سخنران استاد فرحزاد

  • وقتـی دل شیدایی می رفـت به بـسـتان ها بـی خویـشـتنـم کـردی بـوی گل و ریـحان
  • گه ناله زدی بـلبـل گه جامـعه دریدی گل بـا یـاد تـو افـتـادم از یـاد بـرفـت آن ها
  • ای مهرتو در دل ها وی ذکر تو برلب ها وی شور تو درسر ها وی سرتو درجان ها
  • تا خـار غـم عـشـقـت آویـخته در دامـن کـوته نـظـری باشـد رفـتـن به گلـسـتـان ها
  • آن را که چنین دردی از پای در اندازد باید که فرو شوید دست از همه درمان ها

برکت ذکر صلوات

یکی از آثار مهم ذکر صلوات از بین بردن گناهان است. صلوات نور و گناه ظلمت و تاریکی است. نور هم تاریکی را از بین می برد. آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام می فرماید: «مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى مَا يُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْيُكْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً» (شیخ حرعاملی/ وسائل الشيعة/ ج7/ ص: 192). کسی که گناه زیادی دارد و وسیله ای برای پاک کردن و کفاره گناهانش ندارد زیاد صلوات بر محمد وآل محمد بفرستد. مداومت و کثرت صلوات گناهان را منهدم و در هم می شکند.

سخاوت و خوش اخلاقی از صفات مهم مومنین

دو چیز در مومن و شیعه اهل بیت جمع نمی شود یکی بخل و دیگری بداخلاقی است. اگر در انسانی بخل و بداخلاقی بود شک نکنید که مومن نیست. در مقابلش هم سخاوت و خوش اخلاقی دو صفتی هستند که در مومن باید باشند. واقعاً این دو چیز را هر کجا بگذارید آن جا بهشت است و از هر کجا بردارید آن جا جهنم است. اگر پدری خوش اخلاق و سخاوت مند باشد واقعاً آن خانواده مشکلی ندارد. هر مدیر و سرپرست و قیمی اگر سخی و خوش اخلاق باشد قطعاً زیر مجموعه آن ها مشکل نخواهند داشت. امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: کافر با سخاوت به بهشت از مسلمان بخیل نزدیک تر است. یعنی سخاوت با کفر مبارزه می کند. دشمنان اهل بیت یک ویژگی اشان بخل است. این هایی که کربلاء آمدند با امام حسین مبارزه کنند اگر واقعاً سخی بودند می توانستند آب ندهند؟ از آبی که بر همه موجودات و حیوانات و کفار مباح است بخل داشتند که به امام و یارانش بدهند. یعنی حاضر نشدند به یک طفل شش ماهه آب بدهند. آدم سخی نمی تواند این کار را بکند. اما امام های ما در هر بحران و شرایطی حتی به دشمن هایشان هم آب دادند. امیرالمومنین علیه السلام فرمود به ابن ملجم شیر و آب بدهید، غذا بدهید. برخورد امام علی علیه السلام با دشمن ها مخصوصاً ابن ملجم با خوش رویی و سخاوت بود.

کشته نشدن سامری بخاطر سخاوتمند بودنش

سامری که داستانش در قرآن آمده است کسی بود که مردم را بنی اسراییل را به گوساله پرستی کشاند. حضرت موسی علیه السلام برای مناجات چهل روز به کوه طور رفت غایب شد. سامری کار شیطان را انجام داد و مردم را گمراه و گوساله پرست کرد. حضرت موسی علیه السلام وقتی از کوه طور برگشت دید مردم گوساله پرست شده اند. یقه برادرش هارون را گرفت و گفت چرا گذاشتی این طور بشود؟ گفت: «أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ» (طه: 85) . سامری گوساله ای برایشان درست کرد که صدا می داد. به مردم ساده لوح گفت این گوساله خدای شماست. مردم هم به سجده افتادند و پرستش کردند. سامری گمراه کننده بود حکمش اعدام بود. حضرت موسی حکم اعدام صادر کرد که او را ببرند اعدام کنند. جبرئیل نازل شد گفت: «لَا تَقْتُلِ السَّامِرِيَّ فَإِنَّهُ سَخِيٌّ» (شیخ کلینی/ الكافي/ ج4/ ص: 38). سامری را نکش او آدم سخاوت مندی است. خدای متعال جبرئیل را فرستاد تا حضرت موسی (به خاطر یک صفت خوبی که سامری داشت) او را نکشد. و او را به یک جایی دور از بنی اسرائیل تبعیدش کردند ولی نکشتند. حکم اعدام به خاطر سخاوتش برداشته شد. سخاوت انسان را عاقبت به خیر می کند یا عذاب انسان را کم می کند. همان طور که پیامبر درباره حاتم طاعی فرمود: حاتم طاعی و لو کافر است ولی آتش جهنم او را نمی سوزاند. چون دست دهنده داشت. چیزی که بشر را نجات می دهد سخاوت است. آقایی می گفت اگر یک شب انفاق نکنم خوابم نمی برد. باید بروم در کوچه و خیابان گرهی از کسی باز بکنم. به آدم ضعیفی پولی بدهم، به کارگری مزد بیشتری بدهم. خلاصه دلم قرار ندارد. عادت به سخاوت دارم. سخاوت خیلی مهم است اگر آدم غرق به گناه هم باشد آدم عاقبت به خیر می شود.

توصیه اسلام به خوش اخلاقی با خانواده و مردم

خوش اخلاقی اصل دین است. پیامبر نمی فرمایند من مبعوث شدم نماز خوان و روزه گیر و مجاهد و رزمنده درست کنم بلکه فرمودند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ» (محدث نوری/ مستدرك الوسائل/ ج11/ ص:187). مبعوث شدم کرامت های اخلاقی را به اتمام برسانم. پیامبر ما برای اخلاق مبعوث شده اند. پیامبر فرمودند: روز قیامت نزدیک ترین شما به من کسانی هستند که خوش اخلاق تر هستند. و هر کس بد اخلاق تر است به دشمن های اهل بیت نزدیک تر است. بر سر زن و بچه داد بزنیم، عصبانی بشویم به دیگران اذیت و آزار برسانیم بعد بگوییم عاشق و منتظر امام زمان هستیم این دروغ است. ائمه حقیقت را می خواهند. کافر خوش اخلاق ممکن است به بهشت برود و عاقبت به خیر بشود ولی مومن بداخلاق نمی رود. پیامبر ضمانت کرده است آدم بداخلاق در آتش جهنم خواهد بود.

مرحوم کل احمد از داش های چاله میدان تهران بود و بر اثر توبه و عشق امام حسین متحول شد. مرحوم آیت الله بهاء الدینی می گفتند: ایشان معجزه امام حسین هستند و امام به ایشان نظر و عنایت داشت. مرحوم کل احمد می گفت: روزی بچه ها در خانه خیلی شلوغی می کردند هر چه گفتم ساکت، ساکت نشدند کم کم من را به جوش آوردند یک دفعه از کوره در رفتم خواستم بروم چند تا سیلی به این ها بزنم که یک دفعه مکاشفه شد دیدم مولا امیرالمومنین بالای سرم ایستاده است. حضرت مشتش را گره کرده بود، فرمود: کل احمد بزنی می زنم. فکر نکنیم مظلوم بالای سرش کسی را ندارد بلکه خدا را دارد. روایت داریم اگر کافر، آتش پرست، یهودی، اهل کتاب یا از هر فرقه ای کسی مظلوم واقع شود حجاب های بین او و خدا کنار می رود و دعاهایش مستجاب می شود. خدا مظلوم را یاری می کند.

شخصی از حضرت محمد صلی الله... سؤال کرد خانمی از نظر عبادت خیلی فوق العاده است. شب ها به عبادت می ایستد و نماز می خواند، ذکر می گوید (قابل توجه کسانی که همه اش نماز می خوانند، جمکران می روند اما اطرافیانشان را اذیت می کنند. اخلاقمان را درست کنیم ببینیم امام زمان چه می خواهد. در روایت است یاران و منتظران و دوستان امام زمان خوش اخلاق هستند. کاری بکنیم دل آقا امام زمان شاد بشود. کنار عبادت باید خوش اخلاق هم باشد. حق دیگران را ضایع نکنیم.) روزها هم همیشه روزه می گیرد ولی مشکل این خانم این است که در خانه بداخلاق است. شوهر و بچه هایش از دستش ناراحتند. همسایه هایش را با زبانش آزار می دهد. معمولاً این طور جاها آدم باید مثبت، منفی ها را بسنجد بگوید بیست تا خوبی وده تا بدی دارد اما پیامبر فرمود: هیچ خیری در این خانم نیست. خانمی که دوازده ما روزه می گیرد و هر شب تا صبح به عبادت مشغول است ولی بداخلاقی است بداخلاقی تمام ثواب های او را به آتش می کشد.

در روایت دیگری داریم سؤال کردند یا رسول الله خانمی است فقط نماز و روزه واجبش را انجام می دهد. اهل ذکر و دعا و نماز مستحبی هم نیست ولی خوش اخلاق است. این خانم حالش چگونه است؟ پیامبر فرمود: این خانم اهل بهشت است. چون اصل مطلب را دارد. روایت دیگری داریم که خوش اخلاقی گناهان را منهدم و ذوب می کند همان طوری که خورشید برف را آب می کند. یک قالب یخ را زیر آفتاب چله تابستان بگذارید آفتاب سوزان آبش می کند و از بین می بردش. پیامبر می فرماید «إِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ يُذِيبُ الْخَطِيئَةَ كَمَا تُذِيبُ الشَّمْسُ الْجَلِيدَ» (مجلسی/ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ ج 68/ ص: 372). خوش اخلاقی هم همان طور بدی ها و گناهان انسان را محو می کند. آدمی کارهای مستحبی به جا نیاورد، نماز شب نخواند، دعای ابوحمزه نخواند، نماز امام زمان نخواند، جمکران زیاد نرود ولی خوش اخلاق باشد به او اندازه ثواب کسی که هر شب نماز و عبادت می کند، دائم روزه می گیرد، در جبهه و جنگ می جنگد را می دهند. ما سوراخ دعا را گم کردیم . یعنی کار اصلی را زمین گذاشتیم و به فرعی ها که عبادات مستحبی است چسبیدیم. هی می گوییم العفو العفو، العفو یعنی باید خودت با گذشت و مهربان و خوش اخلاق باشی وکینه ای وعقده ای نباشی. خوش اخلاقی تمام ثواب ها را در نامه عمل آدم می آورد.

بداخلاقی از بین برنده اعمال انسان

«وَ إِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ لَيُفْسِدُ الْعَمَلَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَل» (همان). بداخلاقی ثواب های انسان را آتش می زند. آدم یک عمری ذکر می گوید و روزه می گیرد و نماز و قرآن و دعا می خواند اما ثواب هایش از بین می رود. گفت:

  • گر نه موش دزد در انبار ماست گـندم طاعـات چـهل سـاله کجاسـت
  • اول ای جان دفـع شر مـوش کن بعد ارز آن در جمع گندم جوش کن

اول باید موانع را برداریم. بداخلاقی ثواب ها را فاسد می کند همان طور که سرکه عسل را از بین می برد. عسل که بهترین غذاهاست و اگر صد سال هم بماند فاسد نمی شود اما اگر در همین عسل سرکه بریزید خراب می شود. نه سرکه قابل استفاده می شود و نه عسل، بداخلاقی هم ضد اعمال خوب است و اعمال خوب را آتش می زند. بزرگواری می گفت: خانم من اواخر عمرش چندین سال نابینا شد. تصمیم گرفتم به خانمم محبت و خدمت بکنم. حدود بیست و هفت سال برایش غذا درست کردم، کمکش کردم. می گفت دعای من فقط این بود ای خدا کمکم کن آزارش ندهم، بداخلاقی و تندی نکنم تا ثواب همه اعمالم از بین بروند.

محبت و خدمت خوب است ولی به شرط این که کنارش خوش اخلاقی هم باشد. قرآن می فرماید: صدقات و خیرات خودتان را با منت و اذیت باطل نکنید. مثلاً خانم خانه شب و روز زحمت می کشد غذا درست می کند، لباس می شورد، بچه داری می کند، مهمان داری می کند، شوهر داری می کند اما تند و بداخلاق باشد تمام ثواب هایش از بین می روند. آقایی می گفت: من یک پول حسابی طرف فقیری پرت کردم برگرداند گفت برو سر قبر پدرت بگذار. یعنی به یک فقیر هم که پول نیاز دارد باید با خوش اخلاقی و مودبانه پول بدهی.

حلم و بردباری باعث هدایت طرف مقابل و جلب محبت خداوند

حضرت محمد مصطفی صلی الله ... می فرماید: بالاترین مقام ها این است که خدا آدم را دوست داشته باشد. شما خدا را دوست بدارید خدا هم شما را دوست بدارد. خیلی مهم است که خدا ما را دوست بدارد. اگر کسی محبوب خدا شود به همه مقام ها رسیده است. یک موقع شما خدا را دوست دارید خیلی مهم نیست چون محبت ما اعتبار ندارد پشتش محکم نیست. ادعا می کنیم که خدا را دوست داریم. ولی یک موقع خدا یا امام زمان می گوید دوستت دارم. این خیلی مهم است. پیامبر می فرماید: «وَجَبَتْ مَحَبَّةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى مَنْ أُغْضِبَ فَحَلُم » (فضل بن حسن حفيد شيخ طبرسى/ مشكاة الأنوار في غرر الأخبار/ ص: 307). محبت خدا واجب می شود (یعنی خدا دوست دارد) بر آن بنده ای که وقتی او را به خشم و غضب آوردند حلم بورزد و غضبش را قورت بدهد. اگر عصبانی و بداخلاق نشوی خدا می گوید تو محبوب منی، خیلی دوستت دارم. پیامبر جواز عبور از پل صراط را برای شما امضا می کند. اهل بهشت می شوی. با پیامبر محشور می شوی. محبوب خدا می شوی، عصبانی نشوی دیگر جذبه الهی شما را می گیرد.

روزی مردی شامی آمد به امام حسن و پدرش فحش داد. ولی آقا فقط سکوت کردند. تبسم کردند و به او فرمودند پول نداری پول بدهم، جا نداری جا بدهم، قرض می خواهی قرض بدهم، لباس می خواهی لباس بدهم، راهنمایی می خواهی راهنمایی ات بکنم، هر چه می خواهی من در خدمتت هستم بگو انجام دهم. آب روی آتش ریختند. این شخص شروع کرد زار زار گریه کردن، گفت: من شهادت می دهم شما خلیفه خدا هستی. خدا می داند که خلافت را در کجا قرار بدهد. من وقتی به مدینه آمدم دشمن ترین آدم ها با شما و پدرت حضرت علی بودم ولی الآن عزیزترین افراد در دل من شما و پدرتان هستید. ببینید یک خوش اخلاقی چه کار می کند؟ کسی که صد در صد دشمن بوده، خودش و نسل بعد از خودش شیعه امام ها می شوند. اخلاق پیامبر و اخلاق امام ها این همه مومن درست کردند.

مظلومیت آقا امام مجتبی علیه السلام در بین شیعیان

و آقا امام مجتبی علیه السلام در میان پنج تن از همه غریب تر هست. حضرت فاطمه زهراء علیها السلام گلایه کردند که چرا برای فرزندم امام حسن کم روضه می خوانید، مجلس می گیرید. همه عالم برای غربت و مظلومیت امام حسین گریه می کنند اما خود امام حسین هم برای غربت و مظلومی برادرش امام حسن علیه السلام اشک می ریخت و گریه می کرد. در موقع شهادت برادرش فرمود:

  • «إِنْ لَمْ أَمُتْ أَسَفاً عَلَيْكَ فَقَدْأَصْبَحْتُ مُشْتَاقاً إِلَى الْمَوْت»

(مجلسی/ بحارالأنوار/ ج44/ ص: 134).

یعنی ای برادر اگر در شهادت شما از دنیا نروم بعد از شما دیگر مشتاق رفتن هستم. نمی خواهم جای خالی شما را ببینم. میرزا علی اکبر ترک از وعاظ تهران می گفت در اواخر ماه رمضان یک شب بی بی حضرت زهراء علیهاالسلام خواب دیدم. عرض سلام و ادب کردم دیدم حضرت به من توجه نمی کنند. گفتم بی بی جان من نوکر فرزندتان اباعبدالله مولا امام حسین علیه السلام هستم چرا لطفی، نظری به من نمی کنید؟ بی بی فرمود: فلانی مگر امام حسن فرزند من نیست. این یک ماه رمضان برای حسین من خیلی روضه خواندی ولی برای فرزندم حسن روضه نخواندی مگر او فرزند من نیست. حسن من هم غریب و مظلوم است. امام حسن برادر بزرگ تر است. (امام حسن ده سال از امام حسین بزگتر است.) امام حسین علیه السلام فرمودند: برادر من بالاتر و بهتر از من است. آقا اباعبدالله همسرانی داشت که یکی از یکی بهتر بودند. حضرت رباب یک سال زیر آفتاب نشست برای اباعبدالله گریه کرد. ولی جان عالمی به قربان آن امامی که در خانه غریب و مظلوم بود. همسر امام مجتبی قاتل او بود. آقا امام حسین اصحابی داشت که یکی از یکی بهتر بودند که امام حسین فرمودند بهتر و باوفاتر از شما سراغ ندارم اما یاران امام حسن دل امام حسن را خون کردند. سجاده از زیر پای آقا کشیدند. آقا را به زمین انداختند و به آقا خنجر زدند. آقا مجبور شد صلح بکند. آقا امام حسین صحن و گنبد و بارگاه و زوار و خدمه و روضه خوان و حسینیه دارد اما قبر چهار امام چراغ و سایه بانی ندارند. پیامبر خدا فرمود آن چشمی که برای حسنم اشک بریزد در صحرای محشر کور حاضر نمی شود. آن قدم هایی که برای زیارت حسنم برود روز قیامت بر پل صراط نمی لرزد.

ذکر مصیبت امام حسن علیه السلام

یک وقت آقا صدا زد برایم تشتی بیاورید. بچه ها و خواهرها خوشحال شدند که آقا سم و زهر را برمی گرداند اما یک وقت دیدند لخته های خون آقا در میان تشت افتاد. آقا صدا زد بروید برادرم حسین را خبر کنید. یک تشت در مدینه بود که دل بی بی زینب را خیلی به درد آورد یک تشت دیگر هم در مجلس یزید بود که سر بریده برادر را در میان تشت گذاشته بودند. نانجیب دست برد و با چوب خیزران... یک وقت دید بی بی زینب بلند شد دست برد و گریبان چاک داد و واحسینا و واحبیبا ... «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ». «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ» (هود: 18).

خدایا به حق محمد و آل محمد گناهان ما را ببخش. در ظهور آقا امام زمان تعجیل بفرما. همه ما را از شیعیان خالصش قرار بده. در دنیا و آخرت ما را آنی از اهل بیت جدا نگردان. آن به آن بر ایمان و معرفت و اخلاص و خوش اخلاقی ما بیفزای. مقام معظم رهبری، علماء، مراجع و جوان هایمان را در پناه امام زمان حفظ بفرما. به مریض های اسلام لباس عافیت بپوشان. آرزوی مکه و مدینه و کربلا بر این دل ها مگذار. اموات، شهداء، امام راحل را با انبیاء و اولیائت محشور بگردان. و عجل فی فرجه مولانا صاحب الزمان.