کلید واژه ها: دعا و نیایش, اهمیت دعا و نیایش, دعا و نیایش در روایات.
اسامی معصومین: پیامبر صلی الله... , امام صادق علیه السلام .
سخنران استاد فرحزاد
«قال الله تبارک و تعالی اعوذ بالله من الشیطان الرجیم « قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ» )الفرقان: 77).
- ای دعا از تو اجابت هم زتوای مـنی از تـو محـبـت هـم زتو
- یا ده ما را سخن های رقیـقکه تو را رحم آورد آن ای رفیق
- گر خطـاهش گـفتیم اصـلاحش تو کنمـسـلمـی تو ای سلـطان سـخـن
- صد هزاران دام و دانه است ای خداما چـو مـرغان حریص و بینـوا
- بـاز فـرمـا را از ایـن نـفـس پـلـیـدکاردش تا اسـتـخـوان ما رسـیـد
یکی از بهترین کارها در ماه مبارک رمضان، دعا، نیایش و گدایی در خانه خدای متعال است. پیامبر خدا صلی الله... در خطبه شعبانیه فرمودند: «أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ» )شیخ حر عاملی/ وسائل الشيعة/ ج10/ ص: 303). خدای متعال در این ماه دعا و نیایش شما را مستجاب می کند و عمل شما را هم می پذیرد و قبول می کند. یکی از کارهای مهم ما در این ماه باید خواندن دعاها باشد. خصوصاً دعاهایی که از اهل بیت علیه السلام به ما رسیده است.
روایت داریم که اصحاب از امام صادق علیه السلام سوال کردند دو نفر مشغول خواندن نماز می شوند یکی در نماز سوره های زیادی از قرآن می خواند و یکی هم دعاهای زیادی می خواند. یا در غیر نماز کسی می نشیند تلاوت قرآن می کند. و کسی هم دعای ابوحمزه می خواند، دعای سحر، دعای افتتاح می خواند. عمل کدامشان افضل است. آیا تلاوت قرآن افضل است یا دعا خواندن و گدایی کردن در خانه خدا؟ امام فرمود:هر دو تا فضیلت دارد. راوی سماجت کرد که در انتخاب این دو گزینه قرائت قرآن و دعا کدام برتر است؟ حضرت فرمودند: دعا خواندن، نیایش و گدایی کردن حتی از تلاوت قرآن هم افضل تر است.
تلاوت قرآن کلام خداست که شما می خوانید اما دعا کردن نیایش و گدایی است و مناجات کردن از خواندن کتاب خدا بالاتر است. دعا کردن و نیایش دستور خود قرآن است. خدای متعال می فرماید شما دعا بکنید من اجابت می کنم. «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ» (غافر: 60). خدا دعا را به عنوان یک عبادت مهم به حساب آورده و می فرماید کسانی که از عبادت من استکبار می ورزند (یعنی کسانی که از دعا و نیایش اعراض می کنند.) به زودی وارد جهنم خواهند شد. خداوند در آخرین آیه سوره مبارکه فرقان فرموده «قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ» )الفرقان: 77). ای پیامبر به مردم بگو اگر دعاها و گدایی ها و نیایش های شما نبود من به شما توجه و اعتناء نمی کردم. یعنی اگر دعا نباشد شاید بلاء نازل بشود. در حدیث داریم امواج بلاء را با دعا دفع بکنید. در دعای شب جمعه به خدای متعال عرض می کنیم «وَ لا يُنْجِي مِنْ سَخَطِكَ إِلا التَّضَرُّعُ إِلَيْكَ» )شیخ عباس قمی/ مفاتيح الجنان/ ج1/ ص: 33). چیزی ما را از سخط و غضب تو نجات نمی دهد مگر تضرع و التماس و دعا و نیایش، هر چه انسان دل شکسته بشود در خانه ناله و گدایی بکند، دست هایش خالی باشد خدا این سرشکستگی و سرافکندگی را دوست دارد.
به قول مولانا:
- زور را بگذار زاری را بگیررحم آید سوی زاری ای فقیر
انسان در دستگاه خدا شانه نکشد گردن بلند نکند و اظهار زور و قدرت و خودستایی و خودنمایی نکند و نگوید من چنین کردم چنان کردم سربلند می شود. اما اگر برعکس این باشد این چیزها قیمت و بهاء ندارد بلکه باعث سرشکستگی انسان می شود. شیطان شش هزار سال عبادت کرد و چون خود محور و خودبین و خودخواه بود عبادت هایش پایمال شد و از بین رفت.
اظهار گدایی و ناچیزی کنید که قطعاً به دل شکسته نظر خواهد شد. به قول خواجه حافظ
- در کوی ما شکسته دلی می خرند و بسبازار خود فروشی از آن سوی دیگر است
در روایت داریم «الدّعاء مخّ العبادة» (ملامحسن فیض کاشانی/ المحجةالبيضاء/ ج3/ ص: 282). دعا مقر و مغز عبادت است. آن شکستگی که در دعا و تضرع و گدایی هست در نماز و تلاوت قرآن نیست. انسان در تلاوت قرآن خودش را مخاطب خدا قرار داده و خدا دارد با او صحبت می کند. اما در دعا و نیایش حالت تضرع و گدایی و شکستگی دارد. آن شکستگی و ذلت نفسی که در دعا هست در بقیه عبادت ها نیست و لذا دعا کردن از تلاوت قرآن افضل تر است. الحمدلله مکتب ما گنج های فراوانی دارد. مثلا دعای ابوحمزه ثمالی هر جمله اش راه گشاء و بشارت دهنده است. چقدر راه ها را به سوی خدا باز می کند. در همان اوایل دعا ابوحمزه ثمالی هست «وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ [الْآمَالُ ] دُونَكَ» (شیخ عباس قمی/ مفاتيح الجنان/ ج1/ ص: 186). خدایا کسی که به سوی تو کوچ و سیر و سلوک بکند طالب توست و راه به سوی خدا نزدیک است. برعکس کسانی که می گویند راه بسته است. به قول بزرگی که می گفت همچین آدم هایی راه خودشان را بسته اند و می خواهند راه بقیه را هم ببندند. یکی از شگردهای امام ها این بود که راه ها را باز و هموار می کردند. بین خدا و خلق دلالی و پیوند ایجاد می کردند.
ائمه راه را نزدیک می کردند می فرمودند: خدایا کسی که می خواهد به سوی تو کوچ کند راهش نزدیک است. خدا از هر چیزی و از هر کسی به ما نزدیک تر است. از رگ گردن هم به ما نزدیک تر است. فکر نکنید که خیلی دور است نه خیر، نزدیک است. ائمه می فرمودند: خدایا تو هیچ گاه از بندگان و خلقت پنهان نیستی. الا این که آمال و آرزوها، خیال ها و وهم های آن ها باعث شده که فکر کنند خدا دور است. انسان تا وقتی خودش را می بیند خدا را نمی بیند. اگر انسان ها آمال و آرزوها و خیالاتشان را کنار بگذارند به لطف الهی می بینند که خدا از همه کس به آن ها نزدیک تر است. و غیر خدا کسی نیست. هر چه هست اوست. عالم پر از جلوه اوست. اما ما در جاهلیت خودمان دنبال خدا می گردیم. ولی وقتی خدا پرده ها را کنار می زند می بینیم جزء خدا کس دیگر نیست. نزدیکتر از او چیزی نیست اصلاً راهی نیست.
- کوی جانان که صد کوه بیابان درد هسترفتم از راه دل و دیدم که یک گام نیست
خواجه حافظ می فرماید:
- زدستش جان نشاید برد کز هر سو می بینمکمین در گوشه ای کرده است و تیری در کمان دارد
«يَا مَنْ لا مَفْزَعَ إِلا إِلَيْهِ» (شیخ عباس قمی/ مفاتيح الجنان/ ج1/ ص: 86). راهی جز خدا نیست کسی هم بخواهد فرار کند نمی تواند، مگر این که به سوی خدا فرار کند. و مفزع و پناه گاهی جز خدا نیست.