خشم و غضب

خشم و غضب
 

یا لطیف

سخنران: حجة الاسلام سید محمد انجوی نژاد

موضوع: خشم وغضب

بحث در مورد يكي از صفات رذيله كه از گناهان پايه محسوب مي شود هست ، كه خودش به تنهايي يك گناهه و زمينه را براي سيئات و گناهان ديگه آماده مي كنه و ما به دليل اعتقادي كه داريم اون رو جزء گناهان حساب نمي كنيم ، خداوند در انسان غريزه اي به وديعه نهاده كه در دين ما ، اين غريزه مثل غريزه هاي ديگه حالت اعتدالش خوب و حالت افراط و تفريطش مورد نكوهش قرار گرفته . دين ما ، دين صراط مستقيمه در صراط مستقيم فقط و فقط اعتدال معنا داره و افراط و تفريط را همه چيز مي توان اسم گذاشت ، بجز دين . گرچه ما بر روي افراط ها و تفريط ها اغلب اسم دين رو مي ذاريم . اين صفت و غريزه ، غريزة خشم و خمشگين شدن هست . خشم اگر در مرحلة اعتدال قرار بگيره ممدوح هست و اسمش رو غيرت مي ذارن . اگر در خشم كوتاهي بشه و در موضع تفريط قرار بگيره به اون ترس و اگر در مرحلة افراط قرار بگيره غضب ناميده مي شه ، اون چيزي كه از نظر دين ما نكوهش شده ، ترس و غضبه ، كه در اين جلسه روي غضب صحبت مي كنيم .

غضب چيه ؟

آيا غير از اين كه خود گناهه ، زمينه ساز گناهان ديگه هم هست ؟ چه تأثيرات روحي و اخلاقي در رفتار ما داره و چه كنيم كه اون رو كنترل كنيم و صفت ضد آن كه حلم است چه معنايي داره ؟

اول اشاره أي مي كنيم به كلمة غيرت ، در حديث قدسي آمده كه خداوند ، حضرت موسي (ع) را مورد خطاب قرار مي ده و مي فرمايد غيرت از صفات مؤمنين و متقين است . مؤمنين كساني هستند كه اگر ديدند حرام الهي حلال شمرده مي شود ، خشمگين شوند مانند پلنگي كه زخم خورده باشد ، ( مثال غضب در حيوانات و بهائم پلنگه )، اگر ما در جامعه ببينيم كه حرامي ، حلال ناميده شده يا حلالي ، حرام ، اينجا بايد غضب كنيم و اگر دل ما از خشم آزرده نشه ، ايمانمون مشكل داره ، اين غضب ممدوح هست و روي صراط مستقيم قرار گرفته . شرط هم داره حضرت علي (ع) در غرر الحكم مي فرمايند : “ اگر غضب كني بر چيزي كه قدرت تغيير بر آن نداري فقط خودت را اذيت مي كني . ” پس در جايي كه قدرت تغيير نداري خشمت رو ببند و بگذر . اين وظيفه من نيست اينجا مي گن لازم نيست غضب كني .

اولين مطلب : بزرگترين دشمن شما غضبه چون غضب حربة شيطونه و شيطون هم بزرگترين دشمن ماست . اسلحه اون هم بزرگترين اسلحه و خطرناكه . در جاي ديگر مي فرمايند : “ غضب وسوسه شيطان است ” يعني شيطون اولين قدم كه بخواد شروع كنه غضب رو به جوش در مي ياره چون تنور براي گناه داغ مي شه . و بعد مي فرمايند : “ غضب كليد همه بدي هاست ” يعني حالت كليد رو داره به همين خاطر پايه و ريشة گناهانه .

در جاي ديگر اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند : “ غضب نشان دهندة پستي انسان است . ” در صورتي كه خيلي ها اون رو نشونة بزرگي و مردانگي مي دونند ، اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند : “ كسي كه شهوت يا غضب بر او غلبه كند خَر است ! ” {در تفسير اينگونه بيان شده :

آثار سوء غضب :

1 ـ وقتي آدم خشمگين مي شه معايبش آشكار مي شود ، چون دست خودش نيست و رجوع مي كنه به حالت نفساني خودش ، اين غضب آشكار كننده عيب هاي انسانه . لذا مي گن : “ اگر خواستي رفيقت رو بشناسي هنگام غضبناك شدنش بشناس ” و بعد مي فرمايند : “ ظاهر كار كسي كه غضبناك مي شود نشان مي دهد عزت دارد يا نه ” . در حديث ديگه ، امام علي (ع) مي فرمايد : “ عزت غضب پايدار نمي ماند و به ذلت اعتذار و عذر خواهي مي انجامد ” ،

2 ـ ارتكاب جرم . اغلب ريشه هاي جرم ، غضبه . پس بهتره كه وسيله ارتكاب جرم رو به همراه نداشته باشيد و بعد مي فرمايند : “ غضب دوري از عقل و منطق را مي رساند . ” اگر حرف و منطق داشت داد نمي زد . استاد مداحي ما مي گفت : مداحي كه در خوندن داد مي زنه بدونيد شعر خودش رو گم كرده ! اين قضيه در بحث منطق هم هست ، كسي كه حرف براي گفتن نداره شلوغش مي كنه ، « به كمال رسيدن عقل در پناه حلم است » يعني هر چي انسان در خودش غضب رو خاموش تر كنه دنبال ترقي عقل مي روه و علمش رو كامل مي كنه .

3 ـ يكي ديگه از آثار سوء غضب اينه كه انسان به عذاب الهي دچار مي شود . خداوند وعدة عذاب فرموده بر انساني كه روي غضب خودش كار نكنه و اون رو خاموش نكنه ( هم در دنيا و هم بعد از مرگش ) مي گه : آيا اين انسان صفت هاي من رو نشنيده ؟ براي چه كسي غضب نشون مي دهد ؟ . من يه موقع روي قدرت خدا فكر مي كردم كه اگر خدا بر مبناي صفت منفي ما بخواد خودش رو نشون بده ( كه بعضاً هم نشون مي ده ) چه كارها كه مي تونه بكنه ؟ !

چهار ، پنج سال پيش يه نوار ويدئويي از بسيج دانشجويي دانشگاه تهران گرفتم نگاه كنم ، يه فيلم فلسفي بود كه توي سينماي وحشت هم ساخته شده بود . اسمش “ اوين ” بود مربوط مي شد به دهه 70 . با توجه به قدرت سينماي بشر ، اين فيلم به قدرت هاي شيطاني مي پرداخت ، كه همون جا من فكر كردم كه اگر خدا به خاطر هيچ كدوم از گناهان ما رو عذاب نكنه همين وحشت قبر و شب اول قبر كافيه . پس اگر خدا بخواد وحشت آفريني كنه چه خواهد كرد ؟ خيلي حالم عوض شد و اين جمله « ياربِّ اِرْحَمْ ضَعْفَ بَدني » به دلم نشست .

خداوند اگر بخواد سرسوزني از صفت قهاريت خودش رو به ما نشون بده ، چه مي كنه ؟! اين يكي از راه هايي هست كه انسان آرام مي شه .

ريشه غضب چيست ؟

حالا اين رو بررسي مي كنيم ، مرحوم حاج ملا احمد نراقي در معراج السعاده مي فرمايند : ريشة غضب 1 ـ خودخواهي است ، انساني كه خودخواهه تحمل هيچگونه ناراحتي رو نداره ، پس غضبناك مي شه ، 2 ـ غرور ، 3 ـ تمسخر ، مسخره كردن خود بخود موجب غضب طرف مقابل مي شه . از مسخره كردن افراد پرهيز كنيد « وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَه لُمَزَه » تمسخر نكنيد و اگر مورد تمسخر واقع شديد ، غضبناك نشيد . اينجا جاي غضب است . 4 ـ سرزنش باعث غضب مي شه ، 5 ـ بي وفايي ، 6 ـ خيانت ، 7 ـ حرص و آز ، 8 ـ حب دنيا ، 9 ـ انتقاد ناپذيري ، اغلب يه روحيه اي داريم كه انتقاد رو قبول نمي كنيم . انتقاد پذير باشيد ! و انتقاد كه مي شنويم مواظب باشيم كه غضبناك نشيم ، انتقاد هم كه مي كنيد طوري نباشه كه موجب غضب طرف مقابل بشه ، سعي كنيد خشم خودتون رو كنترل كنيد ، دقت كنيد !

انتقاد نابجا نكنيد و اگر انتقاد نابجا شنيديد حلم رو فراموش نكنيد ، حضرت امام (ره) در اربعين حديث شون جمله اي زيبا دارند ، مي فرمايند : ” عوامل و ريشه هاي غضب ، ضعف نفس ، سستي ايمان ، عدم اعتدال مزاج روح است . ” يعني روح يك نگراني هايي داره ، دقت كنيم عقده هامون رو جمع كنيم و سعي كنيم در صفات مون تأثير منفي نگذاره . شايد ما ناراحتي هايي داريم كه باعث شده مشكلاتي براي ما ايجاد بشه ، بايد اين مشكلات را پيدا كنيم ، و حل كنيم و بعد مي فرمايند : “ حب دنيا و خوف ، رفتن لذائذ . ” انسان اگر به لذت ها عادت كنه دائم از اين مي ترسه كه اونها رو از دست بده . اين ترس بر روح اثر مي گذاره و اون رو خسته مي كنه و باعث غضب مي شه و غضب باعث همة بدبختي ها مي شه .

مي فرمايند : ” غضب در زن بيشتر از مرد است و در جوان بيشتر از بزرگسال و در پير بيشتر از بزرگسال . ” اين ها به دليل خستگي هاي روحي و حساسيت دچار غضب مي شن ، در كساني كه گنهكارند و رذائل اخلاقي دارند هم غضب بيشتر ديده مي شه . اينها غضب رو به يكديگه پاس مي دهن و دست به دست مي كنند .

راههاي كنترل غضب :

الف : راههاي فيزيكي :

( از قول معصوم (ع ) ) 1 ـ تغيير وضعيت بده ، اگر ايستادي بشين و اگر نشستي ، بايست . اين تغيير حالت اثر گذاره . 2 ـ سكوت كنيد ، اين سكوت البته بعضي وقتها از صحبت كردن بدتره ، اون وقتي كه با حركات صورت ، دست و . . . باشه . در قرآن مي فرمايند : “ اگر جاهلي شما را خطاب قرار داد سلام كنيد . ” منظور اينه كه كريمانه گذشت كن ! 3 ـ ترك مجلس . اگر ديدي كه نمي توني ساكت باشي مجلس رو آروم ترك كن . بعضي وقتها انسان ها آروم از مجلس خارج مي شه ولي در رو اونقدر محكم مي كوبه كه از چهار چوب خارج مي شه ! اين فايده اي نداره ، چون غضب رو نشون دادي ، سر خودت رو كلاه مي ذاري ، سكوت و ترك مجلس با وقار باشه .

ب : اعمال معنوي :

1 ـ لعن بر شيطون . تا غضبناك مي شي به خدا پناه ببر . 2 ـ توجه به پاداش كنترل غضب ، توجه به اينكه چقدر خداوند بر كنترلِ غضب وعده داده .3 ـ غضب را با وضو از بين ببريد ، چرا كه غضب مال شيطونه و شيطون از آتيشه ، آتيش رو با آب خاموش كنيد . پيغمبر اكرم (ص) مي فرمايد : “ كلمة متضاد غضب ، حلم است حلم يعني خويشتن داري ، خود داري ، خشمگين نشدن ، ( بر اساس عقلانيت وگرنه اگر كسي هرچي بهش بگن درش اثري نداشته باشه كه سيب زمينيه نه حليم ! ) حلم بايد با عقلانيت باشه ،

از خصوصيات خوبي كه حلم براي انسان داره

: 1 ـ به تكامل رسيدن عقل : در پرده حلم ، غيرت در كانال علم و منطق قرار مي گيره . 2 ـ استفاده از ستاريت خداوند : خداوند تبارك و تعالي قول داده اگر انسان در مسير خشم قرار گرفت و خودش رو كنترل كرد آبرويش را در دنيا و آخرت حفظ كنه ، اين كشتن خشم نيست كنترل اون هست . 3 ـ رفع بلا و عذاب : خداوند تبارك و تعالي به موسي (ع) فرمود : “ مي داني چه كساني در رحمت من و ايمن از عذاب و غضب من هستند ؟ آنها كه در دنيا مردم از غضب شان در امان هستند در قيامت هم از غضب من در امان خواهند بود . ” ( كار به گناه كردن نداره و اشاره اي هم نكرده . ) سعي كنيم خشم و غضب رو در خودمون نگه داريم و سر مردم خالي نكنيم . 4 ـ تقويت ايمان ، 5 ـ ثواب جهاد در راه خدا . پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند : “ اگر كسي در هنگام غضب خود را كنترل كند بدانيد در راه خداوند جهاد كرده است . ” چقدر درجه بالايي ؟ !

اومدند خدمت سلمان (ره) بهش فحش دادند ، سلمان فرمود : “ اگر روز قيامت پرونده ام به دست چپم داده شود و گناهانم بيشتر از حسناتم باشد از اين فحش كه تو مي گويي بدترم و اگر حسناتم بيشتر از گناهانم باشد فحش تو ضرري به من نخواهد داشت . ”

غضب رو در كانال مرگ و قيامت بياريد . ياد مرگ و قيامت هم ترك گناه رو راحت تر مي كنه و هم به انسان روش زندگي كردن در مزرعة دنيا رو ( نه در عشرتكدة دنيا ) ياد مي ده . لذا اين خيلي مهمه .

من هرچه در اين مورد دارم از شهيد يگانگي در منطقه است كه سنش بيشتر از من بود . نكات برجسته اي مي گفت . خودش هم ليسانس مكانيك و دانشجوي فوق ليسانس بود ، آدم روشن وكار كرده اي بود ، خيلي روي خودش كار كرده بود . بعضي وقتها يه نكاتي به ما مي گفت ، هنوزم كه هنوزه براي من درسه . نسبت به سختي ها خيلي بي تفاوت بود اصلاً انگار نه انگار كه سختي داره مي بينه ، تو گرما ، تو سرما ، انگار نه انگار ، هر وقت هم مي پرسيديم مي گفتش يه وقت شايد بياد آرزوت باشه تو اين جهان تو سرماي 50 درجه بشيني ، فقط درد نداشته باشي ، هميشه بدتر از اون رو مي ديد و مي گفت چيه مگه از آتيش شب اول قبر بيشتره ؟! هميشه اينطور به زندگي و دنيا نگاه مي كرد . به همين خاطر چون سختي ها براش هيچ مزة تلخي نداشت ، زندگيش سراسر نورانيت و معنويت بود . دائماً اين شهيد لبخند برلب داشت . هنگام شهادت هم وقتي دفنش مي كرديم يعني وقتي كه ما بند پارچه اي كه پيچيده بودند باز كرديم ، ديدم يه لبخند خيلي قشنگ روي صورتش بود . اينگونه برخورد كردن نسبت به دنيا باعث مي شه تمام مشكلات مالي ومعنوي حل بشه . مي گن : آقا ! آدم منزوي مي شه . نه اتفاقاً آدم راحت تر كار مي كنه ، خيلي راحت تر ، با يه گرما و سرما و با يه تب و لرز ، با يه دو تا حرف اين و اون ، آدم غمباد نمي گيره ، يه گوشه نمي افته . آدم تو مطالعاتش ، تو انجام وظيفه اش كاهل نمي شه . آدم قوت مي گيره ، مي فهمه كه واقعاً هيچي نيست خوبي دنيا و شاديش ، راحتيش هيچي نيست ، هيچ كدومش مزه نداره ، نه مزه تلخ داره ، نه مزه شيرين . حالا جوونيد شايد خيلي هاتون متوجه نشيد ، ما هم كه پير نيستيم ، ولي مي خوام بگم كه از پيرمردهاتون سؤال كنيد ، نه شادي هاش مزة شيريني داره ، نه تلخي هاش مزة تلخي داره ، اصلاً دنيا مزه نداره . اين رو در نظر بگيريد ، اين تتميم بحث ماست . « انساني كه در دنيا مثل يه زارع در مزرعه ، زندگي كنه با حرارت ، با حلاوت ، با شُكر ، با علاقه و با اميد زندگي مي كنه » شما دقت كنيد وقتي مي گيد : “ الدنيا مزرعه الاخره ” اين كلام معصوم (ع) هست ، ببينيد چقدر توش مطلب خوابيده ؟ خصوصيت هاي زارع رو نگاه كنيد ! ببينيد يه كشاورز چقدر از نظر روحي فرق داره با بقيه .

« صلي الله عليك يا بنت الحسين (ع) يا رقيه (س) » بريم در خونة يه زهراي ديگه كه بهش مي گن : “ زهراي سه ساله ” اتفاقاً بحث هم بحث حلم و صبر هست تطابق داره با اين كوچولوي نازدونه و يكي يه دونة ابي عبدالله (ع) . يكي از دلايلي كه اين دختر وقتي سر باباش رو ديد شوكه شد ، غش كرد ، و به شهادت رسيد اين بود كه اين دختر تقريباً سي و پنج شبانه روز جيك نزد ، دم نزد ، و صبر كرد . يكي از خجالت هايي كه ما روز قيامت داريم خجالت كشيدن از اين سه سالة ابي عبدالله (ع) هست ، يعني روز قيامت ايشون رو مي يارن به ما نشون مي دن ، مي گن : اين كوچولو رو مي بينيد ؟ كدوم يك از شماها اينقدر مصيبت كشيديد ؟! ناشكرها ! تويي كه نتونستي دو روز شهوتت رو كنترل كني ، تويي كه دو روز نتونستي چشمت رو كنترل كني ، گفتي نمي تونم ! مثل اين دختر سه ساله زجر كشيدي و صبر كردي ؟ اگه نكشيدي ، بي خود مي گي نمي تونم . و بعد مي يان بهت مي گن : يادته سرت درد مي كرد يا فلان حاجتت رو خدا نداد ، دو ماه با خدا قهر كردي ، مي يارن نشون مي دن ، مي گه اين چند سالشه مي گي : سه سالشه ، مي بيني پشت سر عمه اش زنيب (س) ايستاده داره نماز شب مي خونه ، مي گه : آيا ما به سه ساله چيزي واجب كرديم ؟ آره همين بچه سه ساله نماز شب مي خونه . ائمه (ع) فرمودند : ما بچه هامون از وقتي كه مي تونند بگن آب و بابا ، نماز شب مي خونند . امام صادق (ع) فرمودند بچه هاي ما رو با خودتون قياس نكنيد ، بعد آدم چشم باز مي كنه پرونده خودش رو مي بينه ، آخ ، آخ آخ !! حالا فرض كه بگن بخشيديدم ، نگاه مي كنه مي بينه اين كوچولو چادرش رو محكم گرفته ، ( اين رو براي خواهرها دارم مي گم ) مي يارن اون تيكه اي رو كه با تازيانه افتادند به جون اون سه ساله ، بهش نشون مي دن ، امام سجاد (ع) مي فرمايند : “ همين جوري كه دختر بچه ها و خانمها رو با تازيانه مي زدند و اينها روي خاكها مي غلتيدند چيزي كه محكم دور خودشون گرفته بودند چادرشون بود . خواهرها دقت كنيد ! حجابتون كنار نره ، بعد اونجا اين چادر كنار رفتن ها رو چه جوري مي خوايد جواب بديد ؟ !

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

کاریزمای مهدوی

کاریزمای مهدوی

در دین مبارک اسلام و در مکتب حقه ی شیعه، ما معتقد به این هستیم که منطق به تنهایی کارگزار نیست. در قرآن، خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید : لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك... اگر با محبت با مردم برخورد نمی کردی، مردم از اطرافت متفرق می شدند: کاریزمای قوی.
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
شب مخصوص زیارتی امام رضا (ع )

شب مخصوص زیارتی امام رضا (ع )

شب 25 ذی القعده ، شب مخصوص زیارتی آقا امام رضا (ع) . شب دحو الارض یعنی شبی که زمین آفریده شده و همچنین به روایتی شب شهادت آقا امام رضا (ع) هستیم و در کنار قبر برادر بزرگوار ایشون آقا احمد ابن موسی (ع) و ان شالله که خداوند زیارت امشب ما رو در کنار حرم آقا امام رضا (ع) قرار بده.
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
Powered by TayaCMS