حکمت 442 نهج البلاغه : پرهیز از شوخی کردن

حکمت 442 نهج البلاغه : پرهیز از شوخی کردن

متن اصلی حکمت 442 نهج البلاغه

موضوع حکمت 442 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 442 نهج البلاغه

442 وَ قَالَ عليه السلام «مَا مَزَحَ رَجُلٌ مَزْحَةً إِلَّا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً»

موضوع حکمت 442 نهج البلاغه

پرهيز از شوخى كردن

(اخلاق اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

442- امام عليه السّلام (در زيان شوخى) فرموده است 1 مردى شوخى نكرد از هر جور شوخى مگر آنكه پاره اى از عقل خود را رها كرد رها كردنى (شوخى باعث سبكى عقل ميشود).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1294)

ترجمه مرحوم شهیدی

450 [و فرمود:] هيچ كس به لاغ نپرداخت جز كه اندكى از خرد خود بپرداخت.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 441)

شرح ابن میثم

424- و قال عليه السّلام:

مَا مَزَحَ امْرُؤٌ مَزْحَةً إِلَّا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً

المعنى

و ذلك لأنّ العقل يقتضى صيانة العرض و البقاء على حدّ توقر معه صاحبه و لا يستخفّ به. و المزاح الّذى لا ينبغي يقتضى أضداد ذلك فهو مستلزم لمخالفة العقل و تركه. فاستعار لفظ المجّ لما يطرحه الإنسان من عقله في مزحه أو مزحاته. فكأنّه قد مجّه كما مجّ الماء من فيه و يلقيه.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 457)

ترجمه شرح ابن میثم

424- امام (ع) فرمود:

مَا مَزَحَ امْرُؤٌ مَزْحَةً إِلَّا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً

ترجمه

«كسى شوخى بسيار نكرد، مگر اين كه بخشى از عقل خود را از دست داد».

شرح

توضيح اين كه عقل باعث حفظ آبرو، و ماندن در حدّى است كه صاحبش محترم بماند و سبك شمرده نشود، و شوخى بيجا خلاف آن را مى طلبد، و مستلزم خلاف عقل و از دست دادن آن است.

كلمه: «مجّ» را براى آن مقدار، از عقل كه انسان در اثر شوخى و يا شوخيها آن را از دست مى دهد استعاره آورده است، به طورى كه گويى انسان، آن را همچون آبى كه از دهان خود، به دور مى اندازد، به دور انداخته است.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 773)

شرح مرحوم مغنیه

443- ما مزح امرؤ مزحة إلّا مجّ من عقله مجّة.

المعنى

مجّ الشراب: رمى به من فمه، و يقال: هذا كلام تمجه الأسماع أي تستكرهه.. و المزاح في حدود اللّه و حلاله جائز، و الحرام منه ما يؤدي الى الحرام. و كان رسول اللّه يمزح و لا يقول إلا حقا، و في بعض الروايات: ان اعرابيا كان يأتي لزيارته، فرآه يوما في السوق، فجاء من ورائه و غطى عينيه و قال له: من أنا. و قال لعجوز: إن العجائز لا تدخل النار. و لما بكت قرأ قوله تعالى: إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً عُرُباً أَتْراباً- 37 الواقعة.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 473 و 474)

شرح شیخ عباس قمی

341- «ما مزح امرؤ مزحة إلّا مجّ من عقله مجّة». استعار لفظ المجّ بما يطرحه الإنسان من عقله في مزحه أو مزحاته، فكأنّه قد مجّه كما يمجّ الماء من فيه.  و كان يقال: خير المزاح لا ينال، و شرّه لا يستقال.«» و قيل: لكلّ شي ء بذر و بذر العداوة المزاح.«» و قيل: سمّي المزاح مزاحا لأنّه أزيح عن الحقّ.«»

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص246 و 247)

شرح منهاج البراعة خویی

(428) و قال عليه السّلام: ما مزح امرء مزحة إلّا مجّ من عقله مجّة.

اللغة

(مجّ) مجّا الشراب أو الشي ء من فمه: رمى به.

المعنى

المزاح قول أو عمل يصدر لا على وجه الجدّ و الغرض العقلانى، و لا يصدر المزاح من المازح إلّا و قد نزّل نفسه منزلة صبيّ أو سفيه، و هذا هو سرّ عدم الاعتناء به و عدم مسئولية المازح عند العقلاء، لأنّ كلامه أو عمله ينزل منزلة كلام أو عمل من لا تكليف عليه، و يعدّ في من وضع عنهم القلم، و هذا هو مجّ العقل و طرده عينا.

الترجمة

فرمود: هيچ مردى يك شوخى نكند جز اين كه از خردش از دهانش پرانده است.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 520 و 521)

شرح لاهیجی

(480) و قال عليه السّلام ما مزح امرء مزحة الّا مجّ من عقله مجّة يعنى و گفت (- ع- ) كه مزاح و شوخى نكرد مرد شوخى كردنى مگر اين كه انداخت از عقل و دانش خود انداختنى يعنى باعث نقصان عقل او شود

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 331)

شرح ابن ابی الحدید

459 وَ قَالَ ع : مَا مَزَحَ امْرُؤٌ مَزْحَةً إِلَّا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً قد تقدم القول في المزاح- . و كان يقال خير المزاح لا ينال و شره لا يستقال- . و قيل إنما سمي المزاح مزاحا لأنه أزيح عن الحق

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 100)

شرح نهج البلاغه منظوم

[441] و قال عليه السّلام:

ما مزح امرء مزحة إلّا مجّ من عقله مجّة.

ترجمه

مرد مزاح نكرد از هر نوع مزاح كردنى، جز آنكه پاره از عقلش را رها كرد رها كردنى (ارزان و رايگان)

نظم

  • هر آن مردى بشوخى و مزاح استمزاح وى سبب بر افتضاح است
  • چو شوخى و سبك روحيش كار استبسختى كار عقلش سست و زار است
  • دهان بر خنده هر موقع كه وا كردخرد را داد از دست و رها كرد
  • چو دريا اى پسر سنگين و آرامشود بيرون ز جلفيها بزن گام
  • كه هر كس با سبك روحى كند زيستبجز نامش بزشتى در جهان نيست

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 221)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .

پر بازدیدترین ها

نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

Powered by TayaCMS