چند درس بسیار مهم از ازدواج آسمانی امیرالمؤمنین و فاطمه علیهماالسلام
5.با وجود اینکه مهریه بسیار کم بود،اما هرگز ایرادی گرفته نشد و فقط به واجبات زندگی آن روز بسنده شد و این پانصد درهم سنت شد.
6.مهریه به صورت نقد بود و پول جهیزیه بر عهده داماد بود و همان مهریه به وسایلی که هر دو از آن استفاده می نمودند،تبدیل شد.
7.از تشریفات هزینه بردار مانند خرید بازار،سفره عقد،جواهرات،آیینه و شمعدان و ده ها خرج اسراف گونه هیچ اثری نبود.
8.مراسم عقد و عروسی بسیار ساده گرفته شد و با اطعام مختصری که مستمندان هم از آن بهره بردند مراسم عروسی تمام شد.
9.زندگی آنان با زیبایی تمام ادامه یافت و حاصل آن،چهار فرزند بود که هر یکی از دیگری بهتر هستند و دنیا روی تار موی آنان می چرخد و انسان ها به آنان فخر می کنند.
بر اساس، معیار های ازدواج در اسلام با خوشبختی همراه است و غیر از آن،چیزهایی هستند که در عرف جامعه وجود دارد.
نقش ثروت،زیبایی،شهرت و مقام،صفر است؛در حالی که تقوا،اخلاق نیک،ایثار و محبت نقش اساسی دارند.
یکی از شاخصه ها و ملاک های اصلی در ازدواج های موفقیت آمیز، هم کفو بودن دختر و پسر با همدیگر است؛ زیرا کفویت و همتا بودن دختر و پسر می تواند درک متقابل آنان را نسبت به یکدیگر امکان پذیر کند. امّا متاسفانه عده ای در جامعه، هم کفو بودن را تنها در ظواهری مانند ظاهر، نژاد، وضعیت مادی و رفاهی می دانند، حال آنکه هم کفو بودن علاوه بر شرایط ظاهری بیشتر در آرمان ها، خواست ها، تمایلات روحی و روانی، اعتقادات و مسائل اخلاقی و فرهنگی کاربرد دارد.
لذا اگر مسأله هم کفو بودن در ازدواج امام علی و حضرت زهرا(علیهماالسلام) مطرح نبود، بی شک دختران دیگری در مدینه بودند که آرزوی ازدواج با امام علیعلیه السلام) را داشتند، ولی حضرت حتی از آنان خواستگاری هم نکرد. همچنین برای حضرت زهرا نیز خواستگاران متعددی وجود داشت که در نهایت حضرت حاضر به ازدواج با امام علیعلیه السلام) شد و تنها حضرت زهرا(علیهاالسلام) و روح والای او بود که می توانست جمال و شکوه معنوی امام را درک کند و برعکس، تنها امام علیعلیه السلام) بود که می توانست همتا و هم کفو حضرت زهرا(سلام الله علیها) قرار گیرد. همچنانکه پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در این باره فرمود: "اگر خداوند علی را نمی آفرید، برای فاطمه کفو و همتایی وجود نداشت."(1)
1- (1). ینابیع الموده، ص 177 و 237
وقتی رضایت حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای ازدواج با امام علیعلیه السلام) بدست آمد، امام از سوی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) موظف شد، زره خود را بفروشد و خرج جشن عروسی کند. وقتی که پول زره را آوردند، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مشتی از آن را به بلال داد تا برای عروس، عطر بخرد و مقداری به ابوبکر داد تا برای داماد لوازم زندگی بخرد که با آن پول چیزهایی خریداری شد که هم وسائل زندگی برای داماد و هم جهیزیه عروس به حساب آمد.
بسیار اندک، ساده و شامل ارقام ذیل بود؛
"1- پیراهنی که به هفت درهم خریداری شده بود. 2- روسری (مقنعه) که قیمت آن یک درهم بود. 3- قطیفه مشکی که تمام بدن را کفایت نمی کرد. 4- یک سریر عربی (تخت) که از چوب ولیف خرما می ساختند. 5- دو تشک از کتان مصری که یکی پشمی و دیگری از لیف خرما بود. 6- چهار بالش که دوتای آن ازپشم و دوتای دیگر از لیف خرما بود. 7- پرده. 8- حصیر هجری 9- دست آس 10- مشکی از پوست. 11- کاسه چوبی برای شیر 12- ظرف پوستی برای آب 13- سبوی سبز رنگ 14- کوزه های متعدد 15- دو بازوبند نقره ای 16- یک ظرف مسی از همین رو وقتی که چشم پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به آن ها افتاد، فرمود: اللّهُمَّ بَارک لِقومٍ جَل آنیتهُم الخَزف؛ خداوندا، زندگی را بر گروهی که بیشتر ظروف آن ها گلی است، مبارک گردان."(2)
در برخی خانواده ها به ویژه قشر مرفه جامعه، جهیزیه دخترانشان همانند نمایشگاه بین المللی کالای خانگی است که برقش چشم های ظاهربین را خیره می کند. امّا مگر حضرت زهرا(سلام الله علیها) دختر پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) رهبر مسلمانان نبود؟ مگر از نژاد بنی هاشم؛ یعنی اصیل ترین و شریف ترین تیره های عرب به حساب نمی آمد؟ مگر مادرش حضرت خدیجه(علیها السلام) ثروتمندترین زن عرب در عصر خود نبود؟ مگر از همه جهات علمی فردی آگاه تر و اندیشمندتر از همگان نبود؟ مگر پیامبر اسلام قادر نبود جهیزیه زیادی را همراه دخترش کند؟
1- (2). فروغ ابدیت، آیت الله جعفر سبحانی، ج1
پاسخ همه این سوالات این است که منش و روش پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه و آله) و خاندانش بر ساده زیستی استوار بود. ساده زیستی و قناعتی که در واقع تضمین کننده دوام و پایداری زندگی مشترک است.
خواستگاری حضرت زهرا(علیهاالسلام) بدون هیچ گونه تجملات و تشریفات خاصی صورت گرفت، امّا امروزه در میان برخی خانواده ها برای صِرف یک خواستگاری آن چنان دو خانواده در گیر و دار تجملات و تشریفات قرار می گیرند و خانواده ها همدیگر را از این جهت برانداز می کنند که از اصل موضوع که خواستگاری است باز می مانند.
در عصر و زمانه ای که دختر حق انتخاب نداشت و خانواده برای او همسر انتخاب می کردند، پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) بدون کسب رضایت دخترش حضرت زهرا(علیهاالسلام) به خواستگار پاسخ مثبت نداد.
لذا بعد از خواستگاری امام علی(علیه السلام)، پیغمبر اکرم نزد زهرا(علیهاالسلام) رفت و فرمود: "دخترم! علی بن ابی طالب را به خوبی می شناسی، برای خواستگاری تو آمده است. آیا اجازه می دهی تو را به عقدش در آورم؟ فاطمه از خجالت سکوت کرد و چیزی نگفت. پیغمبر چون آثار خشنودی را در چهره او دید، گفت: الله اکبر، سکوت او علامت رضایت است."(3)
امّا امروزه با گذشت چندین قرن، هنوز خانواده هایی وجود دارند که سعی دارند که نظر خود را بر انتخاب دخترشان تحمیل کنند و نظر او را تغییر دهند، در حالی که باید توجه داشت که جایگاه مشورت دادن با اِعمال نظر متفاوت است و هرکدام در بستری جدا از همدیگر قرار دارند و نباید خانواده ها به بهانه مشورت، نظر خودشان را بر فرزندشان تحمیل کنند.
1- (3). بحار الانوار، ج43، ص127
از طرف داماد و عروس، عدّه ای برای جشن عروسی(امام علیعلیه السلام) با حضرت زهرا(علیهاالسلام)) به صرف ولیمه دعوت شدند، امّا بعد از صرف غذا و خواندن عقد، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) دست دختر خود را در دست حضرت علیعلیه السلام) قرار داد و فضائل هر دو را به آنان گوشزد کرد و کارها را بدین صورت تقسیم کرد؛ کارهای خانه با حضرت زهرا و کارهای بیرون از خانه با حضرت علی باشد و سپس دستور داد زنان مهاجر و انصار دور شتر عروس را گرفته و به خانه شوهر ببرند.(4) و به این سادگی ازدواج امام علیعلیه السلام) با حضرت زهرا(علیهاالسلام) به پایان رسید.
در حالی که امروزه در میان عده ای از خانواده ها به ویژه خانواده های مرفه، مراسم عروسی را در تالارهای آن چنانی با چند نوع مدل غذا، دسر و شیرنی همراه با تجملات و تشریفات خاصی که همگی آن ها منجر به اسراف و تبذیر می شود، برگزار می کنند. به راستی آیا امکان این نیست که به جای مراسم آنچنانی در تالارهای گران قیمت، در منازل، آن هم به صورت ساده ولی با صفا جشن گرفته شود و یا اگر در تالار جشن گرفته می شود، حداقل با تشریفات کمتر؛ مثلا با یک نوع مدل غذا و حذف هزینه های ضروری همراه شود! و یا اینکه کسانی که از امکانات زیادی برخوردار هستند، امکانات خود را برای سامان دادن به ازدواج دیگران یا مواردی از این قبیل اختصاص دهند و در آخر، آیا امکان آن نیست که با تأسی از زندگی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و دخترگرامی اش، کارها را برای خود و دیگران آسان گرفت، تا بتوانیم فرزندان جوان خود را با آرامش خاطر وارد زندگی مشترک کنیم؟!
1- (4). همان، ج43، ص94
پاورقی
- ازدواج فامیلی است مشکلی هم پیش نیامده؛بنابراین نباید زیاد روی ازدواج فامیلی حساس بود و آن را از بیخ و بن نفی کرد.
- دختر و پسر تصمیم گیرنده ی نهایی هستند اما روی حرف بزرگ ترها حرف نزدند و نظر آنها را مهم شمردند.
- مسئله خواستگاری از طرف پدر دختر مطرح گردید؛ یعنی وقتی داماد،خوب و شایسته باشد،مانعی ندارد پیشنهاد از سوی پدر دختر باشد.
- موضوع مهریه مهم نبود؛لذا با کمترین مهریه موضوع تمام شد.