البصيرة - بينش

البصيرة - بينش میزان الحکمه ، جلد 1 ، صفحه 557 - 561 

البصيرة

بينش

انظر : الدنيا : باب ١٢٢٧، الغفلة: باب ٣٠٥٤، النور: باب ٣٩٠١ .

٣٦٢ - البَصيرَةُ

بينش

(أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ) . [1]«آيا در زمين سير نمى كنند تا صاحب دلهايى گردند كه بدان تعقّل كنند و گوشهايى كه بدان بشنوند؟ زيرا چشمها كور نمى شود بلكه دلهايى كه در سينه ها جاى دارند كور مى شود».

(وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرا مِنَ الجِنِّ وَ الإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَ يَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ آذَانٌ لا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ) . [2]«بسيارى از جنّ و انس را براى جهنّم بيافريديم. ايشان را دلهايى است كه بدان نمى فهمند و چشمهايى است كه بدان نمى بينند و گوشهايى است كه بدان نمى شنوند. اينان همان چارپايانند حتى گمراهتر از آنهايند. اينان همان غافلانند».

١٨٦٠- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : ليسَ الأعمى مَن يَعْمى بَصرُهُ ، إنَّما الأعمى مَن تَعْمى بَصيرتُهُ .[3] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كور آن نيست كه چشمش نابينا باشد بلكه كور [واقعى] آن كسى است كه ديده بصيرتش كور باشد.

١٨٦١- الإمامُ عليٌّ عليه السلام : نَظَرُ البَصَرِ لا يُجْدي إذا عَمِيَتِ البَصيرةُ . [4]امام على عليه السلام : اگر ديده بصيرت كور باشد نگريستن چشم سودى نمى دهد.

١٨٦٢- عنه عليه السلام : فاقِدُ البَصَرِ فاسِدُ النَّظَرِ . [5]امام على عليه السلام : آن كه فاقد بينش است، رأيش بى ارزش است.

١٨٦٣- عنه عليه السلام : فإنّما البَصيرُ مَن سمِعَ فتَفَكّرَ ، و نَظرَ فأبْصرَ ، و انْتَفعَ بالعِبَرِ ، ثُمّ سَلَكَ جَدَدا واضِحا يَتَجنّبُ فيهِ الصَّرْعَةَ في المَهاوِي . [6]امام على عليه السلام : با بصيرت كسى است كه بشنود و بينديشد، نگاه كند و ببيند، از عبرتها بهره گيرد، آن گاه راه روشنى را بپيمايد كه در آن از افتادن در پرتگاهها به دور ماند.

١٨٦٤- عنه عليه السلام : قد بُصِّرْتُم إنْ أبْصَرْتُم ، و قد هُدِيتُم إنِ اهْتَدَيْتُم . [7]امام على عليه السلام : شما را [راه] نماياندند اگر ببينيد، و راهنمايى شده ايد اگر هدايت پذير باشيد.

١٨٦٥- عنه عليه السلام : لَيستِ الرَّوِيَّةُ كَالمُعايَنَةِ مَع الإبْصارِ ؛ فقد تَكذِبُ العُيونُ أهلَها ، و لا يَغُشُّ العقلُ مَنِ اسْتَنْصحَهُ . [8]امام على عليه السلام : نگاه كردن چون بينايى يافتن نيست؛ زيرا گاه چشمها به صاحبان خود دروغ مى گويند، اما عقل به كسى كه از او مشورت خواهد خيانت نمى كند.

١٨٦٦- عنه عليه السلام : فَقْدُ البَصرِ أهْوَنُ مِن فِقْدانِ البَصيرةِ .[9] امام على عليه السلام : از دست دادن بينايى آسانتر است تا از دست دادن بينش.

١٨٦٧- عنه عليه السلام : بالهُدى يَكْثُرُ الاسْتِبْصارُ . [10]امام على عليه السلام : با هدايت، بينا دلى افزون مى شود.

٣٦٣ - أبْصَرُ النّاسِ

بيناترين مردم

١٨٦٨- الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أبْصَرُ النّاسِ مَن أبْصَرَ عُيوبَهُ و أقْلَعَ عن ذُنوبِهِ . [11]امام على عليه السلام : بيناترين مردم كسى است كه عيبهاى خود را ببيند و از گناهان خويش دست شويد.

١٨٦٩- عنه عليه السلام : ألاَ إنّ أبْصَرَ الأبْصارِ ما نَفَذَ في الخيرِ طَرْفُهُ ، ألاَ إنّ أسْمَعَ الأسْماعِ ما وَعى التَّذكيرَ و قَبِلَهُ . [12]امام على عليه السلام : هان! بيناترين چشمها، چشمى است كه نگاهش به سوى خوبى باشد. هان! شنواترين گوشها، گوشى است كه پند را دريابد و آن را پذيرا شود.

پی‌نوشت‌ها

[1] . الحجّ : ٤٦.

[2] . الأعراف : ١٧٩.

[3] . كنز العمّال : ١٢٢٠.

[4] . غرر الحكم : ٩٩٧٢.

[5] . غرر الحكم : ٦٥٤٨.

[6] . نهج البلاغة : الخطبة ١٥٣.

[7] . نهج البلاغة : الحكمة ١٥٧.

[8] . نهج البلاغة : الحكمة ٢٨١.

[9] . غرر الحكم : ٦٥٣٦.

[10] . غرر الحكم : ٤١٨٦.

[11] . غرر الحكم : ٣٠٦١.

[12] . نهج البلاغة : الخطبة ١٠٥.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

آرمان‏های انقلاب

آرمان‏های انقلاب

خلاصه سخنرانی | آرمان‏های انقلاب انقلاب هم شیرینی دارد و هم سیلی. ما اگر در شرایط سخت انقلاب و شکنجه و خفقان بودیم، آیا واقعاً دیندار می ماندیم ؟! * انقلاب ما انقلاب در مادیات نبود،انقلاب در معنویات و ارزش ها بود.
دل نورانی

دل نورانی

دل نورانی یکی از ابزارهای بسیار خوب مؤمن برای زندگی و شناخت صراط مستقیم و حرکت در صراط مستقیم است.
خداشناسیʄ)

خداشناسی(4)

خداوند تبارك و تعالي در آيه شريفه قرآن براي يك عده از مردم عبارت ” ذرهم في خوضيهم يلعبون ” را بكار مي برد . اين آيه شريفه ، يه عبارت تحقير آميزه كه مي گه : ولشون كن و بگذار در خَوض خودشون بازي كنند . خَوض يا خواض بر وزن ” غواص ” دقيقاً كلمة مقابل غواص هست . خواض يعني كسي كه خودش رو به دل مشغولي هاي فريبكارانه اي مشغول كرده و خودش رو فريب مي ده
No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

از خود تا خدا (قسمت اول)

از خود تا خدا (قسمت اول)

براي ارتباط با خداوند مراقب باش . ارتباطت با خداوند يه ارتباطي باشه كه خودت خجالت نكشي . بعضي وقتها خدا به بنده ها ايراد مي گيره ، مي گه : بندة من ! خودت رو مسخره كردي ؟! مثلاً مي گه : چي شده ؟ خدا مي گه : ما هر وقت تو رو ديديم اومدي در خونة ما قيافه ات مثل گداها بوده ، ” بده در راه خدا ! ” من مگه گدا خونه باز كردم ؟! من تو رو براي معارف عاليه خلق كردم .
Powered by TayaCMS