259- امام (ع) فرمود:
إِنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِرٍ وَ ضَامِنٌ غَيْرُ وَفِيٍّ- وَ رُبَّمَا شَرِقَ شَارِبُ الْمَاءِ قَبْلَ رِيِّهِ- وَ كُلَّمَا عَظُمَ قَدْرُ الشَّيْ ءِ الْمُتَنَافَسِ فِيهِ- عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ لِفَقْدِهِ- وَ الْأَمَانِيُّ تُعْمِي أَعْيُنَ الْبَصَائِرِ- وَ الْحَظُّ يَأْتِي مَنْ لَا يَأْتِيهِ
ترجمه
«طمع، انسان را تا لب آب مى آورد بدون اين كه برگرداند و ضمانت مى كند بدون اين كه وفا كند، بسا نوشنده آب كه پيش از سيراب شدن، گلوگير شود. هر چه ارزش شي ء دلخواه بيشتر باشد، مصيبت از دست دادنش بزرگتر است. آرزوها چشم بصيرت را كور كنند، و بهره و برخوردارى به كسى مى رسد كه در پى آن نيست.»
شرح
امام (ع) از طمع در دنيا و آزمندى در طلب دنيا و آرزو داشتن و در پى دنيا رفتن به چند دليل بر حذر داشته است:
1- قياس مضمرى كه صغراى آن عبارت: «إنّ الطمع... و فىّ» است يعنى: طمع آدمى را بر موارد هلاكت مى برد امّا از آنجا باز نمى گرداند. عبارت الضامن غير الوفىّ را- به دليل اين كه انسان را علاقمند به كسب دنيا مى كند و به طرف دنيا مى خواند، و با اين حال دروغ مى گويد، هم چون كسى كه ضامن چيزى شود و وفا نكند- براى طمع استعاره آورده است، و كبراى مقدّر آن چنين است: و هر چه اين طور باشد، سزاوار پيروى و اطمينان نيست.
2- عبارت: و ربّما... ريّه هشدار بر اين مطلب است كه در پى دنيا به طور مداوم بودن روا نيست، به دليل قياس مضمرى كه از صغراى آن به كنايه ياد كرده است و در تقدير چنين است: هر كه همواره در پى دنيا باشد گاهى نااميد مى شود و بدون رسيدن به آرزو، اميدش قطع مى شود، و كبراى مقدّر آن نيز چنين است: و هر چه اين طور باشد، شايسته نيست كه هميشه در پى آن بود.
3- از شتافتن در پى آنچه از متاع دنيا كه پر ارزش است، به وسيله قياس مضمرى بر حذر داشته است كه صغراى آن عبارت: و كلّما... لفقده است. رزيّة به معنى مصيبت است.
و كبراى مقدّر آن نيز چنين است، و هر چه كه مصيبت فقدان آن بزرگ باشد پس شايسته بر گرفتن نيست، زيرا ناگزير از دست خواهد رفت، و فنا پذير است.
4- از آرزوها به وسيله قياس مضمرى بر حذر داشته است كه صغراى آن عبارت: و الأمانىّ تعمى اعين الابصار است، توضيح آن كه آرزوها فكر را به چيزى كه هدف نيست مشغول مى سازد و از هدف يعنى كمالات عقلى باز مى دارد.
كلمه. اعين را استعاره براى افكار آورده است از آن رو كه هر دو ادراك مى كنند. و كبراى مقدر نيز چنين است: و هر چه اين طور باشد، اجتناب از آن لازم است.
5- بر ترك بهره بردارى از دنيا توجّه داده است. با اين عبارت: و الحظّ يأتي من لا يأتيه يعنى: بهره آن كسى كه نصيبى از دنيا دارد به او مى رسد، هر چند كه در پى دنيا نباشد، و اين عبارت به منزله صغراى قياس مضمرى است كه كبراى مقدّر آن چنين است: و هر چه كه اين طور باشد، نيازى به رفتن در پى آن و جستن آن نيست.
( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 651 - 653)
|