حکمت 150 نهج البلاغه : روش برخورد با دوستان بد

حکمت 150 نهج البلاغه : روش برخورد با دوستان بد

متن اصلی حکمت 150 نهج البلاغه

موضوع حکمت 150 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 150 نهج البلاغه

150 وَ قَالَ عليه السلام عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَيْهِ

موضوع حکمت 150 نهج البلاغه

روش برخورد با دوستان بد

(اخلاقى، اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

150- امام عليه السّلام (در باره نيكى) فرموده است

1- برادر (دوست) خود را با نيكى سرزنش كن (بجاى سرزنش باو نيكى نما تا شرمنده شود چون شرمندگى از هر سرزنش اثرش بيشتر است) و بدى او را با بخشش بر او بر طرف گردان (زيرا بخشش موجب دوستى است و بدى در برابر بدى سبب زياده كردن دشمنى، در قرآن كريم س 23 ى 96 مى فرمايد: ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ يعنى آزار و بدى «امّت» را بآنچه نيكوتر است دفع كن).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1165)

ترجمه مرحوم شهیدی

158 [و فرمود:] برادرت را با نيكويى بدو سرزنش كن، و گزند وى را به بخشش بدو به وى بازگردان.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 391)

شرح ابن میثم

145- و قال عليه السّلام:

عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَيْهِ

المعنى

أى اجعل مكان عتابه بالقول و الفعل الإحسان إليه و الإنعام في حقّه فإنّهما أنفع في عطف جانبه إليك و دفع شرّه عنك. و العتاب مستعار للإحسان لاستلزامها رجوع المعاتب.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 333 و 334)

ترجمه شرح ابن میثم

145- امام (ع) فرمود:

عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَيْهِ

ترجمه

«برادر مسلمانت را با نيكى كردن به او سرزنش كن، و كار بدش را با بخشش به او بازگردان».

شرح

يعنى به جاى سرزنش به گفتار و رفتار در حق برادر مسلمانت نيكى و بخشش كن، كه اينها در جلب نظر و دفع شر و بدى او سودمندتر و مؤثرتر است. كلمه عتاب، استعاره آورده شده است از احسان، زيرا هر دو براى بازگشت شخص سرزنش شده به كار مى روند.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 563)

شرح مرحوم مغنیه

157- عاتب أخاك بالإحسان إليه، و اردد شرّه بالإنعام عليه.

المعنى

لا بأس عليك اذا أنت أغضيت و تحملت ما تكره من صديق أو جار أو أي انسان، بل خير لك و له و للإنسانية أيضا أن تسامحه و تحسن اليه عسى أن يخجل من نفسه، فيؤنبها و يكفّر عن فعلته بما يرضيك.. هذا، الى ان المحسن يعم بإحسانه جميع الناس حتى من أساء اليه، و الحليم يعفو و يصفح، و الكريم يجود على من بخل عليه. و اللّه يقول: ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ- 34 فصلت. و من يرغب عن أمره إلا من سفّه نفسه.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 322)

شرح شیخ عباس قمی

162- عاتب أخاك بالإحسان إليه، و اردد شرّه بالإنعام عليه. أي اجعل مكان عتابه بالقول و الفعل، الإحسان إليه و الإنعام في حقّه، فإنّهما أنفع في دفع شرّه عنك، و عطف جانبه إليك. قال اللّه تعالى: ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص140)

شرح منهاج البراعة خویی

الخمسون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(150) و قال عليه السّلام: عاتب أخاك بالإحسان إليه، و اردد شرّه بالإنعام عليه.

المعنى

لا يخلو الصّديق و إن كان من أهل الأمانة و الايمان من نقص في المعاشرة يستحقّ به العتاب، أو سوء فعل يؤذي به الأحباب، فقال عليه السّلام: الاحسان إليه أردع له من العتاب، و الانعام عليه أرفع لشرّه و سوء عمله و أدبه كما قال اللَّه تعالى «24- السجدة- «وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي» و هذا حكمة مع من يصدق عليه أنّه أخ و صديق، و لكن لا تشمل من هو أضلّ من الأنعام، كما قال الشاعر:

فوضع النّدى في موضع السيف بالعلى مضرّ كوضع السيف في موضع النّدى

الترجمة

با احسان دوستت را سرزنش كن، و با بخشش بدرفتاريش را از خود بگردان

  • بجاى گله كن تو احسان بدوست ببخشش بگردان ز خود شرّ دوست

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص240و241)

شرح لاهیجی

(186) و قال عليه السّلام عاتب اخاك بالإحسان اليه و اردد شرّه بالانعام عليه يعنى و گفت (- ع- ) كه عقاب كن برادر تو را و دوست تو را باحسان و نيكى كردن باو يعنى بجاى عقوبت احسان كن كه درد شرمندگى بيشتر است از درد عقوبت و دفع كن اذيّت برادر تو را بعطا و بخشش دادن بار نه باذيّت او زيرا كه عطيّه باعث دوستى است كه دافع اذيّتست بالمرّه و اذيّت موجب مزيد دشمنى و باقى دارنده اذيّت است

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 308)

شرح ابن ابی الحدید

160: عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَيْهِ الأصل في هذا قول الله تعالى- ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ- فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ و روى المبرد في الكامل عن ابن عائشة عن رجل من أهل الشام قال دخلت المدينة فرأيت رجلا راكبا على بغلة- لم أر أحسن وجها و لا ثوبا و لا سمتا و لا دابة منه- فمال قلبي إليه فسألت عنه- فقيل هذا الحسن بن الحسن بن علي- فامتلأ قلبي له بغضا و حسدت عليا أن يكون له ابن مثله- فصرت إليه و قلت له أنت ابن أبي طالب- فقال أنا ابن ابنه قلت فبك و بأبيك- فلما انقضى كلامي قال أحسبك غريبا- قلت أجل قال فمل بنا- فإن احتجت إلى منزل أنزلناك أو إلى مال واسيناك- أو إلى حاجة عاوناك- . فانصرفت عنه و ما على الأرض أحد أحب إلي منه- . و قال محمود الوراق-

إني شكرت لظالمي ظلمي و غفرت ذاك له على علم

و رأيته أهدى إلي يدا

لما أبان بجهله حلمي

رجعت إساءته عليه و إحساني فعاد مضاعف الجرم

و غدوت ذا أجر و محمدة و غدا بكسب الظلم و الإثم

فكأنما الإحسان كان له

و أنا المسي ء إليه في الحكم

ما زال يظلمني و أرحمه حتى بكيت له من الظلم

- . قال المبرد أخذ هذا المعنى من قول رجل من قريش- قال له رجل منهم إني مررت بآل فلان- و هم يشتمونك شتما رحمتك منه- قال أ فسمعتني أقول إلا خيرا قال لا- قال إياهم فارحم- . و قال رجل لأبي بكر لأشتمنك شتما يدخل معك قبرك- فقال معك و الله يدخل لا معي

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 378-379)

شرح نهج البلاغه منظوم

[152] و قال عليه السّلام:

عاتب أخاك بالإحسان إليه، و اردد شرّه بالإنعام عليه.

ترجمه

برادرت را با نيكى نكوهش كن، و با بخشش بديش را بخودش باز گردان.

نظم

  • ز اخوان گر كه مردى از تو رنجيدبرايت دشمنى سرسخت گرديد
  • وز آن خصمى به پيدا و نهانىبتو شد گرم در آتش فشانى
  • بعكس او زكين و تند خوئىتو شو در راه يارىّ و نكوئى
  • ز بخشش زن بپايش سخت بندىز احسانش بگردن نه كمندى
  • كه از اين نيكى و احسان و بخششنكوتر كرده او را نكوهش
  • بديهايش بسويش باز گرددبشرم از كار خود انباز گردد

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص192)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

اهمیت عرفه

اهمیت عرفه

ايام ،ايام بسيار با بركتي هست در دهه اول ذي الحجه قرار داريم و من يه مقداري راجع به اين دهه ، راجع به شب عرفه و همچنين روز عرفه توضيحاتي رو مي دم و انشاءالله عزيزان عنايت داشته باشند اين چند روزي كه از دهه اول ذي الحجه باقي مونده با معرفت و شناخت بيشتر استفاده بهينه از ايام و ساعاتشون بكنن .
غیرت

غیرت

یکی از مسایلی که باعث شد اما مجتبی ع دچار غربت و سرانجام شهادت شوند این بود که مردم امام شناس نبودند ، غیرت در میان مردم نبود .
خداشناسیʅ)

خداشناسی(5)

خدايي كه با فطرت و دل ، لمس مي شه ، در حقيقت ديده و احساس هم خواهد شد و همين خداست كه امام علي (ع) رو اين گونه به خضوع وادار مي كنه و همين خداست كه در ميان ما غير معصوم ها ، بندة واقعي مي سازه . بنده هاي مخلِص و بنده هايي كه عاشق هستند و عبادتشون ، عبادت احرار است
قیمت اهل بیت (ع )

قیمت اهل بیت (ع )

درجه محبت مردم نسبت به اهل بيت (ع) بستگي تام و تمام به ميزان معرفت مردم نسبت به اين ذوات مقدسه دارد.
Powered by TayaCMS