بسم الله الرحمن الرحیم
در آمدی بر ایمان در قرآن
چکیده
آنچه را که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت عبارت است از: تعریف ایمان به عنوان
مجموعه سه بعدی از ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری. پیامهای تربیتی هر یک از مؤلفه
های ایمان. به ویژگی های ایمان از قبیل اختیاری بودن، اکتسابی بودن، تدریجی بودن، و
دارای مراتب بودن آن. متعلق ایمان، در اینکه متعلق ایمان اصول عقاید است
یا تمام معارف الهی است، نظر دوم برگزیده شده است. در عوامل افزایش ایمان به پنج عامل
مهم توجه شده است. در آثار ایمان مهمترین آثار اخروی، رفتاری، شناختی و عاطفی مورد
بحث بوده است. در بحث چالشهای ایمان، به کفر و نفاق پرداخته است.
واژگان کلیدی: ایمان، کفر، نفاق
مقدمه
گزاره های مانند مانند دین، ایمان، از بنیادیترین گزارههای است که به زندگی،
معنا میدهد ایمان زیر بنای اندیشه و رفتار انسان را نسبت به مبدأ هستی، فرجام
هستی تشکیل میدهد.
در بحث ایمان مفاهیم مانند چیستی ایمان، ارکان ایمان، رابطه ایمان با معرفت، رابطه
ایمان با عمل، کاکرد ایمان، متعلق ایمان و ... در حوزه ایمان از مباحثی است که
قرنها نظریات متکلمین را به خود جلب کرده است. اما ضرورت بررسی بحث ایمان از منظر
تربیتی و با محور قرار دادن آیات قرآن شاید کمتر مورد بررسی قرار گرفته است که در این
نوشتار تلاش میشود به ایمان از منظر قرآن با نگاهی تربیتی پرداخته شود.
با توجه گستردگی بحث ایمان در قرآن از یکطرف، و محدودیتهای نویسنده از طرف دیگر،
تلاش شده است که به صورت مقدمه ای بر ایمان در قرآن آورده شود.
مفهوم شناسی ایمان
ایمان در لغت به معنای گرویدن، ایمن گردانیدن و باور داشتن، روی کردن و اعتماد ورزیدن
است. در قرآن نیز به معنای فعل ایمان یا معنای محتوای آن و یا هر دو به کار رفته است[1]. بیشتر متکلمان امامیه ایمان را تصدیق قلبی
خدا، رسول، و رسالت او دانسته اند، برخی دیگر مانند شیخ مفید ایمان را تصدیق قلبی و
اقرار زبانی و عمل جوارحی میداند[2]
مفهوم ایمان در قرآن
علامه طباطبایی ایمان را چنین تعریف میکند: «ايمان عبارت است ازعلم به چيزى
باالتزام به مقتضاى آن، به طورى كه آثارآن علم درعمل آشکار باشد.[3]
ايمان، تنها علم نيست، به دليل آيات زير كه ازكفر و ارتداد افرادى خبرمىدهد
كه باداشتن علم به انحراف خود، كافر و مرتد شدند، مانند آيه
«إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِم ْمِن ْبَعْدِ ما تَبَيَّنَ
لَهُمُ الْهُدَى»[4] وآيه «
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا و َصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّه ِوَ
شَاقُّوا الرَّسُولَ مِن ْبَعْدِ ماتَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدى»[5] وآيه «وَجَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها
أَنْفُسُهُمْ»
[6]پس با توجه به آیات قرآنی معلوم شد كه صرف علم به چيزى
و يقين به اينكه حق است، در حصول ايمان كافی نيست، و صاحب آن علم را نمىشود مؤمن
به آن چيز دانست، بلكه بايد ملتزم به مقتضاى علم خود نيز باشد، و بر طبق مؤداى علم
ملتزم به عمل باشد، به طورى كه آثارعملى علم هرچند فى الجمله از وى بروزكند،
پس كسى كه علم دارد به اينكه خداى تعالى، الهى است كه جز او الهى نيست، و التزام به
مقتضاى علمش نيز دارد، يعنى در مقام انجام مراسم عبوديت خود والوهيت خدا برمىآيد،
چنين كسى مؤمن است، امااگرعلم مزبور رادارد، ولى التزام به آن ر اندارد و علمى كه علمش
را بروز دهد و از عبوديتش خبر دهد ندارد چنين كسى عالم هست ومؤمن نيست.[7]
بنابر این ایمان معرفت یقینی همراه با تسلیم و خضوع در برابر حق است، چنان که
افراد مانند فرعون و ابلیس علم داشتند اما هرگز مؤمن به شمار نمی آیند. لذا از نگاه
قرآن، عمل لازمه ایمان است و نبود آن در کنار ایمان نشانگر ناخالصی و بی اثر بودن ایمان
است.
مؤلفه های ایمان
ایمان حالتی است روانی که در هر انسانی ممکن است ایجاد شود، و از حیث تحلیل عقلی دارای
سه مؤلفه «عقیده و شناخت»، «علقه قلبی و عاطفی» و «رفتار
ظاهری» است.[8]
مؤلفه های رفتاری ایمان
همانطور که در تعریف ایمان ملاحظه گردید تحقق ایمان در گرو داشتن علم و ملتزم شدن عملی
به آن است بطوری که قرآن صراحت دارد «گمان نکنید که ادعای ایمان کافی است و به
عمل شما توجهی نمیشود»[9]، لذا میتوان
گفت بخش بزرگ از وظایف که خداوند بر افراد مؤمن مقرر میفرماید وظایفی رفتاری هستند؛
بطور مثال، استعانت از نماز و صبر[10] استفاده
از روزی پاک،[11] انفاق در راه خدا[12] بدین جهت میتوان با تمسک به آیه قرآن
« الیه یَصْعَدُ الکلمُ الطیّبُ و العملُ الصالحُ یَرْفَعُهُ[13]» کلمههاى پاک به سوى او بالا مىرود
و عمل صالح آنها را بالا مىبرد.
منظور از «کلم طبیب» ایمان و اعتقاد درست میباشد چنانکه در تفسیر
نمونه آمده است:
«الکلم الطیّب» به معنى سخنان پاکیزه است و پاکیزگى سخن به پاکیزگى محتواى
آن است و پاکیزگى محتوا به خاطر مفاهیمى است که بر واقعیتهاى عینى پاک و درخشان
تطبیق مىکند و چه واقعیّتى بالاتر از ذات پاک خدا و آئین حق و عدالت او و نیکان
و پاکانى که در راه نشر آن گام برمىدارند ! لذا «الکلم
الطیّب» را به مبدأ و معاد و آئین خداوند تفسیر کردهاند[14].
علامه (ره) در تفسیر المیزان: پس مراد از «کلم طیب»
عقاید حقّى مىشود که انسان اعتقاد به آن را زیر بناى اعمال خود قرار دهد و قدر
یقینى از چنین عقایدى کلمه توحید است که برگشت سایر اعتقادات حق نیز به آن است.[15]
بنابر این میتوان با انجام دادن اعمال صالح به درجات بالاتر از ایمان رسید.
پیام تربیتی
با توجه به اینکه میزان دینداری، با عمل و رفتار بروز و ظهور مییابد بر برنامه
ریزان آموزشی و درسی و متولیان امور فرهنگی است که در برنامههای شان برای رفتارهای
دینی جامعه برنامه ریزی داشته باشند و بدون اینکه به دام قشریگرایی و ظاهر پسندی
بیفتند ایمان را در قالب رفتار متدینان ارائه نمایند و الگوهای مناسب دینداری را نشان
دهند.
مؤلفه شناختی ایمان
اعمال نیکو از رهگذر معرفت اگر جامه عمل بپوشدبه کاملترین شکل خود تحقق مییابد.
در اینجا به دو مورد از قرآن کریم که تأثیر شناخت بر ایمان را بیان مینماید را
مرور میشود:
الف) داستان حضرت ابراهیم(ع). در داستان حضرت ابراهیم، مسأله شناخت از طریق حواس
مطرح است. شاید حضرت ابراهیم در باره معاد میخواسته بیشتر بداند که خداوند، چگونه
مردگان را زنده میگرداند، لذا از خداوند درخواست میکند :«پروردگارا
برایم نشان ده که چگونه مردگان را زنده میکنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاورده ای؟گفت:
چرا، ولی تا دلم آرامش یابد. فرمود: پس چهار پرنده را برگیر و آنها را پیش خود، ریز
ریز گردان، سپس بر هر کوهی پاره ای از آنها را قرار ده، آنگاه آنها را فراخوان، شتابان
به سوی تو میآیند، بدان که خداوند توانا و حکیم است.»[16]
ب)داستان ایمان نیاورند کافران. با وجود اینکه پیامبر ص تلاش بسیار میکند تا کافران
ایمان بیاورند ولی آنان ایمان نمیآورند. خداوند علت ایمان نیاورند کافران را بسته
بودن راههایی که به شناخت منتهی میشود می داند: « در حقیقت کسانی که کفر
ورزیدند، چه بیمشان دهی، چه بیمشان ندهی، برایشان یکسان است؛ ایمان نخواهند
آورد. خداوند بر دلهای آنان، و بر شنوایی ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان
پرده ای است؛ آنان را عذابی دردناک است.»[17]
پیام تربیتی
- به پرسشهای پرورش یافتهگان توجه شود و به حس کنجکاوی آنان احترام گذاشته
شود لذا مربی باید به صورت علمی و متناسب به شرایط پاسخ بدهد.
- یکی از راههای افزایش ایمان، استفاده از حواس ظاهری است. با دیدن میتوان
بینش دینی را تقویت کرد چنانکه حضرت ابراهیم(ع) با دیدن سرگذشت پرندگان به اطمینان
بیشتر رسید.
- تعصب، عصبیتهای قبیله ای، قومی و ملی، لجاجت و خود محوری، مانع ایمان است.
فراگیران که سوگیری نسبت به ارزشها دارند، در دریافت کامل گزاره های دینی ممکن
است با مشکل مواجه بشوند، لذا مربیان سعی نمایند حقایق دینی را با به عنوان حقایق دینی
برای متربیان ارائه نمایند.
مؤلفه ای عاطفی ایمان
مؤلفه ای عاطفی ایمان را میتوان در آیات بسیاری ملاحظه نمود از جمله آیه 14 حجرات:
«عده ای نزد پیامبرص ادعای ایمان کردند، وحی شد که به آنها بگو شما ایمان
نیاورده اید بلکه بگویید اسلام آوردیم و هنوز ایمان در قلب هایتان وارد نشده است»[18]، و نیز در آیه41 سوره مائده:«
به زبان میگویند ایمان آوردیم ولی ایمان در قلبهای شان وارد نشده است»[19]
پیام تربیتی
الف) برای اینکه یکپارچگی میان بصیرت دینی و عمل دینی به وجود آید لازم است برای
متربیان علاقمندی ایجاد شود تا بدینوسیله حلقه های اندیشه دینی و رفتار دینی به وسیله
عواطف انسانی نسبت به آنها به همدیگر متصل شود. به عبارت دیگر عواطف نسبت به معارف
دینی همانند ملاط است برای استحکام اندیشه و عمل و انطباق آن دو بر یک دیگر.[20]
ب) به نظر میرسد مهمترین پیام این باشد که در آموزش و پرورش و نیز در پرورش دینی
میبایستی به همه جنبه های شناختی، عاطفی، و رفتاری توجه بهگونه ای که رفتار،
اندیشه و دلبستگیها شخصیت یگانه را شکل دهد که یگانگی را در هرسه مشاهده کنیم.
ویژگیهای ایمان
- ایمان حالتی اکتسابی دارد. ایمان همانند دانش قابل یادگیری و اکتساب است و انسان
از راههای مختلف میتواند به مقدار ایمانش بیفزاید. رعایت تقوی، استعانت از نماز،
صبر، انجام دادن اعمال صالح در افزایش میزان ایمان مؤثر است. چنانکه در قرآن آمده است
« انماالمؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدو بأموالهم و
انفسهم فی سبیل الله أولئک هم الصادقون (حجرات 15)، همینطور در آیه 96 سوره اعراف«اگر
به درجه ای از تقوا برسند دارای نیروی تشخیص حق و باطل میشوند.
- ایمان حالت افزایشی و کاهشی دارد. ایمان دارای مراتب است و شدت و ضعف دارد بطوری که
در قرآن کریم تلاوت قرآن را یکی از اسباب افزایش ایمان معرفی مینماید. «و
اذا تلیت علیهم آیاته زادهم ایمانا» (انفال آیه 2). چون آیات الهی بر آنان خوانده
میشود بر ایمان شان افزوده میشود. یا در آیه دیگر است که:
هُوَ الَّذي أَنْزَل َالسَّكينَةَ في قُلُوب ِالْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا
إيماناً مَعَ إيمان ِهِم ْوَلِلَّهِ جُنُودُ السَّما و اتِو َالْأَرْضِ وَكانَ اللَّهُ
عَليماً حَكيماً (فتح/4) او كسى است كه آرامش را در دل هاى مؤمنان نازل
كرد تا ايمانى برايمان شان بيفزايند لشكريان آسمانها و زمين از آن خداست، و خداوند
دانا و حكيم است.
- ایمان اختیاری است.ایمان به این دلیل امر اختیاری است که گاهی در قرآن تصریح میشود:«افراد
به اختیار خود ایمان می آورند یا کفر میورزند»[21]،
«گاهی امر میکند که ایمان بیاورید»[22].
- ایمان تدریجی است. یکی از دلایل که میتوان گفت ایمان یک امر تدریجی است به دلیل
آیه 14 سوره حجرات است که میفرماید« برخی از بادیه نشینان گفتند ایمان آوردیم.
بگو: ایمان نیاوردید، لیکن بگویید: اسلام آورده ایم. و هنوز در دلهای شما ایمان
داخل نشده است. و اگر خدا و پیامبر او را فرمان برید از کرده های تان چیزی کم نمیکند.
خدا آمرزنده و مهربان است». و نیز با استفاده از آیه 102 سوره آل عمران که میفرماید
ای کسانی که ایمان آورده اید اتقوالله حق تقاته و لاتموتن و انتم مسلمون.
متعلق ایمان در قرآن
متکلمان اسلامی عمدتا متعلق ایمان را ضروریات دین یا اصول پنج گانه اسلام یعنی توحید،
عدل، نبوت، امامت و معاد دانسته اند.[23]
علامه طباطبایی در مورد اینکه متعلق ایمان چیست در تفسیر آیه 136 سوره نساء معتقد است
که متعلق ایمان تمام معارف الهی است که انسان باید به همه آنها ایمان بیاورد و اگر
نسبت به هریک از درِ انکار وارد شود کافر است: «ايمان به يكى از آن حقايق و معارف
تمام نمىشود مگر با ايمان به همه آن معارف، بدون اينكه يكى از آنها استثناء
شده و در نتيجه به بعضى از آنها ايمان بياورند و به بعضى ديگر كفر بورزند كه اگر چنين
كنند درحقيقت به همه كفر ورزيدهاند، چيزى كه هست اگرعلنى باشد، كافر و اگر باطنى
باشد، منافق خواهندبود»
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ
و َالْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَالْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِن
ْقَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ
الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً ( نساء/ 136)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خدا و پيامبرش، و كتابى كه براونازلكرده،وكتب
(آسمانى) كه پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعى) بياوريد كسى كه خدا و فرشتگان او
و كتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انكار كند، در گمراهى دور و درازى افتاده
است. (نساء/136)
تحلیل
علامه طباطبایی میفرمایند مراد از ايمان اول، ايمان بطور اجمال و سر بسته
و در بسته است ومراد از ايمان دوم، ايمان به تفاصيلى است كه در آيه بيان نموده و حاصل
مضمون آيه اين است كه مؤمنين بايد ايمان سربسته و اجمالى خود را بر تك تك اين جزئيات
بگسترند، براى اينكه اين جزئيات معارفى هستند كه به يكديگر مرتبط و وابستهاند
و هريك مستلزم بقيه است.
پس خداى سبحان كه معبودى به جز او نيست، داراى اسماء حسنا و صفات عليايى است و همين
خود باعث آن شده، كه خلائقى خلق كند و آنها را به سوى آن چه ما يه رشد آنان وسعادت
شان است ارشاد و هدايت كند و سپس همه آنها را كه نسلا بعد نسل مىميرند در
روز جزا يكجا مبعوث نموده و به سزاى اعمال شان برساند و اين غرض وقتى حاصل مىشود
كه رسولانى مبشر و بيم رسان مبعوث نموده، كتابهايى با آنان نازل
كند تا آن رسولان به وسيله آن كتب دربين مردم در آنچه اختلاف مىكنند حكم كنند
و نيز در آن كتب معارف مبدأ و معاد و اصول شرايع و احكام را براى خلق بيان كند.[24]
عوامل افزایش ایمان
برای افزایش ایمان عوامل بسیاری وجود دارد که در این نوشته تنها به یک آیه از سوره
انفال در باره عوامل افزایش ایمان اکتفا میشود
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَت
ْقُلُوبُ هُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً وَ عَلى
رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (انفال/2)
مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود، دل ها شان ترسان ميگردد و هنگامى
كه آيات او بر آنها خوانده مىشود، ايمان شان فزونتر مىگردد و تنها بر پروردگار
شان توكل دارند.
تحلیل
این آیه به توصیف از ویژگی انسانهای میپردازد که به راستی مؤمن هستند. از
ميان همه صفات ايشان، پنج صفت را انتخاب نموده و در اين آيه ذكر كرده است و اين پنج
صفت، صفاتى هستند كه داشتن آن مستلزم داشتن تمامى صفات نيكو ملازم با دارا بودن حقيقت
ايمان است، صفاتى است كه اگر خود انسان در آنها تامل و دقت كند خواهد ديد كه داشتن
آن، نفس را براى تقوا واصلاح ذات بين[25] واطاعت
خدا و رسول آماده مىسازد[26].
عوامل شناختی و عاطفی افزایش ایمان
1. تأثر قلب هنکام یاد خدا
عامل نخست افزایش ایمان در این آیه تأثر قلب هنگام یاد خدا است. با توجه به اینکه
نور ايمان به تدريج در دل تابيده مىشود و هم چنان رو به زيادى مىگذارد تا
به حد تمام رسيده و حقيقتش كامل شود. مرتبه اول آن كه همان تاثر قلب است عبارت است
از وجل و ترس و تكان خوردن دل در هنگام ذكر خدا، و جمله «إِنَّمَا
الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»اشاره
به آن است[27].
2. گوش فرا دادن به آیات الهی
هر قدر مؤمن بيشتر درآن آيات سير و تامل كند ايمانش قوىتر و زيادتر مىگردد،
تا آنجا كه به مرحله يقين برسد. جمله «وَ إِذا تُلِيَت ْعَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْ
هُمْ إِيماناً»اشاره به آن است.[28]
3. توکل بر خدا
وقتى ايمان انسان زياد گشت و به حدى از كمال رسيد كه مقام پروردگارش را و موقعيت خود
ر اشناخت، و فهميد كه تمامى امور به دست خداى سبحان است، و او يگانه ربى است كه تمام
موجودات بسوىاو بازگشت مىكنند در اين موقع برخود حق و واجب مىداند كه بر
او توكل كرده و تابع اراده او شود.جمله «وَ عَلى
رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»اشاره به همين معنا است.
عوامل رفتاری افزایش ایمان
1. اقامه نماز
عامل دیگر در افزایش ایمان تأثیر دارد مربوط عمل مؤمن است که همان بر پا کردن نماز
و عبادت است. وقتى ايمان به حد كمالش در دل مستقر گرديد قهرا انسان بسوى عبوديت معطوف
گشته و پروردگار خود را به خلوص و خضوع عبادت مىكند، و اين عبادت همان نماز است
که جمله «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ»
اشاره به آن دارد.
2. انفاق در راه خدا
عامل دوم افزایش ایمان که مربوط به رفتار است انفاق درراه خدا است. انفاق رفتاری است
که از خدا و بخاطر خدا بسوى اجتماع معطوف گشته حوائج اجتماع خود را برآورده مىكند،
و نواقص و كمبوديها را جبران مىنمايد، و از آن چه خدا ارزانيش داشته از مال
و علم و غير آن انفاق مىنمايد، «وَ مِمَّا رَزَقْنا
هُمْ يُنْفِقُونَ» همين معنا را مىرساند.[29]
فواید و آثار ایمان در قرآن
فواید، آثار، برکات و پیامدهای ایمان بسیار بیشتر از آن است که بتوان حتی به
صورت فهرست وار اشاره کرده لذا تنها به برخی از بخشهای آن اشاره میشود
آثار اخروی ایمان
- دارای مقامات بالا نزد پروردگار. لهم درجات عند ربهم.[30]
- مورد آمرزش خدا بودن.[31].
- دارای اجر و پاداش نزد پروردگار[32]
- داخل شدن در بهشت[33]
- رستگاری[34]
- با صالحان بودن[35]
نکته
مهمترین تفاوت تربیت دینی و تربیت غیر دینی در این بخش آشکار میشود. هدف مهم دانشمندان
علوم تربیتی در تربیت عبارت است از هدایت رشد جسمانی و روانی یا بطور کلی هدایت رشد
همه جانبه شخصیت پرورش یابندگان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش
جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنان.[36]
همانطور ملاحظه میشود دانشمندان علوم تربیتی متأثر از اندیشه های علوم بشری سه
هدف را در پرورش دنبال میکنند یکی کسب و درک معارف بشری تا رشد یابند، کسب
و درک هنجارهای مورد پذیرش جامعه تا با جامعه سازگار باشند، هدف سوم کمک به شکوفا
شدن استعدادهای آنان است. این نوع تربیت، که نگرش اخروی در آن گنجانده نشده است نمیتواند
انسان الهی تربیت کند زیرا مفاهیم مانند خدا و آخرت در آن نادیده گرفته شده است. اما
در تربیت دینی و اسلامی علاوه بر اینکه متربی به سه هدف فوق باید برسد هدف بالاتر را
مد نظر قرار میدهد رسیدن به حیات جاویدانگی در قرب الهی، کسب مقام بالا، داخل
شدن در بهشت از اهداف مهم تربیت دینی است.
آثار و فواید روانشناختی ایمان
- بهداشت و سلامت روان: از طریق یاد خدا و آرامش دل[37]، توکل بر خدا، عزت یافتن در کنار خدا و رسول[38]، امید داشتن به رحمت الهی، زوال ترس و بیم و خوف و حزن[39]
- سلامت روابط میان فردی: نسبت به یک دیگر مودت و دوستی دارند[40]، مسئولیت پذیری نسبت دیگران دارند لذا از روزی شان انفاق میکنند،[41]
- افزایش معرفت وافزایش مقام: يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ
آمَنُوا مِنْ كُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ[42]
بنابر این تربیت انسان باورمند و آگاه به جایگاه خود به عنوان جانشین خداوند در زمین،
دارای روابط گسترده و عمیق با هم نوعان و برادران دینی، و دارای سلامت روانی
از ثمرات تربیت در پرتو معارف الهی ممکن است.
آثار و فواید رفتاری ایمان
- خشوع در نماز
- فرار از بیهودهگی
- دادن زکات.
- سبقت گرفتن در کارهای نیک.
- دوری از غیبت
- حفظ امانات
- وفای به عهد.
- برقراری عدل
- جهاد در راه خدا با مال و جان.
با توجه به فواید ایمان، با قاطعیت میتوان گفت که پرورش انسان مجاهد، عادل، متعهد،
امین، صادق و متواضع در سایه تربیت دینی(اسلام) تحقق پذیر است.
چالش های ایمان
چالشهای بسیاری برای ایمان وجود دارد که مهمترین آنها کفر و نفاق است.
چالش کفر
کفر به معنای پوشاندن و پنهان شیء، کتمان حق از سر علم معنا کرده اند. کافران کسانی
اند که با وجود دلیل، حاشا و با وجود علم، انکار میکنند. کفرتنها پس از ابلاغ
رسالت وجود دارد، اما پیش از آن حق پوشان به شرک و بت پرستی متصف میشوند.[43]
کفر توصیف حالتی روحی است که گردن گیر انسان کافر میشود و در نتیجه وی را از حق
و ایمان به قصد و عمد رویگردان میسازد.[44]
خطر ارزشهای کفر در آن است که انسان را در درگیری پیوسته با قوانین هستی قرار
میدهد و او را از سطح تعالی نوع بشر، به میدان منازعه بر سر بقای جسمی بشر تنزل
میدهد.
پیامدهای کفر عبارتند از:
- تنها پرداختن به زیب و زینت دنیا و تکیه بر بهره گیری مادی و زندگی پر لذت[45]
- بی اعتنایی به عهد و پیمان در روابط[46]
- ستم دینی و سختگیری نسبت به مخالفان در ارزشها و اعتقادات( دشمنی)[47]
- سرپوش نهادن بر مسائل مبدأ و معاد و استفاده از عقل و حواس برای شناخت وجود مادی.[48]
- توجیه ستم و گسترش فساد[49]
- ویران کردن تمدن ها و درگیری جوامع[50]
روشن است که در امر پرورش و تبلیغ دین آنچه را که کافران آنها را شعار، عمل و
دلخوشی شان قرار داده است. به عنوان تابوی تربیتی در نظر گرفته شود و هرگز اجازه داده
نشود که افکار، عملکرد و احساسات متربیان پدید آید.
چالش نفاق:
نفاق از واژه نفق یعنی لانه موش دوپاست که دالانی است با دری برای ورود و دری برای
خروج. نفاق در اصطلاح یعنی تظاهر به اسلام و پوشیده داشتن کفر. منافق کسی است که در
برابر مؤمنین افکار ایمانی و اعمال صالح را از خود نشان میدهد، و افکار
کافرانه و رفتارهای فاسد را در برابر کافران نشان میدهد.[51]
لذا میطلبد که در رفتار آموزشی و تربیتی در تربیت، هرگز دروغ نگفته نشود، واز
صداقت کلامی و رفتاری باید به صورت روش ثابت تربیتی بهره برداری شود.
پیامد نفاق
- تکرار تبلیغات شفاهی و همراهی با اشخاص گوناگون از طریق تقلید و همسانی[52]
- ادعای برتری علمی و نیکویی و تعالی نسبت به دیگران (مؤمنین) در مواضع اختلاف و توصیف
آنان به نادانی و سفاهت[53]
- ناتوانی در برابر شهوات و بزرگ نشان دادن خطرها و همراه با سرگردانی در برابر
تهدیدها و ناتوانی در فهم آنچه میشنوند و آنچه میبینند[54]
- تهی بودن دین از عمل و جهاد و خلاصه شدن آن در شعائر ظاهری.[55]
نتیجه
از مباحث این نوشتار میتوان چنین نتیجه گیری کرد:
- رشد ایمان محور تربیت متربی است
- تربیت جنبه های مختلف شناختی، عاطفی، رفتاری، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، جنسی
و... دارد که در تربیت دینی سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری نسبت به سایر ابعاد
بیشتر مورد توجه است.
- مربی و مبلغ همزمان به تربیت ابعاد سه گانه توجه میکند.
-
در تربیت ایمانی هدف نهایی تربیت قرب الهی، رضوان و حیات طیبه است و بقیه اهداف مانند
خودشکوفایی در مسیر رسیدن به قرب الهی قرار دارد.
منابع برای مطالعه بیشتر
- از تفاسیر: تفسیر المیزان و تفسیر نمونه.
- نگاهی دوباره به تربیت. دکتر خسرو باقری. تهران: مدرسه، 1385
روش ارائه مطلب به اقشار مختلف مردم
برای کودکان با داستان حضرت ابراهیم و داستان های که در باره موجود است شروع به صورت
عینی و قابل لمس مطالب بیان شود.
برای دانشجویان با سبک و ساختار خود مقاله استفاده شود. تحلیل شود.
برای عموم مردم مطالب همراه داستان آورده شود.
[1]دایره المعارف تشیع، ج2 مدخل ایمان، لویی
گارده، مجله کیان ایمان در سنت اسلامی، ترجمهی کامران فانی، ش 52، ص 18.
[2]سید مرتضی علم الهدی، الذخیره فی علم
الکلام، قم مؤسسه نشر اسلامی، ص 536. علامه حلی کشف االمراد فی شرح تجرید الاعتقاد،
حسن زاده آملی، ص 93.
[3]طباطبائى، محمدحسین، المیزان، ترجمه محمّدباقر
موسوى همدانى،ج18 قم: دفتر انتشارات اسلامى، بىتا. ص 390.
[4]سوره محمد آیه 25.
[5]آنان كه بعد از روشن شدن راه هدايت براي شان،
بازكافر شدند و از راه خدا جلوگيرى كردند، و با رسول دشمنى ورزيدند. محمد/ 32
[6]آن را انكار كردند بااين كه به حقانيت آن
يقين داشتند. سوره نمل آیه 14
[7]ترجمه تفسیر المیزان ج 18 ص 389.
[8]آذربایجانی مسعود و همکاران، روان شناسی اجتماعی
با نگرش به منابع اسلامی،قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1382، ص 140
[9]عنکبوت آیه 2.
[10]سوره بقره آیه 45.
[11]سوره طاها آیه 81.
[12]بقره آیه 254.
[13]سوره فاطر آیه 10
[14]مکارم شیرازى، ناصر، با همکارى جمعى از
دانشمندان، تفسیر نمونه ج 18،تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، 1370ص 194.
[15]طباطبائى، محمدحسین، المیزان، ترجمه محمّدباقر
موسوى همدانى، ج17، قم: دفتر انتشارات اسلامى، بىتا. ص29
[16]بقره آیه 260.
[17]بقره آیات 6، 7.
[18]سوره حجرات آیه 14.
[19]سوره مائده آیه 41
[20] روان شناسی اجتماعی با نگرش به منابع
اسلامی، ص 157 . البته به این بیان آمده است «تردیدی نیست که نگرش بر رفتار و
گاهی رفتار بر نگرش اثر میگذارد.
[21]کهف آیه 29.
[22]سوره نساء آیه 136
[23]خسروپناه عبدالحسین، کلام جدید،قم: حوزه
علمیه قم، مرکز نشر مطالعات و پژوهش های فرهنگی، 1379، ص287.
[24]ترجمه تفسیر المیزان ج 5 ص 183.
[25]آیه قبل از این آیه.
[26]ترجمه تفسیر المیزان ج 9 ص 11.
[27]همان ص 11.
[28]همان .
[29]همان ص 12
[30]انفال آیه 3.
[31]طاها.آیه 82.
[32]آل عمران آیات 57، 171، بقره آیه 62.
[33]توبه آیات 72، 89، لقمان 8.
[34]صف 62 و 63.
[35]عنکبوت آیه 9
[36]سیف علی اکبر، روانشناسی پرورشی، ویرایش
5، تهران: آگاه، چاپ 14، 1384، ص 28
[37]تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد.
رعد آیه 28.
[38]منافقون آیه 8.
[39]سوره جن آیه 13.
[40]مریم آیه 96.
[41]انفال آیه 2.
[42]مجادله آیه 11.
[43]کیلانی ماجد عرسان، فلسفه تربیت
اسلامی، ترجمه بهروز رفیعی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1389 ص 387.
[44]همان ص 387
[45]بقره آیه 212، محمد آیه 12.
[46]توبه آیه 8
[47]نساء آیه 101
[48]بقره / 105.
[49]انفال آیه 73
[50]نحل آیه 112.
[51]فلسفه تربیت اسلامی ص 404.
[52]بقره آیه 14.
[53]بقره آیه 13.
[54]بقره آیه 17 تا 20.
[55]سوره توبه آیات 94 تا 110.