خودپسندی و غرور
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: قالَ اللَّهُ عَزَّوجلَّ: إنّ مِن عِبادِيَ المؤمنينَ لَمَن يَجتَهِدُ في عِبادَتِي فَيَقُومُ مِن رُقادِهِ ولَذيذِ وِسادِهِ فَيَتَهَجَّدُ لي اللَّياليَ، فَيُتعِبُ نفسَهُ في عبادَتِي فَأضرِبُهُ بالنُّعاسِ اللَّيلةَ واللَّيلَتَينِ نَظَراً مِنّي له وإبقاءً علَيهِ، فَيَنامُ حتّى يُصبِحَ فَيَقومُ وهُو ماقِتٌ لنفسِهِ، زارٍ علَيها، ولو اخَلِّي بينَهُ وبينَ ما يُرِيدُ مِن عِبادَتِي لَدَخَلَهُ العُجبُ مِن ذلكَ فَيُصَيِّرُهُ العُجبُ إلى الفِتنَةِ بأعمالِهِ، فَيَأتِيهِ مِن ذلكَ ما فيهِ هَلاكُهُ لِعُجبِهِ بِأعمالِهِ ورِضاهُ عن نفسِهِ حتّى يَظُنَّ أنّهُ قد فاقَ العابِدينَ وجازَ في عِبادَتِهِ حَدَّ التَّقصيرِ، فَيَتَباعَدُ مِنّي عندَ ذلكَ، وهو يَظُنُّ أنّهُ يَتَقَرَّبُ إلَيَّ!
. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خداوند عزّوجلّ فرمود: گاه باشد كه يكى از بندگان مؤمن من در عبادت من مىكوشد و از بستر خود برمىخيزد و بالين خوش را رها مىسازد و شبها به عبادت من مىپردازد و خود را در راه بندگى من، به رنج مىافكند، اما من از روى لطف و محبّتِ به او و براى حفظ [سلامتى معنوى]، ويكى دو شب، چرت را بر وى مسلّط مىكنم و او مىخوابد و صبح برمىخيزد و نمازش را مىخواند در حالى كه از نفْس خود در خشم است و آن را سرزنش مىكند. اگر رهايش كنم تا همچنان به عبادت من ادامه دهد دچار خودپسندى مىشود و خودپسندى موجب مىشود تا به كارهايش مغرور گردد و از همين جا، آنچه مايه هلاكت اوست به وى در رسد؛ زيرا به اعمال خويش مغرور مىگردد و چندان از خود راضى مىشود كه گمان مىبرد از همه عبادتپيشگان برتر است، و در عبادتش مرز تقصير (كوتاهى) را پشت سر گذاشتهاست.
در اين هنگام از من دور مىگردد، در حالى كه خيال مىكند به من نزديك مىشود.
.[1]
منابع:
- الكافي: 2/ 60/ 4.