حکمت 329 نهج البلاغه : ضرورت عمل گرايى

حکمت 329 نهج البلاغه : ضرورت عمل گرايى

متن اصلی حکمت 329 نهج البلاغه

موضوع حکمت 329 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 329 نهج البلاغه

329 وَ قَالَ عليه السلام لِكُلِّ امْرِئٍ فِي مَالِهِ شَرِيكَانِ الْوَارِثُ وَ الْحَوَادِثُ

موضوع حکمت 329 نهج البلاغه

ضرورت عمل گرايى

(اخلاقى، تربيتى)

ترجمه مرحوم فیض

329- امام عليه السّلام (در باره دارائى) فرموده است 1- براى هر كس در دارائيش دو شريك است: يكى ارث برنده و ديگرى پيشآمدها (آفات و تباهى ها، پس خردمند كارى ميكند كه بهره او از آن دو كمتر نباشد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1245)

ترجمه مرحوم شهیدی

337 [و فرمود:] آن كه- مردم را به خدا- خواند و خود به كار نپردازد، چون تيرافكنى است كه از كمان بى زه تير اندازد.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 420)

شرح ابن میثم

319- و قال عليه السّلام:

لِكُلِّ امْرِئٍ فِي مَالِهِ شَرِيكَانِ- الْوَارِثُ وَ الْحَوَادِثُ

المعنى

نفّر عن ادّخار المال بذكر الشريكين المكروهين.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 408)

ترجمه شرح ابن میثم

319- امام (ع) فرمود:

لِكُلِّ امْرِئٍ فِي مَالِهِ شَرِيكَانِ- الْوَارِثُ وَ الْحَوَادِثُ

ترجمه

«هر كسى در ثروت و مالش دو شريك دارد: يكى وارث و ديگرى پيشامدها».

شرح

امام (ع) از اندوختن مال با نام بردن از دو شريك ناپسند بر حذر داشته است.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 692)

شرح مرحوم مغنیه

335- لكلّ امرى ء في ماله شريكان: الوارث و الحوادث.

المعنى

كل الناس يحبون المال و الثراء، و هم على علم اليقين بأن لهم فيه شريكين: الوارث و الحوادث، و أيضا الإمام يعلم بأنهم على علم و يقين من ذلك، و لكنه أراد أن يلفت أنظارهم الى الشريك الثالث، و هو السائل و المحروم.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 414 و 415)

شرح شیخ عباس قمی

249- لكلّ امرى ء في ماله شريكان: الوارث و الحوادث.«» أخذه الرضيّ- رضى اللّه عنه- فقال:

خذ تراثك ما استطعت فإنّما شركاؤك الأيّام و الورّاث

لم يقض حقّ المال إلّا معشر

نظروا الزمان يعيث فيه، فعاثوا

«» و من كلامه عليه السلام: بشّر مال البخيل بحادث أو وارث.«»

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص198)

شرح منهاج البراعة خویی

(324) و قال عليه السّلام: لكلّ امرى ء في ماله شريكان: الوارث و الحوادث.

المعنى

أشار عليه السّلام إلى أنّ المال لا يستحقّ الاعتماد و الاعتبار، لأنّه ليس عليه لصاحبه مطلق الاختيار، فانّ له فيه شريكين في الحياة و بعد الممات، و هما: الحوادث و الوارث فانّ الوارث يستفيد من ماله في حياته بعنوان النفقة و غيره، و يملكه بعد موته.

الترجمة

فرمود: براى هر كسى در مالش دو شريك است: يكى وارث و ديگرى حوادث رباينده مال.

هر صاحب مال بى تقاضا دارد دو شريك جفت و همتا

  • چون وارث بهره بر ز مالشپيشامد مايه زوالش

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 421)

شرح لاهیجی

(371) و قال (- ع- ) لكلّ امرء فى ماله شريكان الوارث و الحوادث و گفت (- ع- ) كه از براى هر مردى در مالش دو شريك هست يكى وارث است كه بارث مى برد و ديگرى حوادثست كه تلف ميكند

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 322)

شرح ابن ابی الحدید

343: لِكُلِّ امْرِئٍ فِي مَالِهِ شَرِيكَانِ- الْوَارِثُ وَ الْحَوَادِثُ أخذه الرضي فقال-

خذ من تراثك ما استطعت فإنما شركاؤك الأيام و الوراث

لم يقض حق المال إلا معشر

نظروا الزمان يعيث فيه فعاثوا

و قد قال ع في موضع آخر بشر مال البخيل بحادث أو وارث

- و رأيت بخط ابن الخشاب رحمه الله على ظهر كتاب- لعبد الله بن أحمد بن أحمد بن أحمد- ثم لحادث أو وارث كأنه يعني ضنه به- أي لا أخرجه عن يدي اختيارا

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 251)

شرح نهج البلاغه منظوم

[328] و قال عليه السّلام:

لكلّ امرى ء فى ماله شريكان الوارث و الحوادث.

ترجمه

در دارائى هر كس دو شريك موجود است: يكى وارث، ديگرى پيش آمد بد و ناگهانى.

نظم

  • هر آن كس كو بمال و ثروت افزوددو پيش آمد برايش هست موجود
  • يكى بسپردن مالش بوارثيكى پيش آمدى كان گشت حادث
  • بشر آن دم كه با اموال و دولت نشسته شاد و غرق بحر نعمت
  • نه بر رخسار بختش زنگ و گرديستنه بر لوح دلش ز اندوه درديست
  • كه ناگه مرگ حلقش در فشاردمصيبت يا كه رو بروى گذارد
  • كشد بر تخته يا رخت از سر تختو يا از تخت در زندان كشد رخت
  • دلا در زندگى ترك امل كنبراى بعد مرگ خود عمل كن
  • بوارث مال و گنج خويش مگذاربراى خود بدستت توشه گرد آر
  • كه بر وارث اگر مالت گذارىبفردا جز تهى دستى ندارى
  • خردمندان به نيكوئى فزودندبدنيا و بعقبا خوش غنودند

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 112)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

اهمیت عرفه

اهمیت عرفه

ايام ،ايام بسيار با بركتي هست در دهه اول ذي الحجه قرار داريم و من يه مقداري راجع به اين دهه ، راجع به شب عرفه و همچنين روز عرفه توضيحاتي رو مي دم و انشاءالله عزيزان عنايت داشته باشند اين چند روزي كه از دهه اول ذي الحجه باقي مونده با معرفت و شناخت بيشتر استفاده بهينه از ايام و ساعاتشون بكنن .
غیرت

غیرت

یکی از مسایلی که باعث شد اما مجتبی ع دچار غربت و سرانجام شهادت شوند این بود که مردم امام شناس نبودند ، غیرت در میان مردم نبود .
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
عبرت

عبرت

یعنی اینکه خداوند تبارک و تعالی از ما توقع دارد که ما در سه نقطه از زمان،با دیده گذرا و دیده ای که عقل پشتش خوابیده نگاه کنیم .
Powered by TayaCMS