روز بیست و پنجم ربیع الاول

روز بیست و پنجم ربیع الاول

روز بیست و پنجم ماه ربیعالاول:

1.جنگ دومه الجندل

در این روز در سال پنجم هجری در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم غزوه دومه الجندل اتفاق افتاد1. در اراضی دومه الجندل گروهی از اشرار همدست شده و به کاروانها حمله میکردند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سباع بن عرفطه غفاری را روز 25 ربیع الاول در مدینه به جای خود قرار داد و با هزار رزمجو بیرون آمدند تا به آن نواحی رسیدند. راهزنان چون متوجه آمدن آن حضرت شدند فرار کردند. مسلمانان اموال آنان را برداشتند و در بیستم ربیع الثانی وارد مدینه شدند2.

عبدالرحمن بن ابی لیلی می گوید:من با ابو موسی اشعری از دومة الجندل عبور می کردیم . ابو موسی به من گفت:زمانی که با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به دومة الجندل رسیدیم آن حضرت به من فرمود:" در این مکان دو تن از بنی اسراییل حکم به جور کردند، و به زودی در میان امت من دو تن در این مکان به جور حکم می نمایند".

راوی میگوید: ابوموسی و و عمروعاص برای حکمیت در صفین به دومة الجندل رفتند و میان علی بن ابیطالب علیه السلام و معاویه ملعون حکم کردند. بعد از ماجرای حکمین ابوموسی را ملاقات کردم و او گفتم:" مگر تو نبودی که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین حدیثی را نقل کردی "؟! گفت: "والله المستعان"!!3.

2.صلح امام حسن علیه السلام

قرارداد امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه ملعون در 25 ربیع الاول بوده4، و بعضی در 26 این ماه نقل کرده اند 5، که شامل موارد زیر بود6:

1. به علی علیه السلام دشنام ندهید.

2.خون شیعیان محترم ومحفوظ بماند،وحقوقشان پایمال نگردد.

3.معاویه یک میلیون درهم بین یتیمان جنگ جمل وصفین تقسیم کند.

4.امام علیه السلام معاویه را امیر المؤمنین نخواند.

5. معاویه باید بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله و علیه و آله وسلم عمل کند.

6.معاویه پس از مرگ ، خلافت را به دیگری واگذار نکند.

معاویه این شرایط و شرایط دیگر مربوط به حفظ اسلام به ویژه شیعیان را پذیرفت و جنگ پایان یافت، اما آن ملعون به هیچیک از شروط این قرارداد عمل ننمود، بلکه خلاف تمام آنها عمل کرد.

1.قلایدالنحور:ج ربیع الاول ص 150.

2.قلایدالنحور:ج ربیع الاول ص 150.

3.وقایع الایام:ج ربیع الاول ص150.

4.تتمه المنتهی:ص 40-41.

5.فیض العلام:ص225. قلایدالنحور:ج ربیع الاول ص 155. مستدرک سفینه البحار: ج 5ص 213.

6.ارشاد: ج2 ص14. مقاتل الطالبین: ص 26. بحارالانوار: ج44 ص 65، 2-3 .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

آرمان‏های انقلاب

آرمان‏های انقلاب

خلاصه سخنرانی | آرمان‏های انقلاب انقلاب هم شیرینی دارد و هم سیلی. ما اگر در شرایط سخت انقلاب و شکنجه و خفقان بودیم، آیا واقعاً دیندار می ماندیم ؟! * انقلاب ما انقلاب در مادیات نبود،انقلاب در معنویات و ارزش ها بود.
از خود تا خدا (قسمت اول)

از خود تا خدا (قسمت اول)

براي ارتباط با خداوند مراقب باش . ارتباطت با خداوند يه ارتباطي باشه كه خودت خجالت نكشي . بعضي وقتها خدا به بنده ها ايراد مي گيره ، مي گه : بندة من ! خودت رو مسخره كردي ؟! مثلاً مي گه : چي شده ؟ خدا مي گه : ما هر وقت تو رو ديديم اومدي در خونة ما قيافه ات مثل گداها بوده ، ” بده در راه خدا ! ” من مگه گدا خونه باز كردم ؟! من تو رو براي معارف عاليه خلق كردم .
خداشناسیʄ)

خداشناسی(4)

خداوند تبارك و تعالي در آيه شريفه قرآن براي يك عده از مردم عبارت ” ذرهم في خوضيهم يلعبون ” را بكار مي برد . اين آيه شريفه ، يه عبارت تحقير آميزه كه مي گه : ولشون كن و بگذار در خَوض خودشون بازي كنند . خَوض يا خواض بر وزن ” غواص ” دقيقاً كلمة مقابل غواص هست . خواض يعني كسي كه خودش رو به دل مشغولي هاي فريبكارانه اي مشغول كرده و خودش رو فريب مي ده
دل نورانی

دل نورانی

دل نورانی یکی از ابزارهای بسیار خوب مؤمن برای زندگی و شناخت صراط مستقیم و حرکت در صراط مستقیم است.
No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

Powered by TayaCMS