سخنران استاد فرحزاد

ماه شعبان ماه خیر وبرکت

ذکر صلوات در همه ایام و مکان ها به عنوان افضل اعمال یاد شده است. یکی از اعمال مهم ماه شعبان روزه گرفتن و زیاد صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد است. امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: ماه رجب ماه من و ماه شعبان ماه پیامبر خدا و ماه رمضان ماه خداست. اول مهمان امیرالمومنین و بعد مهمان پیامبر و بعد هم مهمان خدا می شویم. شعبان جمع شعبه است. یعنی شعبه های خیر، درهای خیر و رحمت، برکت در این ماه ریزش دارد.

دفع امواج بلاء بوسیله صدقه دادن

امواج بلاء را چگونه برطرف کنیم؟ امواج بلاء را هر روز با صدقه دادن بر طرف کنیم. سعی کنیم هر روز مبلغی برای صدقه دادن کنار بگذاریم. بعضی ها فکر می کنند با سد زدن و خانه محکم ساختن در امانند. خیلی ها خانه های محکم ساختند ولی زیر آوار ماندند. راه اصلی دفع امواج بلاء دعا کردن در خانه خدا، تضرع و گدایی و التماس است. پرده خانه کعبه را که می گیری صورتت را به دیوار کعبه بگذار و التماس بکن. به قول مولانا:

  • زور را بگذار زاری را بگیررحم آید سوی زاری ای فقیر

اهمیت و جایگاه دعا و تضرع در دین اسلام

گدایی در خانه خدا و اهل بیت را از دست ندهید که محتاج می شوید. به قول حافظ:

  • بر در ارباب بی مروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید.

یکی از اعمال مهم حج عمره این است که از خلق بریده بشویم و به خدا بپیوندیم. دنبال کسی برویم که ب تواند نیازهایمان را برطرف کند. خدا رزاق و خلاق و مهربان است. او از هر کس به ما نزدیکتر است. پیوندمان را با خدا قرص و محکم کنیم. حدیث داریم خدا دوست ندارد کسی در خانه خلق برود و دست دراز کند، گردن کج کند، التماس کند. در خانه خلق که می روید التماس می کنید آبرویتان می رود بعد هم چیزی نمی دهند اگر هم بدهند منت می گذارند. غیر از خدا را نخوانید. خدا می فرماید: «وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا يَضُرُّكَ» (يونس: 106). به جاى خدا چيزى را كه به تو سود و زيانى نمى رساند مَپَرست كه اگر بپرستى قطعاً از زيانكاران خواهى بود. ظلم فقط این نیست که مال کسی را بخوری، به صورت کسی بزنی. بزرگترین ظلم ها این است که کنار خدا یک چیزی درست کنی و به او پناهنده شوی. امام ها و اولیاء خدا نماینده و خلیفه خدایند در خانه این ها نروید و به سراغ خلق خدا بروید این از بزرگترین ظلم ها است.

«وَ لا يُنْجِي مِنْ سَخَطِكَ إِلا التَّضَرُّعُ إِلَيْكَ» (شیخ عباس قمی/ مفاتيح الجنان/1/ ص: 33). خدایا چیزی مرا از غضب تو نجات نمی دهد مگر تضرع و گریه زاریم، حدیث داریم یک نفر پرونده اش بسته شد مجرم و گناه کار بود. پا و گوش و چشمش بر گناه کاربودنش شهادت می دهند که این خلاف کرده است. ملائکه این را به طرف جهنم می کشند همین طور که به طرف جهنم می برند مژه های چشمش، پلک چشمش به نطق درمی آید می گوید خدایا همه اعضاء بر علیه این بنده شهادت دادند من هم یک شهادت می دهم. خدایا این بنده تو یک شب بلند شد به یاد گناهانش افتاد از ترس جهنم و خوف تو گریه کرد. اشک از چشمانش بیرون آمد این اشک ها به خاطر ترس و گناه بود خدا من هم شاهدم این کار را کرده است. خدا می فرماید: او را برگردانید. خدا به یک نم اشک بنده را می بخشد. گاهی یک قطره اشک آتش جهنم را خاموش می کند. اشک از خوف خدا یا اشک برای آقا اباعبدالله و اهل بیت قیمت دارد. روز قیامت دُری می آورند که اهل محشر نمی توانند قیمت بگذارند. آخر خطاب می رسد کسی قدر این در را نمی داند. نزد آقا اباعبدالله حسین علیه السلام ببرید او می تواند قیمت بگذارد. اهل محشر می گویند: این دُر چه بود؟ می فرمایند: این همان اشکی است که برای مظلومیت امام حسین علیه السلام ریخته شده است. قدر این اشک را امام حسین می داند. «أنا قتيل العبرة » (عزت الله مولایی/ مع الركب الحسينى/ ج 4/ ص: 63). من کشته اشک هستم هیچ مومنی مرا یاد نمی کند «لايذكرني مؤمنٌ إلّا استعبر» (همان). الا این که اشکش جاری می شود دلش می شکند.

«إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ» (شیخ عباس قمی/ مفاتيح الجنان/1/ ص: 62). خدای من پروردگار من جز تو کسی را ندارم. غیر تو کسی به درد من نمی خورد. تا خدا نخواهد مریض ما خوب نمی شود، روزی ما وسیع نمی شود. دعا اسلحه انبیاء و سلاح مومن است. گاهی امواج بلاء هجوم می آورند دعا و تضرع این امواج بلاء را دفع می کند. حضرت یونس قومش را نفرین کرد و رفت. گفت: الآن همه در عذاب الهی زیر آب غرق می شوند، ولی یک مرد عالم و صالح در میان قومش بود مردم را بیرون بیابان برد بچه ها را از مادرهایشان جدا کرد ناله همه بلند شد. قرآن می فرماید: فقط قوم یونس بود که بلاء بر سرشان آمد و بر اثر تضرع و زاری برگشت.

کسی از امام صادق علیه السلام پرسید من بین خواندن دعا و قرآن مانده ام. حضرت فرمودند: هر دوتایش خوب است. اصرار کردم گفتم حالا دعا بیشتر بخوانم یا قرآن؟ امام فرمودند: دعا از قرائت قرآن بالاتر است. خداوند در قرآن می گوید: «ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ» (غافر: 60). مر بخوانید تا شما را استجابت کنم. تضرع و التماس و شکستگی در دعا هست ولی در قرآن نیست. در قرآن خدا با ما صحبت می کند.

یک نفر را در قبر گذاشتند نکیر و منکر پرسیدند شما ازدواج کردید؟ گردنش را کج کرد و با ناله گفت: آره، نکیر و منکر. گفت: خوب این هر چه عذاب و بلا بوده کشیده به بهشت ببرید. همه بلا و مصیبت های دنیا را طی کرده است. نفر دوم را در قبر گذاشتند نکیر و منکر پرسیدند شما ازدواج کردید؟ گفت: آره، دو تا زن گرفتم. گفتند: این را ببرید ته جهنم این خیلی پوستش کلفت است. یک بلا سرش آمده رفته یک بلای دیگر هم رو سر خودش آورده است. باید دنده هایش را حسابی نرم کنید. آیت اللهی رو منبر می گفت: یک خانمی دختر هفت، هشت ساله داشت دختر به مادر گفت: مادر، شوهر یعنی چی؟ مادرش گفت: عروسی می کنند بعضی ها عروس می شوند و یکی هم داماد می شود. دختر می پرسد؟ شوهر چه مزه ای دارد؟ مادر فکری کرد که چه جواب بدهد؟ اگر بگویم شوهر چیز خوشمزه ، و شیرین و خیلی خوبیه می گوید یالا من شوهر می خواهم. شوهر که خریدنی نیست. اسباب بازی نیست که برایش بخری. باید آن قدر در خانه بشیند تا شوهری بیاید او را بگیرد. (در هندوستان برعکس ایران است. مردها در خانه می نشینند تا یک خانمی بیاید این ها را بگیرد.) اگر هم بگوید بی مزه و تلخ است، می گوید من اصلا شوهر نمی خواهم. ماند که بگوید شیرین است یا تلخ؟ فکر کرد و گفت: شوهر مثل ترشی می ماند. مثلا آدم که لیموترش یا سرکه می خورد هم خوشش می آید هم یک چیزیش می شود، مثل شیرینی نیست دهن آدم جمع می شود. دخترش گفت: واقعا حرفت درسته، مادر گفت: چطور؟ دخترش گفت: به خاطر این که اسمش که می آ ید مثل ترشی دهنم آب می افتد.

پستی صفت بخل و اذیت شدن شخص بخیل

امام صادق علیه السلام دور خانه کعبه طواف می کردند و می فرمودند: خدایا من را از بخل حفظ کن. «اللَّهُمَّ قِنِي شُحَّ نَفْسِي» (محدث نوری/ مستدرك الوسائل/ ج7/ ص:26). راوی می گوید بعد از طواف به امام عرض کردم شما می گویید خدایا از بخل حفظم کن؟ امام صادق علیه السلام فرمود: بله، قرآن می گوید: «وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (التغابن: 16). هر کس از بخل بگذرد از پل صراط می گذرد. هر کس از پول و مال و جان و آبرو که بین ما و خدا حائل شده بگذرد در روز قیامت خندان خواهد بود. یکی از آقایون در شهری منبر رفته بود گفته بود در این شهر ما بعضی ها خیلی بخیلند، مثلا در هوای گرم باد بزن را جلوی صورتش می گیرد دلش نمی آید بادبزن را تکان بدهد سرش را تکان می دهد. گفتند: چرا؟ گفت: برای این که باد بزن اصطحکاک دارد خراب می شود.

یک آدم خسیسی بود چراغ نفتی خانه اش را روشن کرد یادش رفت خاموشش کند و به حمام رفت. حمام دور بود نیم ساعت پیاده روی کرد تا به حمام رسید یادش آمد چراغ نفتی را خاموش نکرده است. گفت تا برگردم نیم لیتر نفت مصرف می شود به خانه برگشت. خانمش دید زود برگشته گفت: زود برگشتی؟ گفت: خانم چراغ نفتی را خاموش نکرده بودم اگر بع از حمام می آمدم نیم لیتر نفت مصرف می شد مالم تلف می شد. خانمش گفت: این همه راه را پیاده برگردشتی دوباره به حمام می روی گیوه هایت سابیده می شود. مرد گفت: گیوه هایم را درآوردم زیر بغلم گذاشتم با پای برهنه و پیاده آمدم. خودش را فدای دنیا می کند. یکی از بهترین صفات خیرخواهی خیر رساندن به دیگران است. زیاد برای دیگران دعا بکنید اگر کسی برای دیگران دعا کند هزار برابر بهتر وبرتر برای در حق خودش مستجاب می شود.