مجالس، در حیطه معاشرت اسلام آداب خاصى دارد که ذکر برخى از آنها خالى از فایده نیست. قبل از بیان آداب مجالس، به ضرورت دورى از مجالس گناه، خواهیم پرداخت.
از نظر اسلام حضور در مجالس گناه ممنوع است. چه خود مجلس گناه باشد و چه اینکه گناهى در آن مجلس اتفاق افتد. در قرآن مىخوانیم:
و قد نزل علیکم فى الکتاب ان اذا سمعتم آیات الله یکفر بها و یستهزأ بها فلا تقعدوا معهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره، انکم اذا مثلهم. [نساء: 140. ] و همانا ما در قرآن بر شما نازل کردیم که اگر شنیدید در مجلسى آیات الهى را تکفیر مىکنند و مسخره مىنمایند، پس با آنها همنشین نشوید تا کلامشان را عوض کنند، اگر شرکت کردید شما هم مثل آنان خواهید بود! و پیغمبر اکرم (ص) مى فرماید: هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد در مجلسى که امامى را دشنام میدهند یا غیبت مسلمانى را مىکنند، نمىنشیند. [تفسیر صافى، ج 1، ص 523، ذیل آیه 68، سوره انعام.]
و باز مى فرماید: هر کس غیبت برادر مسلمانش را در مجلسى شنیده، رد کرد؛ خدا هزار باب بدى در دنیا و آخرت از او دور مى کند. پس اگر آن غیبت را رد نکرد و خوشش آمد بار گناه غیبت کننده، بر او نیز هست. [ وسایل الشیعه، ج 8، ص 607.]
مشاهده آیاتى نظیر آیه 68 سوره انعام و روایاتى نظیر آنچه ذکر شد، اهمیت پرهیز از مجالس گناه را به ما گوشزد مىنماید.
هر اندازه حضور در مجالس گناه نهى شده، حضور در مجالس مؤمنین و صالحین سفارش شده است.
در حدیث آمده است که لقمان به پسر خود فرمود: اى پسر، بدیده بصیرت در مجالس نگاه کن اگر جماعتى را بینى که یاد خدا کنند، با ایشان بنشین. [حلیة المتقین، ص 423.]
پیغمبر اکرم مجالس مؤمنین را به باغهاى بهشت تشبیه مىنمایند.
امام صادق (ع) مى فرماید: پیغمبر اکرم به اصحابش فرمود: وقتى باغى از باغهاى بهشت دیدید در آن داخل شوید، گفته شد یا رسول الله باغهاى بهشت کدامند؟ فرمودند: مجالس مؤمنین. [بحار الانوار، ج 71، ص 188.]
احترام به جالسین
رعایت احترام افرادى که در مجلس نشستهاند، از اولین آداب مجالس اسلامى است. عفت کلام، شیوه صحبت، شکل نشستن و احترام به اندیشه و گفتار دیگران،...از جلوههاى احترام به هم نشینان در مجلس مىباشند.
درباره سیره رسول اکرم (ص) امام صادق (ع) مى فرماید: پیغمبر اکرم (ص) هرگز جلوى اصحاب خود پایش را دراز نمىکرد. [بحار الانوار، ج 75، ص 43.]
از دیگر از جلوههاى احترام در مجالس، پاره نکردن کلام دیگران است.پیامبر اکرم(ص) این عمل را بدین گونه نهى مى فرماید: کسى که در میان سخن دیگران سخن بگوید، مثل این است که بر صورت او زخمى وارد کرده است. [معارف و معاریف، ص 1207. ]
در سیره حضرت رضا (ع) مىخوانیم که: ابراهیم بن عباس گوید: هرگز ندیدم که حضرت رضا (ع) در سخن کسى پرخاش کند و سخن را قطع کند تا اینکه خود طرف سخنش را تمام کند. و هرگز پایش را در برابر همنشین دراز ننمود و در مجلس تکیه نمىزد. [همان، ص 1987.]
پرهیز از جدال
مجالس، بدلیل حضور افراد مختلف در آنها، بستر مناسبى براى بحثها و تبادل نظرهاى مختلف است.اما گاه این بحثها به جدل و نزاع، منجر مىگردد. جدل مایه وهن مجلس است.
امام سجاد (ع) مى فرماید: کمال دین مسلمان، به این شناخته مىشود که سخن بیهوده نگوید و در بحث، نزاع و جدال نکند و بردبارى و شکیبائى و اخلاق نیکو داشته باشد. [همان، ص 1207.]
پرهیز از نجوا
نجوا، بعضى صحبتهاى در گوشى است؛ و از جمله اعمالى است که ترک آن در مجالس، مورد نظر اسلام است.امام صادق (ع) مى فرماید: هر گاه سه نفر با هم، هم صحبتند، دو نفر آنها سربگوش، با هم صحبت نکنند، زیرا مایه آزار رفیق سوم ایشان است. [کافى، ج 4، ص 481.]
ملاک نهى امام (در این روایت) از نجوا، آزردگى طرف سوم است، چون مایه سوء تفاهم او مىگردد و باصطلاح خیال مى کند راجع به او صحبت مىکنند. به همین دلیل عدد 3 در روایت اگر چه در حکم، نقش دارد، ولى مىتوان گفت در مجالس هر گاه چنین توهمى وجود داشته باشد، نجوا مورد نهى قرارمىگیرد و ترک آن ضرورى است.
تواضع و فروتنى
تکبر و خود بزرگ بینى، مایه تحقیر دیگران و اهانت به ایشان است. شخص متکبر به آراء و نظریات دیگران، توجهى نمى کند و حقوقشان را زیر پا مىگذارد. لذا در فرهنگ اسلامى، تواضع و متواضع مکانى رفیع دارند.
تواضع خسیسه درونى انسان است که در اعمال وى متجلى مىگردد. حضرت رسول (ص) علامات تواضع در مجالس را چنین بیان مىفرمایند:
از علامات تواضع آن است که آدمى به محلى راضى باشد که پستتر از محل نشستن او است. [حلیة المتقین، ص 415.]
شخص متواضع هنگام ورود به مجالس هر جا که خالى بود مىنشیند و نگاه نمى کند تا بالاى مجلس را تشخیص بدهد و آنجا را براى نشستن انتخاب نماید.
پرهیز از تکلف و تشریفات
آفت عمدهاى که همیشه دامنگیر مجالس بوده است و در زمانه ما تجلى بیشترى دارد، تکلفات و تشریفات زیادى است؛ اگر چه پذیرائى از مهمان مورد تأکید اسلام است، ولى تکلفات و تشریفات بیش از حد، مایه اسراف و تبذیر است.
امام صادق(ع) مى فرماید: هر کس به مجلسى بدون تشریفات راضى باشد، از زمان نشستن در آن مجلس تا هنگام برخاستن، خداوند و فرشتگان بر او رحمت مىفرستند. [کافى، ج 4، ص 481.]
جاباز کردن براى دیگران
از آداب مجالس این است که به آنهائى که تازه وارد مجلس مىشوند، جا داده شود و جالسین براى آنها جا باز نمایند. در قرآن مىخوانیم:
یا ایها الذین امنوا اذا قیل لکم تفسحوا فى المجالس فافسحوا...و اذا قیل انشزوا فانشزوا
اى کسانى که ایمان آوردهاید وقتى به شما گفته شد که به مجالس خود وسعت ببخشید (براى دیگرانجا باز کنید) وسعت ببخشید...و وقتى گفته مىشود برخیزید، برخیزید. [مجادله: 11.]
ننشستن میان دو نفر که با هم مأنوسند
اگر دو نفر با هم انس و الفتى دارند، یا پدر و پسرند و یا برادرند، از نظر اسلام بین آن دو نشستن خلاف ادب مجالس است. مگر اینکه آنها اجازه بدهند.
در سیره پیامبر (ص) مىخوانیم: حضرت (ص) نهى فرمودند از نشستن بین دو مأنوس، مگر با اجازه آنها. [بحار الانوار، ج 72، ص 418.]
بلند شدن براى تازه واردین
از جاى برخاستن براى تازه واردین، یکى از آداب مجالس است، البته اگر براى مؤمنین باشد. اسحاق بن عمار مىگوید: از امام صادق(ع) سؤال کردم: کسى که براى احترام مردى از جایش بلند مىشود چگونه است؟
امام (ع) فرمود: مکروه است، مگر براى شخص متدین (یعنى شخصى که عنوان دین دارد). [وسائل الشیعه، ج 8، ص 560. ]
از جا برخاستن براى استاد و پدر، از نظر اسلام اهمیت فوقالعادهاى دارد.
امام على(ع) مى فرماید: به احترام پدر و استاد از جاى خود بلند شو؛ و لو اینکه امیر باشى. [ غرر الحکم: 149.]
آداب مهمانی اسلامی
اعتدال و پرهیز از اسراف:
معمولاً عادت داریم در مهمانیها غذاهای متنوع و بیش از نیاز افراد فراهم و سفرهای رنگین را آماده سازیم؛ باید بکوشیم از این ویژگی زشت بپرهیزیم و آن را به صفت پسندیده اعتدال نزدیک کنیم. با رعایت اعتدال در مراسم اطعام، میتوان جلوی بسیاری از اسرافها را گرفت و آن را برای نیازمندان صرف کرد. امام رضا(علیه السلام) میفرماید: مردی، امیرالمؤمنین(علیه السلام) را به خانه خود دعوت کرد، حضرت فرمود: میآیم در صورتی که سه کار را به عهده بگیری و بپذیری. پرسید: آن سه کار چیست؟ فرمود: از خارج منزل چیزی برایم نیاوری، در منزل چیزی از من پنهان نکنی و بر خانواده خود تنگ نگیری و سهم خوراک آنان را کم نکنی. او قبول کرد علی(علیه السلام) هم دعوتش را پذیرفت.[بحار الانوار، ج 75، ص 451.] رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید: هیچ کس نباید بیش از توانش خود را برای مهمانی به زحمت اندازد.[کنز العمال، ج 9، ص 110؛ میزان الحکمه، ج 7، ص 3277.]
-
هر کس به خوان قسمت خود رزق میخورد
از کم بضاعتی خجل از میهمان مباش
-
هر آنچه دادهِ قسمت بُود رو آن پیش آر
گران مکن به دل خود قدوم مهمان را
حضور نیازمندان
بیگمان یکی از موارد نیکوی اطعام و افطاریدادن کمک به نیازمندان و مستمندان است؛ باید کوشید تا این هدف مقدس در همه مهمانیها تحقق یابد و مجلس اطعام با حضور محرومان، معنوی و روحانی شود. اگر ما در مراسم اطعام به ویژه افطاریها، نیازمندان را فراموش کنیم، ارزش اخروی آن کاهش مییابد.
متأسفانه در مجالس اطعام و افطاریها، نیازمندان حضور کمتری دارند، در حالی که پاداش اطعام نیازمندان از بهترین و زیباترین ثوابهای اخروی به شمار میآید.
-
ضیافتی که در آن توانگران باشند
شکنجهای است فقیران بیبضاعت را
امام علی(علیه السلام) در نامه خود به عثمان بن حنیف، کارگزار خویش در بصره، نوشت: گمان نمیبردم تودعوت کسانی را بپذیری که نیازمندان را میرانند و توانگران را دعوت میکنند.(نهج البلاغه، نامه 45.)
احیای سنتها
ابزار ماشینی موجود در منازل از بار سنگین زنان کاسته است و آنان با آسودگی خاطر میتوانند به فعالیت بپردازند. این امر از جهاتی مفید است و از اتلاف وقت جلوگیری میکند، ولی برخی آثار منفی نیز به همراه دارد: پیش از این در مراسم مهمانی، دوستان و آشنایان با کمک یکدیگر، غذا را تهیه میکردند و... ولی امروزه با شکل گرفتن رستورانها و سفارش غذاهای آماده، طراوت و شادابی مهمانیهای گذشته کم و آداب سطحی جایگزین رسوم زیبای پیشین شدهکه امید است با توجهی شایسته، سنتهای نیک گذشته را زنده کنیم.
شکر نعمت
دارایی انسانها وسیله خوبی برای کسب پاداشهای الهی است. در صورت داشتن ثروت کافی میتوان با برپایی مراسم مهمانی و اطعام، درِ خانه را به روی انسانهای نیازمند بگشاییم و خدا را به جهت نعمتش شکر گزار باشیم.
امام علی(علیه السلام) هنگامی که خانه بزرگ علاء بن زیاد را دید، به او فرمود: این خانه بزرگ در دنیا به چه کار تو میآید، وقتی در آخرت به آن محتاجتری؟ آری! اگر بخواهی میتوانی به وسیله چنین خانهای به آخرت دستیابی به شرط آن که در این خانه از مهمانی پذیرایی کنی، به خویشاوندانت رسیدگی نمایی و حقوق آنان را ادا کنی. در این صورت، به وسیله این خانه به آخرت دست یافتهای،(نهج البلاغه، خطبه 209.) آن حضرت در جای دیگر میفرماید: هر که خداوند به او ثروتی دهد، باید با آن به خویشان خود رسیدگی کند و مهمانداری نماید.(همان، خطبه 142.)
منابع:
مقاله آقای حسین جعفری
سایت اندیشه قم