مهارت جذ ب جوانان 2

مهارت جذ ب جوانان 2

عمومی؛ اختصاصی.

شناخت تفاوتهای در استعداد آنها:

بسم الله الرحمن الرحیم

عمومی؛ اختصاصی.

ارتباط روحی و معنوی با عموم میسور نبود مگر با طی کردن چند قدم:

قدم اول: دوست داشتن مکان تدریس

قدم دوم: پذیرفتن مردم آنگونه که هستند نه آنگونه که باید باشند.

قدم سوم: شناخت مخاطب؛ شناخت آنها از چند نظر مهم است:

الف) شناخت تفاوت های استعدادی افراد که این افراد به دو بخش کلی تقسیم می شوند یا مرد یا زن؛ پسر یا دختر؛ قرآن در طرح انسان شناسی خود زن و مرد را در اصل آفرینش برابر می داند و تفاوت صرفا در استعداد است.

مواردی که زن و مرد مساوی اند: زن و مرد در اصل و ریشة خلقت برابرند «یا أیها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحد» (نساء، آیه 1)؛ در نظام ارزشی و قابلیت کمال یابی و بالندگی با هم برابرند «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (الذاریات آیه 56)؛ زن و مرد در حقوق انسانی برابرند یعنی هر دو انسان اند و از حقوق انسانی برابر برخوردارند چهار زن و چهار مرد می شوند هشت انسان؛ تساوی زن و مرد از لحاظ ثواب و عقاب اعمال «السارق و السارقة فقطعوا ایدیکما» (مائده، آیه 38) هر دو را در عقاب یک حکم داده است؛ در تکالیف هم زن و مرد برابرند قرآن با راندن آدم و هوا از بهشت هیچ یک را مسئول اصلی معرفی نکرده هر دو را برابر دانسته (طه ، آیه 117)؛ تساوی و ارزش و مقام زن و مرد در داشتن صفات برجسته و مقام معنوی «انما المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات» (احزاب ، آیه 35)؛ تساوی زن و مرد از نظر تعلیم و تعلم «طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة» (میزان الحکمه، ج 6 ، ص 463)؛ زن و مرد در برپایی عدالت مساوی اند «وانزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» (حدید، آیه 25)؛ در هجرت و جهاد زن و مرد مساوی اند (احزاب، آیه 35)؛ در قیام به امر به معروف و نهی از منکر برابرند «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» (توبه، آیه 71)؛ در الگو بودن برای انسانیت زن و مرد مساوی اند «ضرب الله مثلاً للذین کفروا...».

شناخت تفاوتهای در استعداد آنها:

  1. مرد به پیام توجه دارد و زن به فراپیام. وقتی صحبت می کنیم برای افرادی که زن و مرد هستند نباید فراموش کنیم که این افراد اگر مردها بودند بیشتر به معنا و مفهوم جمله توجه کنیم آنها به محتوا و معنا کار دارند، اما زنها بیشتر به لحن و نوع گفتن تا خود پیام توجه دارند. لذا زنها باید از کلماتی مثل هرگز و همیشه هیچ وقت نباید استفاده کنند.
  2. مرد طولی می بیند و می شنود و زن طولی و عرضی. باید سعی کنیم مردها مقابل ما باشند اگر مردی کتابی می خواند اگر زن طرفی بنشیند و حرف بزند او نه می بیند و نه مي شنود باید مقابل او بنشیند. اما زن ها پشت پرده هم باشند توجه دارند در حالی که غذا درست می کند با تلفن صحبت می کند و تلویزیون هم تماشا مي کند و اگر در خانه زده شود زن زودتر از همه متوجه مي شود.
  3. زن ها گزارش گونه حرف مي زنند و مردها کم و کوتاه و شمرده. مثلا اگر یک زنی یک کیلو سبزی را در دو ساعت پاک کند اگر دو زن باشند 4 ساعت طول می کشد چون با هم حرف می زنند. گاهی سؤالی از یک مرد می پرسی در سه کلمه جوابت را می دهد. قرآن مردها را مریض القلب می گوید بعضی از مردها اینگونه اند یکی از تفاوتهای زن و مرد این است، نه بعضی از زنها هم مریض القلب هستند.
  4. زن به امور دینی و اخلاقی گرایش دارد و مرد به امور سیاسی و تئوریک. لذا حضور زنان را در کلاسهای دینی بیشتر از مردها می بینید. این استعداد الهی است که خداوند قرار داده.
  5. مردان ابتدا به یک مسأله متمرکز می شوند و بعد دامنة دید خود را وسعت مي دهند ولی زنها اول نگرشی کلی دارند و بعد قسمت مورد علاقه خود را توجه مي کنند. وقتی یک زن و مرد وارد یک نمایشگاه شوند مرد به محض اینکه وارد شد که عکسهای مختلف چیدند تا می رسد روی یک عکس متمرکز می شود اما زن اول همه را یک دور می بیند بعد روی قسمتی از مورد علاقه متمرکز می شود. در رابطه با کسی که خلافی کرده باشد اگر مردی بخواهد او را محاکمه کند عمیق فکر می کند ولی زن اینطور نیست بلافاصله به أشد مجازات فکر می کند.
  6. دوستی مردان محدود و در بخش های مشخص زندگی است ولی دوستی زنان همه جانبه است. دوستی مردان اغلب بر تجربه ها و فعالیت های مشترک مبتنی است در حالی که در زنان همکاری و همیاری و پشتیبانی عاطفی و روانی باعث دوستی است. بسیاری از مردها وقتی می خواهند با کسی دوست شوند فقط در یک جنبه زندگی دوستی می کنند فقط فضای کار یا روابط خانگی یا ....ولی اگر دو زن با هم در محل کار دوست شدند در همه بخشها با هم هستند. دوستی مرد با زن هم یک بخشی را شامل می شود ولی اگر زن با مردی دوست شود همة بخشهای زندگی او را فرا می گیرد.
  7. عواطف و احساسات زن متغیر و مرد ثابت است. احساسات زن بی ثبات تر از احساسات مرد است. در روایات هست مرد قهرمان و زن ریحانه است اشاره به تفاوت در استعداد بین زن و مرد است.
  8. زن میل به خود آرایی و خودنمایی دارد، از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی ولی از نظر تصاحب جسم و تن زن شکار است و مرد شکارچی. ظاهر بر باطن بسیار اثر دارد.
  9. در برخورد با تنشها زن ضعیف تر از مرد است چونکه زن عاطفی است و به هنگام جدال قادر به تبیین مقصود خود نیست.
  10. احساس زن جوشان تر از مرد است. لذا در روضه ها شعر تکراری که خوانده مي شود آشوب می شود اما اگر مردها باشند باید خود را بکشند تا کمی متحول شوند. مرد سردمزاج تر از زن است، زن از مرد رقیق القلب تر است، زن از مرد محتاط تر و ترسوتر و تشریفاتی تر است، زن بیشتر از مرد قدرت کتمان دارد. لذا ابتلای مردان به بیماری ناشی از کتمان بیشتر از زنان است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

از خود تا خدا (قسمت اول)

از خود تا خدا (قسمت اول)

براي ارتباط با خداوند مراقب باش . ارتباطت با خداوند يه ارتباطي باشه كه خودت خجالت نكشي . بعضي وقتها خدا به بنده ها ايراد مي گيره ، مي گه : بندة من ! خودت رو مسخره كردي ؟! مثلاً مي گه : چي شده ؟ خدا مي گه : ما هر وقت تو رو ديديم اومدي در خونة ما قيافه ات مثل گداها بوده ، ” بده در راه خدا ! ” من مگه گدا خونه باز كردم ؟! من تو رو براي معارف عاليه خلق كردم .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
آرمان‏های انقلاب

آرمان‏های انقلاب

خلاصه سخنرانی | آرمان‏های انقلاب انقلاب هم شیرینی دارد و هم سیلی. ما اگر در شرایط سخت انقلاب و شکنجه و خفقان بودیم، آیا واقعاً دیندار می ماندیم ؟! * انقلاب ما انقلاب در مادیات نبود،انقلاب در معنویات و ارزش ها بود.
No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

Powered by TayaCMS