بررسي جامعه شناختي ديدگاه تربيتي حضرت امام (ره) در مورد نقش زن در خانواده
در اين مقاله با استناد و با استفاده از تحليل محتواي سخنان امام خميني (ره) ، در مرحله اول به توضيح نقش تربيتي زن در خانواده و جايگاه خانواده در نظام تربيتي امام خميني (ره) پرداخته ايم . بر اين اساس دريافته ايم که از ديدگاه ايشان ، خانواده ، اولين و مهم ترين جايگاه تربيتي بشر و محل بروز و ظهور عواطف انساني و رکن عمده ي جامعه است. درميان نقش هاي مختلف اعضاي خانواده ، نقش مادر ، نقش بسيار اساسي و مهم در تربيت کودک است و ساير نقش هاي اعضاي خانواده هم چون پدر و ساير عوامل محيطي و حتي نقش هاي معلمي و استادي ، در مراحل بعدي اثرگذاري قرار مي گيرند. اهميت اين مطلب به قدري است که حضرت امام (ره) بسياري از نابساماني ها و مشکلات تربيتي جامعه را ، در نتيجه ي جدا شدن فرزند از مادر و عدم درک محبت مادري و پيدايش عقده هاي ناشي از آن مي دانند و سلامت جامعه را در گرو سلامت خانواده و سلامت روابط مادر و فرزند ارزيابي مي کنند.
نظام تربيتي مورد نظر حضرت امام (ره) متأثر از ويژگي هاي انسان کامل است. انسان کاملي که مطلوب نظر دين مبين اسلام بوده و به همين جهت جلوه اي از تمام صفات حق تعالي و جلوه گاه نور مقدس خداوندي است. انساني که عصاره ي همه ي موجودات و فشرده ي تمام عالم است. بنابر اين خصوصيات انساني ، تعريف تربيت از ديدگاه حضرت امام (ره) ، از قوه به فعل رسانيدن استعدادهاي نهفته و متعالي بشر در جهت الهي شدن اوست. پس نظام تربيتي مطلوب نظر ايشان ، نظمي جهت دار و جهت آن راه مستقيم به الله است. به عقيده ي آن حضرت، اساس عالم بر تربيت انسان است و تربيت انسان در رأس همه ي امور قرار دارد . اين مسأله بيش از پيش ، اهميت تعليم و تربيت را از ديدگاه امام راحلمان مي نماياند.
نظام تربيتي مطلوب از ديدگاه امام خميني (ره)
حضرت امام ، تربيت بشر را بنابرماهيت وجودي انسان داراي دو بعد مادي و معنوي مي دانند . يعني از آن جا که انسان ماهيتاً ملاحظات مادي و معنوي دارد ، تربيت او نيز با توجه به دو بعد وجود انساني صورت مي گيرد و اين به نوبه ي خود نکته ي مهم و قابل تأملي را مشخص مي کند و آن اين که بر خلاف نظام هاي تربيتي موجود هيچ گونه سنخيّتي ميان ويژگي هاي انساني انسان و ملاحظات تربيتي او قائل نيستند و علوم امروزي آن را به حساب جدا بودن علم از ارزش هاي انساني طرح مي کند، نظام تربيتي مطلوب حضرت امام (ره) دقيقاً در راستاي ارزش هاي وجود انساني طرح و تنظيم مي شود که اين يکي از تفاوت هاي بارز و اصولي نظريه هاي انسان شناسي غربي و نظام هاي تربيتي وابسته بدان و نظام تربيتي مطلوب امام خميني (ره) است. نکته ي قابل ذکر ديگر آن که مجري و کار گزار اصلي تعليم و تربيت الهي ، شخص نسبي است. چراکه مأموريت وي- به اذن الهي - اساساً در همين جهت تعين شده است و پيامبر مأموريت هدايت بشر و خارج کردن وي از ظلمات به سوي نور را به عهده دارد. به عبارتي انبياء ، مربيان بزرگ بشريت هستند و مي خواهند سيادت فطري انسان را به سيادت عملي تبديل کنند . پيامبر است که به شناخت مهارت و نگرش مربوط به اين رسالت، مجهز است و گلهاي فطرت انسان را شکوفا مي کند و طبيعتا ًاساسي ترين مسئله اي که براي پيامبر مکشوف است ، جان ( روان ) انسان است. زيرا بايد وي جان را بشناسد تا قادر به " جان پروري " باشد . فطرت بشري را آن گونه که هست بشناسد تا پرورش دهنده ي خوبي براي ديگران باشد. نکته ي قابل توجه اين است که چگونگي راه تربيت ، بستگي به معرفت مربي از انسان دارد و معلم يا مربي هر طور که انسان بينديشد ، همان طور به تربيت او همت خواهد گماشت .
جايگاه خانواده در نظام تربيتي حضرت امام (ره)
خانواده در نظام تربيتي امام خميني (ره) جايگاه ويژه اي دارد. در راستاي تفکر ايشان مبني بر اهميت فوق العاده تربيت انسان ، خانواده به عنوان محملي براي اين تربيت و مهد پرورش فکر و انديشه و اخلاق و تعالي روح انساني ، جايگاه خود را مي يابد. خانواده مبدأ بروز و ظهور عواطف انساني و رکن عمده ي جامعه است. لکن در اين بين و در بين نقش هاي مختلف اعضاي خانواده اعم از مادر ، پدر و فرزندان ، به رغم حضرت امام (ره) ، اين مادر است که سهم اصلي و اساسي را در تربيت کودک ايفا مي کند ؛ تا آنجا که هيچ کس ديگر ، حتي پدر ، به پاي او نمي رسد و حتي ساير کارگزاران تربيتي همانند معلم ، استاد و ..... به هنگام مقايسه با نقش مادر جنبه ي ثانويه پيدا مي کنند. حضرت امام (ره) در اين راستا مي فرمايد :
" دامن مادر، بزرگ ترين مدرسه ايست که بچه در آن جا تربيت مي شود. آن چه که بچه از مادر مي شنود غير از آن چيزي است که از معلم مي شنود . بچه از مادر بهتر مي شنود تا از معلم . در دامن مادر بهتر تربيت مي شود تا در جوار پدر ، تا در جوار معلم ... خانه هاي شما بايد خانه ي تربيت اولاد باشد... تربيت ديني ، تهذيب اخلاق. توجه به سر نوشت اين ها در عهده ي پدران است و در عهده ي مادران. مادرها بيشتر مسئول هستند . و مادرها اشرف هستند. شرافت مادري از شرافت پدري بيشتر است . تأثير مادر هم در روحيه ي اطفال از تأثير پدر بيشتر است... اين مادر که بچه در دامن او بزرگ مي شود ، بزرگ ترين مسئوليت را دارد و شريف ترين شغل را دارد. شغل بچه داري ، شريف ترين شغل در عالم ، بزرگ کردن يک بچه است و تحويل دادن يک انسان است به جامعه اين همان بود که خداي تبارک و تعالي در طول تاريخ براي انبياء فرستاد. در طول تاريخ از آدم تا خاتم ، انبياء آمدند انسان درست کنند ..
همان طور که از سخنان گوهر بار امام خميني (ره) استفاده مي گردد، شروع پرورش کودک و انسان از دامن مادر است و دامن مادر اولين مرکز و محل تربيت کودک است زيرا شدت نقش پذيري که کودک از مادر دارد و تزريق و الهام مادر به کودک ، از ديگران بيشتر است . از اين رو به دليل احاطه افعال و اقوال مادر بر افعال واقوال کودک لازم است که مادران به مسئوليت خطر خويش که همان شغل انبياست يعني تربيت فرزندان در جهت صحيح و اسلامي بپردازند. اين نقش اوليه و سازنده ي مادر در ساختار شخصيت فرزند است که باعث مي شود از دامن زن، مرد به معراج مي رود يا زنان و مردان بزرگ و مؤثر در جامعه و تاريخ به وجود مي آيند و لذا زن، مربي نکته ي ديگر ، اين که حضرت امام (ره) نابساماني ها و مشکلات تربيتي جامعه را به جدا شدن فرزند از مادر و پيدايش عقده هاي ناشي از آن نسبت مي دهند . ايشان ريشه ي اکثر بزهکاري ها و آسيب ها و مفاسد اجتماعي را در نتيجه ي عدم درک محبت مادري و محروم بودن از آن مي دانند. هم چنان که مي فرمايند :
اين عقده ها منشأ همه ي مفاسدي است يا اکثر مفاسدي است که در بشر حاصل مي شود. اين جنگ هايي که پيدا مي شود اين دزدي ها ، اين خيانت ها ...
از اين جا مي توان به فهم علمي سخنان امام (ره) در خصوص اهميت نقش مادر در خانواده و تربيت فرزندي برد. چراکه اولاً، دامن مادر ، اولين محل پرورش انسان هاست. ثانياً مادر موجودي عاطفي تر از ساير اعضاي خانواده از جمله پدر است . و لذا کودک از نظر عاطفي در اولين برخورد تربيتي خويش ، درگير موقعيت و رفتارهاي فراگير شده از سوي مادر در يادگيري هاي اوليه ي کودک به لحاظ همراه بودن با محبت و عاطفه ي مادري، ديرتر و به دشواري خاموش يا فراموش مي شود.
".........بچه وقتي در دامن مادرش هست مي بيند مادر اخلاق خوش دارد. اعمال صحيح دارد. گفتار خوش دارد. آن بچه ها از همان جا اعمالش و گفتارش به تقليد از مادر که از همه ي تقليد ها بالاتر است و به تزريق مادر که از همه ي تزريق ها مؤثرتر است، تربيت مي شود.
چنان چه يکي از مطالعات کلاسيک درباره ي نقش تقليد در اجتماعي شدن نشان داده است که واکنش هاي بدون پرخاشگري والدين، نسبت به رفتار پرخاشگرانه ي کودکان، موجب کاهش رفتار پرخاشگري در آن ها مي شود. حال آن که واکنش هاي پرخاشگرانه و تنبيه والدين، رفتار پرخاشگرانه کودکان را افزايش مي دهد. از آن جا که پدر و مادر نيرومندتراز کودکان هستند، پرخاشگري آنان درکوتاه مدت مؤثر مي افتد و در حقيقت به کودکان خود نشان مي دهند که رفتار پرخاشگرانه در صورتي که نيرومند باشند، مؤثر بوده و مي توان از آن استفاده کرد.
گفتار امام خميني (ره) در اين خصوص به گونه ي زير است :
همه ي چشم و گوشش به حول و قول شما هست. از شما دروغ نشنوند بعد دروغگو درآيد از کار. اگر اين (کودک) ديد ، مادر دروغ مي گويد، بعد هم ديد پدر دروغ مي گويد، اين دروغگو مي شود. اگر ديد مادر آدم صحيحي است، پدر آدم صحيحي است،پس او صحيح بار مي آيد.
مادر خوب بچه ي خوب تربيت مي کند و خداي نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر منحرف بيرون مي آيد.
" تالکوت پارسونز "، جامعه شناس معروف، بر اهميت همانند سازي يا تطابق در يادگيري و اجتماعي شدن تأکيد دارد. در فريضه ي او که بر اساس نظريه ي يادگيري اجتماعي استوار است، گفته شده که کودک با پدر و مادري که پر قدرت تر باشد، همانند سازي مي کند. تحقيق درباره ي فرضيه ي" پارسونز" نشان داده است که فرضيه ي وي ، بهترين توصيف را در مورد همانند سازي پسران و دختران در ايالات متحده ي آمريکا ارائه مي دهد و مي توان از مطالعه ي تجربي وي به مؤثر بودن همانند سازي در يادگيري و اجتماعي شدن پي برد و تحليل علمي الگو سازي را از ديدگاه جامعه شناسان دريافت.
نقش مادریِ زن در اسلام
مادر مبدأ پیدایش فرزندانی است که هر کدام به دیگری وابستهاند نه مانند میوههای یک درخت و نه مانند بچههای یک حیوان مادّه. او بین اعضای نسبی یک خانواده ایجاد رحامت میکند و بین خانوادۀ خود و بستگان سببی هم ایجاد عطوفت کرده و دو خانواده را به منزلۀ یک خانواده قرار میدهد.
سفارشات قران کریم
قرآن مجید از زحمات مادر جداگانه و بالاستقلال سخن میگوید: وَ وَصیّنا الانسانَ بوالدیه احساناً حَمَلَته امُّه کرهاً وَ وَضَعَته کرها وحملُه وفصالُه ثلاثون شهراً ( و انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم . مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج، او را به دنيا آورد و بارداشتن و از شير گرفتن او سي ماه است .)(الاحقاف/15) به بیان دیگر در قرآن دو دسته آیه دربارۀ حقشناسی والدین آمده است. دستۀ اوّل آیاتی است که حقشناسی مشترک نسبت به پدر و مادر را بیان میکند و دستۀ دوم آیاتی است که حقشناسی مخصوص نسبت به مادر را بیان مینماید. البته در برابر این حقّی که خدا به مادر میدهد او مسؤولیّتهای ویژهای هم دارد؛ مثلاً غذای مادر در دستگاه گوارشی او تبدیل به غذا برای طفلش میشود، حال اگر مادر حرام بخورد کودک او هم از همین حرام تغذیه میکند. خیال باطل و اندیشۀ گناه مادر هم به اندیشۀ کودک رسیده و روی آن تأثیر میگذارد که مادر باید مواظب تمام این موارد باشد. قابل ذکر اینکه هر کس مسؤولیّت بیشتری دارد با استفاده از آن میتواند به خدا نزدیکتر شود.
سخنان ائمه معصومین
امام سجّادعلیه السلام یکی از افتخارات خود را داشتن مادری پاکدامن ذکر میکنند.
حضرت فاطمه سلام الله علیها مادری بود که داشتن نقشهای گوناگون سیاسی ـ اجتماعی او را از وظیفۀ مادریاش غافل نکرد. مادری شهیدپرور و بهشت آفرین که نشان داد در عین فقر و گرفتاری و مشغلۀ کاری هم میتوان فرزندان شایستهای تربیت کرد.
اسلام ارزش فراوانی برای نقش مادری قایل شده است، پیامبر اکرم میفرماید: «أعظم النّاس حقّاً علی الرّجل امُّه (كسي كه بيشترين حق را بر گردن انسان دارد مادر اوست. )(نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، ص: 221) و در جای دیگری فرمود: < الجنّةُ تحت اقدام الامّهات>> ( بهشت زير پاي مادران است ((مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج15، ص: 180)
خداوند هم در مقابل زحمات زن از بارداری و وضع حمل و شیر دادن تا تربیت فرزند و خانهداری و شوهرداری ، پاداش و ثوابهایی برای او قرار داده که با پاداش جهادِ مردان برابری میکند. در مقابل ، مادر باید توجّه کند که ابعاد شخصیّت فرزندش در دامن او شکل میگیرد و فرزند سرمایۀ اصلی شخصیّت خود را از مادرش دریافت میکند.
پایان این فصل را با حدیثی از پیامبر اکرم مزیّن میکنیم: «آیا خشنود نیستید که وقتی یکی از شما از طریق شوهرش آبستن میشود و به دهان کودکش پستان میگذارد، در برابر هر بار شیر دادن و هر جرعه نوشیدن ثوابی باشد؟ و اگر برای مراقبت طفل خود شبی بیدار بماند پاداش او چنان است که 70 بنده را در راه خدا آزاد کرده باشد؟