توصيه‌ های اخلاقی

توصيه‌ های اخلاقی

در كافی برخی روايات بدين مضمون نقل شده كه توجه مرد به زمين است و توجه زن به مرد ، پس زنان را در حصار خانه قرار دهيد

خود صاحب كافی معتقد است كه مقصود اينست كه هر چه زودتر آنها را در حصار ازدواج قرار دهيد

ولی يك عده روايات ديگر وجود دارد كه ممكن است آنها را توصيه اخلاقی‌ به مردان نسبت به زنان شمرد كه از خطرات تماسهای مردان با زنان آگاه‌ باشند . صاحب وسائل اين روايات را بر استحباب حمل كرده است . ما قسمت عمده آنها را ذكر می‌كنيم : الف - اميرالمؤمنين علی عليه السلام به فرزندش امام مجتبی چنين توصيه‌ می‌فرمايد : " « واكفف عليهن من ابصارهن بحجابك اياهن ، فان شده الحجاب ابقی‌ عليهن ، و ليس خروجهن باشد من ادخالك عليهن من لا يوثق به عليهن و ان‌ استطعت ان لا يعرفن غيرك فافعل » " ( نهج البلاغه [ نامه 31 ] وصيت معروف اميرالمؤمنين به امام حسن‌ و کافی ، ج5،ص 338 )

يعنی تا می‌توانی كاری كن كه زن تو با مردان بيگانه معاشرت نداشته باشد . هيچ چيز بهتر از خانه ، زن را حفظ نمی‌كند . همانطور كه بيرون رفتن‌ آنان از خانه و معاشرت با مردان بيگانه در خارج خانه برايشان مضر و خطرناك است ، وارد كردن تو مرد بيگانه را بر او در داخل خانه و اجازه‌ معاشرت در داخل خانه نيز مضر و خطرناك است . اگر بتوانی كاری كنی كه‌ جز تو مرد ديگری را نشناسند چنين كن "

اين يك توصيه اخلاقی است . علماء اسلام اين جمله را به شكل يك توصيه‌ اخلاقی تلقی كرده ‌اند . اگر ما بوديم و چنين تعبيراتی ، بدون شك آنچه‌ استنباط می‌شد بيش از " توصيه اخلاقی " بود ، بلكه بيش از لزوم ستر وجه‌ و كفين بود ، آنچه استنباط می‌شد همان است كه ما از آن به حبس زن در خانه تعبير كرده‌ايم . ولی علت اينكه فقها به مضمون چنين جمله‌ها فتوا نداده‌اند ادله قطعی ديگر از آيات و روايات و سيره معصومين برخلاف مفاد ظاهر اين تعبيرات است ، و به اصطلاح ظاهر اين جمله‌ ها " معرض عنه " اصحاب است . لهذا اين جمله‌ ها حمل به توصيه اخلاقی شده است و ارزش‌ اخلاقی دارد نه فقهی

آنچه فقها از امثال اين جمله‌ ها استنباط كرده ‌اند اين است كه اينگونه‌ جمله‌ ها ارشاد به حقيقتی روحی و روانی در روابط دو جنس است و شك نيست‌ كه حقيقتی را بيان می‌كند . رابطه زن و مرد اجنبی سخت خطرناك است

گلی است كه پيلان بر آن می‌لغزند

آنچه اسلام لااقل به صورت يك امر اخلاقی توصيه می‌كند اينست كه تا حد ممكن اجتماع مدنی غير مختلط باشد.

جامعه امروز زيانهای اجتماع مختلط را به چشم خود می‌بيند . چه لزومی‌ دارد كه زنان فعاليتهای خود را به اصطلاح " دوش به دوش " مردان انجام دهند . آيا اگر در دو صف جداگانه انجام‌ دهند نقصی در فعاليت و راندمان كار آنان رخ می‌دهد ؟ اثر اين دوش به دوش‌ها اينست كه هر دو همدوش را از كار باز می‌دارد و هر يك را به جای توجه به كار متوجه " همدوش " می‌كند ، تا آنجا كه‌ غالبا اين همدوشيها به هماغوشی منتهی می‌گردد

ب - حديثی است از حضرت زهرا عليها السلام . هر چند فقهاء بدين حديث‌ استناد نمی‌كنند اما می‌تواند توجيه صحيحی داشته باشد

خلاصه حديث اينست : " روزی رسول خدا از مردم پرسيدند : چه چيز برای زن از هر چيز بهتر است ؟ كسی نتوانست پاسخ بگويد . حسن بن علی عليه السلام كودك و در مجلس حاضر بود . قصه را برای مادرش زهرا سلام الله عليها نقل كرد . زهرا فرمود : از همه چيز بهتر برای زن اينست كه مرد بيگانه‌ ای را نبيند و مرد بيگانه‌ ای هم او را نبيند " ( وسائل جلد 3 صفحه 9 نقل از كشف الغمة)

اين حديث نيز توصيه اخلاقی است و ارجحيت دور بودن زن و مرد را بيان‌ می‌كند . ما قبلا گفته‌ ايم تمام ترخيصهای اسلامی در اين زمينه به خاطر جلوگيری از حرج و مضيقه است . ارجحيت اخلاقی پوشش ، دور بودن زن و مرد ، وجود حريم ميان آندو در حدود امكان سر جای خود باقی است

ج - رسول اكرم به علی عليه السلام فرمود : " « يا علی اول نظره لك و الثانية عليك لا لك » " ( وسائل ،ج20،ص194 ) يعنی اولين نگاه مفت تو است ، اما نگاه دوم به زيانت می‌باشد نه به سودت.درسنن ابوداود جلد 1 صفحه 496 بدين عبارت‌ آمده است : يا علی لا تتبع النظره بالنظره فان لك الاولی و ليست لك‌ الاخره » .

در اينكه اين حديث در مقام بيان حكم است يا در مقام بيان اثری كه‌ طبعا در نگاه هست اختلاف نظر است . برخی مانند محقق صاحب شرايع و علامه‌ حلی گفته‌ اند اين حديث متعرض حكم نظر است . مفاد حديث اينست كه نگاه‌ اول جايز است و نگاه دوم حرام . بعضی ديگر گفته ‌اند مقصود اينست كه نگاه‌ عمدی مطلقا حرام است . نگاه اول از آن نظر جايز است كه عمدی نيست

ولی حقيقت اينست كه اين حديث در مقام توصيه ترك نظر شهوانی و تلذذی‌ است كه قطعا حرام است و از محل بحث خارج است . اين حديث می‌خواهد اين‌ مطلب را بگويد كه انسان چشمش به زنی می‌افتد و احيانا خوشش می‌آيد می‌خواهد بار دوم نگاه كند و لذت ببرد . نوبت اول چون تلذذ غير عمدی‌ است مانعی ندارد ، اما نوبت دوم چون به قصد تلذذ است جايز نيست

د - امام صادق فرمود : " « النظر سهم من سهام ابليس مسموم و كم نظره‌ اورثت حسره طويلة » " ( كافی جلد 5 صفحه 559) . يعنی نگاه كردن تيری است زهرآلود از ناحيه شيطان . چه بسيارند نگاههائی كه بعدها حسرتها و تأسفهای طولانی به‌ دنبال خود آورده‌اند

در حديث ديگر آمده است : " « زنا العينين النظر » " ( نهج الفصاحه ص511) يعنی‌ زنای دو چشم نگاه است

اين دو حديث نيز ناظر به نگاههای شهوت‌آلود است ، و ممكن است توصيه‌ اخلاقی باشد به احتياط نه حبس و نه اختلاط

از آنچه مجموعا بيان شد ، معلوم گشت آنچه اسلام می‌گويد نه آن چيزی است‌ كه مخالفان اسلام ، اسلام را بدان متهم می‌كنند ، يعنی محبوسيت زن در خانه‌ ، و نه نظامی است كه دنيای جديد آنرا پذيرفته است و عواقب شوم آن را می‌بيند ، يعنی اختلاط زن و مرد در مجامع

حبس كلی زن در خانه ، نوعی مجازات بود كه به طور موقت در اسلام برای‌ زنان بدكار مقرر شد

« و اللاتی يأتين الفاحشة من نسائكم فاستشهدوا عليهن اربعة منكم فان‌ شهدوا فامسكوهن فی البيوت حتی يتوفاهن الموت او يجعل الله لهن سبيلا ( سوره نساء ، آيه . 15)

زنانی از شما كه مرتكب زنا می‌شوند ، چهار شاهد بر آنان بگيريد . اگر چهار شاهد شهادت دادند ( به ترتيبی كه به تفصيل در سنت بيان شده و فقه‌ متصدی آن است ) آنان را در خانه حبس كنيد تا عمرشان به پايان رسد يا خدا راه ديگری بر ايشان معين كند

مفسران می‌گويند : مقصود از راه ديگر اشاره بدينست كه اين حكم موقت‌ است و در آينده حكم ديگری برای آنان خواهد آمد . آيه 2 از سوره نور كه‌ حكم زانی و زانيه را بيان كرده است همان است كه اين آيه با اشاره آنرا وعده داده است

مقصود اينست كه اسلام ، با اختلاط مخالف است نه با شركت زن در مجامع‌ و لو با حفظ حريم

اسلام می‌گويد : نه حبس و نه اختلاط بلكه حريم . سنت جاری مسلمين از زمان رسول خدا همين بوده است كه زنان از شركت در مجالس و مجامع منع‌ نمی شده‌ اند ولی همواره اصل " حريم " رعايت شده است . در مساجد و مجامع ، حتی در كوچه و معبر ، زن با مرد مختلط نبوده است . شركت مختلط زن و مرد در برخی مجامع ، مانند برخی مشاهد مشرفه كه در زمان ما محل‌ ازدحام فوق العاده است برخلاف مرضی شارع مقدس اسلام است

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
No image

حکمت 306 نهج البلاغه : روش برخورد با متجاوز

حکمت 306 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با متجاوز" را بیان می کند.
No image

حکمت 427 نهج البلاغه : ارزش های والای اخلاقی

حکمت 427 نهج البلاغه به موضوع "ارزش های والای اخلاقی" می پردازد.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
No image

حکمت 97 نهج البلاغه : روش بر طرف كردن نيازهاى مردم

موضوع حکمت 97 نهج البلاغه درباره "روش بر طرف كردن نيازهاى مردم" است.
Powered by TayaCMS