گناه چشم

گناه چشم

یا لطیف

سخنران : حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد

موضوع : گناه چشم

 

بحث كه براي چند جلسه انتخاب كرديم ، بحث گناه شناسي هست ، بارها خدمتتون عرض كردم تمام طاعات و عبادات در صورتي به درد ما مي خوره كه ممزوج و مخلوط با گناه نشده باشه ، امام باقر (ع) هم در اين رابطه مي فرمايند : خم هاي عسل عبادت خود را با سركة گناه مخلوط نكنيد ! كه اين عسل مخلوط با سركة گناه را در روز قيامت هيچ كس از شما نخواهد خريد . 

كوه هايي از عبادت با يه سنگ از گناه ، فرو خواهد ريخت و خرابش خواهد كرد . آخوند بزرگوار ملا حسين قلي همداني فرمودند : من هيچ توصيه اي براي شما ندارم كه مثلاً فلان كار رو بكنيد ، فلان ذكر رو بخونيد . تنها چيزي كه واجبه اينه كه گناه نكنيد . همين ! گناه نكن ، همه مسائل حله . 

براي اينكه انسان گناه نكنه چند نكته لازم و ضروري هست

1 ـ اول اينكه گناهان رو بشناسه ، 2 ـ اهميت گناه نكردن شناخته بشه . 3 ـ دليل حرمت گناه شناخته بشه . 4 ـ تصميم بر ترك گناه گرفته بشه . 5 ـ راه هاي تقويت اين تصميم گفته بشه . 

ان شاء الله در اين سلسله مباحث گناه شناسي ، به هر گناه كه برسيم ، اين 5 نكته رو در نظر مي گيريم . خُب با اين مقدمه از گناه اول انشاء الله شروع مي كنيم ، به شرطها و شروط ها ، اينكه همه حواسها جمع باشه و نكاتي كه گفته مي شه روش دقت كنيد و به ذهن بسپاريد و بعد هم عمل كنيد . بحثي كه امشب مي خوايم شروع كنيم گناه چشم هست . خيلي بحثِ مهميه . گناه چشم يكي از مبتلا به ترين و يكي از خطرناك ترين گناه هاست ، و يكي از بيچاره كننده ترين گناهان ! يعني اين گناه چشم ، واقعاً پدر آدم رو در مي ياره ! 

اهميت هايي براي چشم

خُب من در ابتدا يه سري اهميت هايي براي چشم يادداشت كردم كه خدمتتون عرض مي كنم : 

1 ـاهميت اولي كه مي شه براي چشم گفت و ما در دين تشيع داريم اشكه . شما ببينيد تمام عبادات براي اينكه قبول بشه ، يه شرط داره و اون اينكه مي گن همراه با اشك باشه . تمام دعاها يه شرط داره ، اينكه مي گن : دعا با اشك باشه . براي اشك كرامات و فضائل بسيار بسيار زيادي قائل شدند . پس يكي از كارهاي خوب چشم ، همين اشكه . 

2 ـ چشم واسطه رسيدن فيوضات به ماست . اگر چشم نباشه ما نعمتهاي خدا رو نمي تونيم ببينيم و طبيعتاً به قدرت لايزال الهي پي نخواهيم برد . اگر چشم نباشه ما بسياري از عبادات رو نمي تونيم انجام بديم . اگر چشم نباشه ما خيلي از واجبات و مستحبات مون كارش گير مي كنه ! مثلاً قرائت قرآن ، دعا و هرچي مي خواي بخوني با چشمه . 

يكي ديگه از فيض هايي كه انسان به واسطه چشم مي تونه بهش برسه ، ديدار و ديدن هست . مي فرمايند : “ ديدن عالم عبادت است . ” همين كه فقط بشيني و نگاهش كني اين عبادته ! مي فرمايند : “ ديدن مؤمن عبادت است . ” فقط نگاهش كني ! مي فرمايند : “ ديدن سادات عبادت است . ” يعني فقط با چشم نگاهش كني ، فقط ديدنش عبادته ! خب اين سه تا عبادت منوط به چشم هست . يعني تا چشم نباشه انجام نمي شه . 

3 ـ ترويج محبت از طريق چشم است . مي فرمايند : “ اون كسي كه با نظر محبت به برادر مؤمنش ( و در خواهرها به خواهر مؤمنش ) و به پدر و مادر و به ارحامش نگاه مي كنه ، پاداش و حسنات زيادي براش مي نويسند . اصلاً يكي از راههاي دقيقي كه روانشناس ها توي كتاب هاشون نوشتند براي اينكه شخص بفهمه طرف مقابلش دوستش داره يا نه ، زبان نيست ، بلكه چشمه . يعني چشم يكي از مهمترين وسايل انتقال محبته . تنها عضوي كه نمي تونه دروغ بگه چشمه . يعني زبان راحت دروغ مي گه . آقا ما خيلي چاكريم ! آقا ! نوكرتيم ! ارواح عمه ات ! از اين خالي بندي هاي اين مدلي . 

اما چشم نمي تونه دروغ بگه . يعني آدم از چشم طرف مقابل مي فهمه كه اين راست مي گه يا نه . همين طوري حرف 

مي زنه . حالا انشاء الله به گناه زبان كه رسيديم بهتون مي گم كه تكليف “ همين طوري حرف زدن ” روز قيامت چيه ؟ آقا ما چاكريم ! مخلصيم ، زمين خورده ايم ، قربونت برم ، فدات بشم ، خاك پاتم ، فداي بچه هات ! و . . . 

دروغ نگو عزيز من ! تو براي 5 قرون سر اين بابا رو مي بري ! حالا چكت گيره ، زمين خورده اي ؟! حالا مي خواي جنست رو غالب كني زمين خورده اي ؟ چاكري ، مخلصي ؟ توي اين زمونه يكي از راههايي كه مي تونيد رفيقها و دوستاتون رو بشناسيد اينه كه اول از همه ، از نظر مالي امتحانشون كنيد ، ببينيد از نظر مالي چطوره ؟ اول از همه ! يعني اگر جون هم واست داد ، اون رو به دوستي قبول نكن . پول ! اسم پول كه مي ياد دست و پاي طرف مي لرزه ! اگر مي بيني از نظر ماديات با تو يه رنگه ، تمومه ! اگر مي بيني گذشت مادي داره تمومه ! اگر ديدي نه ، سر 50 تومن ، ديگه همه رفاقتها ، بگو بخندها ، نون و نمك ها رو زير پا گذاشت ، بدون دوست خوبي نيست . 

بعضي ها چه محافلي دارند ؟! اما سر 5 هزار تومن پول ، رفاقته 30 ساله شون به هم مي خوره !! خيلي از بچه هاي جبهه ، از جونشون گذشتند و بعد همون زمان ، توي جبهه سر پول با همديگه دعوا كردند ! مي خوابيدند روي سيم خاردار كه يك گردان از روشون رد بشه ولي اينجا به خاطر 5 هزار تومن ، 10 هزار تومن ، 30 هزار تومن ، چه آبروريزي كه نمي كنند . خُب پس يكي از راههاي انتقال محبت واقعي و حقيقي چشم هست . 

4 ـ يكي از راههاي شناخت يك فرد ، چشماش هست . مي فرمايند : گنهكار از چشم هاش شناخته مي شه . كه اين ديگه به گروه خوني ما نمي خوره ! ولي تا يه حدودي مي شه شناخت . آدم خودش هم مي تونه خودش رو از چشمهاش بشناسه . بعضي وقت ها كه از يه مجلس اشكيِ با حال برمي گرده ، مي ره توي آئينه نگاه مي كنه ، مي بينه : بَه ! چه چشم هاي قشنگي پيدا كرده ! پس يكي از راههاي شناخت همينه . اولين تأثيري كه گناه روي اعضاء و جوارح مي ذاره ، روي چشم هست . يعني اولين عضوي كه گناه كار بودنش رو لو مي ده همين چشمه . لذا مي گن وقتي مي خوايد به ديدن بزرگان بريد ، يه “ يا ستار العيوب ” بگيد بعد بريد !

با يكي از بچه هايي كه الان فارغ التحصيل شده رفتيم خدمت حضرت آيت الله زنجاني كه استخاره بگيريم ، اين بابا پسر خوبي هم بود روز هفتم ، هشتم ماه رمضون بود ، ما هم توي مشهد ، حسابي روي خودمون كار كرده بوديم ، تا نزديك هاي معصوم جلو رفته بوديم !! ولي از شوخي گذشته ، اين چند روز ماه رمضون رو آدم گناه نمي كنه اونم توي مشهد ! رفتيم و نماز ظهر رو پشت سر آقاي زنجاني خونديم ، بعد هم اين دوست مون رفت جلو كه استخاره بگيره . معمولاً اينطور هست : اونهايي كه مي خوان استخاره بگيرن ، مي رن يه كم عقب تر از آيت الله زنجاني مي شينن ( نه اين كه رسمي باشه ، معمولاً ادب رو رعايت مي كنن كه جلوتر از ايشون نباشن ) آقا هم كه رو به قبله هستند ، قرآن رو جلو مي دن و مي گن : آقا ! يه استخاره بگيريد ! اما اين دوست ما بر خلاف بقيه ، رفت جلو نشست . قبل از اين كه بره به من گفت من مي خوام برم يه استفاده و حضِّ بصري از ديدن ايشون ببرم ! رفت نشست و قرآن رو هم داد خدمت آقا ، حالا ما هم عقب نشسته بوديم و داشتيم نگاه مي كرديم ! قرآن رو گرفته بود ، آقاي زنجاني همين طور كه سرش پائين بود يه نگاهي به دوست ما كردن يه مرتبه ديدم 4 ستون بدنش شروع كرد به لرزيدن !! همين جور قرآن توي دستش بالا و پائين مي رفت !!! تا 1 ساعت اين همين طور بدنش مي لرزيدا ! يعني سوار موتور هم كه شده بوديم ، قشنگ مي لرزيد ! گفت آقا ما امشب چه بلايي به سرمون اومد ؟! گفتم : واي ، آخ آخ !! “ يَوْمَ تُبْلي السرائر ” خدا عاقبت ما رو به خير كنه ، در دنيا و آخرت آبرومون رو نريزه ! 

خُب اين از كارهايي بود كه چشم انجام مي داد ، حالا مي خوايم ببينيم گناه چشم چي هست ؟ خوب دقت كنيد براي چشم اين گناهان رو منظور كرده اند : 

گناهان چشم ها

1 ـ نگاه مرد نامحرم به زن نامحرم و نگاه زن نامحرم به مرد نامحرم : هم براي زنها ، چشم پوشيدن داريم و هم براي 

مردها . 

حالا اين نگاه كردن به دو صورت ممكنه باشه :1 ـ نگاه با ريبه ! اگه بخوايم لُب مطلب رو بگيم هر نگاهي كه با ريبه باشه حرامه . به هر چيزي كه آدم با ريبه نگاه كنه حرامه ، با ريبه ! ريبه چيه ؟ ريبه يعني اينكه آدم در اثر اين نگاه به ميلهاي غير شرعي متمايل بشه . و يا اينكه خوف و ترس اين رو داشته باشه كه در گناه بيوفته . اين مي شه ريبه . 

پس : “ هر نگاهي ، به هر چيزي ، اگر با ريبه باشد حرام است . ” آقا ! حتي اگر به اين منبر ، با ريبه نگاه كني حرامه . به هر چيزي آدم با ريبه نگاه كنه حرامه . 

2 ـ نگاه بدون ريبه : يعني نگاه بدون هيچ قصد و لذتي . نگاه كردن به بدن نامحرم به غير از قرص صورت و كفين ، حتي بدون قصد و لذت ، حرام است . يعني اگر انسان به اين دو قسمت ( قرص صورت و كفين ـ از ساعد يعني مچ دست تا انگشتان ـ ) بدون قصد نگاه كنه ايرادي نداره ، اما با قصد و لذت ، اينها هم حرام مي شه . 

نگاه مرد نامحرم به پا و مچ پاي زن نامحرم حرام است و بر خواهرها واجبه كه جوراب بپوشن . برادرها هم واجبه كه غضِّ بصر ( چشم پوشيدن ) از پاي زن نامحرم داشته باشن ! 

براي زنها چطور ؟ زنها هم به همين صورت ، نگاه كردن به بدن مرد نامحرم حرامه ، حتي بدون قصد و ريبه ، مگر به قرص صورت و سر و دستها و پا (تا ساق پا ) بعضي از علماء گفتند كه نگاه كردن به گردن تا حدودي كه يقه رو باز مي ذارن ايرادي نداره . ولي بقيه اش ايراد داره . 

اينكه بعضي از خانم ها به بعضي از سالن هاي ورزشي مثل سالن كشتي و واليبال و بسكتبال مي رن و مسابقات رو نگاه مي كنن ،من واقعاً نمي دونم با فتواي كي دارن مي رن ؟ من دو شب پيش رفتم گشتم ، هيچ عالمي چنين فتوايي نداده ، حداقل تا الان در اين زمانه هيچ مرجعي چنين اجازه اي نداده . 

خُب اين بحث ديدن مستقيم هست . يعني تا اينجا حكم هايي كه گفته شد مربوط به ديدن مستقيم بود . اما بيايم سراغ ديدن غير مستقيم مثل ديدن عكس ، تصوير و تلويزيون . اينها رو فرمودند : ديدن اينها ايرادي نداره ، اما تا كجا ؟ تا عورت . ديدن غير مستقيم ، غير از عورت ايرادي نداره . البته به شرطي كه با ريبه و قصد و لذت نباشه . 

2 ـ نگاه كردن به فيلم هايي كه اشاعه فحشاء مي كند حرام است . آقا ! فيلمهايي كه اشاعة فحشاء مي كنه باز هم 

مي شه ريبه ، هر فيلمي كه آدم در اثر ديدنش تحريك مي شه ، ريبه است و ديدنش حرامه . 

3 ـ نگاه كردن به كتاب هاي ضالّه حرام است . نگاه كردن به خطش و ديدنش حرامه . البته براي كساني كه اهل تحقيق و علم نيستند و گول مي خورن . 

4 ـ نگاه كردن به آلت قمار حرام است . اين بحثيه كه الان بايد باز بشه . ببينيد : بعضي از ابزار و وسايل هستند كه توي جامعه فقط باهاش قمار مي شه ، خُب اينها مشخصه نگاه كردن به اينها حرامه . اما ممكنه يكي منچ هم بازي كنه و شرط بندي كنه كه اين هم عمل قمار هست ولي ابزار منچ ، آلت قمار نيست و نگاه كردن بهش اشكالي نداره . پس نگاه كردن به اون ابزاري حرام هست كه فقط باهاش قمار مي شه مثل تخته نرد ، پاسور و . . . كه اينها در جامعه معروف هست به ابزار قمار ، مي فرمايند نگاه كردن به اينها حرام هست چه برسه به اينكه آدم باهاش بازي كنه . 

مي گه : آقا ! ما كه شرط نمي بنديم . نه آقا جون ! حرامه ! آلت قمار نگاه كردنش هم حرامه . اينكه مي بينيد حضرت امام (ره) شطرنج رو حلال فرمودند ، براي اينه كه ايشون فرمودند از حالت آلت قمار بودن خارج شده و تبديل به ورزش فكري شده ، لذا حلاله . 

خُب محرمات رو گفتيم . آقا ! هدر دادن و اسراف كردن چشم هم روش حرفه . حالا حرام نباشه ، كراهت كه داره . چشمش رو الكي خسته كنه ، به چشمش صدمه مي زنه ، روزي 18 ساعت ، مي شينه به 5 سانتي متر تلويزيون نگاه مي كنه ، خُب چشمش خسته مي شه و خراب مي شه . اسراف كردن اگر به شكلي باشه كه به چشم صدمه بزنه باز هم حرامه . 

خُب حالا اومديم سراغ اصل مطلب ! تا اينجا مقدمه بحث گناه چشم بود . اما گناه چشم چكار مي كنه ؟ آقا ! بزرگان و معصومين (ع) عجيب تكيه دارن كه : مواظب چشمتون باشيد ! خيلي تأكيد دارن كه مراقب چشم تون باشيد ! اون قدر كه اين چشم به دنيا و آخرت ما ضرر وارد مي كنه ، هيچ عضو ديگه اي چنين قدرتي رو نداره . و در ضمن اونقدري كه اين چشم سود داره هيچ عضو ديگه اي براي ما سود نداره . 

ضررهاي گناه چشم

1 ـ از نظر مادي آدمي كه به نامحرم نگاه مي كنه ، براش عادت مي شه . متأسفانه نگاه به نامحرم اعتياد آوره . يعني طرف رو معتاد مي كنه ، اين شخص از نظر درسي هم مشكل دار مي شه . چون اصلاً نمي رسه درس بخونه ، لذا يكي از مشكلاتي كه دبيرستاني ها و دانشجوها توي درسشون دارن ، همين نگاه به نامحرمه . نه درسش رو 

مي فهمه ، نه زندگيش رو ! 

نشسته تو كتابخونه ، مي خواد درس بخونه . كتابش هم بازه ، حالا تو اوج درس ، يه دفعه نامحرم رد مي شه ! اون درسي رو كه تا الان خونده كه از يادش مي ره ! اين هم كه مي خواد بخونه زهرمارش مي شه ! هيچي نمي فهمه . 

چقدر وقت ها كه به خاطر نگاه به نامحرم تلف مي شه ! 4 ، 5 ساعت راه مي ره كه بتونه به نامحرم نگاه كنه ! چه وقت هايي هدر مي ره ؟! چه مشكلات بزرگ درسي و اجتماعي براي كسي كه مرتكب به اين عمل مي شه ، بوجود مي ياد ؟! اين از نظر دنيايي . آدم از كسب و كار و زندگي مي يوفته . اصلاً اين نگاه به نامحرم مي شه شغلش !! 

يه جا مي ايسته و فقط به نامحرم نگاه مي كنه ! ايشون چكاره اند ؟ نگاه كن به نامحرم اند ! مي شه شغلش . حالا اسمي كه مصطلح هست رو من نمي گم ، ترجمه شده اش رو مي گم . 

2 ـ از نظر اجتماعي ، آقا ! آبروي آدم مي ره . بالاخره يه وقتي آدم رو مي بينن ، آبروش مي ره ، آبروريزي بد درديه . اصلاً طرف معتاده ، نمي تونه ترك كنه ، نمي تونه ! بالاخره يه روزي لو مي ره ، آبرو ريزي كه براي آدم به وجود مي ياد ، يواش يواش تو خانواده مي پيچه ، بعد هم بقيه مي فهمند ! اوني كه نبايد بفهمه هم مي فهمه . مي ره خواستگاري ، بهش جواب رد مي دن . مي گه : آقا ! چرا جواب رد دادي ؟! بهش مي گن : الحمدلله شما كه ديگه نمي خواد ازدواج كني !! 

3 ـاز نظر پزشكي : نگاه به نامحرم ، روي سلولهاي مغز تأثير مي ذاره . يك سري مسائل پزشكي هم براش گفتند كه من خوندم و شنيدم ، حالا شايد درست هم باشه ، ولي من نيازي نمي بينم كه حتماً حتماً براي گناه نكردن از دكترها كمك بگيرم ، ولي گفتند ديگه ، مي گن : نگاه به نامحرم باعث مي شه 21 عارضه جسمي به آدم برسه . 21 عارضه ! يعني وضع آدم سه مي شه !! سردرد داشتن ، كمبود قوه بينايي ، ترش كردن ، بي اشتهايي و . . . چند تا چيز ديگه هم گفتن كه نيازي به ذكر كردن شون نيست . 

4 ـ از نظر معنوي : پيغمبر (ص) مي فرمايند : ( حديث جالبيه ، سعي كنيد هميشه يادتون باشه ) هر انساني وقتي كه پاش رو در دنيا مي ذاره ، تماماً نوره . نور ! هر گناهي كه انجام مي ده ، يه مقداري از اين نور از وجودش خارج مي شه . اگه توبه كنه ، انشاءالله كه خدا مي بخشه و توبه اش رو قبول مي كنه و عقابي نخواهد داشت ولي اون نور ديگه برنمي گرده . 

حالا شما فقط همين گناهه ، نگاه به نامحرم كه آدم خيلي راحت انجام مي ده رو در نظر بگيريد ، هر يه نگاه ، يه تكه نور خارج مي شه ، نوري كه ديگه نمي توني برش گردوني ، هيچ راهي نداري ، از نورانيت وجودت كم مي شه بعد مي بيني كه مردم به درجات عاليه رسيده اند ، خيلي هم داري زحمت مي كشي ، خيلي هم داري كار مي كني اما قبلاً نور رو از دست دادي ديگه فايده اي نداره . اين خيلي مهمه . اين حديثي كه پيغمبر (ص) فرمودند براي همة گناهان هست ، من جمله گناهه نگاه به نامحرم .

در جايي ديگه پيغمبر (ص) مي فرمايند : كه نگاه كردن به نامحرم شعبه اي از زناست . مي فرمايند : هر عضوي زنايي دارد و زناي چشم نگاه كردن به نامحرم است ، ببينيد ! خيلي گناه بزرگ شد ! 

مي فرمايند : نگاه به نامحرم تيري است زهرآلود از تيرهاي شيطان . هر نيم نگاه ، تيري به قلب لطيف و رباني تو مي زند . چقدر اين گناه ، دم دست هم هست . 

مي فرمايند : نگاه به نامحرم عبادات را فاسد مي كند . نماز رو فاسد مي كنه ، نماز اول وقت رو فاسد مي كنه ، نماز شب رو فاسد مي كنه ، گريه ها رو فاسد مي كنه .

اصلاً نگاه به نامحرم متأسفانه يكي از گناهاني هست كه ريشه عبادت كردن رو مي زنه ! يعني كسي كه مبتلا به اين گناه هست ، اصلاً به ديگر عبادات شوق و رغبتي پيدا نمي كنه . يكي هست دروغ مي گه ، نماز شب هم مي خونه ، كارهاي ديگه هم مي كنه . اما اين يكي حساب و كتابش جداست ، نگاه به نامحرم اصلاً شوق و ذوق نسبت به عبادات رو كنسل مي كنه . 

كسي كه نگاه به نامحرم مي كنه ، چون در قلبش شهوت حاكم مي شه ، حكمت نمي پذيره . اين فرموده امام صادق (ع) هست ، ايشون مي فرمايند : قلبي كه در آن شهوت حاكم شد ، حكمت نمي پذيرد . اصلاً ديگه آدم رغبت نمي كنه ، عبادات ديگه رو انجام بده . چرا ؟ چون به جاي لذت عبادت ، لذت گناه رو بر قلبش حاكم كرده و اين لذت شيطاني خيلي لذت خطرناكيه ! 

آقا ! خيلي بايد آدم دقت كنه ! بنيان خانواده ها رو خراب مي كنه . انسان در ازدواج هم بي توفيق مي شه ، همه چيز رو خراب مي كنه . 

علماي اخلاق روي اين گناهه نگاه به نامحرم خيلي حرف زدند . هر كسي هرچي خواسته شروع كنه ، اول از اين شروع كرده كه آقا ! اگه مي خواي گناهان رو ترك كني ، خيلي خوبه ، اما بايد اول از چشم شروع كني .

از همه مهمتر ، نگاه به نامحرم ، چشم رو خشك مي كنه . چشم ديگه اشك نداره و اين خشك شدن چشم موجب تنفر خداوند تبارك و تعالي از بنده مي شه . خداوند در حديث قدسي مي فرمايد : من از بنده اي كه در درگاهم اشك نمي ريزد متنفرم ! از اين بنده بدم مي آيد ! 

اومد خدمت موسي (ع) ، عرض كرد : آقا ! ما اين همه گناه مي كنيم ، اما خدا هيچ بلايي به ما نازل نمي كنه ، برو به خدا بگو مثل اينكه حساب و كتاب هات قاطي شده ! ( با يه حالت تمسخري اين رو گفت ) 

موسي (ع) به كوه طور رفت و با خداوند مناجات كرد . عرض كرد : خدايا ! اين جوان بي ادبي كرد و چنين حرفي رو زد من چي جوابش رو بدم ؟ خداوند فرمود : من بهش بلا نازل كردم ، خبر نداره ! ازش سؤال كن چند وقته نتونسته با من حرف بزنه ؟ سؤال كن چند وقته نتونسته گريه كنه ؟ اشكش رو ازش گرفتم . لذت صحبت گرفتن با خودم رو ازش گرفتم . بيچاره ! خبر نداره . 

نگاه به نامحرم چشم رو خشك مي كنه ، چشم خشك موجب قهر خدا مي شه ، خدا قهر مي كنه ! حالا ما چكار كنيم كه اين گناه رو ترك كنيم و چكار كنيم كه به اين گناه برنگرديم ؟ من ثواب تركش رو مي گم : انشاءالله به اين روايت ها دقت مي كنيد و در زندگي خودتون پياده مي كنيد . 

حضرت مي فرمايند : هيچ كدام از شما به اندازه اون كسي كه با چشم پوشيدن از گناهه نگاه به نامحرم سود مي كنه ، سود نمي كنيد . 

آقا ! چه ثواب وحشتناكي براش نقل مي كنند ؟! روايت مي فرمايد : يه بار كه انسان چشمش به نامحرم مي يوفته ، حالا مي خواد فيلم باشه يا عكس باشه و يا خود نامحرم باشه ، اگه به آسمون نگاه كنه و نبينه ، اندازة ستاره هاي آسمون بهش حسنه مي دن . و اگه به زمين نگاه كنه اندازة هر چي ريگ در زمين هست به او حسنه مي دن و اگه چشماش رو ببنده به اندازة هر چي ريگ در زمين و ستاره در آسمونه ، به اون حسنه مي دن . خيلي عجيبه ! 

به نامحرم نگاه مي كنه بعد مي ياد به من مي گه : آقا ! چشم مون خشك شده ما چكار كنيم ؟ من نبايد بهت بگم خودت بايد كار كني ! مي گه : آقا ما چكار كنيم ؟ دعا كه مي خونن ، همه بغل دستي هامون گريه مي كنن ، اما من همين جور 

مي شينم ، مثل بت !! 

مي گه : آقا ! مي ريم حرم امام رضا (ع) همه به خاك مي يوفتن ، اما من انگار نه انگار !! آقا ! مي ريم به امام رضا (ع) 

مي گيم ، جوابمون رو نمي ده ، چكار كنيم ؟ آقا نمازامون بي حاله ! 

مي گم : نمازي كه خدا نگاهت نكنه ، معلومه بي حاله ! نمازي كه از اول تا آخرش حب گناه تو دلت هست ، به چه دردي مي خوره ؟ 

مي گه : آقا ! ما نماز صبح مون قضا مي شه ! مي گم : ببين چكار كردي كه فرشته ها نمي يان بيدارت كنن ؟! روايت مي گه : ما فرشته ها رو تا صبح براي بيدار كردن هر كدوم از مؤمنين و شيعيان مي فرستيم . بهشون مي گن : پاشو خدا منتظره ! بعضي وقتها خدا به فرشته ها مي گه : برو صداش بزن . فرشته مي گه : خدايا ! ولش كن . اين مثل مرده خوابيده . ولش كن روزهاش كه بهت سر نزد ، حالا مي خواي شب بهت سر بزنه ؟! 

خدايا ! امشب تو يه عنايتي كن . حاضريم همه رو ول كنيم ولي تو يكي با ما قهر نكني ! من الان يه راه فوري بهتون مي گم كه چطوري ميشه ، يه لحظه اي چشمت رو پاك كني ؟ اومد خدمت امام صادق (ع) ، عرض كرد : آقا ! من خيلي وضعم خراب شده . نمي تونم نگاه به نامحرم رو ترك كنم ، چكار كنم ؟ آقا فرمودند : الان بهت مي گم چكار كن . بيا بشين كنار دست من ، دوتايي براي حسين (ع) گريه كنيم . فرمودند : اون چشمي كه براي حسين (ع) اشك مي ريزه ، بيمه است . يعني فاطمه (س) نمي ذاره گناه كنه . تا مي ياد با اين چشم ها نگاه كنه دست مهربون خانم مي ياد روي سرش ، مي گه سرت رو بنداز پائين ! اين چشمهات خيلي قشنگ شده ، خرابش نكن !

به به ! اين داستان ديگه براي همه تون خوبه ! تعريف مي كنن : يه منبري داشت روي منبر صحبت مي كرد : داشت مي گفت كه خدا چقدر مهربونه و مي بخشه و . . . 

يه فاحشه اي به نام غازيه ( توي اون شهر معروف بود ) رد مي شد ، گفت : برم قاطي اينا بشينم ببينم چرا دارن گريه مي كنن ؟! منبري گفت : مادر ما فاطمه (س) همه رو مي بخشه ، به شرط اينكه توي دنيا بري در خونه اش ! يه وقت اين فاحشه توي تاريكي صدا زد : مطمئني همه رو مي بخشه ؟! گفت : بله ، همه رو مي بخشه ! گفت : حتي اگر اون غازيه ، فاحشة معروف شهر باشه ؟! جواب داد : بله ، حتي اگر غازيه باشه . گفت : فاطمه جان ! من غازيه ام ، من رو ببخش !

فاطمه (س) جان ! اين بچه ها رو مي شناسي . مي دوني كي هستن ، اينها گريه كن هر هفته تو هستن ، امشب همه مون رو با هم ببخش . 

و صلي الله علي سيدنا محمد و آل محمد 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
کاریزمای مهدوی

کاریزمای مهدوی

در دین مبارک اسلام و در مکتب حقه ی شیعه، ما معتقد به این هستیم که منطق به تنهایی کارگزار نیست. در قرآن، خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید : لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك... اگر با محبت با مردم برخورد نمی کردی، مردم از اطرافت متفرق می شدند: کاریزمای قوی.
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
Powered by TayaCMS