پيروي ابالفضل العباس(ع) از امامش

پيروي ابالفضل العباس(ع) از امامش

شب جمعه، شب زيارتي اباعبدالله الحسين (ع) است. دل ها را روانه کربلا کنيم. در خانه باب الحوائج قمر بني هاشم آقا ابالفضل العباس(ع) برويم. وقتي وارد شهر کربلا مي شويد اول گنبد و بارگاه ابالفضل(ع) ديده مي شود. بعضي از بزرگان مي فرمايند: وقتي که وارد کربلا مي شويد اول به حرم ابالفضل (ع) برويد. چون آقا رئيس دفتر و همه کاره امام حسين عليه السلام است. آقايي کربلا رفته بود. روزي دو سه مرتبه به حرم امام حسين مي رفت. اما به حرم حضرت ابالفضل گاهي مي رفت و گاهي نمي رفت. کم مي رفت. يک شب بي بي فاطمه زهراء سلام الله عليها را خواب ديد، ديد که حضرت به او بي اعتناء است. عرض کرد بي بي چرا به من اعتنا نمي کنيد؟ فرمود: چرا به زيارت فرزندم نمي روي؟ عرض کرد: بي بي جان من روزي چند مرتبه به زيارت فرزندت حسين مي روم. فرمود: به زيارت فرزندم امام حسين مي روي اما چرا به زيارت فرزندم عباس نمي روي. يعني ابالفضل هم فرزنده من است. کسي که همه هستي خودش را در راه ابا عبدالله فدا کرده بي بي حضرت زهراء او را به فرزندي قبول کرده است. چه حالي داشت قمر بني هاشم در آن لحظات حساس که همه آرزوش اين بود که خواسته امامش را اجابت کند.

امام حسين عليه السلام اجازه جنگيدن به حضرت عباس را نداده بود. فقط فرمود: برو آب بياور؛ يعني آخر عمري که نزديک شهيد شدنمان است از خجالت زن ها و بچه ها در بياييم. آقا ابالفضل اجاز جنگيدن نداشت. فقط مامور آوردن آب بودند. اما چهار هزار نامرد دور آقا را گرفتند، دست هاي آقا را بريدند. آقا مشک را به دندان گرفتند. دست در بدن نداشت ولي بازم آرزو داشت آب را به خيمه ها ببرد. در همان حال نانجيبي تيري به مشک و سينه ابالفضل زد. آب به زمين ريخت، اميد آقا نااميد شد. ديگر دست ندارد از خودش دفاع کند آب ندارد به خيمه ها ببرد، در ميان انبوه دشمن آقا غريب و تنها و بي کس و متحيير ماند. چه کند که نانجيبي آمد عمود آهني به پيشاني آقا زد. آقا به زمين افتاد، صدا زد: برادر برادرت را درياب، ناله ابالفضل بلند شد، رنگ از چهره آقا اباعبدالله پريد سراسيمه کنار علقمه آمد ديد برادر روي زمين افتاده است. آقا دست به کمر گرفتند و گفتند: پشتم شکست اميدم نا اميد شد.

  • ديـده بـگشـا کـه طـبـيـب بـه بالـين آمـده ديده بگشا که حسين با دل خونين آمده
  • ديده برهم ننه اي سرور به خون غلطيده تـا نگـويـنـد حـسـيـن داغ بـرادر ديـده

خداوند به حق فاطمه زهراء و به حق پدر و شوهر و فرزندانش همه ما را از آتش جهنم آزاد بگردان. در فرج امام زمانمان تعجيل بفرما. به حق امام حسين قلب امام زمان را از ما راضي و خوشنود بدار. همه ما را از شيعيان اهل بيت قرار بده. در دنيا و آخرت ما را آني از قرآن و اهل بيت جدا مگردان. خدمتگذاران به قرآن، مملکت، مقام معظم رهبري و جوان هاي ما را در پناه امام زمان حفظ بفرما.

حجةالاسلام و المسلمين فرحزاد

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

حکمت 17 نهج البلاغه : ضرورت رنگ كردن موها

حکمت 17 نهج البلاغه موضوع "ضرورت رنگ كردن موها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 2 نهج البلاغه : شناخت ضدّ ارزش‏ها

حکمت 2 نهج البلاغه موضوع "شناخت ضدّ ارزش‏ها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 31 نهج البلاغه : ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

حکمت 31 نهج البلاغه به تشریح موضوع "ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير" می پردازد.
No image

حکمت 16 نهج البلاغه : شناخت جايگاه جبر و اختيار

حکمت 16 نهج البلاغه به موضوع "شناخت جايگاه جبر و اختيار" می پردازد.
No image

حکمت 1 نهج البلاغه : روش برخورد با فتنه ها

حکمت 1 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با فتنه‏ ها" را بررسی می کند.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 74 نهج البلاغه : دنيا شناسى

حکمت 74 نهج البلاغه به موضوع "دنيا شناسى" می پردازد.
No image

حکمت 296 نهج البلاغه : ضرورت پاسخ دادن به درخواستها

حکمت 296 نهج البلاغه موضوع "ضرورت پاسخ دادن به درخواستها" را بررسی می کند.
No image

حکمت 13 نهج البلاغه : روش استفاده از نعمتها

حکمت 13 نهج البلاغه به تشریح موضوع "روش استفاده از نعمت‏ها" می پردازد.
No image

حکمت 140 نهج البلاغه : نقش سخن در شناخت انسان

حکمت 140 نهج البلاغه موضوع "نقش سخن در شناخت انسان" را مطرح می کند.
No image

حکمت 62 نهج البلاغه : ترك دوستان و تنهايى

حکمت 62 نهج البلاغه موضوع "ترك دوستان و تنهايى" را مطرح می کند.
Powered by TayaCMS