ولادت باسعادت ، امام محمد باقر (علیه السلام)

ولادت باسعادت ، امام محمد باقر (علیه السلام)

ولادت باسعادت ، امام محمد باقر (علیه السلام)

ولادت باسعادت ، امام محمد باقر (علیه السلام)

ولادت باسعادت فجر دانش ها و ارزش ها، امام محمدباقر علیه السلام ، پنجمین آفتاب امامت بر ره پویان عطر امامت مبارک باد؛ امامی که در روزگار حاکمیت بحران های فکری، بنیاد اندیشه دینی و معارف ناب محمدی را تحکیم بخشید، و بر ژرفای تفکّر و بینش افزود؛ امامی که هماره گام بر فرق ظلمت ها نهاد تا ارزش های مهجور و نهان شده را جان دوباره بخشد. درود خدا بر او و بر خاندان پاکش باد.

ازدواج مبارک وقتی که فاطمه دختر حسن بن علی علیه السلام به همسری علی بن حسین بن علی علیه السلام (امام سجّاد) درآمد، زیباترین و مبارک ترین ازدواجِ مدینه صورت گرفت. در سال 57 ق اوّلین مولود در خاندان علویان، از رهگذر التقای دو دریای امامت تولّد یافت که هم از سوی مادر و هم پدر به امیرمؤمنان علیّ مرتضی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام نسبت می برد. این غنچه نو شکفته کسی نبود جز امام محمدباقر علیه السلام ، نهال نورسته باغ ولایت و امامت، که خود میراث دار این شجره طیبه است. میلاد امام باقر علیه السلام بر تمامی شیعیان فرخنده باد.

ولادت امام باقر علیه السلام پنجمین امام و پیشوای شیعیان جهان است که در جمعه اوّل ماه پربرکت رجب سال 57 ق در مدینه چشم به جهان گشود. در هنگام تولّد هاله ای از شکوه او را فرا گرفته بود. نسب امام باقر علیه السلام هم از سوی پدر و هم از سوی مادر به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم می رسد. پیامبر بارها بشارت تولد فرزندی را که هم نام اوست و مانند او مظهر رحمت و برکت است، داده بود. میلاد بشارت مصطفی، امام محمدباقر علیه السلام ، خجسته باد.

شهادت امام گرامی، حضرت باقرالعلوم، در هفتم ذی حجه 114 ق در 57 سالگی در زمان خلیفه ستمگر اموی، هشام بن عبدالملک مسموم و شهید شد. در شامگاهِ وفات به فرزندش امام صادق علیه السلام فرمود: "من امشب جهان را بدرود خواهم گفت. هم اکنون پدرم را دیدم که شربتی گوارا نزد من آورد که آن را نوشیدم و مرا به سرای جاوید و دیدارحق بشارت داد". دیگر روز تن پاک آن دریای بی کران دانش خدایی را در بقیع، در کنار امام حسن و امام سجاد، علیهماالسلام ، به خاک سپردند. سلام خدا بر او باد.

پیش گویی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم جابربن عبداللّه انصاری می گوید: رسول خدا فرمود: "تو روزگار بلندی خواهی زیست تا آن که مردی از نسل مرا که شبیه ترین مردم به من و هم نام من است، خواهی دید. چون او را دیدی سلام مرا به او برسان". چون جابر به سن کهولت رسید و پایان عمر خود را نزدیک یافت، همواره چشم انتظار دیدار با امام باقر علیه السلام بود؛ تا این که سرانجام او را ملاقات کرد و سلام جدّش را به او ابلاغ فرمود.

گفتاری از ابوبصیر ابوبصیر، از یاران امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام ، می گوید: روزی با امام باقر علیه السلام به مسجد مدینه وارد شدیم. مردم در رفت و آمد بودند. امام به من فرمود: "از مردم بپرس: آیا مرا می بینند؟" از هرکه پرسیدم که ابوجعفر را دیده ای، پاسخ منفی داد، در حالی که امام در کنار من بود. در این هنگام یکی از دوستان حقیقی آن حضرت، ابوهارون، که نابینا بود به مسجد آمد امام فرمود: "از او نیز سؤال کن". از وی پرسیدم: آیا ابوجعفر را دیدی؟ پاسخ داد:مگر کنار تو نایستاده است؟ گفتم: از کجا دریافتی؟ گفت: چگونه ندانم در حالی که او نور درخشانی است.

نفی روحیه بی اعتنایی و عافیت طلبی امام باقر علیه السلام در نکوهش عافیت طلبان و کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را به مواردی منحصر کرده اند که زیان و خطری متوجّه آنان نسازد، می فرمایند: "در آخرالزمان مردمی می آیند که... امر به معروف و نهی از منکر را لازم نمی شمارند مگر زمانی که از زیان ایمن باشند؛ هماره در تلاشند تا برای اعمال و آرزوهای خود راه توجیه و بهانه پیدا کنند؛ از میان تکالیف دینی به نماز و روزه و اموری که خدشه ای به جان و مالشان وارد نیاورد روی می آورند و اگر نماز هم به دیگر اموراقتصادی و رفاهی ایشان آسیب رساند از آن دوری خواهند کرد". حضرت در ادامه فرموده اند: "خداوند به شعیب پیامبر وحی کرد من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد. چهل هزار نفر از ناصالحان و شصت هزار نفر از نیکان. نیکان از آن رو عذاب می شوند که در برابر گناه کاران نرمش نشان دادند و درپی خشم الهی بر اهل معصیت خشم نگرفتند".

رسیدگی به محرومان هرگز شنیده نشد که نیازمندی نیازش را به امام باقر علیه السلام گفته باشد و با پاسخ منفی مواجه شده باشد. امام باقر علیه السلام همواره توصیه می کرد که وقتی نیازمندان به شما رو می آورند یا شما می خواهید آنان را صدا بزنید، بهترین نام ها را برای آنان به کار گیرید و با عناوین زشت و بی ارزش و با بی احترامی با ایشان برخورد نکنید. امام صادق علیه السلام فرموده اند: "پدرم با آن که از نظر مالی نسبت به سایر خویشان در سطح پایین ترین قرار داشت، هرجمعه به نیازمندان انفاق می کرد و می فرمود: انفاق در روز جمعه دارای ارجی فزون تر است".

لزوم دقّت در انتخاب معلّم هرچند تحصیل علم ارزشمند است، از آن جا که شخصیّت اخلاقی و معنوی معلّم در روح دانشجو تأثیر می گذارد، امام باقر علیه السلام سفارش فرموده است که در انتخاب معلّم باید دقّت کرد؛ زیرا علم غذای روح است و اگر غذا ناسالم باشد یا به شکل نادرستی تهیه شده باشد، روح را بیمار می کند. در محضر امام باقر علیه السلام این آیه از قرآن خوانده شد: "انسان باید در غذای خویش تأمّل کند و بیندیشد". شخصی از آن حضرت پرسید: منظور از غذا چیست؟ امام فرمودند: "منظور از از غذا همان علمی است که می آموزد. انسان باید توجّه کند که آن را از چه کسی فرا می گیرد".

برترین عبادت یکی از پرمخاطره ترین زمینه های لغزش انسان شکم و شهوت است. از این رو امام باقر علیه السلام می فرماید: "خداوند به چیزی برتر و شریف تر از عفّت شکم و شهوت پرستش نشد". ابوبصیر می گوید مردی به امام باقر علیه السلام عرض کرد: "من مردی هستم که در عمل ضعیف می باشم، نمازها و روزه های (مستحبی) کمی دارم، ولی در تلاشم که جز حلال نخورم و جز حلال همسر نگیرم. امام باقر علیه السلام فرمود: "کدام جهاد از عفّت شکم و شهوت برتر است؟"

معاشرت های زیان بار امام باقر علیه السلام علاوه بر تشویق مؤمنان به برقراری روابط صمیمانه و عاطفی با سایر اعضای جامعه، خطرها و آفت های دوستان بد را نیز هشدار داده و مؤمنان را از روابط و معاشرت هایی که موجب انحراف و فساد می شود، منع کرده است. آن حضرت فرموده اند: "در مسیر حق گام بنه و از بیهودگی ها کناره بگیر. از دشمنت اجتناب کن (و با نزدیک شدن به وی خود را در معرض آسیب های او قرار مده). با گناه کار مصاحبت و رفاقت نکن و او را بر اسرار خویش آگاه مکن. در کارهایت با کسانی مشورت کن که از خدا بیم دارند".

کار و تلاش انسان های کوته اندیش گمان می کنند که لازمه زهد و تقوا این است که خرقه ای پشمینه بر دوش افکنند و گوشه خلوتی انتخاب کنند و روی از خلق بگردانند تا به خدا نزدیک شوند. اینان گمان می کنند که تلاش برای کسب روزی، مخالف زهد و توکّل است. ولی برنامه امامان غیر از این بوده است. آنان در اوج زهد و تقوا اهل کار و تلاش بوده اند. محمدبن منکدر _ که از زهّاد معروف عصر امام باقر علیه السلام است _ می گوید: در یکی از روزهای گرم تابستان بیرون از مدینه محمدبن علی علیه السلام را ملاقات کردم که با بدنی فربه مشغول کار بود. به وی گفتم: خداوند کارهایت را سامان دهد، چرا بزرگی چون شما در چنین مقامی در اندیشه دنیاست؟ به راستی اگر در چنین حالتی مرگ سراغ شما بیاید چه خواهید کرد؟ امام باقر علیه السلام فرمود: "به خدا سوگند، اگر در چنین حالتی مرگ به سراغم آید، به حق در حالت اطاعت از خداوند به سراغم آمده. این تلاش من خودْ اطاعت از خداست؛ زیرا با همین کارهاست که خود را از تو و دیگر مردم بی نیاز می کنم. من از آن بیمناکم که در هنگام معصیتِ خدا مرگم فرا رسد".

فرزندان امام باقر علیه السلام برای امام باقر علیه السلام هفت فرزند یاد کرده اند: پنج پسر و دو دختر؛ که گل سرسبد فرزندان امام باقر حضرت جعفر بن محمدصادق علیه السلام است. وی مشهورترین و ارجمندترین و با فضیلت ترین فرزند امام باقر علیه السلام است که از "امّ فروه" زاده شد و نسل امامت از طریق او استمرار یافت.

تضرّع به درگاه خدا از امام باقر علیه السلام روایت شده است: "هیچ چشمی از ترس و شکوهِ خدا نگرید مگر این که خداوند صورتِ آن گریه کننده را بر آتش حرام سازد، و چنانچه قطره های اشک بر گونه هایش جاری شود، بر صورتش درماندگی و ذلّت نقش نخواهد بست. هرچیز نزد خداوند پاداشی خاصّ دارد، جز گریه و قطره های اشک از بیم خدا (که پاداش آن نامحدود است). همانا خداوند به وسیله این قطره ها دریاهایی از گناه را می پوشاند و محو می سازد".

سخنان گهربار امام باقر علیه السلام سه چیز است که از مکارم دنیا و آخرت است: اول عفو کنی از کسی که بر تو ستم روا داشته است؛ دوم بپیوندی به کسی که با تو قطع رابطه کرده است؛ سوم بردباری کنی هرگاه از روی نادانی با تو رفتار شود.

صبر و شکیبایی بر دوگونه است: بردباری به هنگام ناگواری ها که البته نیک و ارزنده است، و مقاومت در برابر گناهان و پایمردی در مبارزه علیه شهوت ها و هوس ها.

مهم ترین اعمال سه چیز است: یاد خداوند در همه حال و همیشه؛ رعایت انصاف با مردم و یاری برادرمؤمن خویش در مسائل مالی اقتصادی.

نیازمند بودن به مردم نوکیسه که به تازگی دارای مال و بضاعت شده اند، همانند درهمی است که در دهان افعی است؛ تو به آن درهم نیاز داری ولی به سبب آن افعی در خطر هلاکتی.

دروغ (مایه) خرابی ایمان است.

مؤمن، ترسو، حریص و بخیل نمی شود.

حریص بردنیا مانند کرم ابریشم است که هرچه بیشتر برخود پیله را بپیچد، بیرون آمدنش مشکل تر است.

از زخم زبان زدن به مؤمنان بپرهیزید.

برادر مسلمانت را دوست بدار و آنچه برای خود می خواهی برای او بخواه و آنچه برای خود نمی پسندی برای او نپسند.

همانا خداوند انسان باحیا و بردبار را دوست می دارد.

آن که خشمش را از مردم باز دارد، خداوند عذاب قیامت را از او باز دارد.

آنان که امر به معروف و نهی از منکر را عیب می دانند، بدمردمانی هستند.

همانا خداوند بنده ای را که دشمن، داخل خانه او شود و او با وی مبارزه نکند دشمن می دارد.

اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، زکات، حجّ، روزه و ولایت؛ و ولایت برترین آنان است؛ زیرا ولایت کلید نماز و زکات و حجّ و روزه است و صاحب ولایت (امام) کسی است که مردم را به سوی این اصول چهارگانه راه می نماید.

ای شیعیان، میانه روی کنید تا تندروان از تندروی خویش پشیمان شوند و از شما پیروی کنند و جویندگان راه حقیقت به شما بپیوندند.

کردار بدون شناخت پذیرفتنی نیست و شناخت بدون کردار بی ارزش است.

محبوب ترین عمل نزد خداوند عمل نیکی است که انسان برآن مداومت داشته باشد، هرچند اندک و کوچک باشد.

گشادگی چهره و شادابی سیما وسیله مهمی برای جلب دوستی دیگران و تقرّب به خداوند است. چهره عبوس و گرفته مایه بیزاری و نفرت دیگران و دوری از خداست.

فرزندم، از کسالت و بی حوصلگی بپرهیز؛ زیرا این دو، کلید هر شرّند. اگر بی حال و سست باشی هیچ حقّی را ادا نخواهی کرد و اگر بی حوصله و کم طاقت باشی هیچ حقی را تاب نخواهی آورد.

منبع: مجله گلبرگ - شهریور 1381، شماره 33 به نقل از حوزه نت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

کاریزمای مهدوی

کاریزمای مهدوی

در دین مبارک اسلام و در مکتب حقه ی شیعه، ما معتقد به این هستیم که منطق به تنهایی کارگزار نیست. در قرآن، خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید : لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك... اگر با محبت با مردم برخورد نمی کردی، مردم از اطرافت متفرق می شدند: کاریزمای قوی.
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
شب مخصوص زیارتی امام رضا (ع )

شب مخصوص زیارتی امام رضا (ع )

شب 25 ذی القعده ، شب مخصوص زیارتی آقا امام رضا (ع) . شب دحو الارض یعنی شبی که زمین آفریده شده و همچنین به روایتی شب شهادت آقا امام رضا (ع) هستیم و در کنار قبر برادر بزرگوار ایشون آقا احمد ابن موسی (ع) و ان شالله که خداوند زیارت امشب ما رو در کنار حرم آقا امام رضا (ع) قرار بده.
Powered by TayaCMS