حلم, فرو خوردن خشم ,عفو در آیات و روایات اسلامی

حلم, فرو خوردن خشم ,عفو در آیات و روایات اسلامی

آیات

  1. وَدَّ كَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ یَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ [1]

بسیارى از اهل كتاب، از روى حسد- كه در وجود آنها ریشه دوانده- آرزو مى كردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال كفر باز گردانند با اینكه حق براى آنها كاملا روشن شده است. شما آنها را عفو كنید و گذشت نمایید تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد خداوند بر هر چیزى تواناست.

  1. الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْكاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ [2]

همانها كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى كنند و خشم خود را فرو مى برند و از خطاى مردم درمى گذرند و خدا نیكوكاران را دوست دارد.

  1. وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَریضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ [3]

و اگر آنان را، پیش از آن كه با آنها تماس بگیرید و (آمیزش جنسى كنید) طلاق دهید، در حالى كه مهرى براى آنها تعیین كرده اید، (لازم است) نصف آنچه را تعیین كرده اید (به آنها بدهید) مگر اینكه آنها (حق خود را) ببخشند یا (در صورتى كه صغیر و سفیه باشند، ولىّ آنها، یعنى) آن كس كه گره ازدواج به دست اوست، آن را ببخشد. و گذشت كردن شما (و بخشیدن تمام مهر به آنها) به پرهیزكارى نزدیكتر است، و گذشت و نیكوكارى را در میان خود فراموش نكنید، كه خداوند به آنچه انجام مى دهید، بیناست!

  1. إِنْ تُبْدُوا خَیْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا قَدیراً [4]

اگر نیكیها را آشكار یا مخفى سازید، و از بدیها گذشت نمایید، خداوند بخشنده و تواناست (و با اینكه قادر بر انتقام است، عفو و گذشت مى كند)

  1. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ [5]

اى كسانى كه ایمان آورده اید! بعضى از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشید و اگر عفو كنید و چشم بپوشید و ببخشید، (خدا شما را مى بخشد) چرا كه خداوند بخشنده و مهربان است.

  1. فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ [6]

ولى بخاطر پیمان شكنى، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهاى آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان (خدا) را از موردش تحریف مى كنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش كردند و هر زمان، از خیانتى (تازه) از آنها آگاه مى شوى، مگر عده كمى از آنان ولى از آنها درگذر و صرف نظر كن، كه خداوند نیكوكاران را دوست مى دارد.

  1. خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ [7]

(به هر حال) با آنها مدارا كن و عذرشان را بپذیر، و به نیكى ها دعوت نما، و از جاهلان روى بگردان (و با آنان ستیزه مكن).

  1. وَ الَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ [8]

و آنها كه بخاطر ذات (پاك) پروردگارشان شكیبایى مى كنند و نماز را برپا مى دارند و از آنچه به آنها روزى داده ایم، در پنهان و آشكار، انفاق مى كنند و با حسنات، سیئات را از میان مى برند پایان نیك سراى دیگر، از آن آنهاست ...

  1. أُولئِكَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِما صَبَرُوا وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ [9]

آنها كسانى هستند كه بخاطر شكیباییشان، اجر و پاداششان را دو بار دریافت مى دارند و بوسیله نیكیها بدیها را دفع مى كنند و از آنچه به آنان روزى داده ایم انفاق مى نمایند.

10. وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمیلَ [10]

ما آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است، جز بحق نیافریدیم و ساعت موعود [قیامت ] قطعاً فرا خواهد رسید (و جزاى هر كس به او مى رسد)! پس، از آنها به طرز شایسته اى صرف نظر كن (و آنها را بر نادانیهایشان ملامت ننما).

11. ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَصِفُونَ [11]

بدى را به بهترین راه و روش دفع كن (و پاسخ بدى را به نیكى ده)! ما به آنچه توصیف مى كنند آگاهتریم.

12. وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى وَ الْمَساكینَ وَ الْمُهاجِرینَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ [12]

آنها كه از میان شما داراى برترى (مالى) و وسعت زندگى هستند نباید سوگند یاد كنند كه از انفاق نسبت به نزدیكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دریغ نمایند آنها باید عفو كنند و چشم بپوشند آیا دوست نمى دارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است.

13. وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً [13]

بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بى تكبّر بر زمین راه مى روند و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مى گویند (و با بى اعتنایى و بزرگوارى مى گذرند).

14. وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَكَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ [14]

هرگز نیكى و بدى یكسان نیست بدى را با نیكى دفع كن، ناگاه (خواهى دید) همان كس كه میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است.

15. وَ الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ [15]

همان كسانى كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مى ورزند، و هنگامى كه خشمگین شوند عفو مى كنند.

16. وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبیلٍ [16]

كیفر بدى، مجازاتى است همانند آن و هر كس عفو و اصلاح كند، پاداش او با خداست خداوند ظالمان را دوست ندارد! و كسى كه بعد از مظلوم شدن یارى طلبد، ایرادى بر او نیست .

17. إِنَّمَا السَّبیلُ عَلَى الَّذینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ [17]

ایراد و مجازات بر كسانى است كه به مردم ستم مى كنند و در زمین بناحق ظلم روا مى دارند براى آنان عذاب دردناكى است!

18. وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ [18]

امّا كسانى كه شكیبایى و عفو كنند، این از كارهاى پرارزش است!

19. فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ [19]

پس (اكنون كه چنین است) از آنان روى برگردان و بگو: سلام بر شما ، امّا بزودى خواهند دانست .

20. قُلْ لِلَّذینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا لِلَّذینَ لا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ لِیَجْزِیَ قَوْماً بِما كانُوا یَكْسِبُونَ [20]

به مؤمنان بگو: كسانى را كه امید به ایّام اللَّه [روز رستاخیز] ندارند مورد عفو قرار دهند تا خداوند هر قومى را به اعمالى كه انجام مى دادند جزا دهد !

21. وَ اصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمیلاً [21]

و در برابر آنچه (دشمنان) مى گویند شكیبا باش و بطرزى شایسته از آنان دورى گزین!

روایات

الکافی

بَابُ الْعَفْوِ

1 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی خُطْبَتِهِ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِخَیْرِ خَلَائِقِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْكَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَك [22]

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: بهترین اخلاق دنیا و آخرت را به شما خبر ندهم؟ گذشتن از كسى است كه بتو ستم كرده و پیوستن با كسى كه از تو بریده و نیكى با كسى كه بتو بدى كرده و بخشیدن بكسى كه ترا محروم ساخته.

2 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ غُرَّةَ بْنِ دِینَارٍ الرَّقِّیِّ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ السَّبِیعِیِّ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى خَیْرِ أَخْلَاقِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِی مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَك [23]

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: شما را به بهترین اخلاق دنیا و آخرت رهبرى نكنم؟ پیوستن بكسى كه از تو بریده و بخشیدن بكسى كه محرومت ساخته و گذشتن از كسى كه بتو ستم كرده است.

3 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ نُشَیْبٍ اللَّفَائِفِیِّ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثٌ مِنْ مَكَارِمِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَحْلُمُ إِذَا جُهِلَ عَلَیْك [24]

امام صادق علیه السّلام فرمود: سه چیز از صفات خوب دنیا و آخرتند: گذشتن از كسى كه بتو ستم كرده و پیوست با آنكه از تو بریده و خویشتن دارى زمانى كه با تو نادانى كنند.

4 عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِذَا كَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ ثُمَّ یُنَادِی مُنَادٍ أَیْنَ أَهْلُ الْفَضْلِ- قَالَ فَیَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ فَیَقُولُونَ وَ مَا كَانَ فَضْلُكُمْ فَیَقُولُونَ كُنَّا نَصِلُ مَنْ قَطَعَنَا وَ نُعْطِی مَنْ حَرَمَنَا وَ نَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَنَا قَالَ فَیُقَالُ لَهُمْ صَدَقْتُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّة[25]

على بن الحسین علیهما السّلام فرمود: چون روز قیامت شود، خداى تبارك و تعالى پیشینیان و پسینیان را در یك سرزمین گرد آورد، سپس یك منادى فریاد كشد: اهل فضل كجایند؟ جماعتى از مردم برخیزند فرشتگان ایشان را استقبال كنند و گویند: فضل شما چه بود؟ گویند: ما بكسى كه از ما میبرید میپیوستیم و بآن كه ما را محروم میكرد عطا میكردیم و از كسى كه بما ستم مینمود، در میگذشتیم، سپس بآنها گویند راست گفتید داخل بهشت شوید.

5 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ جَهْمِ بْنِ الْحَكَمِ الْمَدَائِنِیِّ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَیْكُمْ بِالْعَفْوِ فَإِنَّ الْعَفْوَ لَا یَزِیدُ الْعَبْدَ إِلَّا عِزّاً فَتَعَافَوْا یُعِزَّكُمُ اللَّه [26]

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: بر شما باد بگذشت، زیرا گذشت جز عزت بنده را نیفزاید، از یكدیگر بگذرید تا خدا شما را عزیز كند.

6 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْقَمَّاطِ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ النَّدَامَةُ عَلَى الْعَفْوِ أَفْضَلُ وَ أَیْسَرُ مِنَ النَّدَامَةِ عَلَى الْعُقُوبَة [27]

امام باقر علیه السّلام فرمود: پشیمانى از گذشت بهتر و آسانتر است تا پشیمانى از كیفر.

شرح :- یعنى اگر شخصى را كه بتو ستمى كرده بود بخشیدى و از او درگذشتى، سپس دانستى كه آن گذشت مورد نداشته زیرا آن ستمگر متنبه نگشت و از گذشت خود پشیمان شدى، این پشیمانى بهتر و آسانتر است از موردى كه ستمگر را مجازات كنى و سپس بفهمى، اگر از او میگذشتى و او را میبخشیدى بهتر بود. اما بهتر بودن اولى از دومى بجهت همین اخبار و نیز آیات شریفه ایست كه خداى تعالى بعفو و گذشت دستور میدهد و اما آسان تر بودنش براى اینست كه از ستمگر بخشیده میتوان انتقام گرفت، ولى جبران كیفر بیجا بسى مشكل و دشوار است.

7 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ مُعَتِّبٍ قَالَ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع فِی حَائِطٍ لَهُ یَصْرِمُ فَنَظَرْتُ إِلَى غُلَامٍ لَهُ قَدْ أَخَذَ كَارَةً مِنْ تَمْرٍ فَرَمَى بِهَا وَرَاءَ الْحَائِطِ فَأَتَیْتُهُ وَ أَخَذْتُهُ وَ ذَهَبْتُ بِهِ إِلَیْهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّی وَجَدْتُ هَذَا وَ هَذِهِ الْكَارَةَ فَقَالَ لِلْغُلَامِ یَا فُلَانُ قَالَ لَبَّیْكَ قَالَ أَ تَجُوعُ قَالَ لَا یَا سَیِّدِی قَالَ فَتَعْرَى قَالَ لَا یَا سَیِّدِی قَالَ فَلِأَیِّ شَیْ ءٍ أَخَذْتَ هَذِهِ قَالَ اشْتَهَیْتُ ذَلِكَ قَالَ اذْهَبْ فَهِیَ لَكَ وَ قَالَ خَلُّوا عَنْه [28]

معتب گوید: موسى بن جعفر علیه السّلام در باغ خرمایش بود و شاخه میبرید، یكى از غلامان حضرت را دیدم دسته ئى از خوشه هاى خرما را برداشت و پشت دیوار انداخت، من رفتم و او را گرفته نزد حضرت بردم و گفتم: قربانت گردم، من این غلام را دیدم كه این خوشه ها را برداشته بود. حضرت فرمود: فلانى! غلام گفت: لبیك، فرمود: گرسنه اى؟ گفت نه، آقاى من! فرمود: برهنه ئى: گفت: نه، آقاى من! فرمود: پس چرا این را برداشتى؟ گفت: این را دلم میخواست. فرمود: برو، این خرما هم از تو، و فرمود او را رها كنید.

8 عَنْهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ مَا الْتَقَتْ فِئَتَانِ قَطُّ إِلَّا نُصِرَ أَعْظَمُهُمَا عَفْوا [29]

حضرت ابو الحسن علیه السّلام فرمود: هر دو گروهى كه برابر شوند (بجنگ یك دیگر برخیزند) آنكه گذشتش بیشتر است نصرت یابد.

9 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أُتِیَ بِالْیَهُودِیَّةِ الَّتِی سَمَّتِ الشَّاةَ لِلنَّبِیِّ ص فَقَالَ لَهَا مَا حَمَلَكِ عَلَى مَا صَنَعْتِ فَقَالَتْ قُلْتُ إِنْ كَانَ نَبِیّاً لَمْ یَضُرَّهُ وَ إِنْ كَانَ مَلِكاً أَرَحْتُ النَّاسَ مِنْهُ قَالَ فَعَفَا رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْهَا [30]

امام باقر علیه السّلام فرمود: زن یهودیه ئى را كه گوشت گوسفندى را مسموم كرده بود تا پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله بخورد، خدمت آن حضرت آوردند. فرمود: چه چیز ترا بر آن كار واداشت؟ گفت با خود گفتم اگر او پیغمبر باشد زیانش نرساند و اگر پادشاه باشد، مردم را از او آسوده خواهم كرد. پس رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله از او درگذشت.

10 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ ثَلَاثٌ لَا یَزِیدُ اللَّهُ بِهِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ إِلَّا عِزّاً الصَّفْحُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَهُ وَ الصِّلَةُ لِمَنْ قَطَعَه [31]

سه چیز است كه خدا بوسیله آنها جز عزت مرد مسلمان را نیفزاید: گذشت از كسى كه باو ستم كرده و بخشیدن بآن كه محرومش ساخته و پیوست با آنكه از او بریده است

....

بَابُ كَظْمِ الْغَیْظِ

11 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ مَا أُحِبُّ أَنَّ لِی بِذُلِّ نَفْسِی حُمْرَ النَّعَمِ وَ مَا تَجَرَّعْتُ جُرْعَةً أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ جُرْعَةِ غَیْظٍ لَا أُكَافِی بِهَا صَاحِبَهَا [32]

على بن الحسین علیهما السّلام فرمود: دوست ندارم كه بجاى نرم خوئى و فروتنیم، شتران سرخ مو داشته باشم (یعنى چنین صفت حمیده ئى را با مال دنیا عوض نمیكنم و هرگز راضى نمیشوم كه خشن و تندخو باشم و در برابر بهترین چارپایان و زیور دنیا را داشته باشم) و هیچ جرعه ئى ننوشیدم كه آن را دوست تر داشته باشم از جرعه خشمى كه طرف را بدان كیفر ندهم.

12 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ وَ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ نِعْمَ الْجُرْعَةُ الْغَیْظُ لِمَنْ صَبَرَ عَلَیْهَا فَإِنَّ عَظِیمَ الْأَجْرِ لَمِنْ عَظِیمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُم [33]

امام صادق علیه السّلام فرمود: نیكو جرعه ایست خشم براى كسى كه بر آن صبر كند، زیرا پاداش بزرگ در برابر بلاى بزرگست، و خدا مردمى را كه دوست دارد، گرفتارشان سازد.

13 عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ اصْبِرْ عَلَى أَعْدَاءِ النِّعَمِ فَإِنَّكَ لَنْ تُكَافِئَ مَنْ عَصَى اللَّهَ فِیكَ- بِأَفْضَلَ مِنْ أَنْ تُطِیعَ اللَّهَ فِیه [34]

موسى بن جعفر علیه السّلام فرمود: در برابر دشمنان نعمت (یعنى حسودان) صبر كن، زیرا كسیرا كه نسبت بتو خدا را نافرمانى كرده، هرگز نتوانى بهتر از اطاعت خدا نسبت به او تلافى كنى.

14 عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ ثَابِتٍ مَوْلَى آلِ حَرِیزٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَظْمُ الْغَیْظِ عَنِ الْعَدُوِّ فِی دَوْلَاتِهِمْ تَقِیَّةً حَزْمٌ لِمَنْ أَخَذَ بِهِ وَ تَحَرُّزٌ مِنَ التَّعَرُّضِ لِلْبَلَاءِ فِی الدُّنْیَا وَ مُعَانَدَةُ الْأَعْدَاءِ فِی دَوْلَاتِهِمْ وَ مُمَاظَّتُهُمْ فِی غَیْرِ تَقِیَّةٍ تَرْكُ أَمْرِ اللَّهِ فَجَامِلُوا النَّاسَ یَسْمَنْ ذَلِكَ لَكُمْ عِنْدَهُمْ وَ لَا تُعَادُوهُمْ فَتَحْمِلُوهُمْ عَلَى رِقَابِكُمْ فَتَذِلُّوا [35]

امام صادق علیه السّلام فرمود: فرو خوردن خشم از دشمن در زمان دولت و اقتدار آنها، تقیه و احتیاطى است براى كسى كه دوراندیشى كند، و به معرض بلاى دنیا درنیاید، و مخاصمه نمودن و دشنام دادن دشمنان در زمان اقتدار آنها بدون مراعات تقیه، ترك دستور خداست، پس با مردم مدارا كنید تا عمل شما نزد آنها بزرگ و فربه شود [از شما به نیكى یاد كنند] و با آنها دشمنى مكنید كه بر گردن خود سوارشان كنید و خوار و زبون گردید.

15 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ مَالِكِ بْنِ حُصَیْنٍ السَّكُونِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ عَبْدٍ كَظَمَ غَیْظاً إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِزّاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ الْكاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ وَ أَثَابَهُ اللَّهُ مَكَانَ غَیْظِهِ ذَلِك [36]

امام صادق علیه السّلام فرمود: هیچ بنده ئى خشمى فرو نخورد، جز آنكه خداى عز و جل عزت او را در دنیا و آخرت بیفزاید، و همانا خداى عز و جل فرماید: و آنها كه خشم خود فرو خورند و از مردم بگذرند، و خدا نیكوكاران را دوست دارد و خدا او را بجاى فرو خوردن خشمش این پاداش دهد (یعنى او را دوست دارد).

16 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ قَالَ حَدَّثَنِی مَنْ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ كَظَمَ غَیْظاً وَ لَوْ شَاءَ أَنْ یُمْضِیَهُ أَمْضَاهُ أَمْلَأَ اللَّهُ قَلْبَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ رِضَاه [37]

امام صادق علیه السّلام میفرمود: هر كه خشمى را فرو خورد كه بتواند آن را اعمال كند (و از طرف خود انتقام بگیرد)، خدا روز قیامت دلش را از رضاى خود پر كند.

17 أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ غَالِبِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُنْذِرٍ عَنِ الْوَصَّافِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ كَظَمَ غَیْظاً وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى إِمْضَائِهِ حَشَا اللَّهُ قَلْبَهُ أَمْناً وَ إِیمَاناً یَوْمَ الْقِیَامَة [38]

امام باقر علیه السّلام فرمود: هر كه خشمى را فرو خورد كه بتواند آن را اعمال كند، خدا روز قیامت دلش را از ایمنى و ایمان پر كند.

18 الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ الْكَرِیمِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِی أُسَامَةَ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ لِی یَا زَیْدُ اصْبِرْ عَلَى أَعْدَاءِ النِّعَمِ فَإِنَّكَ لَنْ تُكَافِئَ مَنْ عَصَى اللَّهَ فِیكَ بِأَفْضَلَ مِنْ أَنْ تُطِیعَ اللَّهَ فِیهِ یَا زَیْدُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى الْإِسْلَامَ وَ اخْتَارَهُ فَأَحْسِنُوا صُحْبَتَهُ بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُق [39]

زید شحام گوید: امام صادق علیه السّلام بمن فرمود: اى زید در برابر دشمنان نعمتها صبر كن، زیرا كسیرا كه در باره تو خدا را نافرمانى كرده، بهتر از اینكه خدا را در باره او فرمان برى، جبران نخواهى كرد. اى زید! خدا دین اسلام را برگزید و انتخاب فرمود: پس با سخاوت و خوش خلقى با او نیكو معاشرت كنید.

شرح

- انسان با هر كس رفاقت و آمیزش دارد، هر چه بیشتر طبق میل و خواسته او رفتار كند، رفاقت و دوستى آنها محكم تر و پایدارتر میگردد، امام صادق علیه السّلام میفرماید: خداى تعالى دین اسلام را براى مصاحبت و همدمى شما انتخاب فرمود، و آنچه او را خوش آید و طبق میلش میباشد، سخاوت و خوش خلقى است، این دو صفت را داشته باشید تا دوستى شما با اسلام محكم و پایدار شود.

19 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ حَفْصٍ بَیَّاعِ السَّابِرِیِّ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ أَحَبِّ السَّبِیلِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جُرْعَتَانِ جُرْعَةُ غَیْظٍ تَرُدُّهَا بِحِلْمٍ وَ جُرْعَةُ مُصِیبَةٍ تَرُدُّهَا بِصَبْر [40]

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: دوست ترین راه بنده بسوى خداى عز و جل نوشیدن دو جرعه است 1- جرعه خشمى كه با خویشتن دارى ردش كند. 2- جرعه مصیبتى كه با صبرش برگرداند.

20 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ رِبْعِیٍّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ لِی أَبِی یَا بُنَیَّ مَا مِنْ شَیْ ءٍ أَقَرَّ لِعَیْنِ أَبِیكَ مِنْ جُرْعَةِ غَیْظٍ عَاقِبَتُهَا صَبْرٌ وَ مَا مِنْ شَیْ ءٍ یَسُرُّنِی أَنَّ لِی بِذُلِّ نَفْسِی حُمْرَ النَّعَم [41]

امام باقر علیه السّلام فرمود: پدرم بمن فرمود: چیزى مانند جرعه خشمى كه بصبر پایان پذیرد، چشم پدرت را روشن نكند، و چیزى شادم نكند كه در عوض فروتنیم، برایم شتران سرخ باشد.

21 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ مُعَاذِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اصْبِرُوا عَلَى أَعْدَاءِ النِّعَمِ فَإِنَّكَ لَنْ تُكَافِئَ مَنْ عَصَى اللَّهَ فِیكَ بِأَفْضَلَ مِنْ أَنْ تُطِیعَ اللَّهَ فِیه [42]

امام صادق فرمود: در برابر دشمنان نعمتها صبر كنید، زیرا آن كس را كه در باره تو خدا را نافرمانى كرده بهتر از اینكه در باره او خدا را اطاعت كنى، پاداش نخواهى داد.

22 عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ خَلَّادٍ عَنِ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ص قَالَ قَالَ مَا أُحِبُّ أَنَّ لِی بِذُلِّ نَفْسِی حُمْرَ النَّعَمِ وَ مَا تَجَرَّعْتُ مِنْ جُرْعَةٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ جُرْعَةِ غَیْظٍ لَا أُكَافِی بِهَا صَاحِبَهَا [43]

على بن الحسین صلوات اللَّه علیهما فرمود: دوست ندارم كه در برابر خوارى نفسم شتران سرخ مو داشته باشم، و جرعه ئى محبوبتر از جرعه خشمى كه صاحبش را مجازات نكنم ننوشیدم.

23 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ مُثَنًّى الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ جُرْعَةٍ یَتَجَرَّعُهَا الْعَبْدُ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ جُرْعَةِ غَیْظٍ یَتَجَرَّعُهَا عِنْدَ تَرَدُّدِهَا فِی قَلْبِهِ إِمَّا بِصَبْرٍ وَ إِمَّا بِحِلْم [44]

امام صادق علیه السّلام فرمود: هیچ جرعه ئى بنده ننوشد كه نزد خداى عز و جل محبوب تر باشد از جرعه خشمى كه، هنگام گردشش در دل بنوشد، بوسیله صبر یا خویشتن دارى.

شرح: مراد از گردش جرعه در دل، هیجان و جوششى است كه براى خشمگین دست میدهد و فكر میكند آیا مجازات كنم یا درگذرم.

بَابُ الْحِلْمِ

24 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ لَا یَكُونُ الرَّجُلُ عَابِداً حَتَّى یَكُونَ حَلِیماً وَ إِنَّ الرَّجُلَ كَانَ إِذَا تَعَبَّدَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ لَمْ یُعَدَّ عَابِداً حَتَّى یَصْمُتَ قَبْلَ ذَلِكَ عَشْرَ سِنِین [45]

امام رضا علیه السّلام میفرمود: مرد عابد نباشد، جز آنكه خویشتن دار باشد، و چون مردى در بنى اسرائیل خود را بعبادت وامیداشت، تا پیش از آن ده سال خاموشى نمیگزید، عابد محسوب نمیشد.

25 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ الْمُؤْمِنُ خَلَطَ عَمَلَهُ بِالْحِلْمِ یَجْلِسُ لِیَعْلَمَ وَ یَنْطِقُ لِیَفْهَمَ لَا یُحَدِّثُ أَمَانَتَهُ الْأَصْدِقَاءَ وَ لَا یَكْتُمُ شَهَادَتَهُ الْأَعْدَاءَ وَ لَا یَفْعَلُ شَیْئاً مِنَ الْحَقِّ رِیَاءً وَ لَا یَتْرُكُهُ حَیَاءً إِنْ زُكِّیَ خَافَ مِمَّا یَقُولُونَ وَ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِمَّا لَا یَعْلَمُونَ لَا یَغُرُّهُ قَوْلُ مَنْ جَهِلَهُ وَ یَخْشَى إِحْصَاءَ مَا قَدْ عَمِلَه [46]

ابو حمزه گوید: مؤمن عملش را با خویشتن دارى آمیخته است. مینشیند تا بیاموزد (بمجلسى میرود كه چیزى بیاموزد) میگوید تا بفهمد، (براى فهمیدن سؤال میكند، نه براى اظهار فضل) امانتى كه نزدش هست بدوستانش خبر نمیدهد (تا چه رسد بدشمنان) و شهادت خود را از دشمنانش پنهان نمیكند (بنفع دشمنانش گواهى میدهد تا چه رسد بدوستان) و هیچ امر حقى را بقصد خود نمائى انجام ندهد و از روى شرمسارى ترك نكند، اگر او را بستایند، از گفتار آنها بترسد و نسبت بآنچه آنها نمیدانند، از خدا آمرزش خواهد، گفتار كسى كه او را نشناخته مغرورش نكند و از آمار كردار خود (نزد خداى تعالى) در هراس است.

26 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ كَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ إِنَّهُ لَیُعْجِبُنِی الرَّجُلُ أَنْ یُدْرِكَهُ حِلْمُهُ عِنْدَ غَضَبِه [47]

على بن الحسین علیهما السّلام میفرمود: من خوشم مى آید از مردى كه هنگام غضب بردباریش او را دریابد.

27 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ الْحَیِیَّ الْحَلِیم [48]

امام باقر علیه السّلام فرمود: خداى عز و جل شخص با حیاى خویشتن دار را دوست دارد.

28 عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَفْصٍ الْعُوسِیِّ الْكُوفِیِّ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا أَعَزَّ اللَّهُ بِجَهْلٍ قَطُّ وَ لَا أَذَلَّ بِحِلْمٍ قَط [49]

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: خدا هیچ گاه كسى را بسبب جهل عزیز نساخته و بسبب بردبارى ذلیل نداشته است.

29 عَنْهُ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَفَى بِالْحِلْمِ نَاصِراً وَ قَالَ إِذَا لَمْ تَكُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّم [50]

امام صادق علیه السّلام فرمود: بردبارى براى یارى (مرد بردبار) كافى است. و فرمود: اگر بردبار نیستى خود را به بردبارى وادار.

30 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْحَجَّالِ عَنْ حَفْصِ بْنِ أَبِی عَائِشَةَ قَالَ بَعَثَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع غُلَاماً لَهُ فِی حَاجَةٍ فَأَبْطَأَ فَخَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى أَثَرِهِ لَمَّا أَبْطَأَ فَوَجَدَهُ نَائِماً فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهِ یُرَوِّحُهُ حَتَّى انْتَبَهَ فَلَمَّا تَنَبَّهَ قَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا فُلَانُ وَ اللَّهِ مَا ذَلِكَ لَكَ تَنَامُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ لَكَ اللَّیْلُ وَ لَنَا مِنْكَ النَّهَار [51]

امام صادق علیه السّلام یكى از غلامانش را پى كارى فرستاد، او دیر كرد، امام بدنبالش رفت دید خوابیده است، بالا سرش نشست و بادش میزد تا بیدار شد، امام صادق علیه السّلام باو فرمود: فلانى بخدا تو این حق را ندارى كه شب و روز هر دو بخوابى. شبت براى خود و روزت از آن ماست.

31 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْحَیِیَّ الْحَلِیمَ الْعَفِیفَ الْمُتَعَفِّف [52]

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: خدا شخص با حیاى خویشتن دار، پاكدامن، با مناعت را (كه از مردم سؤال نمیكند) دوست دارد.

32 أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ رَبِیعِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُسْلِیِّ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ عَنْ عِمْرَانَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا وَقَعَ بَیْنَ رَجُلَیْنِ مُنَازَعَةٌ نَزَلَ مَلَكَانِ فَیَقُولَانِ لِلسَّفِیهِ مِنْهُمَا قُلْتَ وَ قُلْتَ وَ أَنْتَ أَهْلٌ لِمَا قُلْتَ سَتُجْزَى بِمَا قُلْتَ وَ یَقُولَانِ لِلْحَلِیمِ مِنْهُمَا صَبَرْتَ وَ حَلُمْتَ سَیَغْفِرُ اللَّهُ لَكَ إِنْ أَتْمَمْتَ ذَلِكَ قَالَ فَإِنْ رَدَّ الْحَلِیمُ عَلَیْهِ ارْتَفَعَ الْمَلَكَان [53]

امام صادق علیه السّلام فرمود: چون میان دو نفر نزاعى در گیرد، دو فرشته فرود آیند و بآن كه سفیه و بیخرد است گویند: هر چه خواستى گفتى، خودت لایق آنچه گفتى هستى، و كیفر گفتار ترا خواهى دید. و به بردبار گویند: صبر كردى و حلم نمودى، اگر حلمت را بپایان رسانى، خدا ترا مى آمرزد، سپس فرمود: ولى اگر شخص بردبار جواب او را پس دهد، آن دو فرشته بالا روند.

بحارالأنوار

باب الحلم و العفو و كظم الغیظ

1- لی، [الأمالی للصدوق ] الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِیُّ عَنْ یَحْیَى بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْیَمَانِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَبْدَ الرَّزَّاقِ یَقُولُ جَعَلَتْ جَارِیَةٌ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع تَسْكُبُ الْمَاءَ عَلَیْهِ وَ هُوَ یَتَوَضَّأُ لِلصَّلَاةِ فَسَقَطَ الْإِبْرِیقُ مِنْ یَدِ الْجَارِیَةِ عَلَى وَجْهِهِ فَشَجَّهُ فَرَفَعَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع رَأْسَهُ إِلَیْهَا فَقَالَتِ الْجَارِیَةُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ الْكاظِمِینَ الْغَیْظَ فَقَالَ لَهَا قَدْ كَظَمْتُ غَیْظِی قَالَتْ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ قَالَ لَهَا قَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْكِ قَالَتْ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ قَالَ اذْهَبِی فَأَنْتِ حُرَّةٌ [54]

یكى از كنیزان على بن الحسین علیهما السلام براى آن حضرت آب مى ریخت [تا دستانش را بشوید ]آفتابه از دستش افتاد و صورت ایشان را زخمى كرد . على بن الحسین سرش را به طرف او بلند كرد ؛ كنیز گفت : خداوند تعالى مى فرماید : و فرو خورندگان خشم . حضرت فرمود : خشمم را فرو خوردم . كنیز گفت : و گذشت كنندگان از مردم . حضرت فرمود : از تو گذشتم . كنیز گفت : و خداوند نیكوكاران را دوست دارد . حضرت فرمود : برو ، تو را در راه خدا آزاد كردم.

2- لی، [الأمالی للصدوق ] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ مُرُوَّتُنَا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنَا [55]

- امام صادق علیه السلام : ما خاندانى هستیم كه جوانمردى و مرّوت ما، گذشتِ از كسى است كه به ما ستم كرده است.

3- لی، [الأمالی للصدوق ] عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ لَا عِزَّ أَرْفَعُ مِنَ الْحِلْمِ [56]

امام على علیه السلام : عزّتى والاتر از بردبارى نیست .

4- لی، [الأمالی للصدوق ] ابْنُ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ الْجَبَّارِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ دَاوُدَ الشَّعِیرِیِّ عَنِ الرَّبِیعِ صَاحِبِ الْمَنْصُورِ قَالَ قَالَ الْمَنْصُورُ لِلصَّادِقِ ع حَدِّثْنِی عَنْ نَفْسِكَ بِحَدِیثٍ أَتَّعِظُ بِهِ وَ یَكُونُ لِی زَاجِرَ صِدْقٍ عَنِ الْمُوبِقَاتِ فَقَالَ الصَّادِقُ ع عَلَیْكَ بِالْحِلْمِ فَإِنَّهُ رُكْنُ الْعِلْمِ وَ امْلِكْ نَفْسَكَ عِنْدَ أَسْبَابِ الْقُدْرَةِ فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ مَا تَقْدِرُ عَلَیْهِ كُنْتَ كَمَنْ شَفَى غَیْظاً وَ تَدَاوَى حِقْداً أَوْ یُحِبُّ أَنْ یُذْكَرَ بِالصَّوْلَةِ وَ اعْلَمْ بِأَنَّكَ إِنْ عَاقَبْتَ مُسْتَحِقّاً لَمْ تَكُنْ غَایَةُ مَا تُوصَفُ بِهِ إِلَّا الْعَدْلَ وَ لَا أَعْرِفُ حَالًا أَفْضَلَ مِنْ حَالِ الْعَدْلِ وَ الْحَالُ الَّتِی تُوجِبُ الشُّكْرَ أَفْضَلُ مِنَ الْحَالِ الَّتِی تُوجِبُ الصَّبْرَ فَقَالَ الْمَنْصُورُ وَعَظْتَ فَأَحْسَنْتَ وَ قُلْتَ فَأَوْجَزْتَ الْخَبَرَ [57]

منصور دوانیقى بحضرت صادق علیه السّلام عرض كرد. حدیثى از خودت براى من بفرما تا از آن پند و اندرز گیرم و مرا با صدق و حقیقت از هلاكت و شقاوت باز دارد. حضرت فرمود. بر تو باد بحلم و بردبارى كه اساس و پایه علم و دانش است. و هنگام قدرت و توانائى بر خود مسلط باش كه اگر آنچه را كه از دستت مى آید انجام دهى مانند كسى هستى كه از خشم خویش انتقام گرفته و كینه خود را بكار برد و یا كسى كه شهرت بصولت و شجاعت و تهور را دوست داشته باشد. و بدان اگر كسى را كه مستحق عقوبت است كیفر نمائى مهمترین مدح و توصیفى كه از تو مى شود و عدل و دادگرى است (البته عدالت بهترین حالات و صفات است) ولى حالتى كه موجب شكر و سپاس است كه در مقابل نعمت قدرت شكر نمائى و از اهل تقصیر عفو و گذشت كنى از حالتى كه موجب صبر باشد بهتر و افضل است. منصور گفت اندرز خوبى فرمودى با بیان كوتاه .

5- لی، [الأمالی للصدوق ] الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّحْوِیِّ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُهَیْرٍ قَالَ وَفَدَ الْعَلَاءُ بْنُ الْحَضْرَمِیِّ عَلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ لِی أَهْلَ بَیْتٍ أُحْسِنُ إِلَیْهِمْ فَیُسِیئُونَ وَ أَصِلُهُمْ فَیَقْطَعُونَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَكَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ فَقَالَ الْعَلَاءُ بْنُ الْحَضْرَمِیِّ إِنِّی قُلْتُ شِعْراً هُوَ أَحْسَنُ مِنْ هَذَا قَالَ وَ مَا قُلْتَ فَأَنْشَدَهُ

  • وَ حَیِّ ذَوِی الْأَضْغَانِ تَسْبِ قُلُوبَهُمْ تَحِیَّتُكَ الْعُظْمَى فَقَدْ یُرْفَعُ النَّغَلُ
  • فَإِنْ أَظْهَرُوا خَیْراً فَجَازِ بِمِثْلِهِ وَ إِنْ خَنَسُوا عَنْكَ الْحَدِیثَ فَلَا تَسَلْ
  • فَإِنَّ الَّذِی یُؤْذِیكَ مِنْكَ [مِنْهُ ] سَمَاعُهُ وَ إِنَّ الَّذِی قَالُوا وَرَاءَكَ لَمْ یُقَلْ
  • فَقَالَ النَّبِیُّ ص إِنَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِكَماً وَ إِنَّ مِنَ الْبَیَانِ لَسِحْراً وَ إِنَّ شِعْرَكَ لَحَسَنٌ وَ إِنَّ كِتَابَ اللَّهِ أَحْسَنُ [58]

علاء بن حضرمى بر پیغمبر وارد شد و عرضكرد یا رسول اللَّه من خاندانى دارم كه بآنها احسان میكنم و در عوض بمن بد میكنند با آنها صله میكنم و از من میبرند، رسول خدا صلی الله علیه وأله وسلم فرمود بوجه احسن دفاع كن تا آنكه دشمن تو است دوست تو گردد باین برنخورند جز كسانى كه صبر كنند و برنخورند بدان جز صاحبان بهره بزرگ، علاء بن حضرمى گفت من شعرى بهتر از این گفتم، فرمود چه گفتى؟ این قطعه را سرود.

پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود بسا شعرى كه در آن حكمت است و بیانى كه سحر آمیز است، شعرت خوبست ولی كتاب خدا از آن بهتر است.

6- لی، [الأمالی للصدوق ] الْعَطَّارُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْكُوفِیِّ عَنِ التَّفْلِیسِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الصَّادِقِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِیَحْیَى بْنِ زَكَرِیَّا ع إِذَا قِیلَ فِیكَ مَا فِیكَ فَاعْلَمْ أَنَّهُ ذَنْبٌ ذُكِّرْتَهُ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ مِنْهُ وَ إِنْ قِیلَ فِیكَ مَا لَیْسَ فِیكَ فَاعْلَمْ أَنَّهُ حَسَنَةٌ كُتِبَتْ لَكَ لَمْ تَتْعَبْ فِیهَا [59]

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: حضرت عیسى به یحیى بن زكریا گفت:هنگامى كه نسبت بتو مطالبى را كه در تو هست گفتند پس بدان كه آن گناهى است بیاد تو آمده پس استغفار كن و اگر چیزهائى كه در تو نیست بتو نسبت دادند بدان كه آن یك حسنه اى است كه براى تو نوشته شده است بدون اینكه زحمتى و رنجى دیده باشى.

7- ل، [الخصال ] أَبِی عَنِ الْحِمْیَرِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ عَطِیَّةَ عَنِ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ وَدِدْتُ أَنِّی افْتَدَیْتُ خَصْلَتَیْنِ فِی الشِّیعَةِ لَنَا بِبَعْضِ سَاعِدِی النَّزَقَ وَ قِلَّةَ الْكِتْمَانِ [60]

حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: من دوست دارم كه دست خویش را بجاى دو خصلت كه در شیعه هست بدهم تا اینها را نداشته باشند! :بى صبرى و فاش كردن اسرار.

8- ل، [الخصال ] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُبَیْدٍ عَنِ ابْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ عَلِیٌّ ع ثَلَاثَةٌ لَا یَنْتَصِفُونَ مِنْ ثَلَاثَةٍ شَرِیفٌ مِنْ وَضِیعٍ وَ حَلِیمٌ مِنْ سَفِیهٍ وَ بَرٌّ مِنْ فَاجِرٍ [61]

على علیه السّلام فرمود: سه گروهند كه هرگز از سه گروه داد خود نمى ستانند: شریف از پست, بردبار از سفیه ، و نیكوكار از بدكار.

9- ل، [الخصال ] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِیهِ زَوَّجَهُ اللَّهُ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ كَیْفَ شَاءَ كَظْمُ الْغَیْظِ وَ الصَّبْرُ عَلَى السُّیُوفِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجُلٌ أَشْرَفَ عَلَى مَالٍ حَرَامٍ فَتَرَكَهُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ [62]

امام صادق علیه السّلام فرمود: هر كس سه خصلت داشته باشد خداوند حور العین را به وى تزویج مى كند، آنها عبارتند از: خشم خود فرو بردن، و صبر در جهاد در راه خدا و مردى كه مواجه با مال حرامى می شود ولی آن را به خاطر خدا ترک می کند.

10- ل، [الخصال ] أَبِی عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ مِیثَمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِیهِ اسْتَكْمَلَ خِصَالَ الْإِیمَانِ مَنْ صَبَرَ عَلَى الظُّلْمِ وَ كَظَمَ غَیْظَهُ وَ احْتَسَبَ وَ عَفَا وَ غَفَرَ كَانَ مِمَّنْ یُدْخِلُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ وَ یُشَفِّعُهُ فِی مِثْلِ رَبِیعَةَ وَ مُضَرَ [63]

امام صادق علیه السّلام فرمود: هر كس سه خصلت در آن باشد خصال ایمان را كامل گردانیده است، كسى كه در برابر ظلم صبر كند و براى خداوند خشم خود را فرو نشاند، اهل عفو و گذشت باشد، این افراد بدون حساب وارد بهشت مى گردند و براى افرادى مانند ربیعه و مضر شفاعت مى كنند.

11- فس، [تفسیر القمی ] وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ مَنْ كَظَمَ غَیْظاً وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى إِمْضَائِهِ حَشَا اللَّهُ قَلْبَهُ أَمْناً وَ إِیمَاناً یَوْمَ الْقِیَامَةِ قَالَ وَ مَنْ مَلَكَ نَفْسَهُ إِذَا رَغِبَ وَ إِذَا رَهِبَ وَ إِذَا غَضِبَ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ [64]

امام صادق علیه السلام: كسى كه خشمى را فرو خورد در حالى كه مى تواند آن را اعمال كند، خداوند در روز قیامت دلش را از ایمنى و ایمان بیاكَنَد.

و فرمود: هر كس در هنگام تمایل و شهوت و یا در هنگام خشم و خوشنودى خود را حفظ كند خداوند بدن او را بر آتش حرام مى كند.

12- ل، [الخصال ] سُلَیْمَانُ بْنُ أَحْمَدَ اللَّخْمِیُّ عَنْ عَبْدِ الْوَهَّابِ بْنِ خَرَاجَةَ عَنْ أَبِی كُرَیْبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ الْعَبْسِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ الْعَلَوِیِّ عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ ثَلَاثٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِیهِ فَلَیْسَ مِنِّی وَ لَا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا هُنَّ قَالَ حِلْمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِلِ وَ حُسْنُ خُلُقٍ یَعِیشُ بِهِ فِی النَّاسِ وَ وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ [65]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود : سه چیز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نَه از خداوند عزّ و جلّ . عرض شد : اى رسول خدا ! آنها كدامند؟ فرمود : بردبارى ، كه به وسیله آن رفتار جهالت آمیز نادان را دفع كند ، اخلاقِ خوش ، كه با آن در میان مردم زندگى كند و پاكدامنى ، كه او را از معاصى خداوند عزّ و جلّ باز دارد .

13- ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام ] ل، [الخصال ] تَمِیمٌ الْقُرَشِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْهَرَوِیِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِهِ إِذَا أَصْبَحْتَ فَأَوَّلُ شَیْ ءٍ یَسْتَقْبِلُكَ فَكُلْهُ وَ الثَّانِی فَاكْتُمْهُ وَ الثَّالِثُ فَاقْبَلْهُ وَ الرَّابِعُ فَلَا تُؤْیِسْهُ وَ الْخَامِسُ فَاهْرَبْ مِنْهُ قَالَ فَلَمَّا أَصْبَحَ مَضَى فَاسْتَقْبَلَهُ جَبَلٌ أَسْوَدُ عَظِیمٌ فَوَقَفَ وَ قَالَ أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ آكُلَ هَذَا وَ بَقِیَ مُتَحَیِّراً ثُمَّ رَجَعَ إِلَى نَفْسِهِ فَقَالَ إِنَّ رَبِّی جَلَّ جَلَالُهُ لَا یَأْمُرُنِی إِلَّا بِمَا أُطِیقُ فَمَشَى إِلَیْهِ لِیَأْكُلَهُ فَلَمَّا دَنَا مِنْهُ صَغُرَ حَتَّى انْتَهَى إِلَیْهِ فَوَجَدَهُ لُقْمَةً فَأَكَلَهَا فَوَجَدَهَا أَطْیَبَ شَیْ ءٍ أَكَلَهُ ثُمَّ مَضَى فَوَجَدَ طَشْتاً مِنْ ذَهَبٍ فَقَالَ أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أَكْتُمَ هَذَا فَحَفَرَ لَهُ وَ جَعَلَهُ فِیهِ وَ أَلْقَى عَلَیْهِ التُّرَابَ ثُمَّ مَضَى فَالْتَفَتَ فَإِذَا الطَّشْتُ قَدْ ظَهَرَ فَقَالَ قَدْ فَعَلْتُ مَا أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ فَمَضَى فَإِذَا هُوَ بِطَیْرٍ وَ خَلْفَهُ بَازِیٌّ فَطَافَ الطَّیْرُ حَوْلَهُ فَقَالَ أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أَقْبَلَ هَذَا فَفَتَحَ كُمَّهُ فَدَخَلَ الطَّیْرُ فِیهِ فَقَالَ لَهُ الْبَازِیُّ أَخَذْتَ مِنِّی صَیْدِی وَ أَنَا خَلْفَهُ مُنْذُ أَیَّامٍ فَقَالَ أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا أُویِسَ هَذَا فَقَطَعَ مِنْ فَخِذِهِ قِطْعَةً فَأَلْقَاهَا إِلَیْهِ ثُمَّ مَضَى فَلَمَّا مَضَى فَإِذَا هُوَ بِلَحْمِ مَیْتَةٍ مُنْتِنٍ مَدُودٍ فَقَالَ أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أَهْرُبَ مِنْ هَذَا فَهَرَبَ مِنْهُ فَرَجَعَ فَرَأَى فِی الْمَنَامِ كَأَنَّهُ قَدْ قِیلَ لَهُ إِنَّكَ قَدْ فَعَلْتَ مَا أُمِرْتَ بِهِ فَهَلْ تَدْرِی مَا ذَا كَانَ قَالَ لَا قِیلَ لَهُ أَمَّا الْجَبَلُ فَهُوَ الْغَضَبُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا غَضِبَ لَمْ یَرَ نَفْسَهُ وَ جَهِلَ قَدْرَهُ مِنْ عِظَمِ الْغَضَبِ فَإِذَا حَفِظَ نَفْسَهُ وَ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ سَكَنَ غَضَبُهُ كَانَتْ عَاقِبَتُهُ كَاللُّقْمَةِ الطَّیِّبَةِ الَّتِی أَكَلْتَهَا وَ أَمَّا الطَّشْتُ فَهُوَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ إِذَا كَتَمَهُ الْعَبْدُ وَ أَخْفَاهُ أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا أَنْ یُظْهِرَهُ لِیُزَیِّنَهُ بِهِ مَعَ مَا یَدَّخِرُ لَهُ مِنْ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَ أَمَّا الطَّیْرُ فَهُوَ الرَّجُلُ الَّذِی یَأْتِیكَ بِنَصِیحَةٍ فَاقْبَلْهُ وَ اقْبَلْ نَصِیحَتَهُ وَ أَمَّا الْبَازِیُّ فَهُوَ الرَّجُلُ الَّذِی یَأْتِیكَ فِی حَاجَةٍ فَلَا تُؤْیِسْهُ وَ أَمَّا اللَّحْمُ الْمُنْتِنُ فَهِیَ الْغِیبَةُ فَاهْرُبْ مِنْهَا أَلْقَى عَلَیْهِ التُّرَابَ ثُمَّ مَضَى فَالْتَفَتَ فَإِذَا الطَّشْتُ قَدْ ظَهَرَ فَقَالَ قَدْ فَعَلْتُ مَا أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ فَمَضَى فَإِذَا هُوَ بِطَیْرٍ وَ خَلْفَهُ بَازِیٌّ فَطَافَ الطَّیْرُ حَوْلَهُ فَقَالَ أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أَقْبَلَ هَذَا فَفَتَحَ كُمَّهُ فَدَخَلَ الطَّیْرُ فِیهِ فَقَالَ لَهُ الْبَازِیُّ أَخَذْتَ مِنِّی صَیْدِی وَ أَنَا خَلْفَهُ مُنْذُ أَیَّامٍ فَقَالَ أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا أُویِسَ هَذَا فَقَطَعَ مِنْ فَخِذِهِ قِطْعَةً فَأَلْقَاهَا إِلَیْهِ ثُمَّ مَضَى فَلَمَّا مَضَى فَإِذَا هُوَ بِلَحْمِ مَیْتَةٍ مُنْتِنٍ مَدُودٍ فَقَالَ أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أَهْرُبَ مِنْ هَذَا فَهَرَبَ مِنْهُ فَرَجَعَ فَرَأَى فِی الْمَنَامِ كَأَنَّهُ قَدْ قِیلَ لَهُ إِنَّكَ قَدْ فَعَلْتَ مَا أُمِرْتَ بِهِ فَهَلْ تَدْرِی مَا ذَا كَانَ قَالَ لَا قِیلَ لَهُ أَمَّا الْجَبَلُ فَهُوَ الْغَضَبُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا غَضِبَ لَمْ یَرَ نَفْسَهُ وَ جَهِلَ قَدْرَهُ مِنْ عِظَمِ الْغَضَبِ فَإِذَا حَفِظَ نَفْسَهُ وَ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ سَكَنَ غَضَبُهُ كَانَتْ عَاقِبَتُهُ كَاللُّقْمَةِ الطَّیِّبَةِ الَّتِی أَكَلْتَهَا وَ أَمَّا الطَّشْتُ فَهُوَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ إِذَا كَتَمَهُ الْعَبْدُ وَ أَخْفَاهُ أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا أَنْ یُظْهِرَهُ لِیُزَیِّنَهُ بِهِ مَعَ مَا یَدَّخِرُ لَهُ مِنْ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَ أَمَّا الطَّیْرُ فَهُوَ الرَّجُلُ الَّذِی یَأْتِیكَ بِنَصِیحَةٍ فَاقْبَلْهُ وَ اقْبَلْ نَصِیحَتَهُ وَ أَمَّا الْبَازِیُّ فَهُوَ الرَّجُلُ الَّذِی یَأْتِیكَ فِی حَاجَةٍ فَلَا تُؤْیِسْهُ وَ أَمَّا اللَّحْمُ الْمُنْتِنُ فَهِیَ الْغِیبَةُ فَاهْرُبْ مِنْهَا

امام رضا علیه السلام فرمود: خداوند عزّ و جلّ به پیامبرى از پیامبرانش وحى فرمود : چون صبح خود را آغاز كردى نخستین چیزى را كه با آن رو به رو شدى بخور و دومین چیز را مخفى كن و سومین را پذیرا شو (پناه ده) و چهارمین را نومید مكن و از پنجمى بگریز. صبح كه شد آن پیامبر به راه افتاد و با كوه سیاه بزرگى رو به رو شد. ایستاد و گفت : پروردگارم عزّ و جلّ مرا فرموده است كه این را بخورم و متحیّر ماند، ولى به خود آمد و گفت : پروردگارم ـ جلّ جلاله ـ مرا به كارى كه توانش را ندارم فرمان نمى دهد. لذا به طرف كوه رفت تا آن را بخورد. هرچه به آن نزدیك تر مى شد، كوه كوچكتر مى گشت و وقتى به آن رسید كوه را لقمه اى یافت و آن را خورد و دید خوش مزه ترین چیزى است كه تاكنون خورده است. سپس به راهش ادامه داد و تشتى زرین یافت، به خود گفت : پروردگارم فرموده است كه این را پنهان كنم. پس گودالى كند و تشت را در آن گذاشت و رویش خاك ریخت و آنگاه به راهش ادامه داد. چند قدمى كه رفت برگشت ناگاه دید تشت از زیر خاك درآمده است. با خود گفت : من آنچه پروردگارم فرموده بود انجام دادم. لذا راهش را پى گرفت و رفت. ناگهان چشمش به پرنده اى افتاد كه یك باز [شكارى] او را تعقیب مى كند. پرنده دور آن پیامبر به چرخش درآمد. با خود گفت : پروردگارم عزّ و جلّ فرموده است كه این را پذیرا شوم و پناه دهم. لذا آستین خود را گشود و پرنده داخل آن شد. باز [شكارى ]به او گفت : تو شكار مرا گرفتى، در حالى كه من چند روز است دنبال آن هستم. آن پیامبر گفت : پروردگارم عزّ و جلّ به من فرموده است كه این را نومید نكنم. پس، تكّه اى از ران خود را قطع كرد و پیش باز انداخت و به راه خود ادامه داد. در راه، مردار گندیده كرم افتاده اى دید. گفت: پروردگارم عزّ و جلّ مرا فرموده است كه از این فرار كنم. پس از آن گریخت و برگشت. در خواب دید كه انگار به او گفته شد : تو مأموریت خود را به انجام رساندى، حال آیا مى دانى این ها چه بود؟ گفت : نه. به او گفته شد : امّا آن كوه، خشم است. بنده هرگاه عصبانى شود، از عظمت و شدت خشم، خودش را نمى بیند و قدر و ارزش خویش را نمى شناسد. امّا چون خویشتندارى كند و قدر و ارزش خود را بشناسد و خشمش آرام گیرد، فرجام آن خشم چون لقمه گوارایى است كه مى خورد. امّا آن تشت، عمل صالح است كه هرگاه بنده آن را پوشیده بدارد و مخفى نگه دارد، خداوند عزّ و جلّ آن عمل را آشكار مى گرداند تا علاوه بر ثوابى كه براى آخرت او ذخیره مى كند، در همین دنیا او را با آن آراسته گرداند. امّا آن پرنده، مردى است كه تو را اندرزى دهد. پس او را پذیرا شو و اندرزش را قبول كن. امّا آن باز [شكارى]، مردى است كه براى حاجتى پیش تو مى آید، چنین كسى را نومید مگردان و امّا آن گوشت گندیده، غیبت است؛ پس از آن بگریز.

14- ما، [الأمالی للشیخ الطوسی ] فِی وَصِیَّةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع إِلَى الْحَسَنِ یَا بُنَیَّ الْعَقْلُ خَلِیلُ الْمَرْءِ وَ الْحِلْمُ وَزِیرُهُ وَ الرِّفْقُ وَالِدُهُ وَ الصَّبْرُ مِنْ خَیْرِ جُنُودِهِ [66]

على علیه السّلام در وصیت خود به امام حسن علیه السّلام فرمود: اى فرزند خرد ، دوست آدمى است و بُردبارى ، دستیار او و مدارا ، پدرش و صبر ، از بهترین لشكریانش .

15- ما، [الأمالی للشیخ الطوسی ] عَنْ أَبِی قِلَابَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ كَظَمَ غَیْظاً مَلَأَ اللَّهُ جَوْفَهُ إِیمَاناً وَ مَنْ عَفَا عَنْ مَظْلِمَةٍ أَبْدَلَهُ اللَّهُ بِهَا عِزّاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ [67]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر كه خشمى را فرو خورد، خداوند درون او را از ایمان پُر كند.و هر كس از ستمى كه در حق او شده گذشت كند، خداوند به جاى آن، در دنیا و آخرت به او عزّت بخشد.

16- لی، [الأمالی للصدوق ] سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَیُّ الْخَلْقِ أَقْوَى قَالَ الْحَلِیمُ وَ سُئِلَ مَنْ أَحْلَمُ النَّاسِ قَالَ الَّذِی لَا یَغْضَبُ [68]

از امیر مؤمنان سؤال شد قوى ترین مردم كیست؟ فرمود بردبار. سؤال شد از بردبار ترین مردم؟ فرمود آن كس كه غضب نكند.

17- ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام ] ابْنُ الْمُتَوَكِّلِ وَ ابْنُ عِصَامٍ وَ الْمُكَتِّبُ وَ الْوَرَّاقُ وَ الدَّقَّاقُ جَمِیعاً عَنِ الْكُلَیْنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْعَلَوِیِّ عَنْ مُوسَى بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُحَارِبِیِّ عَنْ رَجُلٍ ذَكَرَ اسْمَهُ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّ الْمَأْمُونَ قَالَ لَهُ هَلْ رَوَیْتَ مِنَ الشِّعْرِ شَیْئاً فَقَالَ قَدْ رَوَیْتُ مِنْهُ الْكَثِیرَ فَقَالَ أَنْشِدْنِی أَحْسَنَ مَا رَوَیْتَهُ فِی الْحِلْمِ فَقَالَ ع

  • إِذَا كَانَ دُونِی مَنْ بُلِیتُ بِجَهْلِهِ أَبَیْتُ لِنَفْسِی أَنْ تُقَابِلَ بِالْجَهْلِ
  • وَ إِنْ كَانَ مِثْلِی فِی مَحَلِّی مِنَ النُّهَى أَخَذْتُ بِحِلْمِی كَیْ أَجِلَّ عَنِ الْمِثْل
  • وَ إِنْ كُنْتُ أَدْنَى مِنْهُ فِی الْفَضْلِ وَ الْحِجَى عَرَفْتُ لَهُ حَقَّ التَّقَدُّمِ وَ الْفَضْلِ
  • قَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ مَا أَحْسَنَ هَذَا هَذَا مَنْ قَالَهُ فَقَالَ بَعْضُ فِتْیَانِنَا [69]

از حضرت رضا (ع) مروى است كه مأمون بآن جناب عرض كرد آیا چیزى از شعر از براى شما نقل كرده اند حضرت فرمود شعر بسیارى از براى من نقل كرده اند عرض كرد در حلم از براى تو نیكوتر شعرى كه نقل كرده اند انشاء كن. آن جناب این اشعار را انشاء فرمود:

  • إِذَا كَانَ دُونِی مَنْ بُلِیتُ بِجَهْلِهِ أَبَیْتُ لِنَفْسِی أَنْ تُقَابِلَ بِالْجَهْلِ
  • وَ إِنْ كَانَ مِثْلِی فِی مَحَلِّی مِنَ النُّهَى أَخَذْتُ بِحِلْمِی كَیْ أَجِلَّ عَنِ الْمِثْل
  • وَ إِنْ كُنْتُ أَدْنَى مِنْهُ فِی الْفَضْلِ وَ الْحِجَى عَرَفْتُ لَهُ حَقَّ التَّقَدُّمِ وَ الْفَضْلِ
  • قَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ مَا أَحْسَنَ هَذَا هَذَا مَنْ قَالَهُ فَقَالَ بَعْضُ فِتْیَانِنَا [69]

یعنى هر گاه كسى در نزد من باشد كه بجهل و نادانى او مبتلا باشم خود را منع میكنم از اینكه مقابل او شوم از نادانى و اگر كسى در مرتبه من باشد و میل من باشد در دانشورى حلم خود را جلوه میدهم تا برترى جویم از مثل خود و اگر من پست تر از او باشم در فضل و دانشمندى حق تقدم و فضل او را بر خود مى شناسم مامون بآن جناب عرض كرد چقدر خوبست این اشعار- این اشعار از گفته كیست حضرت فرمود از گفته بعضى از جوانا ما آن را سروده اند.

18- مع، [معانی الأخبار] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنِ الثُّمَالِیِّ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ وَ أَحْزَمُ النَّاسِ أَكْظَمُهُمْ لِلْغَیْظِ [70]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : سزاوارترین مردم به گذشت كردن، تواناترین آنها بر كیفر رساندن است.و دور اندیش ترین مردم كسى است كه بیش از هر كس بر خشم خویش چیره آید .

19- مع، [معانی الأخبار] لی، [الأمالی للصدوق ] الطَّالَقَانِیُّ عَنْ أَحْمَدَ الْهَمْدَانِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرِّضَا ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ قَالَ الْعَفْوُ مِنْ غَیْرِ عِتَابٍ [71]

امام رضا علیه السلام ـ درباره آیه پس گذشت كن گذشتى نیكو... ـ فرمود : مقصود، گذشت بدون سرزنش است.

20- لی، [الأمالی للصدوق ] عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ عَنِ الْأَسَدِیِّ عَنْ سَهْلٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع قَالَ كَانَ فِیمَا نَاجَى اللَّهَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ ع أَنْ قَالَ إِلَهِی مَا جَزَاءُ مَنْ صَبَرَ عَلَى أَذَى النَّاسِ وَ شَتْمِهِمْ فِیكَ قَالَ أُعِینُهُ عَلَى أَهْوَالِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ [72]

عبد العظیم حسنى از امام هادى علیه السّلام روایت مى كند كه فرمود: موسى بن عمران علیه السّلام در مناجات خود با خداوند گفت: بار خدایا كسى كه در برابر آزار واذیت مردم صبر كند چه پاداشى میدهى، گفت: او را در سختیهاى قیامت كمك مى كنم.

21- شی، [تفسیر العیاشی ] أَبُو خَالِدٍ الْكَابُلِیُّ قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع لَوَدِدْتُ أَنَّهُ أُذِنَ لِی فَكَلَّمْتُ النَّاسَ ثَلَاثاً ثُمَّ صَنَعَ اللَّهُ بِی مَا أَحَبَّ قَالَ بِیَدِهِ عَلَى صَدْرِهِ ثُمَ قَالَ وَ لَكِنَّهَا عَزْمَةٌ مِنَ اللَّهِ أَنْ نَصْبِرَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثِیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ وَ أَقْبَلَ یَرْفَعُ یَدَهُ وَ یَضَعُهَا عَلَى صَدْرِهِ [73]

امام سجاد علیه السّلام فرمود: من آرزو مى كردم كه به من اجازه مى دادند تا سه موضوع را به مردم برسانم و بعد از آن هر چه خداوند اراده مى كرد انجام مى شد و بعد اشاره به سینه خود كردند، و بعد فرمود: اما خداوند خواسته است كه ما صبر داشته باشیم و سخن نگوییم. بعد از این حضرت امام زین العابدین علیه السّلام این آیه شریفه را تلاوت كردند وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثِیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ." شما را به مال و جان آزمایش خواهند كرد. و از زبان اهل كتاب و مشركان آزار فراوان خواهید شنید. اگر شكیبایى كنید و پرهیزگار باشید نشان قدرت اراده شماست" بعد از آن امام علیه السّلام دست خود را بلند كردند و بر سینه خویش نهادند.

22- جا، [المجالس للمفید] مُحَمَّدُ بْنُ الْمُظَفَّرِ الْبَزَّازُ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عَلِیٍّ الدَّهَّانِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ بِشْرٍ عَنْ أَسَدِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع رَجُلًا یَشْتِمُ قَنْبَراً وَ قَدْ رَامَ قَنْبَرُ أَنْ یَرُدَّ عَلَیْهِ فَنَادَاهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مَهْلًا یَا قَنْبَرُ دَعْ شَاتِمَكَ مُهَانًا تُرْضِی الرَّحْمَنَ وَ تُسْخِطُ الشَّیْطَانَ وَ تُعَاقِبُ عَدُوَّكَ فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَرْضَى الْمُؤْمِنُ رَبَّهُ بِمِثْلِ الْحِلْمِ وَ لَا أَسْخَطَ الشَّیْطَانَ بِمِثْلِ الصَّمْتِ وَ لَا عُوقِبَ الْأَحْمَقُ بِمِثْلِ السُّكُوتِ عَنْهُ [74]

امیر مؤمنان علیه السلام شنید كه مردى به قنبر دشنام مى داد و قنبر نیز مى خواست باو جواب گوید، حضرت او را صدا زد: آى قنبر! آهسته، ناسزا گوى خود را در زبونى رها كن تا خداى رحمان را خشنود سازى، و شیطان را به خشم آوردى، و دشمنت را كیفر و شكنجه دهى. سوگند به آن كس كه دانه را شكافت و جانداران را بیافرید شخص با ایمان خداى خویش را به چیزى مانند حلم و بردبارى خرسند نسازد، و شیطان را به چیزى مثل سكوت و خموشى بخشم نیاورد، و هیچ احمق و نادانى به عكس العمل مانند سكوت در مقابل او كیفر و شكنجه نگردد.

23- جا، [المجالس للمفید] الصَّدُوقُ عَنْ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ بِالْمَدِینَةِ رَجُلٌ بَطَّالٌ یُضْحِكُ أَهْلَ الْمَدِینَةِ مِنْ كَلَامِهِ فَقَالَ یَوْماً لَهُمْ قَدْ أَعْیَانِی هَذَا الرَّجُلُ یَعْنِی عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع فَمَا یُضْحِكُهُ مِنِّی شَیْ ءٌ وَ لَا بُدَّ مِنْ أَنْ أَحْتَالَ فِی أَنْ أُضْحِكَهُ قَالَ فَمَرَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع ذَاتَ یَوْمٍ وَ مَعَهُ مَوْلَیَانِ لَهُ فَجَاءَ ذَلِكَ الْبَطَّالُ حَتَّى انْتَزَعَ رِدَاءَهُ مِنْ ظَهْرِهِ وَ اتَّبَعَهُ الْمَوْلَیَانِ فَاسْتَرْجَعَا الرِّدَاءَ مِنْهُ وَ أَلْقَیَاهُ عَلَیْهِ وَ هُوَ مُخْتَبٍ لَا یَرْفَعُ طَرْفَهُ مِنَ الْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ لِمَوْلَیَیْهِ مَا هَذَا فَقَالَا لَهُ رَجُلٌ بَطَّالٌ یُضْحِكُ أَهْلَ الْمَدِینَةِ وَ یَسْتَطْعِمُ مِنْهُمْ بِذَلِكَ قَالَ فَقُولَا لَهُ یَا وَیْحَكَ إِنَّ لِلَّهِ یَوْماً یَخْسَرُ فِیهِ الْبَطَّالُونَ [75]

امام صادق علیه السلام فرمود: در مدینه مرد بیكاره اى بود كه با حرفهاى خود مردم را مى خنداند . روزى گفت : جانم به لب رسید و نتوانستم این مرد ـ یعنى على بن الحسین علیهما السلام ـ را بخندانم . على بن الحسین علیه السلام روزى با دو نفر از غلامان خود عبور مى كرد كه آن مرد آمد و عباى آن حضرت را از دوشش كشید و گریخت ، على بن الحسین علیه السلام به او توجهى نكرد ؛ آنها در پى آن مرد دویدند و عبا را از او گرفتند و آوردند و به دوش حضرت انداختند . حضرت پرسید : این مرد كیست؟ عرض كردند : مرد بیكاره اى است كه مردم مدینه را مى خنداند . حضرت فرمود : به او بگویید : خداوند را روزى است كه هرزگان در آن روز زیان خواهند دید .

24- كشف، [كشف الغمة] قَالَ عَبْدُ الْعَزِیزِ الْجَنَابِذِیُّ رُوِیَ أَنَّ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع أَحْضَرَ وُلْدَهُ یَوْماً فَقَالَ لَهُمْ یَا بَنِیَّ إِنِّی مُوصِیكُمْ بِوَصِیَّةٍ فَمَنْ حَفِظَهَا لَمْ یَضَعْ مَعَهَا إِنْ أَتَاكُمْ آتٍ فَأَسْمَعَكُمْ فِی الْأُذُنِ الْیُمْنَى مَكْرُوهاً ثُمَّ تَحَوَّلَ إِلَى الْأُذُنِ الْیُسْرَى فَاعْتَذَرَ وَ قَالَ لَمْ أَقُلْ شَیْئاً فَاقْبَلُوا عُذْرَهُ [76]

موسى بن جعفر علیهم السّلام روزى فرزندان خود را احضار فرمود و بآنها گفت. اى فرزندان من توصیه اى بشما میكنم كه هر كس آن را مراعات كند چیزى از او ضایع نخواهد شد و آن این است كه اگر كسى آمد و در گوش راست شما حرفهاى بد و ناپسندى گفت سپس رفت بطرف چپ و در گوش چپ شما عذرخواهى نموده و گفت من چیزى نگفتم. شما عذر او را بپذیرید.

25- جع، [جامع الأخبار] قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ كَظَمَ غَیْظاً وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى أَنْ یُنْفِذَهُ دَعَاهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْخَلَائِقِ حَتَّى یُخَیَّرَ مِنْ أَیِّ الْحُورِ شَاءَ

وَ قَالَ عَلِیٌّ ع إِنَّ أَوَّلَ عِوَضِ الْحَلِیمِ مِنْ خَصْلَتِهِ أَنَّ النَّاسَ أَعْوَانُهُ عَلَى الْجَاهِلِ [77]

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود. كسى كه خشم خود را فرو بردبا اینكه قدرت بر اعمال دارد خداوند او را در روز قیامت میان همه مردم دعوت نموده و در انتخاب هر رقم حوریه كه بخواهد مخیر مینماید.

امام على علیه السلام : نخستین عوضى كه بردبار از این خصلت خود مى گیرد، این است كه مردم در برابر نادان به یارى او بر مى خیزند .

26- تَفْسِیرُ النُّعْمَانِیِّ، بِالْإِسْنَادِ الْمَذْكُورِ فِی كِتَابِ الْقُرْآنِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ وَ أَمَّا الرُّخْصَةُ الَّتِی صَاحِبُهَا فِیهَا بِالْخِیَارِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَخَّصَ أَنْ یُعَاقَبَ الْعَبْدُ عَلَى ظُلْمِهِ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها فَمَن عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَ هَذَا هُوَ فِیهِ بِالْخِیَارِ إِنْ شَاءَ عَفَا وَ إِنْ شَاءَ عَاقَبَ [78]

نعمانى در تفسیر خود از على علیه السّلام روایت مى كند كه فرمود: یكى از جاهایى كه بندگان رخصت دارند كه انجام بدهند عقوبت ظالم مى باشد مظلوم مى تواند ظالم را مجازات كند و یا از وى درگذرد.

خداوند متعال در قرآن مجید مى فرماید: جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ پاداش هر گناهى مانند خودش مى باشد، ولى اگر كسى عفو كرد و اصلاح نمود اجرش با خداوند است و مظلوم در اینجا مختار مى باشد.

27- ما، [الأمالی للشیخ الطوسی ] الْحُسَیْنُ بْنُ عُبَیْدِ اللَّهِ عَنِ التَّلَّعُكْبَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ الْمُعَافَا عَنْ حَمَّوَیْهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَى قَالَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع إِنَّهُ لَیَعْرِضُ لِی صَاحِبُ الْحَاجَةِ فَأُبَادِرُ إِلَى قَضَائِهَا مَخَافَةَ أَنْ یَسْتَغْنِیَ عَنْهَا صَاحِبُهَا أَلَا وَ إِنَّ مَكَارِمَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فِی ثَلَاثَةِ أَحْرُفٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ وَ تَفْسِیرُهُ أَنْ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تُعْطِیَ مَنْ حَرَمَكَ [79]

حضرت صادق علیه السّلام فرمود: گاهى كه شخص محتاج و نیازمندى بمن مراجعه میكند من با شتاب خواسته او را انجام میدهم چون میترسم كه نیازش برطرف شود (و من از فیض پرداختن به نیازمندان محروم باشم) آگاه باشید كرامت و عظمت دنیوى و اخروى در قرآن در سه جمله است.خُذِ الْعَفْوَ. وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ. وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ و تفسیرش این است كه پیوند كنى با كسى كه از تو بریده و گذشت نمائى از آن كس كه بتو ظلم نموده. بخشش كنى بآن كه تو را محروم كرده.

28- دَعَوَاتُ الرَّاوَنْدِیِّ، قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَشْرَفُ خِصَالِ الْكَرَمِ غَفْلَتُكَ عَمَّا تَعْلَمُ [80]

امام على علیه السلام : بهترین خصلت بزرگوارى، این است كه خود را از آنچه مى دانى بى خبر وانمود كنى.

29- نهج، [نهج البلاغة] أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ

وَ قَالَ ع الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ وَ قَالَ السَّیِّدُ وَ رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ فِی الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى أَیْضاً الْمُسَالَمَةُ خَبْ ءُ الْعُیُوبِ

وَ قَالَ ع إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ

وَ قَالَ ع عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَیْهِ وَ كَانَ ع یَقُولُ مَتَى أَشْفِی غَیْظِی إِذَا غَضِبْتُ أَ حِینَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ فَیُقَالُ لِی لَوْ صَبَرْتَ أَمْ حِینَ أَقْدِرُ عَلَیْهِ فَیُقَالُ لِی لَوْ غَفَرْتَ

وَ قَالَ ع أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ

وَ قَالَ ع إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ یَكُونَ مِنْهُمْ

وَ قَالَ ع الْحِلْمُ عَشِیرَةٌ

وَ قَالَ ع الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ وَ الْعَقْلُ حُسَامٌ بَاتِرٌ فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ وَ قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ

وَ قَالَ ع الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ تُنْتِجُهَما عُلُوُّ الْهِمَّةِ [81]

امام على علیه السلام : سزاوارترین مردم به گذشت كردن، تواناترین آنها بر كیفر رساندن است.

امام على علیه السلام : تحمل، گور عیبهاست. مرحوم سید رضى گفته در تعبیر از این معنا حضرت فرموده با مسالمت و مدارا عیبها پنهان مى شود.

امام على علیه السلام : هر گاه بر دشمنت تسلّط یافتى ، گذشت از او را شكرانه چیره آمدنت بر وى قرار ده .

امام على علیه السلام : برادرت را با نیكى كردن به او سرزنش كن و بدى اش را با بخشش به او پاسخ ده.

امام على علیه السلام پیوسته مى فرمود : آن گاه كه در خشم مى آیم، كى آتش خشم خود را فرو نشانم؟ آیا آن گاه كه برگرفتن انتقام قدرت ندارم و به من گفته مى شود: بهتر است صبر كنى، یا بدان هنگام كه توانایى انتقام دارم و به من گفته مى شود: بهتر است گذشت كنى؟

[و فرمود:] نخستین عوض بردبار از بردبارى خود آن بود كه مردم برابر نادان یار او شوند.

امام على علیه السلام : اگر بردبار نیستى، وانمود كن كه بردبارى؛ زیرا كمتر كسى است كه خود را شبیه گروهى كند و بزودى یكى از آنان نشود .

امام على علیه السلام : بردبارى ، خود ، ایل و قبیله اى است .

امام على علیه السلام : بردبارى، پرده اى پوشنده است، و خِرد، شمشیرى بُرنده؛ پس، عیبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان، و با خِردت، به جنگ با هوى و هوست برخیز .

امام على علیه السلام : بردبارى و وقار دو همزادند كه مولود بلند همّتى هستند .

30- كَنْزُ الْكَرَاجُكِیِّ، قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع الْحِلْمُ سَجِیَّةٌ فَاضِلَةٌ

وَ قَالَ ع مَنْ حَلُمَ مِنْ عَدُوِّهِ ظَفِرَ بِهِ

وَ قَالَ ع شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَیِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مَادَّةَ الْحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ

وَ قَالَ ع لَا عِزَّ أَنْفَعُ مِنَ الْحِلْمِ وَ لَا حَسَبَ أَنْفَعُ مِنَ الْأَدَبِ وَ لَا نَسَبَ أَوْضَعُ مِنَ الْغَضَبِ [82]

امام على علیه السلام : بردبارى، خصلتى ممتاز است .

امام على علیه السلام : آن كه در برابر دشمنش بردبارى نشان دهد بر او پیروز شود .

امام على علیه السلام : شدّت خشم، نحوه سخن گفتن را تغییر مى دهد و ریشه برهان و دلیل را قطع مى كند و فهم را از هم مى گسلد.

امام على علیه السلام : عزّتى سودمندتر از بردبارى نیست .و شرافتى سودمندتر از ادب نیست.و هیچ اصل و نسبى پست تر از خشم نیست.

[1] البقرة : 109

[2] آل عمران : 134

[3] البقرة : 237

[4] النساء : 149

[5] التغابن : 14

[6] المائدة : 13

[7] الأعراف : 199

[8] الرعد : 22

[9] القصص : 54

[10] الحجر : 85

[11] المؤمنون : 96

[12] النور : 22

[13] الفرقان : 63

[14] فصلت : 34

[15] الشورى : 37

[16] الشورى : 40

[17] الشورى : 42

[18] الشورى : 43

[19] الزخرف : 89

[20] الجاثیة : 14

[21] المزمل : 10

[22] الكافی ج 2 ص107

[23] همان

[24] همان

[25] همان

[26] همان, ص108

[27] همان

[28] همان

[29] همان

[30] همان

[31] همان, ص109

[32] همان

[33] همان

[34] همان

[35] همان

[36] همان, ص110

[37] همان

[38] همان

[39] همان

[40] همان

[41] همان

[42] همان

[43] همان, ص111

[44] همان

[45] الكافی ج 2 ص111

[46] همان

[47] همان, ص112

[48] همان

[49] همان

[50] همان

[51] همان

[52] همان

[53] همان

[54] همان

[55] همان, ص414

[56] همان

[57] همان

[58] همان, ص415

[59] همان

[60] همان

[61] همان

[62] همان, ص417

[63] همان

[64] همان

[65] همان, ص418

[66] همان

[67] همان, ص420

[68] همان

[69] همان

[70] همان

[71] همان, ص421

[72] همان

[73] همان, ص423

[74] همان, ص424

[75] همان, ص425

[76] همان

[77] همان

[78] همان

[79] همان

[80] همان

[81] همان

[82] همان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

ادب در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد ادب بیان شده است آورده شده.
No image

اطعام مومن, اکرام مومن, پوشاندن مومن در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد اطعام مومن, اکرام مومن, پوشاندن مومن بیان شده است آورده شده.
No image

اصلاح بین مردم در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد اصلاح بین مردم بیان شده است آورده شده.
No image

انصاف و عدل در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد انصاف و عدل بیان شده است آورده شده.
No image

تقيه در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد تقيه بیان شده است آورده شده.

پر بازدیدترین ها

No image

ادب در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد ادب بیان شده است آورده شده.
No image

شاد كردن مومن در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در موردشاد كردن مومن بیان شده است آورده شده.
No image

حسن خلق در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد حسن خلق بیان شده است آورده شده.
No image

اصلاح بین مردم در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد اصلاح بین مردم بیان شده است آورده شده.
No image

اطعام مومن, اکرام مومن, پوشاندن مومن در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد اطعام مومن, اکرام مومن, پوشاندن مومن بیان شده است آورده شده.
Powered by TayaCMS