قناعت برای همه مفید است
به شما عرض میکنم «ما شما را دعوت نمیکنیم به زُهد سلمان و ابوذر»، بین امثال من و شما با سلمان و ابوذر فاصله خیلی زیادی است، ما هرگز نه من و نه شما، طاقت آن چیزها را و آن علوّ و عروج و آن والایی را نداریم که بخواهیم خودمان را به آن چیزها برسانیم، یا مثلاً فرض کنید که آرزوی آن را حتی در دلمان بیاوریم، امّا من این را عرض میکنم که اگر بین ما و آنها، زندگی ما و زندگی آنها، هزار درجه فاصله است، میشود این هزار درجه را، ده درجه، بیست درجه، صد درجه کم کرد، خودمان را به زندگی آنها نزدیک کنیم.(خطبهی عقد مورخهی ۱۷/۱۱/۱۳۷۹)
قناعت کنید، از قناعت خجالت نکشید، بعضیها خیال میکنند که قناعت مال آدمهای تهیدست و فقیر است و اگر آدم داشت، دیگر لازم نیست قناعت کند، نه، قناعت یعنی در حدّ لازم، در حد کفایت، انسان توقّف کند.(خطبهی عقد مورخهی ۱/۱/۱۳۷۶)
توقّعات مادّیِ زیاد و بالا، موجب تنگی معیشت و موجب ناراحتی خود انسان میشود، اگر انسان توقّع خودش را از زندگی توقّع کمی قرار دهد، این مایهی سعادت خواهد بود، نه فقط برای آخرت انسان خوب است، که برای دنیای انسان هم خوبست.(خطبهی عقد مورخهی ۲۱/۱۲/۱۳۷۹)
سعیتان را بگذارید بر زندگی ساده و به دور از اشرافیگری، بر زندگیای که منطبق باشد بر زندگی متوسط مردم، نمیگویم پایینترین مردم، متوسط مردم، نگاه نکنید به مسابقه مادّیگری. مسابقه هست، چنانچه در راه بهشت خدا مسابقه هست، در راه بهشت خیالی دنیا هم مسابقه هست، برای تجمّلاتش، برای مقام و قدرتش، برای اسم در آوردن و معروف شدنش، مسابقه هست، این مسابقه، مسابقه ناسالمی است، هر کدام که بخواهید به این مسابقه وارد شوید آن دیگری مانع شود و به عنوان یک ناصح با شما عمل کند.(خطبهی عقد مورخهی ۳/۶/۱۳۷۵)
در همهی مراحل بایستی میانه روی و قناعت و گرایش به روش متواضعانه و فقیرانه را فراموش نکرد که این نظر اسلام است.(خطبهی عقد مورخهی ۲۲/۹/۱۳۸۰)
از مراسم عروسی آغاز کنید
در همهی امورِ زندگیتان سادگی را رعایت کنید، اوّلش هم از همین مراسم ازدواج است، از این جا شروع میشود، اگر ساده برگزار کردید، قدم بعدیاش هم میشود ساده و الّا شما که رفتید آن مجلس کذاییِ مثل اعیان و اشرافهای زمان طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمیتوانید بروید توی خانهی کوچکی مثلاً با وسایل مختصری زندگی کنید، این جور نمیشود دیگر، چون خراب شده و از دست رفته است، از اوّل، زندگی را پایهاش را بر اساس سادگی و ساده زیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه «ان شاء الله» آسان شود.(خطبهی عقد مورخهی ۱۳/۶/۱۳۷۴)
حالِ پدر و مادر را رعایت کنید
متأسفانه این پرداختن به تشریفاتِ ازدواج و مهریّههای گران و جهیزیّههای سنگین و مجالس آنچنانی خیلی اخلاقها را فاسد کرده است! شما دخترها و پسرها که عروس و داماد میشوید، پیشقدم شوید، بگویید ما این جوری نمیخواهیم، به این زیادی نمیخواهیم، وقتی جامعه مشکل دارد وقتی در جامعه فقیر هست باید انسان ملاحظه کند.(خطبهی عقد مورخهی ۱۴/۹/۱۳۷۲)
ما به دخترها و پسرها سفارش میکنیم اصرار نکنید، زیاده نخواهید، پدر و مادرها را زیر فشار قرار ندهید تا در رو در بایستی بمانند، این چیزها را بریزید دور، اصل، یک حادثه انسانی است، آن چیست؟ زناشویی، انسانیترین کارهای دنیاست، این را مادی و پولی نکنید، آلودهاش نکنید.(خطبهی عقد مورخهی ۸/۱۱/۱۳۷۲)
اگر دختر و پسر اهل قناعت و ساده زیستی باشند، بزرگترها هم مجبور میشوند از آنها تبعیت کنند.(خطبهی عقد مورخهی ۲۸/۹/۱۳۷۴)
حجاب و عفاف
اسلام که راجع به حجاب حرف میزند، آیات قرآن که راجع به حجاب حرف میزند، راجع به حدود زن و مرد با یکدیگر دستور دارد، این به خاطر خود مردم است، به خاطر همین خانوادههاست، همین دخترهای جوان که شوهرشان را میخواهند از دست ندهند، این پسرهای جوان که زن محبوبشان را میخواهند از دست ندهند، این، بدون حجاب و بدون رعایت نمیشود، آیاتِ قرآن این طور حکمت آمیز و عمیق است.(خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۵/۱۳۷۵)
این محرم و نامحرمها، این حجاب و حفظ زن، این «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم.....، و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ»(سورهی نور، آیهی 30-۳۱)، چشمهایتان را به هر منظرهای باز نکنید، به هر چیزی نگاه نکنید تا به هر طرفی کشانده نشوید این برای چیست؟ این برای این است که این زن و شوهر به هم مهربان و وفادار بمانند، آن مردی و آن زنی که در جوامع فاسد دنیا به هر جا رسیدند، به هر گذرگاهی که رفتند، هر طور دلشان خواست سوء استفاده کردند و اختلاط پیدا شد، دیگر برای آنها محیط خانوادگی چقدر اهمیت پیدا خواهد کرد؟ هیچ، اسمش را هم گذاشتهاند آزادی که اگر این آزادی باشد، بزرگترین بلیههای بشر محسوب میشود، آن مردی که هر طور دلش بخواهد به هر طرف متمایل باشد به طرف زنها، عِنانی ندارد، حفاظی ندارد و آن زنی که با حیا و عفاف و حجاب انسانی آراسته نیست، حفاظی ندارد، چنین زن و مردی برای زن خودشان، برای شوهر خودشان احترامی و اهمیّتی قائل نیستند.
در اسلام، یک زن و مرد در مقابل هم مسؤول هستند و به هم علاقهمندند، به هم محتاج و وابستهاند، یک سلسلهی عظیم و طولانی که از احکام ناشی میشود از چیست؟ از اینکه میخواهند خانواده محکم بماند و این زن و شوهر به هم خیانت نکنند و با هم باشند.(خطبهی عقد مورخهی ۱۲/۹/۱۳۷۷)