سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

پرسش:

به چه دليلي امام علي (ع) نسلهاي آينده را شريک در جنگ جمل مي داند؟

پاسخ:

در خطبه دوازدهم نهج البلاغه امام علي(ع) مهمترين پيوند در ميان مؤمنان را پيوند مکتب مى شمرد که از هر پيوند ديگرى (نژاد، زبان، منافع اجتماعى، ايده هاى حزبى و مانند آن) برتر و والاترست و شعاع اين پيوند الهى تمام زمانها و مکانها را فرا مى گيرد و همه انسانهاى گذشته و امروز و آينده را در يک مجموعه الهى و روحانى گردآورى مى کند.
مى فرمايد: تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
دليل آن هم روشن است و آن اين که همه يک حقيقت را مى جويند و يک مطلب را مى طلبند و در يک مسير گام بر مى دارند و براى يک هدف شمشير مى زنند و به خاطر جلب رضاى خداوند يکتا تلاش و کوشش مى کنند.
با توجّه به اين اصل اساسى بسيارى از مسائلى که در قرآن و احاديث وارد شده است و براى بعضى يک معمّا جلوه مى کند حل مى شود. در قرآن مجيد در داستان قوم «ثمود» مى فرمايد: «فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوّيها»؛ (پس آنها پيامبرشان (صالح) را تکذيب کردند و ناقه ايى را که معجزه الهى بود پى نمودند و به هلاکت رساندند، پروردگارشان نيز آنها و سرزمينشان را به خاطر گناهانشان در هم کوبيد و با خاک يکسان کرد)!(1)
در حالى که تواريخ با صراحت مى گويد پى کننده ناقه تنها يک نفر بود، ولى از آن جا که ديگران نيز با او همدل و هم عقيده بودند فعل او به همه نسبت داده شده و مجازات همه را فرا گرفته است؛ و اين مفهوم همان کلامى است که مولا(عليه السلام) در جاى ديگر فرموده: «اَيُّهَا النّاسُ اِنَّما يَجْمَعُ النّاسَ الرِّضى وَ السُّخْطُ وَ اِنَّما عَقَرَ ناقَةَ ثَمُودَ رَجُل واحِد فَعَمَّهُمْ اللهُ بِالْعَذابِ لَمّا عَمُّوهُ بِالرِّضا»؛ (اى مردم رضايت و نارضايى (نسبت به کارى) موجب وحدت پاداش و کيفر مى گردد، ناقه ثمود را يک نفر بيشتر پى نکرد امّا عذاب و کيفر آن، همه کافران قوم ثمود را شامل شد چرا که همه به عمل او راضى بودند).(2)
در داستان «جابر بن عبدالله انصارى» که روز اربعين شهادت امام حسين(عليه السلام) به زيارت قبر مبارکش آمد و غوغايى در آن جا بر پا کرد مى خوانيم که او ضمن زيارتنامه پرسوز و پر محتوايش در برابر قبر امام حسين(ع) و يارانش، خطاب به قبر ياران کرده و مى گويد: من گواهى مى دهم شما نماز را بر پا داشتيد و زکات را ادا کرديد و امر به معروف و نهى از منکر نموديد با اهل الحاد پيکار کرديد و خدا را تا آخرين نفس پرستش کرديد، سپس افزود: «وَالَّذى بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَقَدْ شارَکْناکُمْ فيما دَخَلْتُمْ فيهِ»؛ (سوگند به خدايى که محمّد را به حق مبعوث ساخته ما با شما در آنچه از نعمتها و پاداش الهى وارد شديد شريک و سهيم هستيم).
اين سخن چنان بود که حتّى دوست با معرفت «جابر»، «عطيّه» را در شگفتى فرو برد تا آن جا که زبان به اعتراض گشود و گفت: اى جابر ما چه کرده ايم که با آنها شريک باشيم، نه از درّه اى پايين رفتيم و نه از کوهى برآمديم و نه شمشير زديم در حالى که ياران حسين(عليه السلام) ميان سرها و بدنهايشان جدايى افتاد و فرزندانشان يتيم و همسرانشان بيوه شدند! جابر، اصلى را که در بالا به آن اشاره شد به استناد حديثى از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) به «عطيّه» يادآور شد و گفت: من از رسول خدا(ص) شنيدم که مى فرمود: «مَنْ اَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ اَحَبَّ عَمَلَ قَوْم اُشْرِکَ في عَمَلِهِمْ»؛ (کسى که قومى را دوست دارد با آنها محشور مى شود و کسى که عمل قومى را دوست دارد در عملشان شريک است).
سپس افزود: «سوگند به خدايى که محمّد(ص) را به حقّ به نبوّت برانگيخته، نيّت من و ياران من همان است که حسين و اصحابش(ع) بر آن بودند»!(3)
در آيات قرآن کراراً «يهودِ» معاصر پيامبر اسلام(ص) را که در مدينه مى زيستند مخاطب قرار داده و آنها را به خاطر اعمالى که معاصران موسى(ع) نسبت به او انجام دادند سرزنش و مؤاخذه مى کند؛ در حالى که قرنها بلکه هزاران سال ميان آنها فاصله بود ولى چون آنها نسبت به اعمال نياکانشان علاقه مند و پايبند بودند تمام فاصله ها در نور ديده شده و همه در يک صف در برابر موسى(ع) قرار گرفتند.
از جمله در يکى از آياتى که در آن خطاب به بهانه جويان يهود دارد مى گويد: «قُلْ قَدْ جاءَکُمْ رُسُل مِنْ قَبْلي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ اِنْ کُنْتُمْ صادِقينَ»؛ (بگو پيامبرانى پيش از من با دلايل روشن و آنچه را گفتيد (معجزاتى را که امروز از من مى خواهيد) به سراغ شما آمدند، پس چرا آنها را کشتيد اگر راست مى گوييد)!(4)
جالب اين که در ذيل اين آيه حديثى از امام صادق(عليه السلام) وارد شده است که مى فرمايد: «خداوند مى دانست آنها (يهود معاصر پيامبر) قاتل پيامبران پيشين نبودند و لکن چون همدل و هم عقيده با قاتلان بودند، آنها را قاتل ناميد، چون راضى به فعل آنها بودند».(5)
محدّث بزرگ «شيخ حرّ عاملى» در جلد يازده «وسائل الشيّعه» در «کتاب امر به معروف و نهى از منکر» روايات متعدّدى در اين زمينه نقل کرده است.(6)
اين طرز فکر، افق هاى وسيع را در برابر ديدگان ما مى گشايد و به ما در فهم محتواى آيات و روايات و سلوک راه حق کمک قابل ملاحظه اى مى کند.(7)

(1) . سوره الشّمس، آيه 14.
(2) . نهج البلاغه، خطبه 201.
(3) . بحارالانوار، ج 65، ص 131.
(4) . سوره آل عمران، آيه 183.
(5) . بحار، ج 97، ص 94.
(6) . وسائل الشيعه، ج 11، تاب «الامر بالمعروف»، باب 5.
(7) . پيام امام علي(ع)، جلد1، ص 501.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

سیره پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی درباره معاد

یكی از مهمترین اصول اعتقادی كه در متون دینی اهمیت ویژه ای برای آن قائل شده اند مسألة حیات پس از مرگ و زندگی اخروی است كه اصطلاحا به نام معاد شناخته می شود. یك نظر اجمالی به آیات قران مجید نشان می دهد كه در میان مسایل عقیدتی هیچ مسأله ای در اسلام بعد از توحید به اهمیت مسألة معاد و اعتقاد به حیات بعد از مرگ و حسابرسی اعمال بندگان و پاداش و كیفر و اجرای عدالت نیست. در قرآن حدود 1200 آیه دربارة معاد وجود دارد.
No image

ساده زيستي در سيره پيامبر صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ

در جهان سرمایه داری امروز که متأسفانه مبتنی است بر توجه افراطی به نیازها فردی و خودبینی و خودپرستی و هر فرد سعی می کند همه کس و همه چیز را تا می تواند در مسیر اهداف و مقاصد خود به خدمت گیرد و از طرف دیگر شعار مصرف بیشتر و متنوع تر برای لذات بیشتر به نهایت رسیده و مدام توسط رسانه ها و جامعه تبلیغ می شود.
No image

انفاق و سخاوت در سیره ی معصومین (ع)

اهل بیت عصمت و طهارت معدن جود و سخا بوده و هیچ کسی را از در کریمانه ی خود خائب و مأیوس رد نمی کنند، هر چند که آن سائل دشمنشان بوده باشد. البته در بذل و بخششهای معصومین ع نکات بسیار مهم و ارزشمندی مورد عنایت و توجه ایشان بوده که شایان توجه و درس آموزی برای هر انسان آزاده ای است.
No image

سيرۀ اميرالمؤمنين علی علیه السلام در موضوع امنیت

یکی از شعارهای اساسی مسلمانان لا اله الا الله است و این مفهوم را به ذهن می رساند که قدرت مطلق خداوند است و دستورات او مقدم بر همه دستورات عالم است؛ بنابراین نباید در برابر هیچ کس جز خداوند سر فرود آورد؛ لذا نیروی مقاومت در برابر ناامنی ها در انسان به وجود می آید و تا زمانی که این قوه و اعتقاد در رگ های حیات ملتی باشد هیچ دشمنی نمی تواند به حمله کند و امنیت در جامعه مستحکم و برقرار می شود.
No image

رذائل اخلاقي كارگزاران از منظر اميرالمونین علی علیه السلام

على عليه السلام خطر كارگزاران غافل و ناتوان را مدام گوشزد مى كردند و از اينكه حكومت مردم به دست افراد سست عنصر و ويرانگر بيفتد، نگران بودند؛ لذا بطور مداوم به كارگزاران هشدار مى دادند و ايشان را از كم كارى برحذر مى داشتند؛ ، لذا در نامه به كميل فرماندار هيت او را به خاطر ترك مقابله با لشكريان مهاجم شام نكوهش مى كند
Powered by TayaCMS