الأمان - زنهار دادن

الأمان - زنهار دادن میزان الحکمه ، جلد 1 ، صفحه 481 - 485

الأمان

زنهار دادن

و لمزيد الاطّلاع راجع : بحار الأنوار : ١٠٠ / ٤٣ «العهد و الأمان» . كنز العمّال : ٤ / ٣٦٢ ـ ٤٨٤ «الأمان و المعاهدة» . انظر : عنوان ٣٧٣ «العهد» ، ٣٨٥ «الغدر» . الحجّ : باب ٧١٥ .

٣١٠ - الأمانُ

امان دادن

(إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شَاءَ اللّه ُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللّه ُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً ) . [1]«مگر كسانى كه به قومى مى پيوندند كه ميان شما و ايشان پيمانى است يا خود نزد شما مى آيند در حالى كه از اينكه يا با شما بايد بجنگند، يا با قوم خود، خسته و دلتنگ شده باشند، و اگر خدا مى خواست آنان را بر شما چيره مى كرد و با شما به كارزار برمى خاستند، ولى اگر از شما كناره گرفتند و با شما نجنگيدند و از در تسليم وارد شدند خداوند اجازه جنگ با آنان را نمى دهد».

(انظر) المائدة : ١ ، الأنفال: ٥٦ ـ ٥٨ ، ٦١ ، ٧٢ ، التوبة : ١ ، ٢ ، ٤ ـ ٨ ، ١٠ ـ ١٣ . ١٦٣٣- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إذا أمِنَكَ الرّجُلُ على دمِهِ فلا تَقْتُلْهُ . [2]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اگر كسى بر جان خود از تو امان خواست، او را نكُش.

١٦٣٤- عنه صلى الله عليه و آله : مَن قَتلَ مُعاهِدا لَم يَرِحْ رائحَةَ الجنّةِ، و إنَّ رِيحَها لَيُوجَدُ مِن مَسِيرةِ أربَعينَ عاما . [3]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كه كافر پيمان بسته اى را بكشد، بوى بهشت را ـ كه از فاصله چهل سال به مشام مى رسد ـ استشمام نخواهد كرد.

١٦٣٥- عنه صلى الله عليه و آله : مَن أمَّنَ رَجُلاً على دَمِهِ فقَتلَهُ فأنا بَريءٌ مِن القاتل ، و إنْ كانَ المَقتولُ كافرا . [4]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كه كسى را امان (پناه) دهد و او را بكشد، من از آن قاتل بيزارم، اگر چه آن مقتول كافر باشد.

١٦٣٦- عنه صلى الله عليه و آله : مَن أمّنَ رجُلاً على دَمِهِ فقَتلَهُ فإنّهُ يَحمِلُ لِواءَ غَدْرٍ يومَ القيامةِ .[5]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس مردى را بر جانش امان دهد و او را بكشد، در روز رستخيز پرچم خيانت را حمل مى كند.

٣١١ - الاعتِصامُ بِالذِّمَمِ

وفاى به پيمان

١٦٣٧- الإمامُ عليٌّ عليه السلام : اعتَصِموا (استَعصِموا) بالذِّمَمِ في أوْتادِها .[6]امام على عليه السلام : ميخهاى عهد و پيمانها را محكم كنيد.

١٦٣٨- عنه عليه السلام ـ في عَهدهِ للأشتَرِ ـ : و إنْ عَقَدتَ بينَكَ و بينَ عدُوِّكَ عُقْدةً أو ألْبَسْتَهُ مِنكَ ذِمّةً فَحُطْ عهدَكَ بالوفاءِ وَ ارعَ ذمَّتَك بالأمانَةِ ، و اجعَلْ نفسَكَ جُنّةً دُونَ ما أعطَيتَ ، فإنّهُ ليسَ مِن فرائضِ اللّه ِ شَيءٌ النّاسُ أشَدُّ علَيهِ اجْتِماعا مَع تَفرُّقِ أهوائِهم و تَشتُّتِ آرائهِم مِن تعظيمِ الوفاءِ بالعُهودِ .[7] امام على عليه السلام ـ در فرمانش به مالك اشتر ـ نوشت: اگر با دشمن خود پيمانى بستى يا بر او جامه امان پوشاندى، به پيمان خويش وفا كن و پيمانت را با امانت رعايت نما و خود را سپر امانى كه داده اى گردان ؛ زيرا مردم، با همه خواستهاى گوناگون و آراى پراكنده اى كه دارند، نسبت به هيچ فريضه اى از فرايض الهى، به شدّت بزرگ شمردن وفاى به پيمانها همداستان نيستند.

٣١٢ - احتِرامُ الذِّمَمِ

احترام به پيمانها و امانها

١٦٣٩- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : يُجِيرُ على اُمَّتي أدْناهُم .[8] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كمترين فرد امّت من مى تواند از طرف آنها امان دهد.

١٦٤٠- عنه صلى الله عليه و آله : المسلِمونَ إخْوةٌ ، تَتَكافَأُ دِماؤهُم ، يَسْعى بذِمَّتهِم أدْناهُم ، و هُم يَدٌ على مَن سِواهُم . [9]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مسلمانان برادرند، خون هايشان يكسان است، كمترين آنها امان مى دهد و در برابر بيگانگان يكدست و متحدند.

١٦٤١- الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ و قد سُئلَ عن معنى قولِه صلى الله عليه و آله: يَسْعى بذِمَّتهِم أدناهُم ـ : لو أنَّ جَيشا مِن المسلِمينَ حاصَروا قَوما مِن المشرِكينَ فأشْرَفَ رجُلٌ فقالَ : أعطُوني الأمانَ حتّى ألْقى صاحِبَكُم و اُناظِرَهُ ، فأعْطاهُ أدْناهُمُ الأمانَ وَجبَ على أفضَلِهِم الوفاءُ بهِ . [10]امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش از معناى اين جمله پيامبر كه : كمترين آنها امان مى دهد ـ فرمود : اگر سپاهى از مسلمانان گروهى از مشركان را محاصره كنند و در همين وضع مردى از محاصره شدگان بيايد و بگويد: به من امان دهيد تا بيايم و با فرمانده شما گفتگو كنم و پايين ترين فرد سپاه مسلمانان به آنان امان دهد، بالاترين فرد آنان بايد به اين امان پايبند باشد.

پی‌نوشت‌ها

[1] . النساء : ٩٠ .

[2] . كنز العمّال : ١٠٩٠٩ .

[3] . كنز العمّال : ١٠٩١٤ .

[4] . كنز العمّال : ١٠٩٣٠ .

[5] . كنز العمّال : ١٠٩٤٣ .

[6] . نهج البلاغة : الحكمة ١٥٥ .

[7] . نهج البلاغة : الكتاب ٥٣ .

[8] . كنز العمّال : ١٠٩٣٢ .

[9] . بحار الأنوار : ١٠٠ / ٤٦ / ٦ .

[10] . الكافي : ٥ / ٣٠ / ١ .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

علائم ظهور

علائم ظهور

متن سخنرانی علائم ظهور در موضوع ویژگی های انتظار و عصر ظهور در این بخش قرار دارد.
تجلی ولایت الهی در عصر ظهور

تجلی ولایت الهی در عصر ظهور

در این متن به تجلی ولایت الهی در عصر ظهور با موضوع ویژگی های انتظار و عصر ظهور پرداخته شده است.
بررسی ولادت امام زمان(عج)

بررسی ولادت امام زمان(عج)

در این بخش متن سخنرانی با عنوان بررسی ولادت امام زمان(عج) در موضوع ویژگی های انتظار و عصر ظهور آورده شده است.
No image

اعتقاد به امام زمان از نگاه شیعه و سنی

متن سخنرانی اعتقاد به امام زمان از نگاه شیعه و سنی در موضوع ویژگی های انتظار و عصر ظهور در این بخش قرار دارد.

پر بازدیدترین ها

No image

از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی (10) تسلیم

در این متن به از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی (10) تسلیم با موضوع ویژگی های انتظار و عصر ظهور پرداخته شده است.
No image

از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی (9) صراط مستقیم

در این متن به از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی (9) صراط مستقیم با موضوع ویژگی های انتظار و عصر ظهور پرداخته شده است.
No image

از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی (6) حُسن عاقبت

در این بخش متن سخنرانی با عنوان از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی (6) حُسن عاقبت در موضوع ویژگی های انتظار و عصر ظهور آورده شده است.
No image

از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی (7) عدم تسلط شیطان

در این بخش متن سخنرانی با عنوان از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی (7) عدم تسلط شیطان در موضوع ویژگی های انتظار و عصر ظهور آورده شده است.
Powered by TayaCMS