(1)
مطابق آنچه از آیات و روایات به دست می آید مقدرات الهی بر دو نوع است:
1. اموری که مصلحت دائمی دارد و لذا قانونش هم دائمی است. مثل آیاتِ؛«ما یبدّل القول لدیّ»(2) در کلام ما تبدّل راه ندارد. «کلّ شی ءٍ عنده بمقدار»(3) هر چیزی در نزد پروردگار دارای حساب و کتاب دقیقی است. اینگونه مقدرات در لوح محفوظ ثبت است «فی لوح محفوظ»(4) و فقط مقربان الهی با اذن خداوند می توانند بر آن آگاه شوند. «کتاب مرقوم یشهده المقرّبون»(5)
2. اموری که غیرحتمی و مصالح آنها تابع اعمال و رفتار مردم است، مثل توبه کردن مردم از گناه که مصلحت عفو را درپی دارد، و یا دادن صدقه که مصلحت دفع بلا را به همراه می آورد و یا ظلم و ستم که بخاطر مفسده اش قهر الهی را بدنبال دارد. یعنی خداوند متعال در اداره ی نظام آفرینش دست بسته نیست و با حکمت و علم بی نهایتی که دارد، می تواند با
ص:47
1- 238. ذیل آیه 39 سوره رعد.
2- 239. ق، 29.
3- 240. بقره، 162.
4- 241. بقره، 162.
5- 242. مطفّفین، 20 - 21.
تغییر شرایط، تغییراتی در آفرینش و قوانین آن بدهد. بدیهی است که این تغییرات، نشانه ی جهل خداوند متعال و یا تجدید نظر و پشیمانی او نیست، بلکه این تغییرات بر اساس حکمت و تغییر شرایط و یا پایان دوره ی آن امر است.
قرآن مجید در این زمینه نمونه های زیادی دارد که به چند نمونه اشاره می کنیم:
الف: «اُدعونی استجب لکم»(1) دعا کنید تا من برای شما مستجاب کنم. انسان با تضرع ودعا می تواند مصالح خود را بدست آورد و سرنوشت خود را تغییر دهد.
ب: «لعلّ اللَّه یحدث بعد ذلک امرا»(2) قانون الهی در همه جا ثابت نیست ، شاید خداوند با پدید آمدن شرایط لازم، برنامه جدیدی را بوجود آورد.
ج: «کلّ یوم هو فی شأن»(3) خداوند، هر روز در شأن مخصوص همان روز است.
د: «فلّما زاغوا، ازاغ اللَّه»(4) چون راه انحرافی را انتخاب کردند، خدا هم منحرفشان ساخت.
ه: «و لو انّ اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات»(5) با ایمان و تقوا، مسیر قهر الهی به لطف و برکت تغییر می یابد.
و: «ان اللَّه لایغیّر مابقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم»(6) خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر آنکه آنها خودشان را تغییر دهند.
ز: «الاّ مَن تاب و آمن و عمل عملا صالحاً فاولئک یبدّل اللَّه سیئاتهم حسنات»(7) کسانی که توبه کنند، ایمان آورند و عمل نیکو انجام دهند، خداوند بدی های آنان را به خوبی و حسنه تبدیل می کند.
ح: «ان عُدتم عُدنا»(8) اگر شما برگردید، ما هم برمی گردیم.
سؤال: اگر علم خدا عین ذات اوست و قابل تغییر نیست، پس هر چه در علم او گذشته باید به مرحله عمل برسد وگرنه جهل خواهد بود.
پاسخ: علم خدا بر اساس نظام علل واسباب است، بدین صورت که او علم دارد که اگر از این
ص:48
1- 243. غافر، 60.
2- 244. طلاق، 1.
3- 245. الرحمن، 29.
4- 246. صفّ، 5.
5- 247. اعراف، 69.
6- 248. رعد، 11.
7- 249. فرقان، 70.
8- 250. اسراء، 8.
وسیله استفاده شود، این نتیجه واگر از دیگری بهره برداری شود، آن سرانجام را درپی خواهد داشت و علم او جدای از علم بر اسباب وعلل نیست.