حکمت 345 نهج البلاغه : بزرگترین عیب

حکمت 345 نهج البلاغه : بزرگترین عیب

متن اصلی حکمت 345 نهج البلاغه

موضوع حکمت 345 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 345 نهج البلاغه

345 وَ قَالَ عليه السلام أَكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِيبَ مَا فِيكَ مِثْلُهُ

موضوع حکمت 345 نهج البلاغه

بزرگترين عيب

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

345- امام عليه السّلام (در باره عيب جويى) فرموده است 1- بزرگترين زشتى آنست كه زشت بدانى صفتى را كه مانند آن در تو باشد.

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1252)

ترجمه مرحوم شهیدی

353 [و فرمود:] بزرگترين عيب آن بود كه چيزى را زشت انگارى كه خود به همانند آن گرفتارى.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 423)

شرح ابن میثم

334- و قال عليه السّلام:

أَكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِيبَ مَا فِيكَ مِثْلُهُ

المعنى

و قد مرّ أن ذلك حمق و هو أكبر العيوب.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 415)

ترجمه شرح ابن میثم

334- امام (ع) فرمود:

أَكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِيبَ مَا فِيكَ مِثْلُهُ

ترجمه

«بالاترين عيبها آن است كه چيزى را كه در وجود خود دارى براى ديگران عيب بدانى».

شرح

قبلا شرح اين سخن گذشت كه خود دليل بر نادانى و بزرگترين عيبهاست.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 703 و 704)

شرح مرحوم مغنیه

352- أكبر العيب أن تعيب ما فيك مثله.

المعنى

لا واحد منا إلا و فيه عيب.. و ان كان له شبه العذر في عيبه للآخرين بما ليس فيه فأي عذر له في عيب ما فيه مثله أو أكثر و لا أعرف أحدا أحق باللوم من هذا. و تقدم مرارا.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 422)

شرح شیخ عباس قمی

72- أكبر العيب أن تعيب ما فيك مثله. هذا مثل قوله عليه السلام: «من نظر

في عيوب غيره، فأنكرها، ثمّ رضيها لنفسه، فذلك الأحمق بعينه».

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص68 و 69)

شرح منهاج البراعة خویی

(339) و قال عليه السّلام: أكبر العيب أن تعيب ما فيك مثله.

المعنى

من عاب غيره بما فيه فقد غفل عن إصلاح نفسه و ترك ما يجب عليه من معالجتها و اشتغل بذكر عيب غيره، فترك واجبا و ارتكب محرّما فابتلى بأكبر عيب.

الترجمة

بزرگترين عيب آنست كه آنچه را خود دارى بر ديگران عيب شمارى.

گر شمارى آنچه داري عيب كس خويش را كردى زبون چون خار و خس

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 437)

شرح لاهیجی

(387) و قال (- ع- ) اكبر العيب ان يغيب ما فيك مثله يعنى و گفت (- ع- ) كه بزرگترين عيب اينست كه تو عيب كنى مردم را بچيزى كه در تو باشد مثل ان

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 323)

شرح ابن ابی الحدید

359: أَكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِيبَ مَا فِيكَ مِثْلُهُ قد تقدم هذا المعنى مرارا و قال الشاعر-

إذا أنت عبت الأمر ثم أتيته فأنت و من تزري عليه سواء

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 269)

شرح نهج البلاغه منظوم

[344] و قال عليه السّلام:

أكبر العيب أن تعيب ما فيك مثله.

ترجمه

بالاترين زشتى زشتى است كه مانندش در خودت باشد.

نظم

  • چو عيبى زشت را دارى تو در خويشمكن زان عيب قلب ديگران ريش
  • نخست آن عيب را از خويش بزداىسپس رو عيب عيب خلق بنماى
  • كسى كالوده دارد دامن و جيبشمردن عيب مردم زو بود عيب
  • چو اوّل عيب را از خود كند دفعتواند كرد عيب از ديگران رفع
  • ولى با عيبناكى ريب باشدكس از مردم بذكر عيب باشد
  • ز نقش دل كنى چون آك را پاكبحرفت پاك دل سازند از آك

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 127)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .

پر بازدیدترین ها

نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
Powered by TayaCMS