ب. كار و تلاش سازنده

يكي از آموزه‌هاي مهم و اساسي در بهداشت و سلامت روحي و رواني، فردي و اجتماعي، «اشتغال به كار و تلاش مفيد و سازنده» است؛ همان‌گونه كه يكي از مشكلات اساسي انسان در زندگي فردي و اجتماعي و از عوامل مهم بيماري‌هاي رواني، بي‌كاري و از كار افتادگي و يا انجام كار غير مفيد و بي‌ثمر است. از اين‌رو، در عصر حاضر، يكي از مهم‌ترين بحران‌هاي اجتماعي، كه دولت‌ها و ملت‌ها را تهديد مي‌كند و به بحران اساسي قرن حاضر تبديل شده مسئله بي‌كاري قشر عظيم جوانان جوياي كار است. بنا به گفته بعضي از صاحب‌نظران، در آينده خطر بي‌كاري به عنوان يك فاجعه بزرگ، جوامع را به اضمحلال و فروپاشي مي‌كشاند.

بي‌كاري تنها ضربه اقتصادي به فرد و جامعه نمي‌زند، بلكه ضرر و خطر بزرگ‌تر آن متوجه آسيب‌هاي روحي رفتاري در فرد است؛ زيرا فرد را از حيثيت و شخصيت واقعي و بهنجار خويش تنزّل مي‌دهد، او را از خوش‌بختي و سعادت خويش محروم مي‌سازد و سرمايه اصلي و اصيل انسان را به هدر مي‌دهد. به قول سقراط: «كار سرمايه سعادت و خوش‌بختي است.»

ولتر، نويسنده معروف، مي‌نويسد: «هر وقت احساس مي‌كنم كه درد و رنج بيماري مي‌خواهد مرا از پاي درآورد به كار پناه مي‌برم. كار بهترين درمان دردهاي دروني من است».

پاسكال مي‌گويد: «مصدر كليه مفاسد فكري و اخلاقي بي‌كاري است، و هر كشوري كه بخواهد اين عيب بزرگ اجتماعي را رفع كند، بايد مردم را به كار وادارد تا آرامش كلي در وجود افراد برقرار شود.»

پاستور، دانشمند و مخترع معروف، گفته است: «بهداشت رواني انسان در آزمايشگاه و كتابخانه است».

شايد به همين علت باشد، كه در آزمايشگاه و در كتابخانه، انسان به كار و نيروي تفكر مشغول است و ناراحتي‌ها و گرفتاري‌ها مجال جولان در ذهن ندارند و از اين‌رو، نمي‌توانند انسان را دچار بيماري رواني سازند. بررسي‌هاي روان‌پزشكي نيز اين امر را ثابت كرده‌اند. اگر كار از روي علاقه و ذوق باشد و بخصوص شخص در آن تجربه قبلي داشته باشد، نوعي اعتماد و آرامش رواني به او مي‌دهد.

در اين زمينه نيز آموزه‌هاي اسلامي و سيره معصومان(عليهم‌السلام) سرشار از تعاليمي ناب هستند، به حدّي كه هيچ مكتب و مرامي به اين اندازه به كار و تلاش با اين نگرش تأكيد نداشته‌اند. خداوند ملاك سعادت بشر را در ايمان و عمل صالح قرار داده است و ضرر و زيان خسارت ابدي را متوجه كساني مي‌داند كه از ايمان و عمل ـ هر دو ـ برخوردار نباشند و نيز مي‌فرمايد: انسان بدون كار و كوشش، بهره‌اي ندارد.

اسلام و آموزه‌هاي حيات‌بخش آن انسان را به سعي و تلاش و كوشش در جهت نيل به اهداف مادي و معنوي ترغيب مي‌نمايد و سستي و اهمال كاري را به شدت مذمت مي‌كند، تا آنجا كه سعي در كسب حلال و اداره مالي خانواده، جهاد در راه خدا محسوب مي‌شود، فقر پديد آمده از بي‌كاري و تنبلي و سستي را منشأ بي‌ايماني مي‌داند و جزع و بي‌ثباتي در برابر مشكلات را نكوهش نموده، انسانِ منفعل و متأثر از رويدادها را فردي ضعيف و ناقص مي‌شمارد.

چه بسا افراد كاري كه انجام مي‌دهند ـ مثلا، از نقش خود به عنوان دانشجو، يا وقف كردن خود به يك حرفه ـ احساس هويّت نيرومندي مي‌كنند؛ زيرا شغل وسيله‌اي است براي به وجود آمدن ايده‌هاي خلّاق، و شكوفا شدن استعدادها و توانايي‌ها، و چه بسا توانايي فرد در حمايت از خود و افراد تحت تكفّلش باعث ظهور عزّت نفس او شود؛ همان‌گونه كه اتّكا به ديگران، به منظور حمايت مالي، جسمي و عاطفي، عزّت نفس را تهديد مي‌كند.

كار و تلاش رمز اصلي بقا و سرزندگي و بهداشت و سلامت جسمي و رواني فرد و جامعه است. مردمي كه با تكيه بر توانمندي‌ها و ذخاير خداداد ملّي خويش، بر ضعف و فقر غلبه كرده‌اند، مايه خرسندي دروني، آرامش روحي، امنيت رواني و اجتماعي و اقتصادي و حتي امنيت سياسي و نظامي و اقتدار ملّي خويش گشته‌اند. در مقابل بي‌كاري موجبات از دست دادن همه اين مواهب و بلكه گرفتار شدن در دام آسيب‌هاي متعدد روحي و رواني را، هم براي فرد و هم براي جامعه در پي داشته است. از جمله پيامدهاي شوم بي‌كاري، افسردگي، اضطراب و به دنبال آن، اعتيادهاي خانمانسوز و تأخير ازدواج و هزاران آسيب ديگري است كه هر كدام داستان غم‌انگيزي دارد و متأسفانه آنچه امروزه كمتر مورد توجه عملي قرار مي‌گيرد مسئله كار و تلاش و اشتغال‌آفريني براي نسل جوان، اين ذخاير و پشتوانه‌هاي اصلي جامعه ما، مي‌باشد.

اگرچه نمي‌توان گفت امروز روحيه راحت‌طلبي بر بسياري افراد حاكم است، اما مي‌توان گفت: بسياري از افراد و بخصوص نسل جوان، از انجام كارهايي كه مستلزم تلاش و سخت‌كوشي‌اند، كراهت دارند و طالب رفاه و راحتي با كم‌ترين زحمت هستند. و اين خود نيز مشكلي است علاوه بر مشكلات اشتغال. اما با نگاهي به سيره معصومان:، درمي‌يابيم كه سخت‌كوشي، تلاش و پرداختن به فعاليت‌هاي توليدي از برجسته‌ترين ويژگي‌هاي اين بزرگواران بوده است. آنان با اين روش درس بزرگي و عزّت نفس به پيروان راستين خويش آموخته‌اند. نگاهي كوتاه به جنبه كار و تلاش در زندگي اميرالمؤمنين، علي (عليه‌السلام)، برترين آفريده خدا پس از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، نقش كار سازنده را بر پيش‌گيري از آسيب‌هاي فردي و اجتماعي و نيز تأمين بهداشت و سلامت روان به ما نشان مي‌دهد.

در اسلام، انساني كه صاحب حرفه است و از دست‌رنج خود، مخارج خانواده‌اش را تأمين مي‌كند، جايگاه رفيعي دارد: چه جايگاهي بالاتر از محبوبيت نزد پروردگار؟! و به عكس، آنكه توان كاركردن دارد و مخارج خود را بر ديگري تحميل مي‌كند، ملعون خوانده شده است. كار و تلاش علاوه بر آثار مثبت رواني، از عوامل تربيت‌كننده انسان به شمار مي‌روند. وقتي ابعاد گوناگون شخصيتي همچون اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) را مورد مداقّه قرار مي‌دهيم، ملاحظه مي‌كنيم كه ايشان در عين حال كه زاهدترين فرد زمان خود است، فعّال‌ترين آن‌ها نيز هست. ايشان در عين آنكه بيشترين عبادت‌ها را در پيشگاه خداي خود دارد، ثمربخش‌ترين اوقات را نيز دارد و به قول شهيد مطهّري، شخصيت علي(عليه‌السلام) شخصيتي است جامع‌الاضداد. وقتي خلوت شب فرامي‌رسد، هيچ عارفي به پاي او نمي‌رسد؛ آن روح عبادت، كه جذب حق و پرواز به سوي خداست، به شدت در او نمودار مي‌شود. و روز كه مي‌شود، گويي اين آدم، آن آدم نيست؛ با اصحابش كه مي‌نشيند، چنان چهره‌اش باز و خندان است كه از جمله اوصافش اين است كه هميشه قيافه‌اش باز و شكفته است.

به دليل آنكه براي وصول به جايگاهي امن در آخرت، انسان چاره‌اي جز عبور همراه با سلامت و تعادل از دنيا ندارد، توجه به برخورد پيشوايان معصوم: با دنيا و نحوه معيشت آن‌ها براي الگوپذيري از آن اسوه‌هاي راستين لازم است. با توجه به اينكه دارالسلام و دارالقرار آخرت است، بايد ببينيم حد تعادل و بهره‌مندي از دنيا در چيست؟ چگونه مي‌توان به توصيه آيه شريفه «آخرت را برگزينيد و بهره دنيايي خويش را نيز فراموش نكنيد» نايل شد و بين دنيا و آخرت را جمع نمود؟ سيره علي(عليه‌السلام) به گوياترين شكل اين معنا را بيان مي‌كند.

همان‌گونه كه اشاره شد، امام علي(عليه‌السلام) در كلامي راهگشا، به همه كساني كه دغدغه بهره‌مندي مناسب، در عين اصالت دادن به آخرت را دارند، راه مي‌نمايند: «مؤمن بايد شبانه‌روز خود را سه قسم كند: زماني براي نيايش و عبادت پروردگارش، و زماني براي تأمين هزينه زندگي‌اش، و زماني براي داشتن لذت‌هاي مطبوع و حلال». «خردمند را نشايد جز آنكه در پي سه چيز حركت كند: كسب حلال براي تأمين زندگي، يا گام نهادن در راه آخرت، يا به دست آوردن لذت‌هاي حلال».

نسبت به نوع كسب و كار، امام علي(عليه‌السلام) به كشاورزي و كشاورزان عنايت ويژه داشت. امام صادق(عليه‌السلام) در اين‌باره مي‌فرمايد: «اميرالمؤمنين(عليه‌السلام ) هميشه به عمّال و كارمندانشان سفارش كشاورزان را مي‌نمودند» خود حضرت نيز كشاورزي مي‌كردند. از جمله آموزه‌هاي مهم ديني و سيره معصومان(عليهم‌السلام) اين است كه انسان در راه كسب و كار، سختكوش و مداومت و ازدياد در توليد و انفاق داشته باشد و در مصرف شخصي، به حداقل‌ها قناعت نمايد.

روحيه توليد و كار و تلاش در سيره امام علي(عليه‌السلام) چنان است كه توليد را براي ارتقاي سطح معيشت مردم و از اين طريق، هدايت و راهنمايي آنان به بندگي خداوند را مي‌خواسته. ايشان با بيشترين توليد، كمترين استفاده شخصي را مي‌نمودند؛ چنان كه از ابن عبّاس نقل شده است: در زمان جنگ جمل، هنگامي كه در منطقه «ذي‌قار» براي جمع‌آوري نيرو اردو زده بوديم، يك روز به خيمه امام رفتم، ديدم حضرت مشغول دوختن كفش خويش است. سلام كردم، امام (عليه‌السلام) جواب دادند، پرسيدند: ابن عبّاس! اين نعلين وصله‌خورده چقدر مي‌ارزد؟ گفتم: ارزشي ندارد. امام(عليه‌السلام) فرمودند: «حكومت بر شما نزد من از اين نعلين بي‌ارزش‌تر است، مگر آنكه حقي را برپا سازم يا باطلي را از ميان بردارم.»

امام(عليه‌السلام) در چند مورد، با اشاره به لباس خويش فرموده‌اند: «لباسي كه بر تن من مي‌بينيد، توسط اهل خانه‌ام تهيه شده است.»

از امام صادق(عليه‌السلام) نقل شده است: «حضرت علي(عليه‌السلام) با بيل زدن، زمين را آباد ساخت و با درآمد خود، هزار برده آزاد نمود».

درآمد محصول زراعي امام(عليه‌السلام) را چهل هزار دينار ذكر كرده‌اند كه حضرت آن‌ها را به نيازمندان مي‌بخشيد. سخاوت و بخشندگي امام چنان بود كه حتي معاويه، دشمن ايشان، هم به آن اعتراف نمود.

كودكان بي‌سرپرست، گروهي بودند كه امام(عليه‌السلام) به تأمين نيازهاي مالي و روحي ايشان اهتمام خاصي داشت. شخصي به نام ابوالطفيل نقل نموده است: «امام علي(عليه‌السلام) را ديدم كه يتيمان را فراخوانده بود و با عسل آن‌ها را پذيرايي مي‌نمود، به گونه‌اي كه بعضي از صحابه با ديدن اين منظره گفتند: اي كاش ما هم يتيم بوديم!»

امام باغ‌ها و نخلستان‌هايي را كه ايجاد كرده بود، وقف استفاده نيازمندان نمود. اين باغ‌ها متعدد و در مناطق متنوّعي بودند؛ همچون منطقه خيبر، ابي‌نيزر، بغيبغه و ارباحا. همچنين تعداد چاه‌هايي را كه امام حفر و وقف نمودند، بيش از يكصد حلقه ذكر كرده‌اند.

در كلامي منظوم، علي(عليه‌السلام)، ابرمرد عرصه زهد و سازندگي، درباره كار و عزّت نفس چنين سروده‌اند: «براي من سنگ‌كشي از قله‌هاي كوه آسان‌تر است از اينكه منّت ديگران به دوش كشم. به من مي‌گويند: كسب و كار ننگ است، ولي من مي‌گويم: ننگ اين است كه انسان از ديگران درخواست كند.»

در شعر ديگري امام(عليه‌السلام) مي‌فرمايند: «اگر مي‌خواهي آزاد زندگي كني، مثل برده زحمت بكش و آرزويت را از مال هركس كه باشد، قطع كن. نگو اين كار مرا پست مي‌كند؛ زيرا از مردم خواستن از هر چيز بيشتر ذلّت مي‌آورد. وقتي از ديگران بي‌نياز باشي، از همه مردم بلند قدرتر هستي».

بنابر آنچه گذشت، فوايد و آثار اشتغال مفيد و سازنده را در بهداشت و آرامش روان و نقش آن را در پيش‌گيري از آسيب‌هاي فردي و اجتماعي و پيامدها و آسيب‌هاي بي‌كاري و يا كارهاي زيانبار مي‌توان به اختصار در امور ذيل برشمرد:

برخي از آثار مثبت كار مفيد بر بهداشت رواني

فرد احساس مفيد بودن مي‌كند. انسان با اشتغال به يك حرفه، خود را در معرض آزمون قرار مي‌دهد؛ آزموني كه استعدادها و توانمندي‌هاي وي را باز مي‌شناساند. قطعاً انسان تا وقتي به ميدان عمل و كار پا نگذارد، حتي خودش هم نمي‌تواند استعدادهاي خود را شناسايي كند.

به وجود آورنده حس اعتماد و عزّت نفس در فرد است. در حين انجام كار است كه انسان مي‌تواند طعم شيرين موفقيت را بچشد. موفقيت، عامل بزرگ اميدبخش و پيش برنده، تنها هنگامي نصيب انسان مي‌شود كه خود را در معرض انجام مسئوليتي قرار دهد. شادي عميق، كه همان احساس رضايت‌مندي دروني است، وقتي نصيب انسان مي‌شود كه در انجام كار خود توفيق يابد. وقتي انسان عهده‌دار انجام كاري نباشد، چگونه موفقيت و در پي آن، شادي برايش حاصل خواهد شد؟!

موجب جلب توجه و اعتماد ديگران است.

موجب ثبات شخصيت فرد مي‌شود.

2. برخي از آثار زيان‌بار بي‌كاري در بيماري رواني

احساس ناكارآمدي و غير مفيد بودن در فرد.

از دست دادن اعتماد به نفس.

بي‌ثباتي و ناپايداري شخصيت فرد.

زمينه‌ساز رفتارهاي نابهنجار فرهنگي و اجتماعي.

يكي از زمينه‌هاي ارتكاب گناه و رفتارهاي ناهنجار در انسان، بي‌كاري است. همچنين چون جسم و روح انسان دايم از طبيعت نيرو مي‌گيرند، بايد اين نيرو را مصرف نمايند. كار بهترين راه مصرف صحيح اين نيروست. امروزه هيچ‌كس منكر ارتباط بي‌كاري جوانان با گرايش آن‌ها به منكرات نيست. در اخلاق اسلامي، رقّت‌قلب يك فضيلت و قساوت قلب يك رذيلت است. بي‌كاري موجب قساوت قلب انسان مي‌شود. بي‌كاري موجب آزادي يكي از نيروهاي انسان به نام «قوّه تخيّل» مي‌گردد. امام علي(عليه‌السلام) مي‌فرمايد: اگر تو نفس را به كاري مشغول نكني، او تو را به خودش مشغول مي‌كند.