معاشرت بی نظیر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)

معاشرت بی نظیر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)

همسایه داری

از لحاظ روان شناسی اجتماعی، مجاورت و نزدیکی مکانی موجب ارتباط مکرر می شود و اگر ارتباط بر مبنای احترام متقابل و رعایت آداب همجواری باشد،باعث جاذبه می شود. (روان‌شناسی اجتماعی، جمعی از مؤلفان، چاپ زیتون، 1385 ش، ص 233.)

بدیهی است که اگر ارتباط بر مبنای احترام نباشد، در روابط خلل ایجاد می شود و نتیجه آن سلب آسایش و آرامش روانی و گاه جسمی انسان خواهد بود؛ لذا یک اصل اساسی به ما می گوید:« اگر انسان بخواهد آسایش داشته باشد، تنها دنبال خانه خوب نباید بگردد؛ بلکه همسایه خوب نیز بخشی از آسایش انسان را فراهم می کند.» اینجاست که سخن رسول اکرم صلی الله علیه و آله ارزش خود را می نمایاند که فرمود: «الْتَمِسُوا الْجَارَ قَبْلَ شِرَاءِ الدَّارِ؛ (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏8، ص: 431) قبل از خرید خانه، دنبال همسایه [خوب] بگردید.»

سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله مملو از سفارش و تاکید به همسایه داری و رعایت حقوق همسایگان است. تا آنجا که حضرت امیر علیه السلام در اواخر عمر خویش افراد را جمع کردند [هنگامی که در بستر شهادت بودند] و فرمودند: «اللَّهَ اللَّهَ فِی جِیْرَانِكُمْ فَإِنَّهُ وَصِیَّةُ نَبِیِّكُمْ مَا زَالَ یُوصِی بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُم؛ (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 422) خدا را خدا را رعایت کنید در مورد همسایگانتان! که آن سفارش پیغمبرتان است و همواره در مورد آنان وصیت می نمود تا جائی که گمان کردیم برای آنها ارث قرار خواهد داد.»

گاهی حضرت در برخورد با شخصی که همسایه آزاری می کرد، از روش غیر مستقیم استفاده می نمود. به طور مثال: شخصی خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: همسایه ای دارم که مرا آزار می دهد و از دست او آسایش ندارم. حضرت فرمود: «برو تحمل کن و سر و صدا علیه او راه نینداز؛ بلکه روش خود را تغییر بده. آن شخص رفت و چند روز بعد مجددا آمد و باز شکایت کرد. برای بار دوم حضرت سفارش به صبر کردند تا اینکه مجددا برای بار سوم آن شخص آمد و باز از همسایه اش گلایه کرد. در این حال حضرت دستود دادند: به خانه می روی و اثاث خود را در کوچه می گذاری. وقتی مردم می گذرند، از تو سؤال خواهند کرد که چه اتفاقی افتاده است؟ در جواب آنها بگو: همسایه ام مرا آزار می دهد. همسایه این شخص که گمان می کرد حضرت این همسایه را برای بار سوم دعوت به صبر و تحمل می کند، به محض اینکه از این دستور پیامبر صلی الله علیه و آله آگاه شد، در خانه همسایه اش آمد و با التماس از او خواست که اسباب و اثاثیه اش را به کوچه نیاورد و تعهد داد تا دست از اذیت و آزار خود بر دارد.» ( کافی، شیخ کلینی، ج 2، ص 668.)

ممکن است سؤال شود: حد و مرز همسایه تا کجاست؟ رسول اکرم صلی الله علیه و آله این حد و مرز را مشخص کرده اند و فرموده اند: «حَدُّ الْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَاراً؛ (نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ص: 438) حد همسایگی تا40 خانه [به اطراف] است.» که از هر طرف تا 40 خانه جزء همسایه به حساب می آید. در سیره حضرت نه فقط خود همسایه ممکن است موجب آزار شود؛ بلکه گاهی ساختمانی که انسان می سازد نیز موجب اذیت و آزار می شود. امروزه ساختمانهای بلند که مشرف به خانه مردم است، نوعی اذیت و آزار دیگر همسایگان است؛ چون باید به گونه ای باشد که مشرف به خانه مردم نباشد، و یا اینکه انسان در محله ای فقیرنشین ساختمان مجللی بسازد. اینها همه مصداق اذیت و آزار همسایه هستند.

معاشرت با کودکان

پیامبر صلی الله علیه و آله آنقدر به کودکان احترام می گذاشت که برای مردم مایه تعجب شده بود.

ملا محسن فیض کاشانی در این باره می گوید: «وَ التَّلَطُّفُ بِالصِّبْیَانِ مِنْ عَادَۀِ الرَّسُولِ؛ (محجۀ البیضاء، ملا محسن فیض کاشانی، ج3، ص 366، به نقل از: رفتار پیامبر با کودکان و نوجوانان، محمد علی چنارانی، آستان قدس، 1385 ش، ص 91.) لطف و مهربان به کودکان از عادات رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود».

1. بوسیدن کودکان

بوسیدن کودک علاوه بر عمیق کردن علاقه والدین و فرزند، بهترین روش برای رفع عطش محبت فرزند می باشد. دخترانی که خارج از خانه به دنبال محبت هستند، آن را در کودکی از والدین خویش دریافت نکرده اند. سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در معاشرت با کودکان، بوسیدن کودکان بوده است، و آن را نوعی رحم و شفقت نسبت به کودکان می شمردند. «روزی حضرت، حسنین را می بوسیدند، [اقوع بن حابس] گفت: من ده فرزند دارم و هرگز ایشان را نبوسیده ام. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ لَا یَرْحَمْ لَا یُرْحَمْ؛ کسی که رحم نکند، مورد ترحم قرار نخواهد گرفت.» (من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص: 380)

و نیز فرمودند:«اگر خداوند ترحم را از قلب تو گرفته، من با تو چه کنم؟» (زندگی حضرت زهرا ، بخش دوازدهم، محمد جواد نجفی، دار الکتب اسلامیه، تهران، 1377 ش، ص 316.)

2. توجه دادن به آینده نگری کودکان

رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ؛ (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏15، ص: 168) فرزندان خود را اکرام کنید و آداب ایشان را نیکو گردانید.» در حقیقت دستور به اکرام نوعی شخصیت سازی کودک است و نیکو کردن آداب کودک نیز موجب تأمین سلامت روانی او در آینده می شود. رسول اکرم صلی الله علیه و آله با این سفارش می خواهند آینده جامعه نیز به نوعی از جهت روانی سالم باشد، در حقیقت بهداشت روانی جامعه را نیز سالم خواهد کرد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله مسلمانان را نسبت به اموال ایشان توجه داده است. در این زمینه یک مورد اشاره می کنیم: مردی از انصار هنگام مرگ تمام دارایی خود را که پنج یا شش بَردِه بود، آزاد نمود، در حالی که فرزندان کوچکی داشت. وقتی خبر به حضرت رسول صلی الله علیه و آله رسید، فرمود: اگر پیش از دفن مرا از کارش آگاه می کردید، اجازه نمی دادم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید. کودکان خردسال را وا گذاشته تا از مردم گدایی کنند؟! (تحف العقول، ترجمه جعفری، دار الکتب اسلامیه، تهران، 1380 ش، ص238.) همین یک نمونه، از حساسیت حضرت رسول صلی الله علیه و آله نسبت به سرمایه گذاری برای آینده کودکان حکایت می کند.

3. سلام کردن به کودکان

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «پنج چیز است تا بمیرم آنها را ترک نمی کنم؛ یکی سلام بر کودکان است، تا روشی پس از من باشد.» (امالی شیخ صدوق، ترجمه کمره‌ای، دارالکتب اسلامیه، تهران، 1376 ش، چاپ ششم، ص 72.) و نیز در سیره ایشان آمده است که: رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر کودکان می گذشت و به آنها سلام می کرد.» ( پیام پیامبر، بهاء الدین خرمشاهی، منفرد، چاپ تهران، 1376 ش، چاپ اول، ص8.)

حضرت با این کار می خواهند سیره تواضع نمودن در برابر کودکان عمومی شود. از طرفی این عمل باعث احساس شخصیت در کودک می شود و او را با اعتماد به نفس بار می آورد. «انس بن مالک» می گوید: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَرَّ عَلَى صِبْیَانٍ فَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ وَ هُوَ مُغِذٌّ؛ (مكارم الأخلاق، ص: 16) رسول اکرم صلی الله علیه و آله در رهگذری با چند کودک خردسال بر خورد نمود و به آنها سلام کرد و طعامشان داد.» چقدر زیباست که مبلغ دینی هنگام عبور از کوچه و خیابان به کودکان سلام کند تا از این رهگذر خاطره خوشی از روحانی در ذهن آنها باقی بماند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

آرمان‏های انقلاب

آرمان‏های انقلاب

خلاصه سخنرانی | آرمان‏های انقلاب انقلاب هم شیرینی دارد و هم سیلی. ما اگر در شرایط سخت انقلاب و شکنجه و خفقان بودیم، آیا واقعاً دیندار می ماندیم ؟! * انقلاب ما انقلاب در مادیات نبود،انقلاب در معنویات و ارزش ها بود.
از خود تا خدا (قسمت اول)

از خود تا خدا (قسمت اول)

براي ارتباط با خداوند مراقب باش . ارتباطت با خداوند يه ارتباطي باشه كه خودت خجالت نكشي . بعضي وقتها خدا به بنده ها ايراد مي گيره ، مي گه : بندة من ! خودت رو مسخره كردي ؟! مثلاً مي گه : چي شده ؟ خدا مي گه : ما هر وقت تو رو ديديم اومدي در خونة ما قيافه ات مثل گداها بوده ، ” بده در راه خدا ! ” من مگه گدا خونه باز كردم ؟! من تو رو براي معارف عاليه خلق كردم .
No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟
خداشناسیʄ)

خداشناسی(4)

خداوند تبارك و تعالي در آيه شريفه قرآن براي يك عده از مردم عبارت ” ذرهم في خوضيهم يلعبون ” را بكار مي برد . اين آيه شريفه ، يه عبارت تحقير آميزه كه مي گه : ولشون كن و بگذار در خَوض خودشون بازي كنند . خَوض يا خواض بر وزن ” غواص ” دقيقاً كلمة مقابل غواص هست . خواض يعني كسي كه خودش رو به دل مشغولي هاي فريبكارانه اي مشغول كرده و خودش رو فريب مي ده
Powered by TayaCMS