نگاهی گذرا به ابعاد فردی و اجتماعی زندگی حضرت زینب كبری سلام الله علیها و سیره عملی این شخصیت برجسته اسلام به خوبی جایگاه والا و عظمت ایشان را ترسیم نموده و آن حضرت را به عنوان یكی از بهترین و مناسب ترین الگو و روش زندگی برای هر زن و مرد مسلمان معرفی می نماید .
برای آشنایی با ابعاد شخصیتی آن حضرت تنها به چند جمله از بیانات مقام معظم رهبری اشاره می كنیم كه به خوبی ترسیم كننده جایگاه و عظمت حضرت زینب كبری سلام الله علیها می باشد .
«شخصیت آن بزرگوار قبل از حادثه كربلا و در مدینه، بسیار برجسته و معروف و ممتاز بود و به لحاظ علمی، معنوی، اخلاقی، تقوایی، پاكدامنی و طهارت برای زنان مسلمان، قابل تبعیت و پیروی محسوب میشد.
زن مسلمان برای انجام تمامی وظایف مهمی كه یك زن میتواند انجام دهد، باید از حضرت زینب (س) تعلیم بگیرد. طهارت و تقوا كه بزرگترین خصوصیت یك زن است، اهمیت دادن به ارزشهای اصیل بیش از هر چیز دیگری در زندگی، توجه به علم و معرفت، انجام فعالیتهای سیاسی و امداد رسانی به انسانها و كیفیت دادن به محیط خانه و خانواده از ویژگیهای زینب كبری (س) محسوب میشود و زن مسلمان از درون خانواده تا درون جامعه و تا مسائل علمی و سیاسی و ارزشهای اخلاقی و نیز نشان دادن منشهای بزرگ انقلابی میتواند به زندگی آن حضرت، تأسی جوید. »( پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , دیدار جمع زیادی از خواهران و برادران پرستار و مددكار , 12/7/74)
«زینب كبرى(سلاماللَّهعلیها) یك نمونهى كامل از زن مسلمان است؛ یعنى الگویى كه اسلام براى تربیت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است. زینب كبرى داراى شخصیت چند بُعدى است؛ دانا و خبیر و داراى معرفت والا و یك انسان برجسته است كه هر كس با آن بزرگوار مواجه مىشود، در مقابل عظمتِ دانایى و روحى و معرفت او احساس خضوع مىكند. شاید مهمترین بُعدى كه شخصیت زن اسلامى مىتواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد - تأثیرى كه از اسلام پذیرفته - این بُعد است. شخصیت زن اسلامى به بركت ایمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهى، آنچنان سعه و عظمتى پیدا مىكند كه حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز مىشود. در زندگى زینب كبرى، این بُعد از همه بارزتر و برجستهتر است. حادثهای مثل روز عاشورا نمىتواند زینب كبرى را خرد كند. شكوه و حشمت ظاهرى دستگاه ستمگر جبارى مثل یزید و عبیداللَّهبنزیاد نمىتواند زینب كبرى را تحقیر كند. زینب كبرى در مدینه - كه محل استقرار شخصیت باعظمت اوست - و در كربلا - كه كانون محنتهاى اوست - و در كاخ جبارانى مثل یزید و عبیداللَّهبنزیاد، همان عظمت و شكوه معنوى را با خود حفظ مىكند و شخصیتهاى دیگر در مقابل او تحقیر مىشوند. یزید و عبیداللَّهبنزیاد - این مغروران ستمگر زمان خود - در مقابل این زنِ اسیر و دستبسته، تحقیر مىشوند. زینب كبرى شور عاطفهى زنانه را همراه كرده است با عظمت و استقرار و متانت قلب یك انسان مؤمن، و زبان صریح و روشن یك مجاهد فىسبیلاللَّه، و زلال معرفتى كه از زبان و دل او بیرون مىتراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت مىكند. عظمت زنانهاش، بزرگان دروغین ظاهرى را در مقابل او حقیر و كوچك مىكند. عظمت زنانه ، یعنى این؛ یعنى مخلوطى از شور و عاطفهى انسانى، كه در هیچ مردى نمىتوان این عاطفهى شورانگیز را سراغ داد؛ همراه با متانت شخصیت و استوارى روح كه همهى حوادث بزرگ و خطیر را در خود هضم مىكند و روى آتشهاى گداخته، شجاعانه قدم مىگذارد و عبور مىكند؛ در عین حال، درس مىدهد و مردم را آگاهى مىبخشد؛ در عین حال، امام زمان خود - یعنى امام سجاد - را مانند یك مادر مهربان آرامش و تسلا مىبخشد؛ در عین حال، با كودكان برادر و بچههاى پدر از دست دادهى آن حادثهى عظیم، در میان آن طوفان شدید، مثل سد مستحكمى براى آنها امنیت و آرامش و تسلا ایجاد مىكند. بنابراین زینب كبرى (سلاماللَّهعلیها) یك شخصیت همهجانبه بود. اسلام زن را به این طرف سوق مىدهد.زن با نقاط قوّت زنانهى خود - كه خداى متعال در وجود او به ودیعه گذاشته و مخصوص زن است - همراه با ایمان عمیق، همراه با استقرار ناشى از اتكاء به خداوند، و همراه با عفت و پاكدامنى - كه فضاى پیرامون او را نورانیت مىبخشد - مىتواند در جامعه یك نقش استثنایىِ اینگونه ایفا كند؛ هیچ مردى قادر به ایفاى چنین نقشى نیست. مثل كوه استوارى از ایمان، در عین حال مثل چشمهى جوشانى از عاطفه و محبت و احساسات زنانه، تشنگان و محتاجان نوازش را از چشمهى صبر و حوصله و عاطفهى خود سیراب مىكند. انسانها در چنین آغوش پُربركتى مىتوانند تربیت شوند. اگر زن با این خصوصیات در عالمِ وجود نبود، انسانیت معنا پیدا نمىكرد. این، معناى ارزش زن و تشخص زن است؛ چیزى كه مغز متحجرِ مادى غربىها نمىتواند آن را بفهمد. كسانى كه از دین و معنویت بهرهای نبردهاند، نمىتوانند چنین عظمتى را درك كنند. آنهایى كه شاخصهى زن را در زیور و آرایش و سبكسرى و بازیچه قرار گرفتن در دست مردان مىدانند، نمىتوانند اساس هویت زنانه را در منطق اسلام و در نظر اسلام درك كنند. زینب كبرى براى زنان ما در طول تاریخ یك الگوست؛ عقل و متانت، قدرت و شجاعت، شور و احساس عاطفى، صراحت زبان، متانت دل، استوارى روح؛ در عینحال، مادرانه، خواهرانه، با همهى انسانها برخورد كردن، در محیط خانه شمع محبت را روشن نگه داشتن، همسر و فرزندان را بر سر سفرهى محبت و عاطفهى خود دور هم جمع كردن؛ اینها خصوصیات زن مسلمان است. (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری,بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۸۴/3/۲۵ )
« زینب كبرى یك نمونهى برجستهى تاریخ است كه عظمت حضور یك زن را در یكى از مهمترین مسائل تاریخ نشان میدهد. اینكه گفته میشود در عاشورا، در حادثهى كربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - كه واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزى، حضرت زینب بود؛ والّا خون در كربلا تمام شد. حادثهى نظامى با شكست ظاهرى نیروهاى حق در عرصهى عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزى كه موجب شد این شكست نظامىِ ظاهرى، تبدیل به یك پیروزى قطعىِ دائمى شود، عبارت بود از منش زینب كبرى؛ نقشى كه حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلى چیز مهمى است. این حادثه نشان داد كه زن در حاشیهى تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخى قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددى به این نكته ناطق است؛ لیكن این مربوط به تاریخ نزدیك است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یك حادثهى زنده و ملموس است كه انسان زینب كبرى را مشاهده میكند كه با یك عظمت خیرهكننده و درخشندهاى در عرصه ظاهر میشود؛ كارى میكند كه دشمنى كه به حسب ظاهر در كارزار نظامى پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع كرده است و بر تخت پیروزى تكیه زده است، در مقر قدرت خود، در كاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدى را به پیشانى او میزند و پیروزى او را تبدیل میكند به یك شكست؛ این كارِ زینب كبرى است. زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد كه میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل كرد به عزت مجاهدانه، به یك جهاد بزرگ.
آنچه كه از بیانات زینب كبرى باقى مانده است و امروز در دسترس ماست، عظمت حركت زینب كبرى را نشان میدهد. خطبهى فراموش نشدنى زینب كبرى در بازار كوفه یك حرف زدن معمولى نیست، اظهارنظر معمولى یك شخصیت بزرگ نیست؛ یك تحلیل عظیم از وضع جامعهى اسلامى در آن دوره است كه با زیباترین كلمات و با عمیقترین و غنىترین مفاهیم در آن شرائط بیان شده است. قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوى است. دو روز قبل در یك بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین بردهاند، این جمع چند ده نفرهى زنان و كودكان را اسیر كردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روى شتر اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا میكنند، بعضى هلهله میكنند، بعضى هم گریه میكنند؛ در یك چنین شرائط بحرانى، ناگهان این خورشید عظمت طلوع میكند؛ همان لحنى را به كار میبرد كه پدرش امیرالمؤمنین بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به كار میبرد؛ همان جور حرف میزند؛ با همان جور كلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندى مضمون و معنا: «یا اهل الكوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعهگرها، اى كسانى كه تظاهر كردید! شاید خودتان باور هم كردید كه دنبالهرو اسلام و اهلبیت هستید؛ اما در امتحان اینجور كم آوردید، در فتنه اینجور كورى نشان دادید. «هل فیكم الّا الصّلف و العجب و الشّنف و الكذب و ملق الاماء و غمز الاعداء»؛ شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یكسان نبود. به خودتان مغرور شدید، خیال كردید ایمان دارید، خیال كردید همچنان انقلابى هستید، خیال كردید همچنان پیرو امیرالمؤمنین هستید؛ در حالى كه واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهدهى مقابلهى با فتنه بربیائید، نتوانستید خودتان را نجات دهید. «مثلكم كمثل الّتى نقضت غزلها من بعد قوّة انكاثا»؛ مثل آن كسى شُدید كه پشم را میریسد، تبدیل به نخ میكند، بعد نخها را دوباره باز میكند، تبدیل میكند به همان پشم یا پنبهى نریسیده. با بىبصیرتى، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، كردههاى خودتان را، گذشتهى خودتان را باطل كردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعاى انقلابیگرى؛ اما باطن، باطن پوك، باطن بىمقاومت در مقابل بادهاى مخالف. این، آسیبشناسى است.
با این بیان قوى، با این كلمات رسا، آن هم در آن شرائط دشوار، اینگونه صحبت میكرد. اینجور نبود كه یك عده مستمع جلوى حضرت زینب نشسته باشند، گوش فرا داده باشند، او هم مثل یك خطیبى براى اینها خطبه بخواند؛ نه، یك عده دشمن، نیزهداران دشمن دور و برشان را گرفتهاند؛ یك عده هم مردم مختلفالحال حضور داشتند؛ همانهائى كه مسلم را به دست ابنزیاد دادند، همانهائى كه به امام حسین نامه نوشتند و تخلف كردند، همانهائى كه آن روزى كه باید با ابنزیاد در مىافتادند، توى خانههایشان مخفى شدند - اینها بودند توى بازار كوفه - یك عده هم كسانى بودند كه ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه میكنند، دختر امیرالمؤمنین را مىبینند، گریه میكنند. حضرت زینب كبرى با این عدهى ناهمگون و غیر قابل اعتماد مواجه است، اما اینجور محكم حرف میزند. او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمیشود زن را ضعیفه دانست. این جوهر زنانهى مؤمن، اینجور خودش را در شرائط دشوار نشان میدهد. این زن است كه الگوست؛ الگو براى همهى مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوى و انقلاب علوى را آسیبشناسى میكند؛ میگوید شماها نتوانستید در فتنه، حق را تشخیص بدهید؛ نتوانستید به وظیفهتان عمل كنید؛ نتیجه این شد كه جگرگوشهى پیغمبر سرش بر روى نیزه رفت. عظمت زینب را اینجا میشود فهمید.(پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری, بیانات در دیدار گروه كثیری از پرستاران نمونه كشور , 1/2/89)
برای آشنایی با زندگانی حضرت زینب كبری سلام الله علیها به منابع زیر مراجعه شود :
سیمای حضرت زینب علیها السلام، محمد مهدی تاج لنگرودی، تهران، نشر ممتاز
خصائص زینبیه،سیدنورالدین جزائری، قم، انتشارات مسجد مقدس جمكران
حضرت زینب بزرگ بانوی كربلا، عبد الامیر فولادزاده، قم،كانون نشر اندیشههای اسلامی
اسوههای ایثار (نگاهی به زندگانی حضرت زینب)، عباس قدیانی، تهران، انتشارات فردابه