همان گونه که از مطالب گذشته دریافتیم، اسلام محتوا و روشی از تعلیم و تربیت ارائه می دهد، که برای رشد گرایش فطری کودک به دین راه همواری را فراهم می سازد. از آیات قرآن کریم، که در این زمینه نازل شده، یک مطلب به روشنی استفاده می شود: روح انسان باید با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است پرورش یابد. آفرینش خدا تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیش تر مردم نمی دانند.(روم: 30)
برخی از افراد با نیت نیک، تعلیمات دینی را به کودک می آموزند، ولی به دلیل نداشتن شناخت کافی، روح کودک را تباه می کنند.
به نظر برخی از صاحب نظران، حس دینی کودک به صورت دل بستگی و عشق به والدین ظاهر می شود؛ والدینی که به نظر کودک بسیار قوی، با اطلاع و فناناپذیرند. هرقدر کودک از محدودیت توان و دانش والدین آگاه گردد، این دل بستگی به سوی قدرت عالی تر هدایت می شود و نیز در اثر تعلیم و تربیت سازنده دینی به موجود غیرمادی، واقعی، مطلق و کامل و سرانجام،به میزان آگاهی خود از عقیده مادی و انسان انگارانه، به ایمان واقعی به خداوند رهنمون می گردد.
4. اسلام برای تشکیل و حفظ خانواده یک سلسله پیش گیری ها و راهنمایی ها ارائه داده و روابط خانواده را به صورت قانون مطرح کرده است. در قرآن کریم، میل جنسی به عنوان یک انگیزه مهم انسان، همانند میل به مال و ثروت، مطرح شده و مایه افزایش زیبایی زندگی برشمرده شده است.(آل عمران: 14) اشاره ای که در سوره یوسف در مورد میل جنسی آمده این است: گاهی این میل چنان بر شخص غلبه می کند که مرتکب گناه می گردد.(یوسف: 53)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: یکی از سه چیزی که در دنیا عشقش در دل انسان کاشته شده، زن (و آن دوی دیگر بوی خوش و نماز) است.(وسایل الشیعه، ج 15، ص 10)
اسلام ساختار جامعه عرب بت پرست پیش از اسلام را، که زنان و کودکان در آن بی مقدار و کم اهمیت بودند، به دوره ای تغییر داد که ارزش های اصیل انسانی بر آن حاکم گردید.
شیوه زندگی اعراب بت پرست پیش از اسلام، آن گونه که در تاریخ آمده است، شیوه ای معقول، مناسب یا از نظر منطقی، دارای نگرش منسجم نبود و به ویژگی های افراد خوبی که بتوانند جامعه ای سالم بسازند، اهمیت نمی داد. در نگرش جدید، توجه اصلی بر تربیت و آماده سازی افراد برای زندگی اخلاقی با فرهنگ و آبرومند، متمرکز شد. ارزش انسان نباید با معیارهای مادی و جسمانی مورد سنجش قرار گیرد، بلکه آن را با علم و تقوا باید سنجید. نقش ها و وظایف اجتماعی را باید بر اساس توانایی، مهارت و فرهنگ افراد تقسیم کرد.
خانواده نهاد اصلی جامعه است. خانه سالم نگهبانی برای کودک در نظر می گیرد تا او فکر و اخلاق سالم داشته باشد. همان گونه که قبلاً گفته شد، پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: خانواده در دست یابی افراد به نگرش درست یا نادرست از زندگی و روش آن، نقش اساسی دارد.
به همین دلیل، مادر که در تربیت ونگه داری کودک نقش اصلی را برعهده دارد، در میان اعضای خانواده، نسبت به پدر از جایگاه مهم تری برخوردار است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ضمن جلب توجه به ساختار حساس روانی زن، اهمیت احساس مادرانه را نسبت به کودک بیان می دارند و می فرمایند: کریمانه ترین موهبت دنیا داشتن همسری نیکوست. به دلیل همین توصیه های پیامبر صلی الله علیه و آله ، زنان معمولاً برای فراگیری احکام دین به راحتی نزد آن حضرت می رفتند و در حل مشکلات از ایشان کمک می خواستند. عایشه نیز این ویژگی زنان مدینه در یادگیری معارف دینی را تأیید می کرد. او همچنین در برابر کسانی که می گفتند: اگر زن، الاغ یا گربه از جلوی نمازگزار عبور کند نمازش باطل است، واکنش نشان می داد و با این عقیده، که زن با حیوان برابر است، مخالف بود.
قرآن کریم دو چیز را چشمگیر و حیاتی تلقی کرده و آن دو عبارت است از: حقوق زن و قانون خانواده. برای تحوّل شرک وآداب جاهلی پیش از اسلام، که مبتنی بر بی ارزش دانستن زنان و موقعیت پایین آنان در خانواده و ساختار اجتماعی بود، سوره بلندی (مشتمل بر 176 آیه) به نام «نساء» نازل شد. برخی از موضوعات مربوط به زنان در سوره های دیگر نیز آمده است. در این آیات، قوانینی مربوط به امنیت مالی زنان متأهّل، حق ارث برای آنان، مصونیت دختران یتیم از سوء استفاده و احکام «طلاق» بیان شده است.
5. یکی از عادات عرب های پیش از اسلام این بود که رفتار دوستانه و محبت آمیز با کودکان را معمولاً نوعی ضعف تلقی می کردند، با کودکان به گونه ای رفتار می شد که شایسته یک انسان نبود. نگرش اعراب بت پرست پیش از اسلام، به خصوص نسبت به دختران بسیار خشن و دور از ترحّم بود. قرآن مجید این نگرش را این گونه حکایت کرده است: «و هرگاه یکی از آنان را به دختر مژده می دادند، چهره اش سیاه می گردید، در حالی که خشم خود را فرو می خورد. از بدی آنچه به او بشارت داده شده از قبیله [خود] روی می پوشاند. آیا دختر را با خواری نگه دارد یا در خاک پنهانش کند؟!»(نحل: 58 59)
قرآن بطلان و ظالمانه بودن این ذهنیت را خاطرنشان می کند: «وَه چه بد داوری می کنند.»(نحل: 59) علاوه بر این، قرآن کریم از فرزندان به عنوان «زیبایی زندگی دنیا»(کهف: 46) یاد می کند، ترحم و مهربانی والدین را نسبت به آنان مورد تأکید قرار می دهد، و سرپرست خانواده را مسؤول حفاظت و نگه داری اعضای آن از خطرات می شمارد.(تحریم: 6 )
همه این توصیه ها برای آن است که کودک را مورد توجه اصلی خانواده های مسلمان قرار دهد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با کودکان بازی می کردند، شوخی می نمودند، با مهربانی گونه هایشان را نوازش می دادند، به آن ها اجازه می دادند تا روی دامانشان بنشینند و بر شانه ایشان سوار شوند و گاه این ها را در آغوش می گرفتند و می بوسیدند. افزون بر این، زمانی که پیغمبر صلی الله علیه و آله نماز می خواندند، نوه های آن حضرت روی دامانشان می نشستند، حتی اگر به سجده هم می رفتند، به آن ها اجازه می دادند، تا بر پشت ایشان سوار شوند. وقتی فرزند کوچک پیغمبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت، اشک از چشمان ایشان جاری شد. عرب های مشرک آن دوران هرگز این رفتارهای پیغمبر صلی الله علیه و آله را عادی تلقی نمی کردند، از این رو، برخی از آن ها این گونه رفتارها را بیگانه و دور از فرهنگ حاکم می دانستند. اما کودکانی که نزدیک پیامبر زندگی می کردند، آن ها که آن حضرت را در کوچه و خیابان می دیدند و شاهد اظهار محبت ایشان بودند، همیشه از پیامبر صلی الله علیه و آله تصویری به عنوان «معلم دوست داشتنی و صمیمی» در خاطر داشتند.
به عنوان مثال، انس بن مالک، یکی از صحابه معروف پیامبر صلی الله علیه و آله ، می گوید: «من ده سال در خدمت آن حضرت بودم. ایشان در این مدت، هرگز با من خشمگین نشدند و هیچ گاه نپرسیدند که چرا این کار را این گونه انجام دادی یا این گونه انجام ندادی.»
معاویة بن حکم می گوید: «من هرگز معلمی بهتر از پیامبر سراغ ندارم، نه قبل و نه بعد از ایشان. سوگند یاد می کنم که او هرگز مرا نفرین نکرد، تنبیه ننمود و ناسزا نگفت.»
اهتمام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در توجه دادن مردم به اهمیت جایگاه والدین از یک سو و این که نیاز کودک به مهر و محبت موجب هدایت او به علم و ارزش هاست از سوی دیگر، بیانگر آن است که ایشان به عنوان یک معلم فرستاده شده اند. درست به همان اندازه که حقوق والدین اهمیت دارد، حقوق کودک نیز مهم است. پیامبر صلی الله علیه و آله توصیه نمودند که در ابراز محبت به کودکان تبعیض آمیز رفتار نکنند و در تنبیه آنان از حدود الهی تعیین شده درقوانین وتعلیمات اسلام تجاوزنکنندومهم تر ازهمه تربیت و سوادآموزی کودکان را همگانی ساختند.