در سال 1347 ه . ق در هنگام قيام تبريز به اتفاق پدرش توسط رضا خان به تهران تبعيد شد.
No image

علاّمه سردار کابلى

در این بخش سیره ی تبلیغی علاّمه سردار کابلى مورد بررسی قرار گرفته شده است.
No image

زندگی، اندیشه، اخلاق و مبارزات شهید مفتح

كتر مفتح بخشي از رسايل شيخ انصاري را نزد آيت الله مجاهد تبريزي فرا گرفت و دروس خارج فقه و اصول را در محضر آيت الله بروجردي آموخت . در فلسفه، حكمت و عرفان، محضر علامه طباطبايي و آيت الله رفيعي قزويني را مغتنم شمرد . مدتي نيز از محضر حضرت آيت الله گلپايگاني و حضرت آيت الله مرعشي نجفي بهره برد.
حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
Powered by TayaCMS