شفاعت به خاطر نيكى به سادات

شفاعت به خاطر نيكى به سادات

    احترام به سادات

    عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله‏ إِنِّي‏ شَافِعٌ‏ يَوْمَ‏ الْقِيَامَةِ لِأَرْبَعَةِ أَصْنَافٍ وَ لَوْ جَاءُوا بِذُنُوبِ أَهْلِ الدُّنْيَا رَجُلٌ نَصَرَ ذُرِّيَّتِي وَ رَجُلٌ بَذَلَ مَالَهُ لِذُرِّيَّتِي عِنْدَ الْمَضِيقِ وَ رَجُلٌ أَحَبَّ ذُرِّيَّتِي بِاللِّسَانِ وَ بِالْقَلْبِ وَ رَجُلٌ يَسْعَى فِي حَوَائِجِ ذُرِّيَّتِي إِذَا طُرِدُوا أَوْ شُرِّدُوا. [1]

    از حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله روايت كرده كه فرمود: به درستى كه من در روز قيامت، چهار صنف از مردم را شفاعت مى‏ كنم، هر چند كه با گناهان اهل دنيا به صحراى قيامت آمده باشند: مردى كه يارى كرده باشد ذرّيّه مرا؛ و مردى كه مال خود را به ذريّه من داده باشد در وقتِ تنگى؛ و مردى كه ذرّيّه مرا به دل و زبان، دوست داشته باشد؛ و مردى كه سعى در كارهاى ذرّيه من كرده باشد وقتى كه ايشان را دور كرده يا متفرّق ساخته باشند.

    کمک به سادات

    قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام :‏ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيُّهَا الْخَلَائِقُ أَنْصِتُوا فَإِنَّ مُحَمَّداً يُكَلِّمُكُمْ فَتُنْصِتُ الْخَلَائِقُ فَيَقُومُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله فَيَقُولُ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ مَنْ كَانَتْ لَهُ عِنْدِي يَدٌ أَوْ مِنَّةٌ أَوْ مَعْرُوفٌ فَلْيَقُمْ حَتَّى أُكَافِيَهُ فَيَقُولُونَ بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَيُّ يَدٍ وَ أَيُّ مِنَّةٍ وَ أَيُّ مَعْرُوفٍ لَنَا بَلِ الْيَدُ وَ الْمِنَّةُ وَ الْمَعْرُوفُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ عَلَى جَمِيعِ الْخَلَائِقِ فَيَقُولُ لَهُمْ بَلَى مَنْ آوَى أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي أَوْ بَرَّهُمْ أَوْ كَسَاهُمْ مِنْ عُرْيٍ أَوْ أَشْبَعَ جَائِعَهُمْ فَلْيَقُمْ حَتَّى أُكَافِيَهُ فَيَقُومُ أُنَاسٌ قَدْ فَعَلُوا ذَلِكَ فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَا مُحَمَّدُ يَا حَبِيبِي قَدْ جَعَلْتُ مُكَافَأَتَهُمْ إِلَيْكَ فَأَسْكِنْهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ شِئْتَ قَالَ فَيُسْكِنُهُمْ فِي الْوَسِيلَةِ حَيْثُ لَا يُحْجَبُونَ عَنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ. [2]

    و از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: روز قيامت كه مى‏ شود، منادى ندا خواهد كرد كه: اى گروه خلايق! خاموش شويد كه محمّد صلى الله عليه و آله با شما سخن مى‏ گويد. پس همه خلايق، خاموش مى‏ شوند و حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله بر مى‏ خيزد و مى‏ گويد: اى گروه خلايق! هركس از شما را كه نزد من، نعمتى يا منّتى يا احسانى بوده باشد، برخيزد تا من تلافى او به جاى‏ آورم. پس مردم خواهند گفت‏ : پدران و مادران ما فداى تو باشند! چه نعمت يا كدام منّت و چه احسان هست كه ما كرده باشيم؟ و هر نعمت و منّت و احسانى كه هست، از خداى‏ و رسول اوست بر جميع خلايق. پس حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله به ايشان مى‏ گويد كه: بلى. هر كس كه جاى داده باشد يكى از اهل بيتِ مرا يا به ايشان نيكى كرده باشد يا برهنه ايشان را پوشانيده باشد يا گرسنه ايشان را سير كرده باشد، برخيزد تا من، تلافى او را به جاى آورم. پس جمعى از مردم كه اين كارها كرده باشند، برخيزند و از جانب خداى تعالى، ندا رسد كه: اى محمّد و اى حبيب من! تلافى ايشان را به تو گذاشتم. پس در هر جاى از بهشت كه خواهى، ايشان را جاى بده‏ . پس حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله ايشان را در «وسيله» جاى خواهد داد؛ در موضعى كه از آن حضرت و اهل بيت او- صلوات اللَّه عليهم أجمعين- محجوب نباشند.

منابع:

  1. الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏4 ؛ ص60
  2. من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏2 ؛ ص6560

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .

پر بازدیدترین ها

نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
Powered by TayaCMS