آثار و فوائد اخلاق در خانواده

آثار و فوائد اخلاق در خانواده

آثار و فوائد اخلاق در خانواده

فواید و آثار اخلاق خانوادگی

1. نایل شدن به مقام صدّیقان و شهیدان:

2. باریابی به مقام صالحان و پیامبران:

3. شادمانی در روز قیامت:

4. باریابی به مقام عابدان و صابران:

5. آمرزش گناهان:

6. مهریه حورالعین:

7. افزایش طول عمر:

8. قرب و نزدیکی به پیامبر در رستاخیز:

9. شباهت یافتن به اسوه های اخلاق

آثار و فوائد اخلاق در خانواده

پیامبر اعظم (صلوات الله علیه و آله) نزدیک ترین شخص به خود را در قیامت این گونه معرفی کرده و فرمودند: نزدیک ترین شما به مقام و جایگاه من در روز رستاخیز... همانانند که با همسرانشان بهتر رفتار کنند.

فواید و آثار اخلاق خانوادگی

رعایت هر یک از آداب اخلاقی در خانواده، آثار و برکاتی عجیب در پی دارد که هر کدام می تواند به راه میانبری در سیر و سلوک الهی و تربیت مهدوی خانواده تبدیل گردد:

1. نایل شدن به مقام صدّیقان و شهیدان:

پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) فرمودند: به اهل و عیال خود خدمت نکند مگر صدّیق یا شهید یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت او را بخواهد.1

یا علی، کسی که به همسرش در خانه خدمت نماید و بر این خدمت گزاری رو ترش نکند و منت نگذارد، خداوند نام او را در دیوان شهدا ثبت نماید... و برای هر قدمی که در یاری همسرش برمی دارد، ثواب یک حج و عمره به او عطا فرماید و به ازای هر رگی که در بدن اوست، برایش شهری در بهشت مقرر فرماید.2

2. باریابی به مقام صالحان و پیامبران:

حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) در بیانی فرمودند: مردی که بد اخلاقی همسرش را تحمل نماید، خداوند پاداشی مثل پاداش داوود پیامبر را به او عطا فرماید و زنی که بر بد اخلاقی همسرش صبر نماید، خداوند مثل ثواب آسیه، همسر فرعون، را به او عطا فرماید.3

3. شادمانی در روز قیامت:

امام رضا علیه السلام) می فرماید: مهر و رأفت خداوند به زنان بیشتر از مردان است. حال اگر مردی موجب خوشحالی همسرش گردد، خداوند او را در روز قیامت خوشحال و شادمان گرداند.4

4. باریابی به مقام عابدان و صابران:

روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) وارد شدند و دیدند که امیرالمؤمنین علیه السلام) کنار حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشسته و مشغول پاک کردن عدس است.

یکی از بهترین و میانبرترین راه های شباهت و تناسب یافتن با وجود آن حضرت، و نزدیک شدن وجودی به آن ساحت نورانی عرصه مراعات اخلاق خانوادگی است

حضرت فرمودند: ای ابوالحسن، این سخن را از من بشنو که چیزی جز وحی الهی بر زبان نمی رانم:

"هیچ فردی همسرش را در خانه کمک و یاری نمی کند، مگر آن که به عدد هر مویی که در بدن اوست، برایش عبادت یک سال با روزه روزها و قیام شب ها منظور می شود؛ و خداوند پاداشی را که به صابرانی چون داوود پیامبر، یعقوب و عیسی، عطا فرمود، به او عطا فرماید".5

5. آمرزش گناهان:

حضرت خطاب به امیر مؤمنان (علیهما السلام) فرمودند: یا علی، خدمت مرد به اهل و عیال از روی محبت و اشتیاق، کفاره گناهان بزرگ اوست که غضب پروردگار را خاموش می کند.6

6. مهریه حورالعین:

حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) در ادامه فرمودند: یا علی، خدمت بدون منت و از روی محبت به اهل و عیال، مهریه حورالعین های بهشتی است و حسنات و درجات انسان را فزونی می بخشد.7

7. افزایش طول عمر:

امام صادق علیه السلام) فرمود: هرکس با خانواده اش نیک رفتار باشد، خداوند بر عمرش بیفزاید.8

8. قرب و نزدیکی به پیامبر در رستاخیز:

پیامبر اعظم (صلوات الله علیه و آله) نزدیک ترین شخص به خود را در قیامت این گونه معرفی کرده و فرمودند: نزدیک ترین شما به مقام و جایگاه من در روز رستاخیز... همانانند که با همسرانشان بهتر رفتار کنند.9

9. شباهت یافتن به اسوه های اخلاق

پیامبر (صلی الله علیه و آله) خطاب به امیرالمؤمنین علیه السلام) فرمود: "آیا تو را با خبر نسازم که شبیه ترین شما به من در اخلاق چه کسی است؟" پاسخ داد: "بلی یا رسول الله" : فرمود:

شبیه ترین شما به من، خوش اخلاق ترین شما، بردبارترین شما، نیکوکارترین شما نسبت به خانواده و خویشاوندانش، و با انصاف ترین شماست.10

یا علی، کسی که به همسرش در خانه خدمت نماید و بر این خدمت گزاری رو ترش نکند و منت نگذارد، خداوند نام او را در دیوان شهدا ثبت نماید... و برای هر قدمی که در یاری همسرش برمی دارد، ثواب یک حج و عمره به او عطا فرماید و به ازای هر رگی که در بدن اوست، برایش شهری در بهشت مقرر فرماید

به شهادت و گواهی صحابه پیامبر، آن حضرت از همه مردم نسبت به زنان مهربان تر بودند.11

از آن جا که امام زمان روحی فداه میراث دار اخلاق و مرام نبوی و شبیه ترین مردم از نظر اخلاقی به پیامبر اکرم است،12 می توان نتیجه گرفت که امام عصر (ارواحنافداه) خوش اخلاق ترین، بردبارترین، نیکوکارترین و مهربان ترین مردمان نسبت به خانواده و خویشاوندان خویش است.

بر این اساس می توان گفت که یکی از بهترین و میانبرترین راه های شباهت و تناسب یافتن با وجود آن حضرت، و نزدیک شدن وجودی به آن ساحت نورانی عرصه مراعات اخلاق خانوادگی است.

پاورقی

    این موضوعات را نیز بررسی کنید:

    جدیدترین ها در این موضوع

    مهمان خدا

    مهمان خدا

    ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
    از خود تا خدا (قسمت نهم)

    از خود تا خدا (قسمت نهم)

    من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
    از خود تا خدا (قسمت ششم)

    از خود تا خدا (قسمت ششم)

    خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
    از خود تا خدا (قسمت پنجم)

    از خود تا خدا (قسمت پنجم)

    خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
    از خود تا خدا (قسمت چهارم)

    از خود تا خدا (قسمت چهارم)

    ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

    پر بازدیدترین ها

    از خود تا خدا (قسمت ششم)

    از خود تا خدا (قسمت ششم)

    خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
    از خود تا خدا (قسمت نهم)

    از خود تا خدا (قسمت نهم)

    من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
    از خود تا خدا (قسمت چهارم)

    از خود تا خدا (قسمت چهارم)

    ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟
    از خود تا خدا (قسمت سوم)

    از خود تا خدا (قسمت سوم)

    امام حسين (ع) مي فرمايند : قبل از هر چيز تكليف خودتون رو مشخص كنيد . مردم بنده دنيا هستند .
    از خود تا خدا (قسمت پنجم)

    از خود تا خدا (قسمت پنجم)

    خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
    Powered by TayaCMS