بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه
یکی از کارکردهای مهم ادعیه وارده از حضرات
معصومین،معرفت بخشی این ادعیه است. یکی از معارفی که در ادعیه بیان شده است آموزه
های اخلاقی است، در این مقاله گزارشی
اجمالی از بیان آموزه های اخلاقی در ادعیه ارائه شده است.
معارفی را که قرآن کریم در سیر نزولی از
جانب عالم لاهوت برای انسان به ارمغان آورد،ادعیه نورانی همان معارف را در سیری
صعودی و در قالب مناجات با معبود بی همتا بیان می کند و کلام پر مغز عارف بالله
امام خمینی(ره) که فرمودند«ادعیه وارده از اهل البیت(ع) شارح قرآن کریم است»،ناظر
به همین بعد معرفت بخشی ادعیه است.
حضرات معصومین،التامین فی محبةالله بودند و
در توحید باریتعالی به حد اعلای ممکن رسیده بودند،ایشان ملکوت عالم را شهود می
کردند و به حکم توحید افعالی،همه چیز را تحت قبضه قدرت لایزال الهی می دیدند،لذا
در تمامی امور به مسبب الاسباب توکل می کردند و با زبان حال و قال خدا را می
خواندند.
اگر قرآن نامه عاشقانه رب العالمین به انسان
است،دعا،پاسخ عاشقانه و عارفانه به پیام الهی است.در روایات آمده است «اگر می
خواهی خداوند با تو سخن بگوید،قرآن بخوان،و اگر می خواهی تو با معبودت سخن بگویی
نماز بخوان»و روح نماز،همان دعا و خواندن رب العالمین است.
دعا،لبیک گفتن به دعوت خداوند است،دعا عهد
بستن با معبود بی همتاست،دعا،ظرف بروز فطرت خداپرستی و نقطه اتصال انسان با
خاستگاه اصلی خویش است.دعا بهترین حالتی است که بنده می تواند در مقابل مولایش از
خود ظهور دهد،دعا،اول و آخر خداپرستی است و اگر نباشد،انسان نزد خداوند منان ارزشی
ندارد«قل ما یعبا بکم ربی لو لا دعاءکم.»1
نکته ای که در بحث معرفت بخشی ادعیه بایستی
بدان توجه کرد،تفاوتی است که لسان ادعیه با لسان روایات دارد.
تفاوت
زبان شناختی بین ادعیه و روایات
تفاوتی که بین ادعیه و روایات می توان ادعا
کرد این است که فضای حاکم بر روایات با فضای حاکم بر ادعیه تفاوت اساسی دارد.مخاطب
روایات عامه مردم بودند و ائمه بزرگوار ما در مقام بیان حکم،با ملاحظه سطح فهم عرف
سخن رانده اند«نحن معاشرالانبیاء امرنا ان نکلم الناس بقدر عقولهم»2 لذا لسان روایات قابل فهم و ساده است.اما از
آنجا که مخاطب ادعیه ذات باریتعالی بوده وادعیه نورانی در حال قرب و اتصال روحی
انسانهای کامل با رب العالمین که ملازم توجه تام به عظمت ربوبی معبود وفقر وجودی
خودشان است،صادر شده است،لذا ادعیه حاوی معارف بلند و عمیق توحیدی بوده و دارای
لسانی صعب و مشکل می باشد،چرا که حضرات معصومین از طرفی در مقام حمد وثنای خداوند عمیق
ترین معارف توحیدی را بیان می داشتند که عقول عقلا از درک آن معانی بلند ناتوان
است و فقط با شهود قلبی می توان آن معارف را درک کرد،از طرفی دیگر در ضمن راز و
نیاز با خداوند عالم،به صورت غیر مستقیم و ضمنی به بیان معارف بلند اخلاقی پرداخته
اند و همان طور که خودشان فرموده اند کلامشان ظهر و بطن دارد که این امر در متون
دعایی به اوج خود رسیده است.
نکته دیگر اینست که حضرات معصومین انسانهای
کاملی بودند که در اوج قله کمال قرار داشتند لذا در دعاهایشان از خداوند
متعال،توفیق مداومت بر اموری را طلب می کردند که به ساحت قدسی انسانهای کامل تعلق
دارد،یعنی مدارج عالیه معرفت توحیدی و مکارم بلند اخلاقی را از خداوند مسالت
داشتند.این در حالی است که اکثر روایات اخلاقی ناظر به تربیت انسان بوده و بیشتر
به بیان محاسن اخلاقی و ترغیب بدان و مباحثی راجع به تصفیه و تخلق به آداب و رفتار
انسانی می باشند.
فرق
محاسن اخلاقی با مکارم اخلاقی
در یک تقسیم بندی کلی می توان
دستورات اخلاقی را به دو گروه محاسن و مکارم اخلاق تقسیم کرد:
آن
دسته از دستورات اخلاقی که مربوط به روابط اجتماعی و جلب منافع مادی و چگونگی معاشرت با دیگران
است و موجب بهبود زندگی دنیوی می شود، در گروه محاسن اخلاق قرار می گیرد.
اخلاقیاتی
که معیار انسانیت است و از بزرگواری و طبع بالا و تعالی روحی و معنوی انسان
حکایت می کند، در زمره مکارم اخلاق قرار می گیرد. به عبارت دیگر، از تقابل بین حسن
خلق با سوء خلق و محاسن اخلاق با مکارم اخلاق در روایات چنین برمی آید که در
مواردی که اولیای الهی خواسته اند پیرامون اخلاق خوب به معنای جامع و کامل آن سخن بگویند
و اهمیت و ارزش آن را در مجموع بیان نمایند، از کلمه «حسن خلق» استفاده کرده اند
و آن را با «سوء خلق» می سنجیدند و بدینوسیله، ما را بر ملکات حمیده و سجایای
اخلاقی پسندیده تشویق و ترغیب می کنند و از صفات ناپسند بازمی دارند و به موازات ذکر
فواید مادی و معنوی حسن خلق، از زیان های دنیوی و اخروی سوء خلق نیز سخن به میان
می آورند.
برای
مثال، پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)در این کلام گهربار خود می فرمایند: « من سعادة الرجل حسن الخلق
و من شقاوته سوء الخلق.» 3
اما
در مواردی که اولیای دین خواسته اند از تعالی معنوی و کمال روحانی سخن بگویند و افراد جامعه
را به ارزش های عالی انسانی متوجه کنند، از مکارم اخلاق نام برده اند و آن را در
کنار محاسن اخلاق آورده اند و گام نهایی هدف انبیا و اولیای الهی شمرده اند.
اولیای
دین به پیروان خود می فهماندند که هدف عالی رهبران ادیان الهی، از جمله
اسلام، تنها این نیست که مردم را با اخلاق خوب اجتماعی آشنا سازند و تربیت کنند، بلکه
علاوه بر آن می خواهند آنان را با سجایای عالی انسانی پرورش دهند و از مزایای
کرامت و انسانیت برخوردارشان نمایند. به همین دلیل رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
می فرمایند: «بعثت لاتمّم مکارم اخلاق»4 یعنی به منظور رسیدن به مکارم اخلاق، به
پیامبری مبعوث شدم. چگونگی رسیدن به این مقام رفیع و بلند را می توان در کلام
امیرالمؤمنین(علیه السلام) جستوجو کرد، آن جا که می فرمایند: «ذلّلوا اخلاقکم
بالمحاسن و قودوها الی المکارم»5 یعنی اخلاق خود را در آغاز با صفات حمیده و محاسن
اخلاق رام کنید و سپس آن را به سوی مکارم اخلاق و سجایای عالی و ملکات نفسانی
انسانی سوق دهید.
بنابراین،
گام اول در اخلاق رعایت محاسن اخلاقی است. برای دست یابی به گام دوم، یعنی مکارم اخلاق، باید
گام اول را با موفقیت سپری کرد.
محاسن
اخلاق مایه بهزیستی و موجب تحکیم روابط اجتماعی است. محاسن اخلاق مردم را به ادب و
احترام متقابل وامی دارد و در جامعه مهر و محبت ایجاد می کند. دست یابی به محاسن اخلاق
کم و بیش برای همه افراد میسّر است و همه می توانند با تمرین و مراقبت های
لازم، دیر یا زود خویشتن را به اخلاق خوب اجتماعی متخلّق سازند، با مردم به گرمی
برخورد کنند، وظایف خویش را به شایستگی انجام دهند و از نتایج مفید و ثمربخش آن بهره
مند گردند.
مکارم
اخلاق آن دسته از صفاتی است که در مرتبه بالاتری قرار دارد و به انسان تعالی معنوی عطا می کند و
تمایلات عالی انسان را از قوه به فعلیت درمی آورد. تنها کسانی می توانند به کرایم
اخلاق متخلّق شوند که از محاسن اخلاقی عبور، و بر هوای نفس خود غلبه کرده، به
خواهش های غیرانسانی خویش پشت پا زده و خویشتن را از اسارت آزاد نموده باشند.
پس، محاسن اخلاق برای تأمین حیات بشری و زندگی مادی است و مکارم اخلاق برای احیای
جنبه انسانی و تکمیل جهات معنوی.
برخی در تعریف محاسن اخلاق گفته
اند: آن قسم خلق و خویی که در شرع مقدس، ممدوح شناخته شده و با غرایز حیوانی و تمایلات نفسانی
هماهنگ است، یا لااقل با آنها تضادی ندارد، حسن خلق است و در تعریف مکارم الاخلاق
گفته شده: آن قسم خلقیات عالی و رفیعی که اگر کسی بخواهد انجام دهد یا باید با هوای
نفس خود و کشتن غرایز خویش بجنگد و در جهت مخالف آنها قدم بردارد یا لااقل باید
نداری آنها را نادیده انگارد.
محاسن
اخلاق با تمایلات نفسانی هم آهنگ است، امّا مکارم اخلاق در نقطه مقابل غرایز است. انسانی
که تعالی یافته و متصف به مکارم اخلاق شده است، در معرض این است که فخر فروشی کند و
با این فخر فروشی از جهت الهی خارج گردد. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از خداوند
کرامتهای اخلاقی و اخلاق بزرگوارانه را درخواست میکند و از خداوند میخواهد که
دچار آفت فخرفروشی نگردد. چون مرز بین این دو دقیق است، تنها با توفیق و دستگیری
خداوند است که انسان میتواند مرزها را بشناسد و از حد خویش خارج نشود.
مکارم
الاخلاق در صحیفه سجادیه
یکی از کهن ترین متون اسلامی که
در قرن اوّل هجری تأ لیف شده، کتاب الصحیفة الکامله یا الصحیفه السجادیه تألیف
امام زین العابدین و سید الساجدین علی بن الحسین (ع) است. این کتاب به زبور آل
محّمد نیز موسوم است و به تواتر، توسط سه فرقۀ زیدیه، اسماعیلیه و امامیه به طرق
گوناگون از آن امام همام روایت شده است. این کتاب مجموعه دعاهای امام زین العابدین
(ع) با خالق یکتا است، امّا آنچه که از اخلاق حسنه و فاضله در این دعاها تعلیم
داده می شود، کمتر از سایر مضامین شریف آن نیست. در این مجموعۀ گرانقدر، ضمن
مناجات با خالق هستی، عالی ترین خلق و خوی انسانی در رفتار فردی و اجتماعی تعلیم
گردیده است و هر کس که به مطالعۀ مضامین آن بپردازد، به شخصیت والا و پیامبر گونۀ
گویندۀ آن اعتراف خواهد کرد
در دعاهای صحیفه سجادیه، امام
سجاد(ع) ضمن راز و نیاز با خداوند، به طورغیر مستقیم از فضایل ورذایل اخلاقی سخن
می گوید. گویی در دیدگاه امام (ع) از طریق سخن گفتن و راز و نیاز با خداوند، می
توان همة کمالات انسانی و وظایف فردی و اجتماعی را باز شناخت.
دعاهای
صحیفه، غالباً آمیخته با ستایش باری تعالی و توحید است. عباراتی که از سویی لطیف
ترین تعابیر عرفانی است که می تواند بر زبان انبیا و اولیای الهی جاری شود و از
سویی دیگر عالی ترین و بلندترین معارف توحیدی را در بر دارد- جایگاه رفیع و ممتازی
به این مجموعه داده است، به گونه ای که هیچ مجموعه دیگری در معارف توحیدی قابل
مقایسة با آن نیست به ویژه آنکه جامه ای زیبا از حسن بیان- بر خاسته از معدن فصاحت
اهل بیت پیامبر(ص)- نیز بر زیبایی محتوای آ نها می افزاید.
مبنای امام سجاد(ع) در صحیفه، توحید است و
همه چیز را بر اساس توحید باریتعالی مطرح میکند،در منطق امام سجاد(ع)توحید،یک بحث
نظری خشک و بی نتیجه نیست،بلکه آثار عملی فراوان بر آن مترتب است به ویژه در مقوله
اخلاق.6
امام
زین العابدین(ع) در دعای بیستم صحیفه با زبان مناجات از خداوند متعال مکارم اخلاقی
و درجات بلند ایمان و یقین را مسالت میکنند و عنوان این دعای نورانی به مکارم
الاخلاق معروف است و می شود گفت تنها دعایی است که بطور اختصاصی به بیان آموزه های
اخلاقی پرداخته و بعنوان منشور جامع اخلاقی در بین شیعیان اهل بیت به یادگار مانده
است.
امام
سجاد(ع) در ابتدای این دعای نورانی به پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش درود می فرستد
و به خداوند عرضه می دارد«اللهم صل علی محمد وآله و بلغ بایمانی اکمل الایمان
واجعل یقینی افضل الیقین وانته بنیتی الی احسن النیات و بعملی الی احسن الاعمال»7 خدایا
ایمان مرا به به حد اکمل برسان، و مقام
یقینم را به برترین مقامات یقین برسان، ونیتم را به رتبه نیکوترین نیتها و عملم را
نیکوترین اعمال مقرر فرما.
مضامین
این دعا بقدری عمیق و زیبا و پر مغز است دل هر انسانی را به وجد می آورد و پای طلب
وسیر و سلوک الی الله را شتاب می بخشد. صحیفه سجادیه مبدع نوعی انسان شناسی مبتنی
بر توحید است که در نوع خود بی نظیر است.در این دعای نورانی عالی ترین معالی اخلاق
و راههای وصول به آن مدارج بلند و آفات هرکدام از مکارم اخلاق که در سطوح مختلف می
تواند زایل کننده آن صفا ت و آثار نیک آنها باشد بیان شده است. معارف بلندی که
امام سجاد(ع) در این دعای شریف بیان فرموده چنان باعظمت اند که تصور میشود تخلق به
یکی از آنها در رسیدن به نورانیت نفس کفایت میکند و انسان با توجه به ین مکارم
اخلاقی به عظمت اخلاق پیامبر اسلام و اهل بیت ایشان پی می برد. در فرازی از این
دعای نورانی آمده است:«اللهم صل علی محمد و آله ولاترفعنی فی الناس درجة الا
حططتنی عند نفسی مثلها ولاتحدث لی عزا الا احدثت لی ذلة باطنة عند نفسی بقدرها»8 خدایا
بر محمد و آل پاکش درود فرست و هر اندازه که به من نزد خلق رفعت و بلندی عطا می
کنی، به همان اندازه مرا در نظر خودم خوار و پست گردان و هر عزتی که در ظاهر به من
عطا فرمودی،همان قدر ذلت و حقارت به باطن و ذاتم عنایت بفرما.
پرداختن
به معارف اخلاقی دعای مکارم الاخلاق مجالی مفصل می طلبد تا قدم به قدم در کلمه
کلمه این دعای نورانی تامل و تفکر شود گنج های عظیم اخلاقی و تربیتی استخراج گردد.
مرحوم
فلسفی شرحی سه جلدی بر دعای مکارم الاخلاق نگاشته اند که می شود گفت یک شرح روایی
است. ایشان در این کتاب با تبیین آموزه های اخلاقی این دعای نورانی با بهره گیری
از آیات و روایات شرح شیوا و زیبایی را ارائه داده اند که علاقمندان را به آن کتاب
ارجاع می دهیم.
امام
سجاد(ع) در دعای هشتم به بیان رذایل اخلاقی مهلکی می پردازد بدون توفیق و عنایت
ویژه خداوند،تصفیه باطن از آن رذایل امری ناممکن است.حضرت در جاهای مختلف صحیفه
نورانی به بیان رذایل اخلاقی و استعاذه به رب العالمین از آنها پرداخته است اما در
دعای هشتم بخصوص به این مبحث پرداخته شده است که اینگونه شروع می شود«اللهم انی
اعوذ بک من هیجان الحرص و سورةالغضب و غلبةالحسد و ضعف الصبر و ...»9 حضرت بعد از
بیان بیش از بیست رذیله اخلاقی و آثار اجتماعی آنها،از خداوند متعال می خواهد که
همه مومنین را از این رذایل و پیامدهای سوء آن پاک و حفظ کند.
یکی
از مهمترین مسایل اخلاقی که تاثیر مستقیم در سعادت دنیوی و اخروی انسان دارد،
احترام به والدین و مجاهده در ادای حق عظیمی است که آنها بر گردن ما دارند. امام
زین العابدین در دعای بیست و چهارم با بیانی لطیف ما را به این امر مهم متذکر می
سازند. در فرازهایی از آن دعای نورانی حضرت می فرمایند«اللهم صل علی محمد و آل
محمد و الهمنی علم ما یجب لهما علی الهاما واجمع لی علم ذلک کله تماما ثم استعملنی
بما تلهمنی منه»10 خدایا بر محمد و آل او درود فرست حقوق واجب والدینم را به من
الهام نما و مرا در راه ادای کامل آن حقوق به خدمت بگیر.
در
این دعای نورانی حضرت به نکاتی اشاره میکنند که انسان را متوجه عظمت مقام والدین
کرده او را به تواضع و فروتنی وادار میکند، «اللهم اجعلنی اهابهمه هیبة السلطان
العسوف و ابرهما بر الام الرئوف»11 خدایا جاه و جلال والدینم را در نظر من همچون
شکوه سلطان جائر و عطوفت آنها را در دلم مانند مادر رئوف قرار ده.
آموزه های اخلاقی در کتب ادعیه
سید
بن طاوس در مهج الدعوات ادعیه زیادی از حضرات معصومین به طور جداگانه نقل میکند که
در لابلای این ادعیه آموزه های اخلاقی مهمی بیان شده است، از آن جمله دعایی است که
وهب ابن اسماعیل از امام باقر(ع) و ایشان از پیامبر اکرم(ص)نقل میکنند. در
فرازهایی از این دعای نورانی آمده است«اللهم انی اسئلک الثبات فی الامر و العزیمه
علی الرشد ...و اسئلک قلبا خاشعا سلیما و لسانا ذاکرا صادقا» 12 در این فراز
نورانی،ثبات قدم در راه حق،اراده آهنین بر طی طریق رشد،وقلب سلیم و زبان صادق از
خداوند مسالت شده است که مهمترین لوازم تخلق به اخلاق الهی است.در همین دعا و
ادعیه دیگر با مضامین مختلف معارف اخلاقی بیان شده است.
شیخ
طوسی در مصباح المتهجد ادعیه مربوط به ایام و ازمنه مختلف سال را گرد آوری کرده است
که در بین دعاها،ادعیه ای هستند که آموزه های اخلاقی مهمی را متذکر شده اند.
به
طور کلی آموزه های اخلاقی موضوعی است که رد پای آن را می شود در بسیاری از ادعیه
پیدا کرد. ادعیه ماهها خصوصا ماه مبارک رمضان و رجب و شعبان سرشار از آموزه های
مهم اخلاقی است. روح حاکم بر ادعیه ماه رمضان، همدردی با فقرا و مستمندان و
گرسنگان و هر انسان دردمندی است که به بلایی مبتلا شده است و همدردی با انسانها
یکی از مهمترین اصول اخلاق و صفات انسانی است. مثلا در دعایی که در ماه رمضان بعد
از هر نماز می خوانیم از خدا با ابتهال و زار ی مسالت می کنیم که گره از کار همه
انسانهای دردمند بگشاید«اللهم اغن کل فقی اللهم اشبع کل جائع اللهم اکس کل عریان
اللهم اقض دین کل مدین و...»13
دعاهای
ایام ماه مبارک رمضان نیز خالی از معارف اخلاقی نیست. مناجات های ابو حمزه ثمالی و
شعبانیه به فرموده عارف کامل امام خمینی(ره)گنجینه معارف توحیدی است، در مناجات
ابو حمزه بحث های عمیق آسیب شناسی اخلاقی مطرح شده است، در فراز هایی از این دعای
نورانی آمده است:«لعلک رایتنی غیر شاکر لنعمائک فحرمتنی،او لعلک فقدتنی من مجالس
العلماءفخذلتنی»14
در
این فراز نورانی علت محرومیت از نعمت های الهی، ناسپاسی ذکر شده است و علت
واگذاشتگی و محرومیت انسان از هدایت و تکریم خداوند،دوری از مجالست و هم نشینی با
علمای ربانی بیان شده است.
یکی
دیگر از ادعیه ای که متضمن معارف اخلاقی است دعای حضرت ولیعصر (ع) است، این دعای
نورانی با طلب توفیق اطاعت و درری از معصیت شروع می شود و تا پایان دعا به آموزه
های مهم اخلاقی و استمداد از خداوند متعال در تخلق به فضایل و دوری از رذایل ذکر
شده در دعا می پردازد:«اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعدالمعصیه و صدق النیه و
عرفان الحرمة و اکرمنا باالهدی والاستقامه و سدد السنتنا بالصواب والحکمة و املا
قلوبنا بالعلم والمعرفه و طهر بطوننا من الحرام والشبهه و...»15
جمع بندی
دعا،
برای نیل به کمال معنوی و تقرب به خداوند هم طریقیت دارد هم موضوعیت. موضوعیت دعا
به این است که دعا مغز و روح عبادات است و خواندن رب العالمین و توجه به فقر وجودی
و استمداد به قاضی الحاجات، افضل عبادات موجب محبوبیت بنده نزد خداوند متعال است،
طریقیت دعا یک جنبه اش همان معرفت بخشی ادعیه است. از مطالبی که گذشت روشن می شود
که ادعیه نورانی وارده از اهل البیت راهگشای بسیاری از مسائل پیچیده اخلاقی و
رفتاری اند که پاسخ بسیاری از سوالات و درمان بسیاری از دردهای روحی و معنوی و
معضلات رفتاری و اجتماعی را می توان از منبع پر فیض ادعیه در یافت کرد. کافی است
چشم بگشاییم و به این سفره معرفت خوب بنگری
ناصر
اکبرزاده
........................................................................................................................................................
1-فرقان
آیه77
2-اصول
کافی ج1ص10
3-مستدرک الوسایل ج2 ص85
4و5-فیض کاشانی-محجةالبیضاءج4
ص121
6-منصور پهلوان-مبانی اخلاق در
صحیفه-مجله سفینه ش8
7و8-صحیفه سجادیه-دعای بیستم ص94
9-صحیفه سجادیه ص55
11و10-صحیفه سجادیه ص119
12-مهج الدعوات ص169
13-مفاتیح الجنان ص320
14-مفاتیح الجنان ص346
15-همان ص218