تاثير همنشيني با صالحان در تربيت

تاثير همنشيني با صالحان در تربيت

بسم الله الرحمن الرحیم

تاثیر همنشینی با صالحان در تربیت

چکیده

اسلام به مسئله تعقل و تفکر اهمیت زیادی داده است، به گونه ای که آیات و روایات زیادی در رابطه با تعقل و تفکر وجود دارد. انسانها روح بسيار حساسى دارند و زود تحت تأثير، واقع مى شوند و متوجه اکثر تاثیراتی که دیگران بر آنها می گذارند نمی شوند. در بعضی از آیات و روایات تاکید شده است که با بعضی از افراد رابطه دوستی برقرار نکنید و با بعض دیگر رابطه برقرار کنید.در انتخاب دوست، معيارهايى را باید در نظر گرفت كه جاويدان باشد تا دوستى پايدار بماند. تعلیلی در سوره نساء آیه 140آمده است، که از آن استفاده می شود همنشین، انسان را مثل خودش می کند. بهترین نمونه برای همنشین بد مشرکان هستند، که از نیاکانشان کورکورانه تبعیت می کنند، و بالطبع کسانی که با انها همنشینی می کنند مثل آنها خواهند شد. و پيغمبران و جانشینان آنها و رهروان راه آنها بهترین همنشینان هستند. و وجود آنها و همنشینی مردم با آنها از بارز ترین دلائل تاثیر معلومات دین درمردم است.

کليد واژه

همنشین، صالحان، تربیت، تربیت عقلانی

مقدمه

مسئله مهمی که در زمان حاضر یعنی عصرتكنولوژى باید توجه داشت این است، که ادیان واقعی و بالخصوص دین اسلام که کامل ترین دین الهی است مخالف تعقل و تفکر نیستند؛ بلکه انسانها را تشویق به تعقل می کنند. و باید این مطلب را در اذهان مردم پیاده کرد، چرا که بعضی از مردم(به خاطر تبلیغات مسموم برخی از مخالفین دین) خیال می کنند، اگر انسان دینی را قبول کند، باید عقل خود را رها کند، و دستورات دین را کورکورانه عمل کند.

مثلا در یکی از کتب شهید مطهری(ره)چنین آمده است« در اروپا عليه اسلام تبليغ مى شد كه اسلام دين جبرى و قضا و قدرى است و آزادى فرد را نفى مى كند و علت انحطاط مسلمانان اعتقاد آنها به قضا و قدر جبرى و كور است و مى گفتند اسلام ضد علم است، دورى مسلمانان از علم را بايد در تعليمات خود اسلام جست.»[1]

بنابراین؛ برای اینکه مردم را از گمراهی نجات داد، باید ابعاد فکری دین را برای مردم بیان کرد، تا عمل آنها به دستورات دین از روی رغبت باشد. و یکی از بهترین و مهمترین منابع برای شناساندن ابعاد فکری دین و بالخصوص دین اسلام، قرآن کریم است، که کتاب هدایت بشر است (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَم ) [2]. و در تمام زمینه های مفید در زندگی دنیوی و اخروی انسان بهترین راهها را نشان می دهد (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنين)[3]

در این نوشتار سعی می کنیم یکی از ابعاد تربیت عقلانی قرآن را تبیین کنیم. و آن بعد این است که همنشینی با انسانهای صالح و خوب چه نقشی در تربیت عقلانی انسان دارد یعنی از طرفی انسان از دوستان و همنشینان خود تاثیر پذیر است و از طرف دیگر اگر نيروى فكرى انسان پرورش و استقلال یابد و قوّه ابتكار او زنده شود باعث پیشرفت انسان در زندگی می شود پس اگر شخص صالحی که به دستورات دین عمل می کند(که از جمله دستورات دین استفاده از نیروی فکر و اندیشه است)همنشین ما شود چه تاثیراتی در پرورش قوه عقلانی ما می گذارد.

مفهوم شناسی موضوع تحقیق

هم نشینی

هرچند هم نشینی به معنای لغوی معاشرت و ارتباط بین دو نفریا چند نفر که با استمرار همراه است.[4]

ولی مراد ازا ین لفظ در مطلب مورد بحث هر گونه معاشرت و ارتباط نیست بلکه معاشرت و ارتباطی مراد است که از روی علاقه و تمایل و انس نسبت به یکدیگر باشد به گونه ای که از لحاظ روانی تاثیراتی غیر مستقیم بر یکدیگر دارند مانند دوستان و الا بعضی از افراد با هم معاشرت و ارتباط دارند ولی هیچ گونه علاقه و تمایلی در معاشرت و ارتباط آنها وجود ندارد مثل افرادی که در یک مکان مشغول کار و فعالیت هستند که هر روز با هم هستند ولی این با هم بودن آنها از روی علاقه نیست.

صالح

مراد از صالح در مطلب مورد بحث همان معنی لغوی آن است؛ یعنی افراد شایسته و خوبی که در کار آنها فساد نیست، و عمل انها مورد رضای خداوند متعال است.[5] و واضح است که این لفظ، نیکوکاران، مومنین، پرهیزکاران و... که معنی لغوی برآنها منطبق است، را شامل می شود

تربیت

واژه «تربيت» در لغت به معناى پرورانيدن يا پرورش آمده است.[6]اما از نظر اصطلاحى تعريفهاى بسيارى از سوى دانشمندان براى آن ارائه شده است كه به برخى از آنها اشاره كرده، در پايان تعريف جامعى ارائه خواهيم داد.

پستالوزى دانشمند تعليم و تربيت سويسى مى گويد: «پرورش عبارت است از رشد طبيعى و تدريجى و هماهنگ همه نيروها و استعدادهاى آدمى.»[7]

هربرت اسپنسر فيلسوف مشهورانگليسى گفته است: «تربيت عبارت است از آماده ساختن انسان براى آنكه بتواند يك زندگى كامل داشته باشد.»[8]

جولز سيمون فيلسوف و استاد فرانسوى، مى گويد: «تربيت طريقه اى است كه عقل به وسيله آن عقل ديگر و قلب، قلب ديگر مى شود.»[9]

استاد شهيد مطهرى (ره) می فرماید:

«تربيت عبارت است از پرورش دادن. يعنى استعدادهاى درونى اى را كه بالقوة در يك شى ء موجود است به فعليت درآوردن و پروردن.»[10]

برخى از دانشمندان تعريفهاى ديگرى از تربيت كرده اند، از جمله: «انتقال معلومات و مهارتها»، «تشكيل عادات و صفات معين در فرد»، «به فعليت رساندن قوا و استعدادهاى انسان»، «آماده كردن خودبراى زندگى دراجتماع معين»، «ايجاد محيط مساعدبراى ارضاى رغبتهاى فرد»[11]. «5»

گوناگونى تعريفهاى ياد شده، معلول اختلاف نظر در موضوع، روش و هدف تربيت، ويژگيهاى مربّى و متربّى و ... و اينكه چه مقدار از مسائل يادشده در مفهوم تربيت مورد نظر قرار گرفته، مى باشد.

با توجه به تعريفهاى مزبور و با ملاك قرار دادن تعريف شهيد مطهرى (ره) از تربيت، مى توان تعريفى را كه نسبت به تعريفهاى ديگر كاملتر و از روشنى و جامعيت بيشترى برخوردار باشد، اين گونه ارائه داد: «تربيت عبارت است از فراهم كردن زمينه ها و عوامل براى به فعليت رساندن و شكوفا نمودن استعدادهاى درونى انسان در جهت مطلوب و استفاده از روشهاى صحيح و مناسب»[12].

بر مبناى اين تعريف، كار مربى فراهم كردن زمينه ها و عوامل مختلف جهت به فعليت رساندن و پرورش استعدادهاى ذاتى متربى است. تربيت به معناى عام آن هر چند شامل همه جانداران مى شود، اما آنچه كه هم اكنون به عنوان تعليم و تربيت بين انديشمندان جهان مورد بحث است، تنها شامل انسان مى باشد. مربى در جريان تربيت بايد هدفى را در نظر گرفته و متربى را به سوى آن سوق دهد، چه اينكه تربيت به معناى خاص آن، عملى ارادى و غيرتصادفى بوده كه بدون تعيين هدف تحقق نخواهد يافت.[13]

تربیت عقلانی

تربيت عقلانی عبارت است از: پرورش و شكوفايى استعداد تعقّلِ نهفته در انسان به منظور دستيابى به حقيقت و واقعيّت.[14]

البته چنانچه از تعریف مشخص است تربیت عقلانی تنها در انسانها وجود دارد و در حیوانات وجود ندارد چرا که انسان در کنار قوایی که با حیوانات مشترک است قوای عقلانى هم دارد كه حيوان از آن برخوردار نيست.[15]

علم به همراه تفکر مفید است

اگر هدف آموزگار فقط اين باشد كه يك سلسله معلومات، اطلاعات و فرمول در مغز متعلّم بريزد، آنجا انبار بكند و ذهن او بشود مثل حوضى كه مقدارى آب در آن جمع شده است، این نقص است. هدف معلم بايد بالاتر باشد و آن اين است كه بايد روحيه تعقل و خردمندي و استفاده بهينه از اين نيروي خدادادي فراهم آيد برنامه هاي تربيتي روش ها و تکاليف تربيتي بايد به گونه اي باشد که متعلّم را به سوي تعقل و تفکر بکشاند تا با استفاده از اين نيرو و توان الهي به راه صحيح رهنمون گردد،يعنى كار معلم در واقع آتشگيره دادن است. فرق است ميان تنورى كه شما بخواهيد آتش از بيرون بياوريد و در آن بريزيد تا اين تنور را داغ كنيد، و تنورى كه در آن هيزم و چوب جمع است، شما آتشگيره از خارج مى آوريد، آنقدر زير اين چوبها و هيزمها آتش مى دهيد تا خود اينها كم كم مشتعل بشود و تنور با هيزم خودش مشتعل گردد.[16]

بنابراين مفهوم تعقل و تفکر چنين است که بايد پويش فکري انسان را از لغزشگاه ها مصون دارد و مساعدت نمايد تا به حقيقت هستي نايل آيد. البته مايه اصلي تفکر، تعليم و تعلم است.

اهمیت تفکر و تعقل در اسلام

در اهمیت تعقل و تدبر و تفکر آیات زیادی وارد شده است، که افراد را در موارد مختلف تشویق به این کار می کند.

در یکی از این آیات است، که خداوند متعال به کسانی که تفکر می کنند؛ بشارت می دهد، که آنها هدایت شده و اولو الالباب هستند.«فَبَشِّرْ عِبادِ. الَّذينَ يَسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعونَ احْسَنَهُ اولئِكَ الَّذينَ هَديهُمُ اللَّهُ وَ اولئِكَ هُمْ اولُوا الْالْبابِ »[17]

پس بندگان مرا بشارت ده!همان كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى كنند آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند. [18]

پیام آیه

کسانی که قبل از انجام هر کاری فکر می کند پشیمان از عاقبت کار خود نمی شوند چراکه با تفکرشان بهترین راه را انتخاب کرده اند .

نکات آیه

  1. اين آيه كه به صورت يك شعار اسلامى درآمده، آزادانديشى مسلمانان، و انتخابگرى آنها را در مسائل مختلف بخوبى نشان مى دهد.
  2. از خصوصیات متفکرین این است به سخنان اين و آن بدون در نظر گرفتن گوينده و خصوصيات ديگر گوش فرا مى دهند
  3. متفکرین در مقام عمل سخنان دیگران را نقّادى مى كنند، سبك سنگين مى كنند، ارزيابى مى كنند،و با نيروى عقل و خرد بهترين آنها را بر مى گزينند، آنها جوياى حقند و تشنه حقيقت، هر جا آن را بيابند با تمام وجود از آن استقبال مى كنند، و از چشمه زلال آن بى دريغ مى نوشند و سيراب مى شوند.
  4. متفکرین اولوالالباب هستند و به گفته صاحب قاموس قرآن، «مراد از اولى الالباب در قرآن صاحبان تفكر و انديشه و درك اند.»[19]

ودر سوره رعد درباره اولوالالباب می فرماید«پايان نيك سراى ديگر، از آن آنهاست . (همان) باغهاى جاويدان بهشتى كه وارد آن مى شوند و همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى گردند . (و به آنان مى گويند:) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نيكوست سرانجام آن سرا (ى جاويدان).[20]»

انسان برترین عامل در تربیت

قبل از ورود به اصل مطلب باید این نکته را متذکر شویم که عامل اصلي در روحيه افراد و اعمال آنها به ايمان و و اراده و معرفت آنها بستگي دارد. عوامل ديگر مانند محيط و وراثت و... عامل درجه دو است.

انسان مي تواند در محيط ناپاك، پاك زندگي كند، همانند آسيه در كنار فرعون، يا برعكس، در محيطهاي پاك، انسان ناشايست باشد، همچون فرزندان يا همسران برخي انبياي الهي. وضع محيط، علت اصلي و تمام علت در خوبي و بدي افراد نيست، ولي اثر فوق العاده اي در روحيات و اعمال دارد، چرا كه انسان، بسياري از صفات خود را از محيط اطراف كسب مي كند. محيطهاي پاك غالباً (نه هميشه) افراد پاك پرورش مي دهد و محيطهاي آلوده غالباً افراد منحرف.

اثرات همنشین در انسان

تعلیلی در سوره نساء آمده است که از آن برای تاثیر همنشین در تربیت انسان که یکی از جنبه های ان تربیت عقلائی است استفاده می کنیم

وقَد نَزَّلَ عَلَيكُم فِى الكِتبِ ان اذا سَمِعتُم ءايتِ اللَّهِ يُكفَرُ بِها ويُستَهزَا بِها فَلا تَقعُدوا مَعَهُم حَتّى يَخوضوا فى حَديثٍ غَيرِهِ انَّكُم اذًا مِثلُهُم انَّ اللَّهَ جامِعُ المُنفِقينَ والكفِرينَ فى جَهَنَّمَ جَميعاً. [21]

و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى كنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى كند.[22]

تبیین آیه

صاحب الميزان مى نويسد:(جمله «انَّكُم اذًا مِثلُهُم» تعليلى است بر نهى از ارتباط دوستانه با كفّار؛ يعنى مسلمانان اگر با غير مؤمنان مجالست كنند از نظر خوى و خصلت همانند آنان خواهند شد.)[23]

و همچنین است اگر انسان با مومنان مجالست کند از نظر خوى و خصلت همانند آنان خواهند شد

پیام آیه

همنشین، انسان را مثل خودش می کند

نکته آیه

تاثیراتی که یک همنشین بد بر انسان می گذارد؛ چنانچه از آیه هم مشخص است، در تمام جوانب است از آن جمله در تفکر و عدم تفکر.

تبعیت کورکورانه مشرکان از نیاکان

بهترین نمونه برای همنشینان بد مشرکان بی فکر بودند که کورکورانه از پدرانشان و نیاکان پیروی می کردند .

شهید مطهری در این زمینه می فرماید: «من يك وقتى آيات قرآن راجع به تقليد و پيروى كوركورانه از پدران را استخراج كردم، ديدم آيات خيلى زيادى است و چيزى كه براى من جالب بود اين بود كه هيچ پيغمبرى مردم را دعوت نكرد الّا اينكه مواجه شد با همين حرف كه تو چرا مى خواهى ما را از سنتهاى گذشته پدرانمان منصرف بكنى؟

با اينكه اقوام پيغمبران خيلى از نظر سنن، مختلف بودند و هر پيغمبرى در ميان قوم خود مسائلى را طرح كرده كه با وضع زندگانى آنها مربوط بوده و با يك اشكالاتى مواجه بوده كه مخصوص آن قوم بوده، ولى يك اشكال عمومى در ميان همه اقوام بوده و همه پيغمبران دچار آن بوده اند و آن مصيبت تقليد از آباء و اجداد و گذشتگان و به قول امروزيها سنت گرايى بوده است.»[24]

و یقینا افرادی را که همنشین این افراد می شدند از آنها در این زمینه پیروی می کردند بدون اینکه از فکر خود استفاده کنند که آیا این کار صحیح است یا نه؟

مذمت قرآن بر تقلید کورکورانه

و قرآن کریم در آیات زیادی اینگونه تبعیت را مذمت کرده که از آن جمله این آیه است :«وَ اذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما انْزَلَ اللَّهُ قالوا بَلْ نَتَّبِعُ ما الْفَيْنا عَلَيْهِ ابائَنا اوَ لَوْ كانَ اباؤُهُمْ لايَعْقِلونَ شَيْئاً وَ لايَهْتَدونَ.»[25]

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟![26]

پیام آیه

هدف قرآن تربیت است به همین دلیل یک قانون و قاعده کلی در این زمینه ارائه می کند که:

«معیار برای تشخیص درستی و نادرستی باید عقل و منطق باشد نه صرف گفتار دیگران.»

نکات آیه

1- قرآن هرگز مردم را جز به نام «ايُّهَا النّاس» ( عموم مردم ) يا «ايُّهَا الْمُؤْمِنون» ( مومنین ) خطاب نمى كند؛ قرآن در تمام زمینه ها لحن مؤدبى دارد. تنها دو سه جا است كه قرآن زبان به يك تعبيرى مى گشايد كه آنهم در واقع بیان واقعیت وجود اشخاص است. يكى آنجايى كه بشر عقلش را، به كار نمى بندد. مثل همین آیه که تعبیر میکند از پدران به کسانی که نمی فهمند و یا در جای دیگر تعبیر تند تری دارد«بدترين جنبنده ها در نزد خدا چيست؟ انسانهايى هستند كه خدا به آنها زبان داده ولى لالند، گوش داده ولى كرند، عقل داده ولى تفكر و تعقل ندارند.».[27] -[28]

2- از ذیل آیه استفاده می شود که هدایت انسان متوقف بر تعقل و تفکر او است. و انسانهایی که از فکر خود استفاده نمی کنند گمراه هستند

توضیح مطلب

اقسام تربیت

اساسا تربیت یا به شکل برنامه ریزی شده است و یا تاثیر گذاری به شکل غیر رسمی و ناآگاهانه و غیر مستقیم. تاثیر هم نشین از نوع دوم است .

عدم توجه انسان نسبت به اکثر تغییرات

انسانها روح بسيار حساسى دارند، زود تحت تأثير، واقع مى شوند. ممكن است بعضى اشخاص خودشان را گول بزنند و خيال كنند معاشرت در آنها تأثير ندارد، ولى اشتباه است، انسان با روحى بسيار حساس و قابل تغيير آفريده شده. تغييرات روحى كه در انسان پيدا مى شود مگر خيلى زياد باشد كه خودش بفهمد و الّا كمتر خود شخص متوجه تغييرات و تبديلات روحى خود مى شود. انسان گاهى جسماً لاغر مى شود و چند كيلو سبك تر مى گردد و چاق مى شود چند كيلو سنگين تر مى شود، تا خودش را وزن نكند متوجه نمى شود.

تغييرات و كم و زيادهاى روحى به درجاتى نامحسوس تر و دقيق تر است و به طريق اولى فهميده نمى شود و متأسفانه روح انسان به مانند وسيله اى نيست كه انسان هر روز يك بار يا هفته اى يك بار و يا ماهى يك بار و حداقل سالى يك بار خودش را وزن كند و ببيند چقدر از لحاظ روحيه سبك تر يا سنگين تر شده. صلاح و فساد بدون آنكه خود اشخاص بفهمند از فردى به فردى سرايت مى كند.

ميزان و تأثير نقش تربيتي همنشین

در رواشناسی اجتماعی ثابت شده است که گروه های همالان، (همسالان و دوستان) معمولا با تاثیر پذیری از اندیشه ها و نوع نگرشها و قضاوت های همدیگر متاثر اند خصوصا در دوره نوجواني و جواني تأثير همسالان بر فرد بسيار شديد است و لذا در باب یک موضوع معمولا متفق القول اند. مثلا در یک گروه از نوجوانان می بینیم که اگرسردسته شان این اندیشه را داشته باشد که «به نظر من موسیقی و ... حلال است و داشتن دوست دختر اشکالی ندارد» این فکر به راحتی در هم گروه هایش رسوخ می کند بدون هیچ استدلالی!

و چه بسيار ديده شده بچه هايي كه از خانواده هاي غير مذهبي بوده اند ولي در اثر همنشيني با دوستان خوب، مذهبي شده اند و بچه هايي كه از خانواده هاي مذهبي بوده اند بر اثر همين ارتباطات، انحراف پيدا كرده اند و نماز، حجاب، عفت و حياي آنها كم رنگ شده و حتي از نظر اعتقادي هم مشكلاتي پيدا كرده اند .

اسلام و تاثیر پذیری از همنشین

تاثيرپذيرى انسان از همنشین از نظر منطق اسلام تا آن حد است كه در روايات اسلامى از پيامبر خدا حضرت سليمان ع چنين نقل شده:" درباره كسى قضاوت نكنيد تا به دوستانش نظر بيفكنيد چرا كه انسان بوسيله دوستان و ياران و رفقايش شناخته مى شود" [29]

امام امير المؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام در گفتار گوياى خود مى فرمايد:هر گاه وضع كسى بر شما مشتبه شد و دين او را نشناختيد به دوستانش نظر كنيد، اگر اهل دين و آئين خدا باشند او نيز پيرو آئين خدا است، و اگر بر آئين خدا نباشند او نيز بهره اى از آئين حق ندارد.[30]

و براستى گاه نقش دوست در خوشبختى و بدبختى يك انسان از هر عاملى مهمتر است، گاه او را تا سر حد فنا و نيستى پيش مى برد، و گاه او را به اوج افتخار مى رساند.

علت تاثیر پذیری

اکثر افرادی که تحت تاثیر دیگران کارهایی انجام می دهند افرادی هستند که می خواهند عناصر اصلي شخصيت و هويت خود را تشکیل دهند.( مثل نوجوانان سنين 15 تا 21 سالگي) اين افراد به دنبال معني دادن به زندگي خود هستند وسعي مي كنند براي خود اهداف و آرمان ها و آرزوهايی در نظر بگيرند.

در اين حالت شديدا به علم و معرفت نيازمندند ولي چون معمولا از دانش كافي برخوردار نيستند، تقليد از همسالان و بعضا الگوهاي نامناسب تأثير زيادي بر آنها مي گذارد و در مقابل از نصيحت و اجبار و مانند آن گريزانند. در مدتي كه دنبال معنا دار كردن زندگي خود هستند چون ريشه افكار و باورهاي آنها محكم نيست، هر راهي را انتخاب كنند، امكان رها كردن و تغيير جهت در آنها سريع است. به همين جهت ما مي بينيم نوجوانان ما به سرعت تغيير عقيده مي دهند و گاهي شديدا مذهبي، نمازخوان و با حجاب مي شوند و زماني هم بي اعتنا به اين امور به دنبال كارهاي ديگر هستند.[31]

تبعیت کورکورانه در عصر حاضر

مسأله تقليد كوركورانه مظاهر تمدن غرب توسط جوانان در عصر حاضر پديده اي است كه داراي علل متعدد و سابقه طولاني مي باشد كه یکی از مهترین این علل دوستان و همنشینان بد در انسان است

به طور كلي، جواناني كه در محيط خانواده و تحت نظارت والدين خويش بسر مي برند و همواره دريافت كننده ي محبت هاي پدر و مادر خويش مي باشند. سعي مي كنند هنجارهاي حاكم بر خانواده و محيط خويش را رعايت كنند، اما اكنون كه بهانه ي تحصيل يا كار از محيط با صفاي خانه و خانواده جدا شدند، تحت تاثیر رفتار دوستان و همنشینان خود قرار می گیرند بدون اینکه فکر کنند آیا این کار درست است.

در واقع از آنجایی که دوستان این افراد در کارها و الگوپذیری خود بدون فکر از دیگران تقلید می کنند دیگران را هم به فکر کردن تشویق نمی کنند .

به نظر مي رسد از جمله مناسب ترين راهها براي مصونيت بخشيدن جوانان از بحران هويت و خارج ساختن آنان از باتلاق «اليناسيون» و از خود بيگانگي باز گرداندن آنها عرضه كردن فرهنگ ناب اسلامي در قالب فنون و هنرهاي مختلف، از طريق گروه هاي همسال و جوانان متفكر، متدين و با اخلاق به آنان است،بسياري از اين جوانان تشنه ي محبت و مهرباني هستند و اين اكسير محبّت را هر كجا بيابند به آن سمت خواهند رفت اگر جوانان با مكتب حيات بخش اسلام و احكام نوراني آن و سيره ي معصومين(ع) آشنا شوند آن را با هيچ چيز عوض نخواهند كرد.[32]

همنشین صالح

بهترین همنشینان برای تربیت خصوصا تربیت عقلانی صالحان هستند که در راس آنها پیغمبران و جانشینان و رهروان راه آنها هستند که بیشترین تاثیر بر رشد و تربیت عقلانی انسانها در طول تاریخ داشتند چنانچه با ملاحظه تاریخ این مطلب بدست می اید که افراد با ایمانی که همنشین پیغمبران بودند از قدرت تعقل و تفکر خود استفاده می کردند که همه اینها به خاطرتاثیرات همنشینی این افراد با پیغمبران و جانشینان و رهروان راه آنها است

یکی از این نمونه ها وجود پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است در سوره آل عمران این گونه می فرماید :

لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ .[33]

خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند. [34]

تبیین آیه

قرآن از وضع دوران جاهليت به" ضَلالٍ مُبِينٍ":" گمراهى آشكار" تعبير كرده است زيرا: ضلال و گمراهى انواع و اقسامى دارد، بعضى از وسائل گمراهى طورى است كه انسان به آسانى نمى تواند باطل بودن آنها را بفهمد و گاهى چنان است كه هر كس مختصر عقل و شعورى داشته باشد، فورى پى به آن ميبرد.[35]

پیام آیه

بعثت پیغمبری که شما را هدایت کند نعمت است .

نکات آیه

روحيه قوم عرب پيش از ظهور پیغمبر با تعصب و قبيله گرايى آميخته بود و با اندك حادثه اى جنگ بين طوايف بر پا مى شد. تعلق خاطر فرد به قبيله او بسيار بود و آن چيزى كه جهت برخوردهاى اجتماعى او را تعيين مى كرد، روح قبيله گرايى بود، نه طرفدارى از حق و عدالت. اعضاى قبيله موظف بودند تا همديگر را تحت هر شرايطى حتى ظالم بودن يارى كنند.

اساس گمراهى عرب در اين بود كه رفتار آنان بر هيچ مبناى عقلى و شرعى استوار نبود. علايم توحيد در ميانشان ناپديد بود و بى هيچ تفكرى پيرامون ارزش بتهاى ساخته دست خودشان، آنها را ستايش مى كردند، رفتارشان جاهلانه و بى منطق بود و آنچه را انجام مى دادند تنها به اين دليل بود كه گذشتگان انجام داده اند وگرنه خاستگاه منطقى و عقلى نداشت.

آرى، اسلام با برچيدن اساس بت پرستى از عربستان به دوره جاهليت پايان داد و با ترغيب مسلمانان به تفكر و پيروى از عقل به جاى تقليد كوركورانه، انوار معرفت و آگاهى را بر عقل و دل مردم تابانيد. عربها در سايه اسلام نه تنها از جاهليت در آمدند، بلكه خود منادى توحيد، دانش و اخلاق نيكو در سراسر جهان آن روز شدند و هر كجا قدم نهادند برادرى و مساوات را با خود به ارمغان بردند.[36]

وجود رهبران دینی بارز ترین دلیل تاثیر معلومات دین

البته ازاصلی ترین دلائل پیشرفت مسلمانان تعلیمات اسلام در قالب آیات قرآن و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که در آیه از آن به عنوان تزکیه وتعلیم یاد کرده است اما این نکته مهم را نباید فراموش کنیم که وجود شخص پیغمبرو ائمه معصومین علیهم السلام و جانشینان و رهروان راه آنها و همنشینی مردم با آنها از بارز ترین دلائل تاثیر معلومات دین درمردم است چنانچه در اعترافات اروپاییان هم این مطالب وجود دارد.

گفتار گوستاولوبون در تأثير تمدن اسلام در مغرب

گوستاولوبون دانشمند شهير فرانسوى در تأثير تمدن اسلام در مغرب چنین می گوید

«در قرن نهم و دهم ميلادى يعنى همان وقتى كه تمدن اسلام در مملكت اسپانيا منتها درجه ترقى و تعالى را پيموده در تمام مغرب زمين علمى و يا مراكز علمى وجود نداشت مگر كليساها كه بدست رهبانان جاهل كه خود را عالم ميدانستند اداره ميشد و مردم را بخرافات مذهبى خود عادت ميدادند؟!.

از قرن دوازدهم كه بعضى اشخاص حساس در پى فهم و دانش بودند پناه گاهى (براى اخذ علم و دانش) نداشتند مگر اسلام و مسلمين كه از جميع جهات آنها را استاد و بهتر و برتر از همه ميدانستند و در مدارس آندلس ميرفتند و تحت تعاليم مسلمين دانا ميشدند.

تمام اهل علم بايد منّت دار مسلمانان باشند كه خدمت بزرگى بعلم و دانش نمودند و توسعه در عالم دادند مسلمين عرب حق حيات بزرگى بما غربيها دارند و بايستى تمدن مغرب را تمدن العرب ناميد انتهى»[37].

از گفتار این دانشمند فرانسوی این نکته به دست می اید که در اروپا مردم- به خاطر رهبران بی خرد و کسانی که در خرافات به سر می بردند- در جهل ونادانی به سر می بردند و از قدرت فکری و اندیشه خود استفاده نمی کردند

همنشین صالح در عصر غیبت

در عصر غیبت که دست ما از امام معصوم خالی است تاثیرات صالحان خصوصا عالمان دین در تربیت انسانها مشهود است .

اگرتوجه به این مطلب داشته باشیم که در شهرهایی که عالمان دین در آنجا حضور دارند و مردم از همنشینی با آنها بهره مند می شوند مردمان آن منطقه از نظر پیشرفتهای مادی و معنوی قابل مقایسه با دیگران نیستند و همه اینها به خاطر رشد عقل و استفاده از قدرت تفکر آنها است که به واسطه مصاحبت با کسانی که مروج دینی هستند که انسان را به تعقل و تفکر ترغیب می کند.

قرآن کریم می فرماید«وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»[38]

و ما اين ذكر [قرآن ] را بر تو نازل كرديم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شايد انديشه كنند![39]

پیام آیه

هدف از نزول قرآن تعلیم و تربیت است یعنی تبيين مفاهيم و تعاليم آن و بيدار ساختن انديشه انسانها.

نکته

زير بناى همه تحولها

مكتبهاى مادى و كمونيستى كه هميشه از ناحيه مذاهب راستين احساس خطر مى كنند هميشه اصرار دارند كه دعوت اديان را دعوت به تخدير افكار توده ها معرفى كنند، تعبير رسواى آنها كه" دين افيون توده هاست" معروف است.

همچنين استعمارگران شرق و غرب به خاطر هراسى كه از قيام توده هاى مؤمن در سايه افكار مذهبى و استقبال از شهادت در راه خدا داشته اند سعى مى كردند كه به روان شناسان و جامعه شناسان خود اين مطلب را تلقين كنند، تا در كتابهاى به اصطلاح علميشان منعكس سازند كه مذهب زائيده جهل و نادانى بشر نسبت به عوامل طبيعت است!

ولى آياتى از قبيل آيات مورد بحث كه دعوت به تفكر و انديشه مى كند، بلكه عصاره دين و خميرمايه تكامل و پيشرفت انسان را همين انديشه و تفكر مى داند مشت اين دروغپردازان را باز مى كند.[40]

پس همنشینی با پیغمبران و جانشینان و رهروان راه كه دعوت به تفكر و انديشه مى كند، مايه تكامل و پيشرفت انسان در زمینه های مادی و معنوی می شود

نتیجه

به هر حال انسان موجودي تغيير پذير و در نهايت تربيت پذير ست. انسان بجز در موارد ذاتي، موجودي است كه بر اثر عوامل تربيتي مثل خانواده، مدرسه، دوستان و همسالان و ... مي تواند تحوّل و دگرگوني پيدا كند.

انسان بايد در ارتباطات خانوادگي، دوستانه و ... مراقبت كند. جوانان و خانواده ها اگردر گزينش دوستان مراقبت و مواظبت ننمايند، ممكن است توسط دوستان ناباب به گناه و خطا و كارهاي ناصواب آلوده شوند. در ارتباطهاي دوستانه هميشه بايد دوستاني خوب برگزيد، بايد مراقبت كرد دوستاني برگزينيم كه از جهات انساني از ما برتر و والاتر باشند تا بر فضايل و كرامات ما افزوده تر شود و به قول معروف : همنشين تو از توبه بايد تا تو را عقل و دين بيفزايد

از سوي ديگر اگر دوستان ناباب و ناشايستي اختيار كنيم، بدون ترديد فضايل و كمالات خود را -که یکی از مهمترین این فضائل تفکر و تعقل است- از دست خواهيم داد و به آلودگيهاي آنان مبتلا خواهيم شد چراکه شخصيت هر فرد در چهره دوستانش تبلور مي يابد. افراد را مي توان از طريق دوستانشان شناخت، اگر دوستانشان صالح و شايسته باشند، آنان نيز شايسته و صالح خواهند بود، اگر بر عكس ناپاك و ناصالح باشند، آنها نيز ناصالح و خطاكار خواهند بود.[41]

خاتمه

نکاتی که در ارائه این مطالب به اقشار گوناگون باید در نظر داشت :

الف : برای بیان این مقاله به گروه سنّی کودکان لازم است برای تفهیم مطلب از داستان و قصه های آموزنده و اگر امکان داشته باشد از شیوه های بصری بیشتر استفاده گردد .

ب : برای بیان مطالب این مقاله به گروهها سنّی نوجوان و جوان به خاطر اینکه این گروه در حال رشد و بلوغ می باشند بیشتر لازم است تا مطالب به صورت استدلالی تر بیان گردد .


[1] . مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ،ج 24 ، ص 38 .

[2] . (17) الإسراء : 9 (اين قرآن، به راهى كه استوارترين راه هاست، هدايت مى كند) .

[3] . (17) الإسراء : 82 (و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى كنيم) .

[4] . مصطفوى،حسن ؛التحقيق في كلمات القرآن الكريم ، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب ،1360، ج 6، ص: 192 .

[5] . قرشى، سيد على اكبر، قاموس قرآن، 7 جلد، دار الكتب الإسلامية، تهران - ايران، ششم، 1412 ه‍ ق، ج 4، ص: 14.

[6] . لغت نامع على اكبر دهخدا واژه تربيت .

[7] .صدیق، عیسی، تاریخ فرهنگ اروپا،صفحه 194 .

[8] .علی محمد حسین ادیب، راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی علیه السلام ، ترجمه سید محمد رادمنش صفحه 84-85 .

[9] . علی محمد حسین ادیب، راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی علیه السلام ، ترجمه سید محمد رادمنش صفحه 85 .

[10] . مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ، ج 22، ص: 551 .

[11] .بهشتی ،احمد، تربیت از دیدگاه اسلام صفحه 45 و 48 .

[12] .شکوهی یکتا، محسن، تعلیم و تربیت اسلامی، صفحه 5 (با اندکی تصرف ) .

[13] . الهامى نيا- محمدى، تعليم و تربيت در اسلام (ج 1)، ص: 16-18 .

[14] . الهامى نيا- محمدى، تعليم و تربيت در اسلام (ج 1)، ص: 94 .

[15] . مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ج 15، ص: 404 .

[16] . مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا - ج 22 525 .

[17].زمر 17و18 .

[18] . مكارم شيرازى ناصر ترجمه قرآن( مكارم) دار القرآن الكريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)مكان قم 1373 ش دوم جلد اول صفحه 460 .

[19]قاموس قرآن قرشى سيد على اكبر ناشر: دار الكتب الإسلامية مكان چاپ: تهران سال چاپ: 1371 ش نوبت چاپ: ششم ، ج 6، ص: 176 .

[20] .الرعد 22-24أ (ُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ(22)جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ (23)سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (24 ) .

[21] . نساء140 .

[22] . مكارم شيرازى ناصر، ترجمه قرآن( مكارم)، دار القرآن الكريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)، قم ، 1373 ش ، دوم ، ج 1 ص 100 .

[23] . موسوى همدانى سيد محمد باقر، ترجمه تفسير الميزان ، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسين حوزه علميه قم ، 1374 ش ، پنج ، ج 5، ص: 188 .

[24] . مطهرى مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ج 22 ص : 544 و 545

[25] .البقره 170 .

[26] . مكارم شيرازى ناصر، ترجمه قرآن( مكارم)، دار القرآن الكريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)، قم ، 1373 ش ، دوم ، ج 1 ص26 .

[27] . الأنفال : 22 (انَّ شَرَّ الدَّوابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لايَعْقِلونَ) .

[28] . مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، قم ،انتشارات صدرا ، ج 21، ص: 100 .

[29] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، 110 جلد، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمرى ج : 71 ص : 188 .

[30] علامه مجلسى، بحار الأنوار، 110 جلد، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمری ج : 71 ص : 197 .

[31] . نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها بخش سئوالات .

[32] . نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها در جواب پرسش: لطفا در مورد بحران هويت توضيح دهيد و راههاي پشت سر گذاشتن اين بحران را بيان كنيد.

[33] .آل عمران164 .

[34] . شيرازى ناصر، ترجمه قرآن( مكارم)، دار القرآن الكريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)، قم ، 1373 ش ، دوم ، ج 1 ص71 .

[35] . مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه ،دار الكتب الإسلامية،تهران، سال 1374 ش اول، ج 3، ص: 160 .

[36] . بينش، عبدالحسين ، مقايسه دو دوره جاهليت و اسلام و علل گسترش اسلام ، ص 21 .

[37] . سلطان الواعظين شيرازي، شبهاي پيشاور در دفاع از حريم تشيع، دار الكتب الاسلاميه ، تهران 1379 ش، سي و نهم ، ص: 955

[38] . النحل : 44 .

[39] . شيرازى ناصر، ترجمه قرآن( مكارم)، دار القرآن الكريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)، قم ، 1373 ش ، دوم ، ج 1 ص272 .

[40] . مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه ،دار الكتب الإسلامية،تهران، سال 1374 ش اول ، ج 18، ص: 138 .

[41] . جوان از نظر عقل و احساسات ، آقاي فلسفي ج 1 ص 403-417 (با حذف و جابجايي ) .

Powered by TayaCMS